نوع نگاهي كه به مديريت در سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري در سالهاي اخير بهوجود آمده است، در استاني مانند اصفهان با وجود داشتن بيشترين تعداد آثار تاريخي حساسيت بيشتري ايجاد ميكند.
به گزارش خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين نوع نگاه كه در برخي سازمانهاي دولتي نيز وجود دارد و مدير سازمان فقط براي مديريت يك مجموعه ميآيد، مدتي محيطي را تجربه ميكند و ميرود، براي سازماني كه وظيفهي حراست از يادگارهاي تاريخي را برعهده دارد، نوعي آفت بهشمار ميآيد.
سعيد بكتاش بهعنوان رييس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان اصفهان حدود يك سال اين سمت را برعهده داشت و در اين مدت با توجه به اقداماتي كه پيش از آن انجام شده بودند، ميدان نقش جهان از خطر حذف از فهرست ميراث جهاني رهايي يافت. آيا بهتر نبود او در همين سمت و در همين استان به حفاظت از آثار تاريخي بپردازد؟ آن هم در شرايطي كه حدود يك سال براي آشنايي بيشتر او با حوزههاي زيرمجموعهي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري اصفهان زمان هزينه شده بود.
از حدود 15 سال گذشته تاكنون، حدود هفت مدير در سازمان ميراث فرهنگي استان اصفهان تغيير كردهاند و از جمله دلايل برخي رفتن و آمدنها، ميزان آسيبهايي بوده است كه به بناها و آثار تاريخي وارد شدهاند. در دورهايي، برج جهاننما در بافت تاريخي اصفهان و در نزديكي ميدان نقش جهان احداث شد، بدون توجه به عواقبي كه اين كار براي بافت تاريخي دارد يا در زماني ديگر، مترو با تخريب چهرهي برخي خيابانهاي بخش قديمي اصفهان تا ابتداي خيابان تاريخي چهارباغ عباسي پيش آمد كه در نهايت جلوي آن گرفته شد. همچنين نمونههاي ديگر نيز تخريب كارخانههاي تاريخي اصفهان و تقسيم زمينهاي آن و احداث ساختمانهايي بلندمرتبه در اطراف زايندهرود هستند.
معاون حفظ و احياي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان اصفهان دربارهي تغيير مديريتها به خبرنگار ايسنا گفت: تداوم مديريت، مطلوبتر است، چون مديريتهاي كوتاه مطمئنا آسيبهايي به بدنهي اداره يا سازمان در استانها ميزنند.
حسن روانفر كارآيي مديريتهاي طولاني را با برنامهريزي و بينش، لازم و ملزوم يكديگر دانست و ادامه داد: كوتاه شدن مدت زمان مديريتها شايد به سازمانهايي كه برنامهي مشخصي دارند، آسيب كمتري وارد كند، ولي براي سازمانهايي مانند ميراث فرهنگي كه ادغامهايي با دو سازمان ديگر نيز در آن صورت گرفته است، طبيعتا هرقدر مديريت ثابتتر باشد، بهتر در راستاي برنامهريزي و ادامهي كار ميتوان عمل كرد.
وي افزود: شايد اگر سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري نيز برنامهاي پنج، 10 يا حتا 20 ساله داشت و احتمالا مديريت تغيير ميكرد، آسيب كمتري به آن وارد ميشد، تا اكنون كه سازمان هيچ برنامهي ثابتي ندارد و مسلما آسيبپذيرياش نيز در اين زمان بيشتر است.
يك عضو هيات علمي پژوهشكدهي باستانشناسي استان اصفهان نيز در اينباره به خبرنگار ايسنا، گفت: يك مدير بايد دست كم بين سه تا پنج سال مديريت ثابت داشته باشد تا فعاليت مفيدي بتواند انجام دهد. كارمندان و كارشناسان خود را بشناسد و با حوزهي كاري آنها آشنا شود.
به عقيدهي محسن جاوري، در مديريتي كه اكنون پيش روي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري است تا يك مدير ميآيد به كارش آشنا و وارد شود، جابهجا ميشود و اين كار، مشكلات زيادي را براي سازمان و كارمندان آن ايجاد ميكند.
وي اين تغيير مديريتها را در مدت زمان كوتاه، هدر دادن انرژي دانست و افزود: وقتي مدير روي چرخهي كار ميافتد، بايد عوض شود. اين نحوهي فكر و نگاه اصلا مناسب نيست، چون هر تغيير مديريتي مدت زمان زيادي را با صرف انرژي به خود اختصاص ميدهد.
آيا بهتر نيست، اين صرف انرژي در مدت زمان زياد براي فكر، توليد و انجام كارهاي اجرايي با هدف مرمت و بازسازي مكاني تاريخي باشد تا تغيير مديريتي كه بيشترين آسيبها را بهدنبال دارد؟ همچنين اين پرسش مطرح ميشود كه چه سودي در پشت اين تغيير مديريتهاست؟ آيا فقط هدف از انجام اين كار، دادن سمت مديريت به تعدادي فرد است و قرار نيست، به آثاري كه هر روز در معرض آسيباند، توجهي شود؟!
انتهاي پيام