خسرو معتضد: آمار انتشار كتاب مايهي افتخار است
خسرو معتضد گفت: در آخرين سال رژيم گذشته (1356)، 600 عنوان کتاب منتشر شد و اين آمار در حال حاضر به بيشتر از 30هزار جلد کتاب در سال رسيده كه اين مايه افتخار است. به گزارش خبرنگار خبرگزاري انشجويان ايران (ايسنا) در خراسان، اين پژوهشگر و نويسندهي آثار تاريخي در اختتاميهي جشنواره داستانهاي ايراني در مشهد با بيان اين مطلب که ادبيات ما بايد از تاريخ درس بگيرد، افزود: کشور ايران حداقل 10هزار سال تمدن دارد، كه سههزار سال آن مدون است و اين تاريخ طولاني پر از اندرز و پند است. او با اشاره به پيشينهي داستان در ايران و اينكه "گلستان" سعدي داراي داستان کوتاه و نوول است، و يکي از بهترين داستانهايي که در ادبيات کهن ايران ديده ميشود، "سياستنامه"ي خواجه نظامالملک است، گفت:داستانهاي جديد ايراني از زمان ناصرالدينشاه رايج شدهاند. خسرو معتضد تصريح کرد: ايران از دوران قاجار به بعد با نوولهاي اروپايي آشنا شد و مترجمان بسياري اين کار را انجام دادند و به تدريج ادبيات نوين ايران به صورت داستاننويسي و نوولنويسي شکل پيدا کرد. وي چپگراييهاي بعد از شهريور 20 را يکي از مشکلات ادبيات دانست و گفت: اين جشنواره که اکنون به همت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي خراسان رضوي برگزار ميشود، در قديم توسط خانه وکس برگزار ميشد. در سال 1324 کانون نويسندگان خراسان که مربوط به حزب توده بود، توسط وُکس حمايت ميشد، و يا «خانه پيروزي» مربوط به انگلستان بود؛ اما اکنون جاي خوشحالي دارد که اين کانونها ديگر وجود ندارند و احتياج نيست يک سازمان بيگانه کنگره ادبيات و نويسندگان تشکيل دهد. او با اشاره به اين نکته که ادبيات ايران از اواخر دوره قاجار به بعد تحت تأثير ادبيات اروپا قرار گرفته است، تصريح کرد: اين امر به علت وجود تحصيلکردگان در کشورهاي اروپايي مانند فرانسه و انگليس بوده كه باعث شد از دوران رضاشاه نوولنويسي آغاز شود. خسرو معتضد صادق هدايت را از نوولنويسان اول ايران دانست و گفت: در داستانهاي ابتدايي صادق هدايت کاملا حالت ايراني، اعتقاد به قضا و قدر و سرنوشت ديده ميشود. او سيدمحمدعلي جمالزاده را جزو اولين داستاننويسهاي ايراني نام برد و افزود: داستان «يکي بود يکي نبود» او کاملا در حال و هواي ايران قرار داشت، اما به دليل اين که جمالزاده بيش از 40 سال در خارج زندگي ميکرد، داستانهاي اخير او حال و هواي دوران قاجار را داشتند و بعضي از داستانهايش خستهکننده بودند. اين نويسنده تصريح کرد: يکي از مسائلي که در ايران انجام گرفت، پاورقينويسي بود. در حال حاضر به پاورقينويسي بياعتنايي ميکنند، در صورتيکه اين امر جالب نيست؛ زيرا بالزاک، ويکتور هوگو و بسياري از نويسندگان دنيا پاورقينويس بودهاند. وي با اشاره به اين نکته که ما با تاريخ الفت داريم، پس داستانها نيز بايد با تاريخ همگن شوند، اظهار داشت: نويسندگان جوان بايد جامعهشناسي بخوانند و نويسنده بايد به جامعه اطراف خود آشنايي داشته باشند. شايد در امارات متحده عربي نوشتن داستان سخت باشد، اما تاريخ ايران پر از سوژه است و ميتواند بسيار جذاب باشد. معتضد با بيان اين مطلب که نويسنده بايد کنجکاو، پويا و بدبين باشد و در تمام زمينهها سوال بپرسد، اظهار داشت: نويسنده بايد در مورد کشور خود اطلاعات دقيقي داشته باشد. به عنوان مثال ميگويند منبعي براي لباس وجود ندارد، اما با نگاه به مينياتور ايراني ميتوان به اين منابع دست پيدا کرد. وي در ادامه افزود: نويسنده بايد بيش از هر چيز ايراني و مسلمان باشد و به ايران بيانديشيد. معتضد وضعيت داستاننويسي ايران را در حال تبلور دانست و گفت: بسياري از نويسندگان ايران از ياد رفتهاند. وي همچنين اظهار داشت: اداره پست نبايد به کتاب به عنوان يک کالا نگاه کند و بايد به اين نکته توجه کند که کتاب يک کالاي غيرفرهنگي نيست و براي ارسال آن در هزينهها تخفيف قائل شود. انتهاي پيام