در هفتمين روز از ثبتنام داوطلبان نمايندگي هشتمين دورهي مجلس شوراي اسلامي، علي لاريجاني با حضور در ستاد انتخابات كشور، ثبتنام كرد و سپس در يك كنفرانس خبري به پرسشهاي خبرنگاران پاسخ داد.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) دبير سابق شوراي عالي امنيت ملي گفت: بارها در مورد انتخابات مجلس و حضور من پرسيديد و گفتم كه در اين مسير حركت نميكنم؛ همچنان كه در آن زمان هم دوستان مسالهي نمايندگي مجلس را مطرح ميكردند؛ اما راي من مثبت نبود.
وي در عين حال اظهار داشت: امروز نيز علت نامنويسي من در حقيقت اين است كه چند هفتهي اخير برخي مراجع عاليقدر و نيز جامعه مدرسين حوزهي علميهي قم و برخي بزرگان همچون آيتالله مهدوي كني و آيتالله يزدي با من دربارهي نمايندگي مجلس صحبت كردند و نظرشان اين بود كه براي اين امر خودم را آماده كنم؛ بنابراين شرايط براي من به گونهاي ديگر شد؛ چون شأن آنها براي من از سياسيون متفاوت است؛ از اين رو امتثال امر و احساس كردم نوعي وظيفهي ديني و ملي است.
وي در پاسخ به اين پرسش كه از كدام حوزهي انتخابيه كانديدا ميشويد؟ نيز گفت: برخي مراجع تقليد و جامعه مدرسين از من خواستهاند از قم كانديدا شوم و برخي آقايان نيز براي تهران اين درخواست را مطرح كردهاند؛ اما هنوز فرصتي براي به وحدت رسيدن در مورد اين موضوع نداشتم؛ بنابراين فعلا چارهاي جز نامنويسي ندارم تا روزهاي آينده كه موضوع مشخص شود.
لاريجاني در پاسخ به پرسشي مبني بر اينكه حضور شما قرار است مقدمهي چه تحولي باشد؟ نيز گفت: برخي از صاحبنظران سياسي نيز علاوه بر مراجع ديني بر حضور من اصرار داشتند. تصور من اين است ما نيازمند مجلسي پرتحرك، متخصص و شجاع در حل مسائل و پيگير در توسعهي كشور هستيم كه حضور آراي گوناگون ميتواند در اين زمينه مفيد واقع شود.
وي در پاسخ به پرسش ديگري دربارهي آنچه ترس اصلاحطلبان از ردصلاحيتها خوانده شد، گفت: اگر پايهي تصميمگيري و قضاوت در مشي سياسي، اجراي قانون باشد، نزاعها به حداقل ميرسد؛ چون در اجراي قانون ميتواند نظرات متفاوتي وجود داشته باشد؛ اما وجود قانون ميثاق جمعي است.
لاريجاني در ادامه مجددا دربارهي ورودش به انتخابات گفت: اگر حضرات علماي ديني از من نميخواستند، اين كار را نميكردم و مسير ديگري را براي فعاليت انتخاب كرده بودم؛ اما من در زندگي اجتماعي خود به نظر بزرگان ديني مقيد بودهام؛ البته براي انتخابات، برخي چهرههاي سياسي نيز از من خواسته بودند وارد عرصه شوم؛ از اين رو گرچه ضرورتي براي حضور در انتخابات نميديدم، اما وقتي برخي علماي اسلام مانند آيتالله يزدي و آيتالله مهدوي كني خواستند، وارد عرصه شدم.
