همايش «آسيبهاي عبور قطار از كنار آثار موسوم به نقش رستم» در دانشكدهي علوم پايهي دانشگاه تهران برگزار شد.
به گزارش خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در ابتداي اين همايش كه عصر روز گذشته تشكيل شد، كاميار عبدي ـ باستانشناس ـ پس از اشاره به آثار موجود در نقش رستم و آثار ديگري كه در محوطههاي اطراف وجود دارند و تاثير نقش رستم بر آنها، گفت: وقتي ميبينيم، مسؤولان راه و راهآهن به اين تاريخ چند هزار ساله بيتوجهاند و چنين طرحي را براي عبور خط آهن از نزديك اين آثار درنظر دارند، نميدانم آنرا بايد ناآگاهي، غرضورزي يا چيز ديگري فرض كنم. اينكه بخواهيم در اين ميان به چند صد ميليون تومان صرفهجويي توجه كنيم، مانند اين است كه از ميان آثار ارزشمندي مانند كاخ ورساي پاريس، راهآهن كشيد.
وي همچنين به سه كتاب از اشميت ـ باستانشناسي كه در تخت جمشيد كار كرده است ـ اشاره كرد كه دو كتاب از آنها در زمان حيات او چاپ شدند و جلد سوم آن كه به نقش رستم اختصاص دارد، پس از مرگاش به چاپ رسيد و اينكه اين كتاب آنچنان ارزشمند بود كه در سال 1971 ميلادي در زمان سفر ملكهي انگليس و هنگام بازديد او از دانشگاه شيكاگو، به وي اهدا شد.
عبدي بيان كرد: با توجه به شواهدي از آثاري كه از چندي پيش در اطراف نقش رستم روي قطعاتي از سنگ پيدا شدند كه اگر راهآهن كشيده شده بود، اين آثار شناسايي نميشدند، هنوز نياز است كه در نقش رستم و محوطههاي اطراف آن، بررسي و كار ميداني انجام شود.
او تاكيد كرد: مسير راهآهن چه از طريق تونل احداث شود و چه از طريق جاده، هر دو راه با آثار باستاني محوطههاي هخامنشي يا پيش از هخامنشي برخورد ميكنند.
وي آثار اين محوطهها مانند نقش رستم، نقش رجب، تخت جمشيد و شهر استخر را مجموعهاي دانست كه مانند پازلي هستند كه در دورههاي هخامنشي و ساساني قطعات مختلف آن كنار هم چيده شدهاند كه البته اكنون قطعات اين پازل كامل نيست و در صورت عبور راهآهن، اجازهي عبور آنرا از وسط چنين مجموعهي فرهنگي دادهايم. بنابراين وظيفهي ما، پيدا كردن قسمتهاي بيشتر اين مجموعهي ايلامي، هخامنشي و ساساني است كه مشخص شود، هدف آنها از چيدن اين آثار در كنار يكديگر چه بوده است؛ تا اگر چند صد سال آينده، باستانشناسان بخشهاي ديگري از اين مجموعه را توانستند بيابند، افسوس نخورند كه چرا اجازهي عبور راهآهن از وسط چنين مجموعهاي داده شده است.
در ادامهي اين همايش، مهرداد ملكزاده ـ باستانشناس ـ با اشاره به اهميت آثار نقش رستم و نيز امپراطوري قدرتمند ايران در گذشته، گفت: نقش رستم موزهاي است كه مقدورات و ملزوماتي را كه ايران هخامنشي داشت تا سروري مشرق زمين را برعهده گيرد، در خود بهنمايش گذاشته است.
