/حضور اجتماعي هنرمندان نقاش/ يعقوب عمامهپيچ: هرچه نقاش حرفهييتر شد، تنهاتر ميشود براي فرار از انزوا ضرورياست پيوسته در معرض ديد مسوولان تصميمگيرنده بود
" من نقاشي هستم كه بيشتر از طريق تدريس و شاگردانم شناخته شدهام نه بهواسطهي آثاري كه خلق ميكنم؛ اما در زمان داوري بسياري از بينيالها روابط بيش از علم به ماجرا عمل ميكند." اينها گفتههاي يعقوب عمامهپيچ است كه دربارهي حضور اجتماعي هنرمندان نقاش با خبرنگار بخش هنرهاي تجسمي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، مطرح كرد. او گفت، از آنجا كه نقاشي هنري فردي است و مانند هنرهايي چون موسيقي، تئاتر و سينما براي عرضه خود نياز به گروهي از افراد ندارد و از طرف ديگر بهخاطر عملكرد نامناسب بسياري از مسوولان هنري و ترجيح دادن روابط بر ضوابط، هنرمندان اين حرفه به انزوا كشانده ميشوند، در حاليكه خود، خواهان اين امر نيستند. وي با اشاره به نمونههايي تصريح كرد: با وجود برگزاري فراوان دوسالانهها و جشنوارههاي نقاشي و طراحي، بزرگان اين هنر، دعوت به همكاري نميشوند و دستاندركاران برنامه تنها براساس روابط، هنرمندان را بهخدمت ميگيرند كه اين همه هنرمندان را دلسرد خواهد كرد. بهزعم او، نقاشان در حال حاضر خود به سختي از نظر اقتصادي خود را تامين ميكند و نميتواند از طريق فروختن تابلو به امرار معاش بپردازد و ناچار ميشود تا با معيارهاي خريداران خود هماهنگ شوند كه شايد مورد پسند هنرمند نباشد و همين معيارها در سالهاي اخير باعث شده تا كيفيت آثار بسياري از هنرمندان خوب و بهنام ما افت كند. عمامهپيچ با ابراز گلايه از عملكرد برخي مسوولان تصميمگيرندهي فرهنگ و هنر كشور گفت: من از جمله هنرمنداني بودهام كه در اكثر بينيالها و فراخوانهاي هنري شركت داشتهام و با تجربهاي كه در عرصه هنر بهدست آوردهام شناخته شدهام، اما اكنون من و بسياري ديگر از نقاشان مجبوريم براي فرار از فراموش شدن، پيوسته در معرض ديد مسوولان تصميمگيرندهي مراكزي چون موزهها قرار بگيريم؛ در غير اينصورت فراموش خواهيم شد. به اعتقاد وي، هنرهاي تجسمي در كشور نهادينه نشده است و با وجود دانشكدههاي تجسمي بسياري كه در كشور وجود دارد بهدليل مسابقه كم و فراهم نكردن امكانات براي دانشجويان و هنرمندان از عملكرد مناسبي برخوردار نيستند و يك سال تحصيلي كارمندگونه بهپايان ميرسد. او اضافه كرد: مسوولان دانشكدهها از استادها و دانشجويان فاصله گرفتهاند و بههمين دليل با وجود استقبال بالايي كه از طرف مردم براي حضور در اين مراكز صورت ميگيرد، هنرمندان واقعي تربيت نميشوند. اين هنرمند نقاش 61 ساله گفت: هنرمندان خود را تامين احساس نميكنند و از طرف ديگر خانوادهها نيز از آنها حمايت نميكند كه اين امر خود موجب سرخوردي هنرمندان جوان ميشود، هنرمندان پس از اخذ ليسانس تلاش ميكنند تا به ديگران ثابت كنند كه وجود دارند و اين امر تا آخر عمر ادامه دارد و هر چه حرفهييتر ميشود، تنهاتر نيز ميشود. اين هنرمند نقاش اضافه كرد: هنرمند نقاش متولي هنر نيست و خود هنرش را عرضه نميكند، بلكه ميبايست توسط واسطههايي چون تلويزيون و وسايل ارتباطي جمعي معرفي و شناسانده شود. عمامهپيچ به نقش گالريدارها نيز اشاره كرد و گفت: گالريدارها نقش مهمي در ارتقاي سطح فرهنگي جامعه دارد؛ اين درحالي است كه تنها بهتازگي صاحبان گالري اقدام به چاپ گاتالوگ آثار نمايشگاه خود ميكنند، اما همچنان نقدي بر آنها صورت نميگيرد. او اظهار كرد: در جامعه، نقد هنرهاي تجسمي وجود ندارد و اگر نيز گاهگاهي نقدي انجام شود، توسط هنرمندان جوان اين عرصه صورت گرفته است. به اعتقاد عمامهپيچ، هنرمندان جوان ايران چشم به كشورهاي غربي دارند و تنها هنر را در آنجا دنبال ميكنند كه اين امر موجب ديد تقليدي و كپي آثار در ميان آنها خواهد شد. انتهاي پيام