وي دربارهي برگزاري انتخابات سالم هم گفت: برگزاري يك انتخابات سالم، جوهرهي نظام اسلامي است كه يك نظام دموكراتيك است؛ نظامي كه هر سال در آن انتخابات برگزار ميشود و اين انتخاباتها در نظام ما وجه دموكراتيك را نهادينه كرده است. در نظام ما نظارت بر انتخابات، ساز و كارهاي مشخصي دارد كه شوراي نگهبان و بازرسان انتخاباتي، همچنين نمايندگان كانديداها اين وظيفه را انجام ميدهند و به نظر من دليلي براي نگراني در برگزاري سالم انتخابات وجود ندارد و اضطرابهايي كه در اين زمينه مشاهده ميشود كمكي نخواهد كرد.
وي افزود: تجربهي من در اين چند سال اين مساله را نشان ميدهد.
لاريجاني در ادامه دربارهي آنچه سخنان اخير بوش مبني بر حمايت از دموكراسيخواهان در ايران خوانده شد، گفت: حرفهاي آقاي بوش اصالتي ندارد كه ذهن خود را بر آن متمركز كنيم. سخنان او بيربط است. رفتار بوش و نومحافظهكاران نشان ميدهد آنها با حركتهاي اصيل دموكراتيك در منطقه مخالف هستند؛ چرا كه با حماس مخالفت كردند و در لبنان هم اجازه نميدهند دموكراسي در اين كشور سامان يابد.
وي ادامه داد: مهم اين است كه ما زاويهي خود را با سخنان بوش مشخص كنيم؛ همان چيزي كه مقام معظم رهبري بر آن تاكيد كردند، همچنين اصالت و بازيگري خود را در عرصهي سياست نشان دهيم.
لاريجاني در ادامه در پاسخ به اين پرسش كه آيا با شما دربارهي رياست مجلس هشتم و يا سرليست بودن در ليست اصولگرايان صحبت شده است؟ گفت: من منطق خود را براي ورود به انتخابات، وجه ديني مساله اعلام كردهام و گفتم برخي چهرهها از جريانهاي سياسي با من صحبتهايي كردهاند؛ اما در مورد اينكه در آينده چه ميكنند و چه تصميماتي ميگيرند، صحبتي نكردم.
لاريجاني در بخش ديگر سخنانش دربارهي سفر البرادعي به ايران و اينكه آيا اين سفر به مفهوم تغييراتي در سند مداليته است؟ گفت: البرادعي مدتها پيش قرار بود به ايران بيايد كه بنا به دلايلي زمان آن تغيير كرد.
وي افزود: كارها هم طبق سند مداليته پيش ميرود؛ حتي در يك ماه اخير هم طبق آن حركت كردهايم. مسيري كه با آقاي البرادعي، طي، و دو سند مهم در آن امضا شد كه طبق آن، نحوهي نظارت بر فعاليتهاي هستهيي ايران و همچنين چگونگي حل مسائل بين ايران و آژانس مطرح شده بود، طبق برنامه بود و سفر ايشان ميتواند تاييدي بر اين روش و نفي روشهاي گذشته باشد.
وي درباره اينكه فعاليتهاي ايران مفهوم خريدن زمان در پروندهي هستهيي نيست؟ گفت: ما هيچگاه به دنبال خريدن زمان در فعاليتهاي هستهيي نبودهايم، بلكه خواهان آن بودهايم كه مشكلات در اين حوزه به سرعت حل شود. سوالاتي در پروندهي هستهيي ايران براي آژانس وجود داشته كه بايد به آنها پاسخ داده شود و اين كار فرايند خود را طي ميكند.
لاريجاني در ادامه در پاسخ به پرسش خبرنگاري كه پرسيد « آيا نظر برخي چهرههاي تندرو اصولگرا را كه حضور اصلاحطلبان در عرصهي حاكميت را خطرناك ميدانند، قبول داريد؟» گفت: من چنين ديدي ندارم.