همچنين در بخش ديگري از اين همايش، محمدتقي رهنمايي ـ رييس انجمن متخصصان گردشگران ايران ـ با اشاره به اينكه ايران از نظر جغرافيايي در گذرگاه تاريخ قرار داشته و بر مبناي سرمايههاي تمدني و تاريخي است كه اساس و بنيان گردشگري در ايران تعريف ميشود، اظهار داشت: دلسوزي جامعهي آگاه ما نيز اين است كه مسؤولان و فنآوران كمي هم به زير پاي خود نگاه كنند كه اين بناها و سازهها را روي چه چيزي ميسازنند، چون توجه نكردن به اين مساله، تيشه به ريشهي خود زدن است. بنابراين عقل حكم ميكند كه در درجهي اول، منافع فرهنگي درنظر گرفته شوند و بعد منافع اقتصادي، گرچه منافع فرهنگي، منافع اقتصادي را نيز تامين ميكنند.
وي به بحث آموزش تاريخ، جغرافيا و فرهنگ كشور در نظام آموزشي اشاره كرد كه كمبود آن يكي از اشكالهاي آموزش عالي كشور است و افزود: در كشوري كه اعلام ميشود، بيش از يك ميليون اثر تاريخي در آن وجود دارد، چرا نبايد دانشجوي باستانشناسي كافي داشته باشد.
او با بيان اينكه بايد آگاهي وسيعي از سرمايههاي فرهنگيمان به مردم بدهيم، درحاليكه بهعنوان مثال، ساعتهاي پخش برنامههاي فرهنگي در رسانهاي مانند تلويزيون بسيار كم است، ادامه داد: پيشنهاد ميكنم، كميتهاي از متخصصان تشكيل شود كه بدانيم در چنين زماني چه كاري ميتوان انجام داد. در اينباره مسيرهاي جايگزين و نيز ضايعات و دستاوردهاي آنرا بررسي ميتوان كرد و در اختيار مسؤولان قرار داد.
همچنين محمدتقي عطايي ـ باستانشناس ـ پس از خواندن ضوابط و قوانيني كه در سال 1356 براي حفاظت از حريم تخت جمشيد درنظر گرفته شدهاند، گفت: حريم درجهي يك تخت جمشيد، محدودهاي است كه دور تمام آثار تخت جمشيد و اطراف آن كشيده شده است تا فرصت لازم براي پژوهشگران با هدف بررسي اين محوطهها فراهم باشد، با اين وجود، طبق قانون فقط به اين حريم نميتوان بسنده كرد و حريمهاي ديگري نيز اضافه ميشوند.
وي افزود: طبق ضوابط اين حرايم، هرگونه ساخت و ساز، كند و كاو و بويژه در كوه رحمت و نقش رستم احداث هر نوع تاسيسات، كند و كاو، انفجار و ديگر موارد كه موجب تغيير شكل منظر كوه شود، ممنوع است. بنابراين راهآهن از فاصلهي 500 متري يا حتا يكهزار متري اين محوطه كه بين اين دو كوه قرار گرفته است، نميتواند گذر كند و بايد مسير ديگري تدارك ديده شود.
عطايي با نمايش اسلايدهايي، به گسلي اشاره كرد كه آرامگاه منسوب به خشايارشاه را تهديد ميكند و اين تركها براثر عبور روزانهي قطار از اين محل، بيشتر شدهاند و سبب از بين رفتن يكي از آرامگاههاي محوطه خواهند شد. بنابراين كاري كه اكنون بايد انجام دهيم، حفظ وضعيت موجود است و پيشنهاد ميكنم، هياتي كاملا متخصص و بيطرف شامل باستانشناس، مرمتكار، تاريخنگار، زمينشناس، مهندس عمران، زلزلهنگار در يك فضاي آرام، نقشهي مسير را از آباده تا شيراز دوباره بررسي كنند و اينگونه تصور نكنيم كه هزينهي زيادي حيف ميشود، زيرا ما به زمان و بودجهي كافي و متخصصان مختلف و مستقل نياز داريم، پس بهجاست كه براي انتخاب بهترين راه و تصميم صبور باشيم.
