يوسف مجيدزاده كه امسال نيز محوطهي باستاني جيرفت، او را به ايران كشانده است، تاكيد كرد: برنامهي كاوش امسال فقط در صورت تامين بودجه و صدور مجوز اجرا ميشود.
وي كه در طول سال گذشته و پس از پايان آخرين فصل كاوش در جيرفت، مشغول تحقيق دربارهي يافتههاي اين محوطه و معرفي تمدن جيرفت به ديگر كشورها بوده است، در گفتوگو با خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، توضيح داد: اگر مجوزي داده شود، مانند سالهاي گذشته، حفاري را در جيرفت آغاز ميكنيم و برنامه نيز به اين ترتيب است كه در معبد يعني در واقع در داخل تپهي كنارصندل جنوبي كار را ادامه دهيم. همچنين در منطقهاي كه سال گذشته خط پيدا شد و نيز قبرستان مطوط آباد و كنارصندل شمالي هم كار ميكنيم. البته همهي اينها منوط به تامين بودجه و صدور مجوز براي كاوش است.
او با بيان اينكه در ادامهي كار، باز هم بهدنبال قبر دستنخورده خواهيم بود، افزود: بيشتر، هدف ما پيدا كردن شكل تدفين و مهمتر از آن، بهدست آوردن استخوان است كه متاسفانه تاكنون هيچ استخواني پيدا نكردهايم تا آنرا براي مطالعات DNA ارايه دهيم، زيرا قبرهاي اين منطقه، بخشي از سال را بهدليل بالا آمدن آبهاي زيرزميني در آب هستند و در طول حدود پنج هزار سال از بين رفتهاند. البته سال گذشته، در قلعه كوچك، قبر دستنخوردهاي پيدا شد؛ ولي متاسفانه در دورهي باستان، به آن دستبرد زده شده بود.
اين باستانشناس با تاكيد بر اينكه براساس مطالب منتشرشده در مجلههاي خارجي و سمينارهاي بينالمللي برگزارشده كه بخش زيادي از گزارشهاي آنها به جيرفت اختصاص داشته، مطرحترين كاوش در دنياي باستان جيرفت است، بيان كرد: آثار اين تمدن در منطقهاي بسيار وسيع قرار دارند كه قلب آن جيرفت است. پيش از اين نيز گفته ميشد كه در اين منطقه، خط وجود ندارد و تا زمان هخامنشيان، مردم اين سرزمين بيسواد بودهاند؛ اما اكنون خطي كه در جيرفت پيداشده متفاوت از خطوطي است كه قبلا وجود داشتهاند.
وي توضيح داد: خط كشفشده در جيرفت با خطوط بينالنهرين قابل مقايسه است، ولي نميتوان گفت كه دقيقا كدام يك از اين خطوط از ديگري عقبتر است، زيرا در بينالنهرين بهدليل نبود كربن 14، مطالعات تاريخگذاري نسبياند، درحاليكه تاريخگذاري ما قطعي است؛ اما اگر روزي يك نوشتهي دوزبانه مانند يك معاهده در جيرفت پيدا شود، خط آن قابل خواندن خواهد شد و بهنظر ميرسد، چنين مسالهاي دور از تصور نباشد، زيرا براساس ظرفهاي سنگي كه با جيرفت همزماني دارند و در بينالنهرين پيدا شدهاند، ميتوان گفت كه اين افراد با سومريها (بينالنهرينيها) مراوده داشتهاند.
او با بيان اينكه پس از پيدا شدن خط، عدهاي اعتراض كردند كه چرا اين تمدن را با عظمت بينالنهرين مقايسه ميكنيد، افزود: بهراستي چرا عظمت جيرفت را باور نداريم، آن هم زماني كه بينالنهرين در تمام طول تاريخ خود هرگز سفالي به زيبايي سفال ايران و جيرفت نداشته كه اين مساله دربارهي سنگتراشي، فلزگري و معماري ايران نيز صدق ميكند، بويژه اينكه در متون تاريخي آنها آمده است كه نامهاي را به شرق ايران براي ارت كه تصور ميكنم، همان پادشاه كرمان است، فرستادهاند و درخواست چند هنرمند و معمار كردهاند تا براي خدايان آنها معبد بسازند. اين درخواست توسط پادشاه قلب تمدن سومري يعني شهر اوروك داده شده است.