وي در بخش ديگري از سخنانش با رد شايعهي ملاقاتش با ساركوزي در جريان سفر به مصر بحث ارايهي پيشنهاد براي حل مسائل لبنان در اين سفر را مورد اشاره قرار داد و گفت: مساله به آن شكلي كه در مطبوعات مطرح شد، نبود. سفر من يك سفر غيررسمي بود و به معناي آن هم نبود كه محتواي سياسي نداشته باشد. در جريان اين سفر با مسوولان مصري و از جمله عمروموسي رايزنيهايي صورت گرفت، همچنين در سوريه با بشار اسد و فاروق الشرع و وزير امور خارجه و برخي چهرههاي لبناني رايزنيهايي صورت گرفت تا بتوان به چارچوبي كه در شرايط فعلي به تشكيل دولت وحدت ملي در لبنان كمك كند، رسيد.
وي به طرح عمرو موسي در اتحاديه عرب نيز اشاره كرد و گفت: طرحي كه ايشان مطرح كرد دور از ذهن نبود و ميتواند پايهاي براي گفتوگوهاي سازنده باشد كه اميدوارم به وحدت گروههاي لبناني منجر شود؛ چنانچه شنيدم آقاي عمرو موسي با سيد حسن نصرالله نيز مذاكراتي داشته است. وي در جريان سفر من به مصر با من هم رايزنيهايي كرده بود؛ البته رايزنيهاي او در حد كليات بود و همهي آنچه را امروز بيان ميكند، با من مطرح نكرده بود.
لاريجاني در ادامه دربارهي روابط با مصر و شروط اين كشور براي برقراري رابطه با ايران علاوه بر تغيير نام خيابان خالد اسلامبولي گفت: لايهي ظاهري موانع روابط ايران و مصر نبايد ذهن شما را مشغول كند. ديدگاههاي دو كشور براي برقراري رابطه و ايجاد همكاريهاي سياسي، مثبت است و اميدوارم رايزنيها براي برقراري رابطه ادامه يابد؛ من روحيهي مثبت طرفين براي برقراري رابطه را ستايش ميكنم.
دبير سابق شوراي عالي امنيت ملي در ادامه دربارهي مباحثي كه پيرامون قرارداد 1975 الجزاير مطرح شده بود، گفت: از همان ابتدا كه نقل قولي از آقاي طالباني شد، حدس من اين بود كه اين مساله با شيطنتهاي رسانهاي همراه شده است و يك عده در منطقه به دنبال ايجاد اختلاف بين ايران و عراق هستند؛ در حالي كه دو كشور همفكر هستند و روابط نزديكي با هم دارند؛ اما برخي عقبافتادههاي سياسي به دنبال خراب كردن اين روابط هستند. اين قرارداد به نفع ايران و عراق است و فعلا هم جايگزيني براي آن وجود ندارد.
وي در ادامه دربارهي سفير اخير بوش به منطقه گفت: اين سفر تحليلهاي زيادي در مطبوعات به دنبال داشته است. به نظر من چند عامل موجب انجام اين سفر بود. بعد از گزارش نهادهاي اطلاعاتي، تزلزلي در ميان همپيمانان آمريكا در منطقه ايجاد شده بود مبني بر اينكه شايد آمريكا بازي ديگري را در منطقه انجام ميدهد و اين امر فضاي عدم اعتماد را در ميان رهبران عرب كه قبلا وجود داشت، تشديد كرده بود. بوش ميخواست با اين سفر، اين فضا را تغيير دهد كه به نظر من بعيد است موفق به انجام چنين كاري شود. از سوي ديگر آمريكا به دنبال اين است كه وضعيت اسراييل را كه هماكنون نابسامان شده، سامان ببخشد و حوادثي نظير حادثهي تنگهي هرمز كه آمريكا آن را بزرگنمايي كرد، نشانهاي از تلاشهاي آمريكا در منطقه است. از سوي ديگر گزارش بعدي اسراييل دربارهي چگونگي شكست اين كشور در جنگ 33 روزه است كه تا كنون به تاخير افتاده است كه همين روزها منتشر ميشود و آگاهان سياسي آن را يك زلزلهي سياسي در اسراييل ميدانند.