در پايان اين همايش، عليرضا افشاري ـ دبير انجمن ديدهبان يادگارهاي فرهنگي ايران ـ بيانيهاي را با عنوان بيانيهي همايش «نقش رستم در خطر!» خواند كه بخشهايي از آن به اين شرحاند: «همايش با توجه به اهميت بيمانند مجموعه آثار جهاني نقش رستم ـ كه بالغ بر 30 اثر باستاني است ـ هرگونه دخل و تصرف در عرصه و حريم آنرا محكوم ميكند، بويژه با استناد به قانون و نظامنامه قانون عتيقات (1309) و ماده 127 مكرر قانون مجازات عمومي در تاريخ 1/12/1356 كه به تصويب شوراي فني باستان شناسي كشور رسيده و پس از تاييد وزارت فرهنگ و هنر سابق به شماره 956/56/9761/16/ رم، به مقامات مسؤول استان فارس ابلاغ شده، خواهان اجراي كامل و بيچون و چراي ضوابط حريم محوطه ميراث جهاني تخت جمشيد، نقش رستم و آثار تاريخي ـ فرهنگي واقع در آن است. براساس اين قانون هرگونه عمليات عمراني درون محدوده حريم درجه يك تخت جمشيد ممنوع بوده و بنابراين خط راهآهن نميتواند از هيچ كجاي تنگهي بين دو كوه نقش رستم و كوه مهر عبور كند.
همايش با توجه به اينكه در همين ماه گذشته، نقش برجستهي عيلامي تازهاي در كنار مجموعه آثار نقش رستم يافت شد و با توجه به اينكه پس از كاوشها و پژوهشهاي ارنست هرتسفلد و اريخ اشميت كوشش جدي ديگري براي مطالعهي اين مجموعه انجام نگرفته است، بررسي، پژوهش و مطالعات دامنهدار باستانشناسي، تاريخ هنر و معماري را در مورد آثار جهاني نقش رستم و مجموعههاي وابسته به آن ضروري ميداند و بويژه بر اين نكته تاكيد ميورزد كه از چشمانداز باستانشناختي هنوز نادانستههاي زيادي دربارهي اين محوطهي جهاني وجود دارد. بر مبناي عكسها و تصاوير هوايي قديم و جديد، اين مجموعه برج و بارويي داشته است كه هنوز از چند و چون آن و گستردگي آن اطلاعي در دست نيست.
همايش خواهان همكاري كامل مسؤولان ساخت راهآهن اصفهان ـ فارس با سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري و بنياد پژوهشي پارسه ـ پاسارگاد است. در اين راه، ارايه نقشههاي مسير راهآهن قدم نخست تلقي ميشود.
همايش خواهان توجه جدي قواي سه گانهي كشور به مسالهي «تخريب» و «تحريف» يادگارهاي تاريخي، طبيعي و معنوي ايران است. مشكلاتي كه براي آثار گرانقدري چون دشت بهبهان، بيستون، آرامگاه فردوسي، كهن شهر ساساني اسلامي فيروزآباد، گنبد قابوس، ارگ / مسجد عليشاه تبريز، آثار و محوطههاي باستاني دشت سوسن (خوزستان)، پاركهاي ملي خجير و سرخهحصار، درياچهي اروميه، ... همچنان پابرجاست و تعللي كه در زمينهي تكميلي پروندههاي ثبت جهاني ميراث معنوي ايران و دفاع از هويت ايراني دانشمندان گسترهي فرهنگي ايران همچنان وجود دارد.
«ديدهبان يادگارهاي فرهنگي ايران» با توجه به فاجعهي زيست محيطي خشك شدن موقت درياچهي بختگان و مرگ هزاران فلامينگو و در راه بودن فاجعهي بزرگتر نابودي هميشگي آن درياچه و كوچ پاييزي صدها هزار پرندهي مهاجر كه در مسير خود و توقف در درياچهي بختگان به همين سرنوشت دچار خواهند شد، ضرورت بازنگري پروندهي ملي سد سيوند را يادآور شده و از مسؤولان مربوطه ميخواهد كه با تشكيل همايشي، لزوم ساخت سدهاي بزرگ مخزني را به معرض بحث كارشناسان بگذارند».
انتهاي پيام