محمود حسينيزاد: بانك اطلاعاتي ترجمه توسط بخش خصوصي ايجاد شود
محمود حسينيزاد بر تشكيل بانك اطلاعاتي ترجمه تأكيد كرد؛ اما تأسيس مركز ساماندهي ترجمه را در زمينهي ادبيات از طرف دولت مناسب ندانست. اين مترجم در گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، دربارهي ضرورت تشكيل مركز ساماندهي ترجمه گفت: ايجاد چنين مركزي لزومي ندارد. اين بهدليل سابقهي چنين مراكزي در كشور ماست؛ يعني اين دسته مراكز بعد از مدتي تشريفاتي ميشوند، يك هزينهي عجيب و غريب صرف آنها ميشود و در نهايت هم يك عامل كنترلكننده ميشوند. حسينيزاد در ادامه با اشاره به توجه بيش از حد ناشران به برخي از نويسندگان، تصريح كرد: البته ضرورت مركزي براي جلوگيري از موازيكاري احساس ميشود؛ اما نه از طرف نهادهاي دولتي؛ بلكه ضرورت دارد اتحاديهي ناشران و مترجمان مركزي را ايجاد كنند كه مترجمان و ناشران اطلاع بدهند، ما فلان اثر را در دست ترجمه داريم تا بقيه به زحمت نيافتند. اما متأسفانه اين نوع مراكزي كه به كارها سر و سامان دهند، نداريم. مترجم آثار فريدريش دورنمات همچنين تأكيد كرد: من با طرح اين كار مخالفتي ندارم؛ اما با اينكه از جانب دولت باشد، موافق نيستم. البته از طرف ناشران، سر و سامان دادن به اين امر ضروري است و بايد دقيقا توضيح داده شود. آن هم به اين نحو كه بانك اطلاعاتي ترجمه درست شود كه مترجمان موازيكاري نكنند. او با اشاره به ترجمههاي متفاوت از كتابهاي "هري پاتر" و "رمز داوينچي"، آن را ناشي از نبود بانك اطلاعاتي در اين زمينه دانست و افزود: چنانچه اين بانك بههمت ناشران ايجاد شود، ميتواند كتابهاي خوب را معرفي كند. ديگر اينكه مترجمان توجه خود را فقط به 10 تا 20 نام مشهور معطوف ميكنند، آن هم در گوشهاي از اروپا. همچنين از اتفاقهاي ادبيات آلمان و انگليس و ديگر كشورها اطلاعاتي نداريم و وجود چنين بانك اطلاعاتي ميتواند كمك كند تا چهرهها و كتابهاي جديد ادبيات كشورهاي ديگر را بشناسيم. همچنين ميتواند به ترجمههاي خوب فارغ از دعواهاي جناحي جايزه دهد و در نهايت ميتواند براي مترجمان جوان كلاس آموزشي باشد. حسينيزاد دربارهي ترجمهي آثار زبان فارسي به زبانهاي ديگر نيز تصريح كرد: ما واقعا ببينيم تا چه حد و چه چيزي داريم كه قابل ترجمه باشد. بيخودي هم خودمان را بزرگ نگيريم. تعدادي كارهاي كلاسيك داريم كه يك مقدار هم ترجمه شدهاند؛ از جمله آثار سعدي، حافظ و مولانا، كه اين بد نيست. اما بايد پرسيد در ادبيات جديد حرفي براي گفتن داريم؟ ما ميگوييم فرض كنيد داستان كوتاهمان قابل ترجمه است؛ حالا اين نهاد دولتي بهوجود بيايد، آيا داستانهاي كوتاهي را كه الآن در جامعهي ما مورد نظرند، ترجمه ميكند يا توجه خود را به يكسري داستان كوتاههاي كاملا مشخص كه به حوزهي خاصي مربوط ميشوند، معطوف ميكند؟ اين مترجم همچنين خاطرنشان كرد: نبايد با نگاهي ايدئولوژيك بهسمت ترجمهي آثار فارسي به زبانهاي ديگر رفت و از سويي با توجه به تجربهي جهان غرب ديده شده كه تجربهي سر و سامان دادن به ادبيات روايي از طرف دولت نتيجهي مطلوبي نداشته؛ به اين سبب دودستگي ميشود. براي سامان دادن به ادبيات بهتر است نهادي مثل اتحاديهي ناشران، كتابفروشان و مترجمان دست به كار شوند. درواقع براي ادبيات روايي بخش خصوصي بايد كاري كند و براي آثار ايدئولوژي نيز بخش دولتي تصديگري كند. گفتني است، تأسيس «مركز ساماندهي ترجمه و نشر معارف اسلامي و علوم انساني در خارج از كشور» زير نظر سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي تيرماه به تصويب رسيد و دبير شوراي عالي انقلاب فرهنگي نيز در نشست خبري اخيرش از اين موضوع گفت. از طرفي، يكي از مسؤولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي بهتازگي از برنامههاي «شوراي عالي ترجمه» و به تعبيري، مركزي براي ساماندهي ترجمه گفته است. انتهاي پيام