وي ادامه داد: بوش با سفر به منطقه تلاش دارد افكار عمومي اسراييل را مجاب كند كه پشت سر اين رژيم هست و از آن حمايت ميكند. سفر بوش همچنين برخي حركتهاي سياسي در منطقه را كه به بهبود شرايط منجر ميشد، به هم زد؛ از جمله مسيري كه سوريه و فرانسه براي حل مشكلات لبنان پي گرفته بودند با اين سفر دچار زلزلهي سياسي شد.
لاريجاني در عين حال گفت كه كشورهاي عربي نيز متوجه شدهاند كه آمريكا به دنبال دشمنسازيهاي تصنعي و فرضي در منطقه است.
وي در بخش ديگر سخنانش دربارهي پيشنهادش مبني بر اينكه عقلاي دو جناح با هم براي مشكلات كشور همانديشي كنند، گفت: تجربهي اجرايي من در سالهاي گذشته اين نگاه را القا ميكند كه توسعه بر دوش افرادي خبير ميتواند پيش برود و در زماني اتفاق ميافتد كه دست از حركتهاي اتوبوسي برداريم و از كساني كه براي اين نظام زحمت ميكشند و دلسوزند، از هر دو جناح استفاده كنيم.
وي ادامه داد: برخي دوستان از پيشنهاد من با نگاه مثبت استقبال كردند، برخي هم اظهار اضطراب و ناراحتي دارند.
لاريجاني با بيان اين كه لازمهي تحقق اين پيشنهاد اين است كه دو طرف نگاه مثبتي به هم داشته باشند، ادامه داد: من علاقهمند هستم مسائل سامان يابد؛ از اين رو صاحبنظران سياسي بايد همگرا شوند و برخي ضوابط قانوني براي ايجاد وحدت بيشتر فراهم شود.
دبير سابق شوراي عالي امنيت ملي در ادامه دربارهي روند پروندهي هستهيي ايران گفت: روندي كه تا كنون در حال طي شدن است با همكاري و كمك البرادعي و سولانا انجام شده و در اين راستا چندين جلسه با البرادعي برگزار شده بود. اگر ايران احساس كند با پيشنهاد البرادعي مسائل امروز به خوبي پيش ميرود و آيندهي خوبي نيز در پيش خواهد بود، همگراييها گسترش خواهد يافت.
وي دربارهي پيشبينياش از دور چهارم مذاكرات ايران و آمريكا درباره عراق نيز اظهار كرد: برداشت من از سه دور مذاكرات قبلي منفي نبوده است؛ هرچند در دور اول با برخي بداخلاقيهاي رسانهاي از طرف آمريكا مواجه بوديم، اما ما توانستيم برخي نكات مهم دربارهي امنيت عراق را به آنها به صورت مستقيم گوشزد كنيم. براي ما مهمترين مساله ايجاد يك عراق باثبات است. آمريكا در سالهاي اخير در عراق طوري رفتار كرده است كه شرايط خشونتبار رو به افزايش است. ما خواهان ايجاد اصول و شرايطي هستيم كه بشود امنيت عراق را بر اساس آنها پايدار كرد. هماكنون ميبينيد كه شرايط در عراق كمي بهتر شده و به نظر ميرسد بعضي گوشها كه سنگين بود، الان از سنگين بودن خارج شده است؛ همانطور كه چندي پيش زيباري گفت چارچوب خوبي براي گفتوگو با هدف توانمندسازي امنيت در عراق ايجاد شده است. آنها اگر عاقلانه در همين چارچوب عمل كنند، نگاه به آينده ميتواند مثبت باشد.
وي در پايان ابراز اميدواري كرد كه حضورش در انتخابات به برگزاري يك انتخابات موفق كمك كند و گفت: اميدوارم اصولگرايان از همهي چهرهها و توان خود در اين انتخابات استفاده كنند.
انتهاي پيام