به گفتهي مجيدزاده، با اين حال بينالنهرين و جيرفت تنها يك فرق با هم دارند و آن هم اين است كه زبان بينالنهرين باز شده و خط آن خوانده شده؛ ولي خط جيرفت هنوز خوانده نشده است. بنابراين چنين منطقهاي كه براساس گفتهي كارشناسان خارجي، مركز تجاري بزرگ منطقه است و چنين هويت و عظمتي داشته، چرا نبايد با بينالنهرين قابل مقايسه باشد.
او با اشاره به اينكه خطوط پيداشده به نيمهي نخست هزارهي سوم، يعني بين دو هزار و 500 تا سه هزار سال پيش از ميلاد تعلق دارند، گفت: هدف در جيرفت فقط تعيين قدمت نيست كه اگر قصد چنين كاري را داشتيم، با يك برش عمقي، 11 متر پايين ميرفتيم و نمونهبرداري ميكرديم؛ ولي ما بيش از 10 هزار متر مربع را حفاري كردهايم. زيرا مهم است كه مسايل مختلفي را كه در آن منطقه وجود دارند، مانند شيوهي زندگي، بافت روستايي و ... بررسي كنيم.
وي همچنين دربارهي بررسيهايي كه روي آثار جيرفت در آزمايشگاه انجام ميشوند، گفت: هزينهي آزمايش در خارج از كشور بسيار بالاست، گرچه انجام آنها در ايران نيز هزينهي زيادي دارد، ولي تاكنون شش نمونه ذغال را براي آزمايش فرستادهايم. علاوه بر اين، روي استخوان حيوانات، سنگ و گونههاي گياهي نيز كار كردهايم كه يكي از نتيجهگيريهاي بهدست آمده اين بود كه در اين محل، قديميترين هستهي خرماي اهلي وجود داشته، يعني خرمايي كه از طريق دانه كاشته شده است. در صورتي كه در بينالنهرين، قديميترين هستهي خرما بهصورت وحشي بوده است.
سرپرست هيات كاوش جيرفت با اشاره به اينكه تاكنون از هيچ باستانشناس خارجي براي كاوش دعوت نكردهايم، بلكه اين جيرفت است كه آنها را به اين سمت ميكشاند، اظهار داشت: حضور چنين افراد و استادهايي هم براي دانشگاههاي آنها منفعت و شهرت دارد و هم اينكه آنها بهنوعي حرفهايي را كه ما ميزنيم تاييد ميكنند. همچنين آزمايشهايي كه انجام ميشوند، در آزمايشگاههايي هستند كه تمام باستانشناسان نتايج آنرا قبول دارند.
وي بيان كرد: دربارهي خط پيداشده در جيرفت مقالهاي نوشتهام كه چند ماه است، به سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري ارايه كردهام تا آنرا چاپ كنند و اگر اين اتفاق نيفتد، آنرا براي چاپ به جاي ديگري ميدهم. از اين پس نيز تلاش ميكنيم، هر سال مقالهاي را علاوه بر چاپ در ايران براي چاپ در مجلههاي باستانشناسي معتبر خارجي دنيا ارايه كنم. اكنون نيز درحال نوشتن گزارشي حدود 60 صفحهيي هستم تا به اين ترتيب، مقالهاي را از كاوشهاي پنج ساله خود ارايه كنم، گرچه متاسفانه اينگونه گزارشها و مقالهها در خارج از ايران بسيار سريعتر چاپ ميشوند.
او دربارهي وضعيت حفاظت از آثار كاوششده در جيرفت نيز توضيح داد: شايد بدون اغراق بتوان گفت كه جيرفت، بزرگترين محوطهي قرن است كه درحال كاوش است؛ يك تمدن نو و درخشان كه وضعيت حفاظت آثار آن نيز به بهترين نحو ممكن انجام ميشود. به اين ترتيب كه پس از پايان كار، تمام حفاظتها بهصورت علمي انجام ميشوند. همچنين تلاش ميكنيم، هر بخشي كه كاوش ميشود، سقفي روي آن زده شود تا در نهايت، آنجا را بهشكل يك سايت ـ موزه بتوان درآورد.
مجيدزاده كه پيش از اين سرپرست كاوشهاي تپهي ازبكي نيز بوده است، با اشاره به تخريبهايي كه پس از كاوش بهدليل نبود حفاظت كافي در تپهي ازبكي رخ دادند، دربارهي اين محوطه تاكيد كرد: ازبكي يك دانشكدهي باستانشناسي است كه بايد به سايت ـ موزه تبديل شود. البته با توجه به اينكه اين زمينها مالك شخصي دارند، تملك آنها به هزينهي بسيار زيادي نياز دارد.
گفتوگو از خبرنگار ايسنا، پرستو فرهادي
انتهاي پيام