سهشنبه؛ چرا اين همه فاصله؟ با قيصر امينپور از بيمارستان تا خانهي شاعران
سهشنبه؛ چرا تلخ و بيحوصله؟ سهشنبه؛ چرا اين همه فاصله؟ سهشنبه؛ چه سنگين! چه سرسخت، فرسخ به فرسخ! سهشنبه خدا كوه را آفريد! قيصر امينپور (اسفند 79) «مرگ، مرگ است اگر دربارهي تو نباشد...» از سختترين لحظات وقتي است كه نواي ملكوتي قرآن، فقدان قيصر امينپور را حكايت ميكند. «ديروز با تو بودم، ديروز ناگهان رفت در يك كلام كوتاه: قيصر به آسمان رفت» خانهي اشكالود شاعران ايران امروز سوگوار شاعري است كه قرن معاصر حسرتكش هميشگي مانند او خواهد ماند. صبح امروز خبر پركشيدن قيصر امينپور، جمعي از شاعران اين سرزمين را به بيمارستان دي تهران كشاند، تا سوگوار رفتن شاعر «آينههاي ناگهان» باشند و تسليبخش خانواده. صبح امروز سهشنبه هشتم آبانماه خبر چه تلخ رسيد كه قيصر امينپور رفت. شاعر در پي وخامت حالش شامگاه گذشته به بيمارستان منتقل شد و صبح امروز... جمعي از شاعران بههمراه محمدرضا شفيعي كدكني - استاد و همكار امينپور در دانشگاه تهران - مقابل بيمارستان رفتند و تصميم نهايي بر اين شد تا در خانهي شاعران ايران، كه امينپور هم از بنيانگذارانش بود، گرد هم آيند. محمدرضا عبدالملكيان، ساعد باقري، سهيل محمودي، فاطمه راكعي، غزل تاجبخش، پرويز بيگي حبيبآبادي، هادي خانيكي، احمد مسجدجامعي ، مشفق كاشاني، فريدون عموزاده خليلي، ناصر فيض، اسماعيل اميني و قربان وليئي از حاضران در اين جمع سوگوار بودند، كه بهياد قيصر امينپور گرد هم آمدند. انتهاي پيام