رييس موزهي فرش ايران گفت: هر نوع لرزشي براي موادي مانند چوب، سنگ، سفال و كريستال اثرهاي مخربي دارد و بايد با انجام كار كارشناسي ميزان اين تخريبها مشخص شود.
پرويز اسكندرپور خرمي در گفتوگو با خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، ادامه داد: مواد موزهاي مانند فرش كه از پشم و ابريشم تشكيل شدهاند، شايد در برگزاري كنسرتهاي پر سر و صداي موسيقي چندان آسيبپذير نباشند، ولي خود بنا اثرهاي بدي ميگيرد.
وي افزود: در سالنها سينما و استوديوهاي موسيقي، مواد آكوستيك بهعنوان محافظ ديوار يا پوششهايي از اين دست براي نگهدراي پوششهاي صوتي در سقف، ديوار و در استفاده ميشوند، اين درحالي است كه در مكانهايي مانند كاخ ـ موزهها كه درحال تبديل شدن به مكاني دايم براي برگزاري اين كنسرتها هستند، اين لايههاي محافظ استفاده نميشوند.
به گفتهي او، لرزشهاي ناشي از صوت روي بناهاي جديد تاثير سوء دارند، چه برسد به بناها و آثار قديمي داخل كاخ ـ موزهها.
رييس موزهي فرش ايران در مقايسهاي ميان اثر سوء نور فلاش دوربين بر مينياتورها و فرشهاي موزه، اظهار داشت: چون اين نور سبب ايجاد فعل و انفعالهايي روي فرش ميشود و رنگ را تضعيف ميكند، بايد دربارهي اثر سوء صداي بلندگوها روي آثار تاريخي فكر كرد.
اسكندرپور خرمي با بيان اينكه هيچيك از موزههاي ايران پوشش محافظ آكوستيك ندارند، بيان كرد: البته اين تاثيرات مخرب در فضاي باز، اثر كمتري نسبت به فضاي بستهي تالارها و كاخها دارند.
وي تاكيد كرد: نبايد از اين مكانها بهصورت دايم استفاده كرد، بلكه فقط در بعضي موارد به اين منظور از فضاي باز كاخ ـ موزهها ميتوان بهره برد.
رييس موزهي رضا عباسي نيز در اينباره به خبرنگار ايسنا توضيح داد: هرچند هدف كاخ ـ موزهها از برگزاري اينگونه كنسرتها جذب مخاطبان براي روي آوردن به اين مكانهاي فرهنگي است، ولي دست كم بايد نوع برگزاري كنسرتها با فضا و شرايط كاخ ـ موزهها هماهنگ باشد.
محمدرضا زاهدي افزود: اين نوع فضاها، يك وضعيت خاصي را بر انسان القا ميكند، پس بايد نوع موسيقي نيز كه در اين مكانها برگزار ميشود، خاص و متفاوت باشد.
انتهاي پيام