/ايسنا، هشت سال حضور/ عبدالله ناصري: ـ كارنامه هشت سال گذشته ايسنا قابل دفاع است ـ ايسنا گفتوگو بين جناحهاي اصلي كشور را گسترش داد
مديرعامل اسبق خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران گفت: اولين نقشي كه ايسنا داشته است، در واقع يك برونرفت از انحصار خبري دولت بود. عبدالله ناصري در گفتوگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) اظهار كرد: ايسنا به عنوان اولين تجربه در كنار ايرنا و صدا و سيما ـ كه رسانههاي حكومتي محسوب ميشوند ـ آغازگر خوبي بود و با توجه به زمان تولدش در دوره اصلاحات و مقارن با عصر آزادي رسانهها ـ كه به حق از سوي دولت و حكومت حمايت ميشد ـ منشا خوبي براي توسعه رسانهاي شد. وي افزود: كارنامه شش ساله ايسنا در دوره اصلاحات و پس از آن در دولت جديد عليرغم همه محدوديتها تا حد زيادي درخشان و قابل دفاع است. مديرعامل اسبق خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران با اشاره به وظايف ايسنا در شرايط فعلي گفت: به نظر من وظيفه سنگيني بر دوش ايسناست؛ لذا هم دولت، هم شوراي عالي انقلاب فرهنگي و خود مديريت جهاد دانشگاهي بايد اجازه دهند كه اين تجربه به عنوان اولين تجربه موفق كشور در اين زمينه همچنان موفق و قابل دفاع در تاريخ كشورمان بماند. وي ادامه داد: ايسنا هنوز رسانهاي قابل دفاع و الگوي خوبي است و بايد موانع محدودكننده را از سر راهش بردارند. وي ادامه داد: ايسنا از جهت جلب اعتماد عمومي توانست باورها و نگرشها را هم در بين جامعه و هم در ميان آحاد مديران و مسوولان و كارگزاران نظام تغيير دهد و نتيجه اين تغيير منجر به يك فرهنگ مطلوب شد. به نظر من ايسنا ضمن رعايت حدود، حفظ امنيت ملي و اسرار نظام الگوي خوبي بود براي چندصدايي در رسانهها و از اين جهت نمره خوبي ميتوان به ايسنا داد. بايد گفت ايسنا در حفظ حريم و اخلاق عمومي، تقويت همبستگي قومي و نژادي، زباني و مذهبي و رعايت حيثيت افراد نمره خوبي داشته است. وي گفت: از نظر رشد فرهنگ و تعامل و گفتوگو، ايسنا حتي صدا و سيما و ايرنا را به دنبال خود كشاند و فضايي را ايجاد كرد كه گفتوگو بين جناحهاي اصلي كشور گسترش پيدا كند؛ در حالي كه پيش از دوره اصلاحات و حتي پس از آن مشكلي داشتيم درخصوص اينكه برخي از مديران رده بالا گمان ميكردند اگر فرهنگ گفتوگو در رسانهها ترويج شود، امنيت ملي مورد تهديد قرار خواهد گرفت. اما ديديم كه چنين نشد و ايسنا در اين زمينه كمك بسزايي كرد. ناصري ادامه داد: بيطرفي ايسنا و شفافسازي اين خبرگزاري موجب شد اعتماد عمومي نسبت به آن تقويت شود و متقابلا لغزشهاي مسوولين كاهش يابد و اين موجب افزايش و تقويت وحدت ملي خواهد شد. من از دو منظر اعتماد خود را نسبت به ايسنا ارزيابي ميكنم؛ يكي از منظر شخصي كه سالها فعاليت رسانهاي كرده است و تجاربي در اين زمينه دارد كه با توجه به نيروهاي جوان، علاقهمند، دلسوز و با پشتكاري كه در ايسنا حضور داشتهاند، طبيعتا اعتماد را جلب كردهاند. حتي زماني كه مديرعامل ايرنا بودم اين موضوع را ميديدم و آن را با رسانههاي دولت مقايسه ميكردم. به نظر من اين نتيجه در واقع به دليل نوع سازماندهي اداري آن بود و مشخصا اينكه به دور از گرفتاريهاي اداري مانند بروكراسيها بود. انتهاي پيام