نخستين روز كنگره‌ي مولانا پايان يافت عضو آكادمي علوم آ‌لباني: مولانا يك فرهنگ است

نخستين روز از كنگره‌ي بزرگداشت هشتصدمين سال تولد مولانا به‌كار خود پايان داد. به گزارش خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در نشست بخش زبان و ادبيات كه به رياست توفيق سبحاني برگزار شد، نرگس ويراني كه به زبان انگليسي سخنراني خود را ارايه داد، درباره‌ي « تعدد زبان‌ها: راهبردي پويا و يگانه براي گفت‌وگويي سلبي» سخن گفت و اظهار كرد: ابيات مولانا چندگانه است و مانند پنجره‌اي است كه اين ابيات پيامبرانه، روحيه‌ي انساني را به بيرون مي‌ريزد. مولانا وقتي در مخمصه‌ي زبان مي‌افتد، از زباني ملمع و گاهي عربي استفاده مي‌كند، كه درواقع زبان خواص آن دوره است. او همچنين اظهار كرد: تعدد زبان، فضايي ايجاد مي‌كند براي رها شدن. مولانا سعي مي‌كند خودش را تقيدات زبان بيرون بكشد تا بتواند آن‌چه را كه مي‌خواهد، بگويد، و اين شگرد مولاناست. ويراني در ادامه ضمن تبيين مثال‌هايي متعدد در اين زمينه، به بررسي وجوه تعدد زبان در آثار مولانا پرداخت. همچنين محمد نوري عثمان درباره‌ي شيوه‌ها و چگونگي پژوهش در آثار مولانا، ضمن تبيين مؤلفه‌ها و ويژگي‌هاي متن‌شناسي، گفت: متن مثنوي تصحيح نمي‌پذيرد؛ چون آن متن ممكن است به دست مولانا نوشته نشده باشد و ممكن است كس ديگري آن را نوشته باشد. ديوان او نيز همين‌طور است. براي تصحيح مثنوي ضرورت دارد كارهاي جدي با متد علمي انجام شود. او درباره‌ي ترجمه‌ي مثنوي به زبان‌هاي ديگر نيز اظهار كرد: در ترجمه‌ي متن ضرورت دارد اول فرهنگي لغوي را براي اين متن درست كرد و بعد فرهنگ صور خيال مثنوي معنوي را پديد آورد و همين‌طور لازم است فرهنگ اصطلاحات تصوف بر اساس شرح كريم زماني كه شرحي روشمندتر از شرح‌هاي ديگر است، انجام شود. البته مي‌توان در تعريف فرهنگ اصطلاحات تصوف از شرح جعفر شهيدي و بديع‌الزمان فروزانفر نيز بهره برد. وي در ادامه تاكيد كرد: غير از اين‌ها ضرورت دارد فرهنگ ديوان شمس تدوين شود و به عقيده‌ي بنده، بايد فرهنگ ديوان، كامل و از سويي كاملا لغوي باشد. نوري عثمان از مولانا در ديوانش به عنوان فردي شاعر ياد كرد تا عارف، و يادآور شد: سعدي و حافظ هم بيش‌تر در آثار خود شاعرند و بعد عارف، همانند مولانا. او در ادامه از ضرورت تأليف فرهنگ مشايخ تصوف سخن گفت و افزود: ضرورت دارد از مجموعه‌ي فرهنگ‌ها و آثاري كه درباره‌ي مشايخ تصوف است، يك اثر جمع‌بندي‌شده با رويكرد تحليلي تدوين و منتشر شود. يورگو بلو از آكادمي علوم آ‌لباني نيز درباره‌ي تأثير مولانا بر نعيم فراشري سخن گفت و اظهار كرد: مولانا نه تنها شاعري ايراني؛ بلكه جهاني است كه به علوم قرآني توجه جدي داشته است. مولانا استاد بزرگ زبان فارسي است. همچنين او تنها شاعر نيست؛ بلكه يك فرهنگ است و شخصيت رومي بر ادبيات آلباني تاثير بسياري دارد. او در ادامه با ارايه‌ي تاريخچه‌اي كوتاه از ادبيات آلباني، از نعيم فراشري به عنوان شاعر برجسته‌ي آلباني ياد و خاطرنشان كرد: ارتباط فراشري با زبان فارسي بي‌نظير است و مضامين و اشعار مولانا را وارد زبان آلباني كرد. او به موجب اين تماس با شاعر معنوي كه ديدگاه‌هاي مشخص از مرگ و زندگي دارد، آلباني