عبدالحسين فرزاد با تأكيد بر پايين بودن سطح سواد: سامان يافتن نقد به بهبود بسياري چيزها كمك ميكند
عبدالحسين فرزاد به تأسيس مركزي براي سازماندهي ترجمه اعتقادي ندارد، اما تأكيد دارد كه نقد بايد سامان يابد. اين مترجم در گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، عنوان كرد: مركزي براي ساماندهي ترجمه ضروري نيست. درواقع وضع خراب ترجمه ناشي از پايين آمدن سطح سواد است. اين هم كه برخي افراد آثار ترجمهشده را با يك ويرايش مختصر دوباره بهعنوان ترجمه به خورد مردم ميدهند، از سطح سواد پايين ناشي ميشود. همچنين در دانشگاهها كه بايد پرورشدهندهي استعدادهاي جوان باشد و به رشد كتابخواني در جامعه كمك و مترجمان زبدهاي تربيت كنند، سطح سواد پايين آمده است. او در ادامه افزود: بنابراين صرف آشنايي اندك با زبان انگليسي كه نميشود كسي مترجم شود؛ درواقع كسي كه ميخواهد مترجم شود، بايد زبان مقصد يعني زبان فارسي را خوب بداند. در حاليكه بسياري از اينها زبان فارسي را بلد نيستند و سوادشان پايين است. اين مدرس دانشگاه همچنين خاطرنشان كرد: تا زمانيكه نقد بهعنوان يك نهاد اجتماعي در كشور پذيرفته نشود تا در ابعاد مختلف فرهنگي، ادبي و اجتماعي، فعاليتها نقد شوند، كار ما از اين هم كه هست، بدتر ميشود. بايد بهدنبال سامان نقد باشيم. چنانچه نقد بهعنوان يك نهاد اجتماعي همانطور كه در اسلام هست، در جامعه وجود داشته باشد، جامعه و آثار عرضهشده رشد پيدا ميكنند. ضمن اينكه هر كانون و سازماني كه ايجاد شود، اگر براي نقد مجال نداشته باشد، به جايي راه نميبرد و اگر نهاد نقد قوام و سامان بگيرد، نه تنها ترجمه، بلكه بسياري چيزها درست ميشوند. فرزاد با تأكيد بر اينكه ضرورت دارد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به نقد در عرصههاي گوناگون دامن بزند، گفت: به كتابهاي كمارزشي دربارهي فالگيري و طالعبيني اجازهي انتشار ميدهند كه ترجمهي اين آثار به جامعهي ما آسيب ميزند. درواقع جامعهي خردگراي ما را به جامعهاي تبديل ميكند كه بهدنبال فال قهوه برود و اين ضدكتابها بازار كتاب را گرفتهاند. او در ادامه متذكر شد: ضرورت دارد مترجمان بيشتر به مطالعهي زبان فارسي بپردازند و با ظرفيتهاي زبان فارسي بيشتر آشنا شوند. درواقع برخي فكر ميكنند زبان فارسي زبان گل و بلبل است؛ نه خير! برخي از فلاسفه مانند خواجه نصيرالدين توسي با همين زبان فارسي سنگينترين آثارشان را نوشتهاند و هيچ مشكلي هم پيش نيامده است. فرزاد دربارهي ترجمه آثار فارسي به زبانهاي ديگر نيز يادآور شد: ضرورت ترجمهي آثار فارسي به زبانهاي ديگر را ما ايجاد ميكنيم. وقتي آثار ارزندهاي ارايه دهيم، ديگران چنانچه احساس كنند آثار خوبي هستند، آنها را ترجمه ميكنند؛ همانطور كه ما آثار ديگران را ترجمه ميكنيم و اين از آن جهت است كه فكر ميكنيم ديگران از نظر فرهنگي - فكري چيزي را ارايه كردهاند كه ما به آن نياز داريم. البته برخي از آثار نويسندگان ايراني چون محمود دولتآبادي، اسماعيل فصيح و... به زبانهاي ديگر ترجمه شده؛ اما به كار بيشتري در اين زمينه نياز است. اين منتقد در پايان با تأكيد بر پرورش مترجمان دوزبانه كه از زبانهاي ديگر به فارسي و از فارسي به زبانهاي ديگر ترجمه كنند، گفت: همچنين نقش كپيرايت در سامان دادن به ترجمه و پرهيز از دوبارهكاري بسيار مهم است. گفتني است، تأسيس «مركز ساماندهي ترجمه و نشر معارف اسلامي و علوم انساني در خارج از كشور» زير نظر سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي تيرماه به تصويب رسيد و دبير شوراي عالي انقلاب فرهنگي نيز در نشست خبرياي از اين موضوع گفت. از طرفي، يكي از مسؤولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي چندي پيش از برنامههاي «شوراي عالي ترجمه» و به تعبيري، مركزي براي ساماندهي ترجمه گفته است. انتهاي پيام