بهمن فرزانه: نويسندگان ايراني يك مقدار داستان‌هاي عادي بنويسند!

بهمن فرزانه با بيان اين‌كه وضعيت ترجمه در ايران خوب است و به مركزي براي ساماندهي آن نيازي نيست، در عين حال خواست، مترجمان بهتر ترجمه كنند. اين مترجم در گفت‌وگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در پي مطرح شدن تشكيل مركزي براي ساماندهي ترجمه، عنوان كرد: وضع الآن آن‌قدر بد نيست. همين يك ‌ماه پيش كه تهران آمدم، ديدم بسياري از آثار ترجمه شده‌اند. به خوب يا بد بودن‌شان كاري ندارم؛ آثار مدام ترجمه مي‌شوند و مردم كتاب‌خوان‌اند و اين وضع مگر چه عيبي دارد؟ البته مترجمان بايد سعي بيش‌تري كنند و ترجمه‌هاي بهتري ارايه دهند تا اهل كتاب بهتر استفاده كنند. ضمن اين‌كه آن‌هايي كه اهل كتاب هستند، كتاب را مي‌خرند و مي‌فهمند. در نهايت وضعيت ترجمه را خوب مي‌بينم و كتاب‌هايي كه فكرش را هم نمي‌كردم، در ايران ترجمه شده‌اند. او در عين حال با اشاره به اين‌كه برخي از ترجمه‌ها خيلي بد و ديگر غيرقابل خواندن هستند، در ادامه تأكيد كرد: الآن ترجمه خيلي سامان‌ گرفته و همه مشغول ترجمه‌اند و كتاب هم منتشر مي‌شود. بيش‌تر از اين ديگر چه مي‌خواهند؟ از سويي به زعم من، تأسيس مركزي براي ساماندهي ترجمه يك‌جورهايي ضد و نقيض است؛ زيرا از يك طرف اين‌طوري مي‌گويند كه مي‌خواهيم ترجمه را سامان دهيم و ترجمه توسعه پيدا كند، از طرفي برخي از كتاب‌ها را به دلايلي رد مي‌كنند. خوب اين توي ذوق مترجم و ناشر مي‌زند. اين داستان‌نويس درباره‌ي ترجمه‌ي آثار فارسي به زبان‌هاي ديگر نيز تصريح كرد: ترجمه‌ي آثار فارسي به زبان‌هاي ديگر خيلي خيلي مشكل است؛ از جمله كتاب‌هاي خودم غيرقابل ترجمه‌اند. آثار نويسندگان ايراني خيلي بومي و ايراني‌اند؛ از اين‌رو نمي‌شود آن‌ها را ترجمه كرد؛ چون همه‌چيزشان از بين مي‌رود. فرزانه همچنين يادآور شد: معمولاً نويسندگان ايراني از جمله خودم داستان‌هاي ايراني مي‌نويسيم و برخي از چيزها را اصلاً نمي‌شود ترجمه كرد. از سويي نيز در اروپا پيدا كردن ناشري براي انتشار كتاب‌هايي به اين شكل تقريباً غيرممكن است و براي همين است كه نثر ايراني گمنام باقي‌مانده است. درواقع خيلي‌ها از آمريكا و كانادا مي‌نويسند كه حيف است آثارتان را ترجمه نكنيد. مي‌گويم مي‌دانم حيف است؛ اما يك چيزهايي هست كه نمي‌شود ترجمه كرد و عيب كار اين است. اين مترجم ساكن ايتاليا در پايان افزود: همان‌طور كه گفتم، در اروپا ناشر پيدا كردن خيلي مشكل است و چنان‌چه اثري خوب هم انتخاب شود و مترجم فوق‌العاده‌اي هم آن را ترجمه كند، در نهايت ناشر مي‌گويد نمي‌خواهم و آن‌همه زحمت هدر مي‌رود. راه‌ حل اين مسأله در اين است كه نويسندگان ما يك مقدار داستان‌هاي عادي بنويسند. منظورم از عادي اين است كه آثار كمي جهان‌شمول‌تر باشند و چيزهاي خاص ايراني در آن‌ها نباشد كه نشود ترجمه‌شان كرد. گفتني است، تأسيس «مركز ساماندهي ترجمه و نشر معارف اسلامي و علوم انساني در خارج از كشور» زير نظر سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي تيرماه به تصويب رسيد و دبير شوراي ‌عالي انقلا‌ب فرهنگي نيز در نشست خبري‌اي از اين موضوع گفت. از طرفي، يكي از مسؤولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي چندي پيش از برنامه‌هاي «شوراي عالي ترجمه» و به تعبيري، مركزي براي ساماندهي ترجمه گفته است. انتهاي پيام
  • سه‌شنبه/ ۶ آذر ۱۳۸۶ / ۱۱:۱۶
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 8609-02962
  • خبرنگار :