را با اين موضوع آشنا كرد. وي با اشاره به «ديوان كربلا» و ديگر آثار اين شاعر آلبانيايي‌تبار، تصريح كرد: او در آثار خود اثبات مي‌كند كه ارتباط فرهنگ‌ها ميسر است و اين ارتباط ‌ها بيهوده به وجود نمي‌آيد. يورگو بلو همچنين اظهار كرد: نعيم با اشعار مولانا بسيار همخواني دارد. البته اين همخواني در ابتداي آشنايي فراشري با مولاناست و در ادامه تفاوت‌هاي بسياري ديده مي‌شود. او در پايان براي برشمردن اين تفاوت‌ها، مثال‌هايي را از شعرهاي فراشري براي مخاطبان خواند. به گزارش ايسنا، عبدالمنان نصرالدينف هم درباره‌ي معني‌شناسي در آثار مولانا اظهار كرد: مولانا در آثار عرفاني خود كوشش به خرج داده كه مخاطب را با درك مطالب آثار خويش راهنمايي كند. اين استاد مولاناشناس تصريح كرد: تفكر مولانا ريشه‌هاي عميق و شاخه‌هاي پربار دارد و تصوف عرفاني در زمان مولانا در نقطه‌ي اوج خود بوده و در حوزه‌ي عمل نيز اين مسأله كاملا مشهود است؛ چنان‌چه حتا بعد از آن هرچه از مفاهيم عرفاني آمده، شرح و تكرار آن مطالبي است كه در زمان مولانا آمده است. او در پايان تأكيد كرد: مولانا كليدي براي جهان فكري‌اش تعيين كرده و اين كليد اسرارانگيز در آثار مولانا نهفته و درواقع سر مولانا در آثار او محفوظ است. همچنين رمز و نمادهاي اشعار مولانا با كمك آثار ديگرش قابل شناسايي و كشف و بررسي است. بهترين وسيله‌ي شرح مثنوي معنوي درواقع خود مثنوي معنوي است. قاسم كاكايي نيز در نشست بخش حكمت و فلسفه‌ي كنگره‌ي بزرگداشت هشتصدمين سال تولد مولانا درباره‌ي «نيستي در نگاه مولانا و مايستر اكهارت» سخن ‌گفت و اظهار كرد: تتبعي ساده در تعاليم مولانا و اكهارت نشان مي‌دهد كه نيستي و بي‌رنگي در آثار آن دو بسيار پررنگ است؛ به نحوي كه مي‌توان گفت شناخت و وصول به نيستي،‌ جهان‌بيني و ايدئولوژي اين دو انديشمند را تشكيل مي‌دهد. اين پژوهشگر در ادامه با برشمردن مفهوم و پيامدهاي اين ديدگاه در رويكردهاي مختلف، اظهار كرد: برخي بحث از نيستي را بازي با كلمات و لفاظي محض و حداكثر استعاره‌اي شاعرانه مي‌دانند كه هيچ معناي محصلي در واقعيت و عينيت ندارد. از سويي برخي بحث از نيستي را در فلسفه از تارمنيدس تا فلسفه‌ي معاصر پي گرفته‌اند و نيستي را از ديدگاه مكاتبي چون نيهيليسم و اگزيستانسياليسم و مكتب كيوتو ژاپن و بويژه ديدگاه متفكراني چون نيچه و هايدگر بررسي و با ديدگاه‌هاي اكهارت و يا مولانا مقايسه كرده‌اند. قاسم كاكايي همچنين تاكيد كرد: اين نوع مقايسه‌ها بعضا نامناسب و از سر نبود شناخت دقايق عرفاني است. او در ادامه به تبيين رهيافت‌هاي خود در باب نيستي در نگاه مولانا و مايستر اكهارت پرداخت. به گزارش ايسنا، همزمان با نشست زبان و ادبيات كه در سالن يك محل اجلاس سران كشورهاي اسلامي برگزار شد، نشست‌هاي بخش حكمت و فلسفه با رياست غلامرضا اعواني و قاسم كاكايي و همچنين نشست داستان‌پردازي با رياست غلامحسين غلامحسين‌زاده برگزار شدند. دومين روز از كنگره‌ي هشتصدمين سال تولد مولانا صبح فردا (دوشنبه) كار خود را در محل اجلاس سران كشورهاي اسلامي دنبال مي‌كند. انتهاي پيام
  • یکشنبه/ ۶ آبان ۱۳۸۶ / ۱۹:۵۰
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 8608-03668
  • خبرنگار :