بهاءالدين خرمشاهي: سالهاست منتظر ساماندهي ترجمهام
بهاءالدين خرمشاهي با استناد به تجربهي 40سالهاش در حوزهي نشر، معتقد است كه ساماندهي ترجمه از عهدهي بخش خصوصي خارج است و يادآور ميشود، بهعنوان يك مترجم، تشكيل چنين سازماني را سالهاست انتظار ميكشد. خرمشاهي در گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با تأكيد بر وجود مركزي براي ساماندهي ترجمه، گفت: اين سازمان ميتواند از مترجمان مانند يك انجمن ثبت نام كند و هر كس كه دوست دارد از مزاياي آن برخوردار شود، ميتواند ثبت نام كند. البته ضرورت دارد مترجم يك يا دو اثر ترجمهيي منتشرشده داشته باشد. اين مترجم قرآن تصريح كرد: يكي از مزاياي پيوستن اين خواهد بود كه اين مركز ميتواند كمك كند مترجمان جديد و جوان كتابهاي بهروز و روزآمد را بهدست آورند. ديگر اينكه ميتواند اجازهي اخلاقي براي ترجمهاش را از ناشران خارجي يا مؤلف خارجي بگيرد. البته روشن است كه ما به سازمان جهاني حق مؤلف نپيوستهايم. با وجود اين، ميتوانيم از صاحب اثر اجازهي اخلاقي بگيريم و ديدهايم كه كمتر ناشر يا مؤلف خارجي است كه وقتي موقعيت جهاني ايران را بداند، حاضر نشود براي ترجمهي اثرش اجازهي اخلاقي بدهد. اين حافظ پژوه در ادامه به طرح دو پيشنهاد پرداخت و گفت: خوب است كه مركز اقدام به انتشار نشريهاي در زمينهي ترجمهي اخبار و تحولات ترجمه كند، تا مترجمان بهتر در جريان اتفاقات ترجمه قرار گيرند و البته نشريهي "مترجم" نيز ميتواند به آن كمك كند و با يكديگر همكاري داشته باشند. همچنين لازم است دورههاي ترجمهآموزي برگزار شود؛ زيرا ممكن است كسي زبان بداند، اما ترجمه نداند و دلش بخواهد مترجم شود. درواقع ميتوان دورههايي گذاشت و از مترجمان كهنهكاري كه چندين و چند اثر را منتشر كردهاند، دعوت كرد تا بيايند تجربههاي خودشان را به نسل جوان منتقل كنند. خرمشاهي دربارهي ترجمهي آثار زبان فارسي به زبانهاي ديگر توسط اين مركز، خاطرنشان كرد: ترجمهي آثار فارسي به زبانهاي ديگر خيلي خوب است و اين در درجهي اول متوجه ادبيات كهن ما ميشود. الحمدلله نهضت ترجمهي ميراث كهن، ادبي و عرفاني ما شروع شده است و شايد بيش از دو سه قرن سابقه دارد. اما در روزگار ما با توجه به گسترش وسايل ارتباط جمعي، مسألهي بازگشت به معنويت كهن فراگير شده است و اين را به فال نيك ميگيريم كه هنر ايران و انديشهي ايراني در جهان مادهگرا مطرح شود و خود ما نيز به كمك اين سازمان اين موضوع را نظم و ساماني خواهيم داد، كه انشاءالله كارها بهتر انجام شود. درواقع ترجمهي آثار فارسي به زبانهاي ديگر ميتواند زير نظر مؤلف فارسيزبان باشد. او همچنين يادآور شد: البته بايد آثار معاصر ايراني نيز ترجمه شوند؛ چنانچه آثاري از سهراب سپهري، هوشنگ مرادي كرماني، محمود دولتآبادي، احمد شاملو و... ترجمه شدهاند. بههر حال ما بايد به فرهنگ جهاني راه پيدا كنيم. اينكه به آثار خود افتخار كنيم - كه افتخار هم دارد - براي ما كافي نيست. بايد آثارمان را معرفي كنيم و چه معرفي، بهتر از اينكه آثارمان با نظر مؤلف و نظارت اين سازمان به زبانهاي ديگر ترجمه شوند؟ همچنين آثار اسلامپژوهي ما نيز خوب است كه ترجمه شوند. خرمشاهي در ادامه متذكر شد: البته آثار برجستهاي كه به تأييد مركز برسند، بايد ترجمه شوند، نه اينكه هر كسي به دلخواه خودش بخواهد كاري بكند و البته هر كس هم كه به دلخواه خودش ميخواهد كاري كند، چه بهتر كه تأييد اين سازمان را هم داشته باشد؛ براي اينكه مسائل دفتري و مترجميابي برايش آسان شود. بهاءالدين خرمشاهي در پايان اظهار كرد: تجربه نشان داده بخش خصوصي در انجام فعاليتهاي فرهنگي به اندازهي دولت دستش باز نيست و امكاناتي محدود دارد. گفتني است، تأسيس «مركز ساماندهي ترجمه و نشر معارف اسلامي و علوم انساني در خارج از كشور» زير نظر سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي تيرماه به تصويب رسيد و دبير شوراي عالي انقلاب فرهنگي نيز در نشست خبرياي از اين موضوع گفت. از طرفي، يكي از مسؤولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي بهتازگي از برنامههاي «شوراي عالي ترجمه» و به تعبيري، مركزي براي ساماندهي ترجمه گفته است. انتهاي پيام