محسن پرويز با حضور در خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، دربارهي مسائلي چون طيفبنديهاي موجود در ادبيات معاصر، مميزي كتاب، طولاني شدن روند اعطاي مجوز، ضعف پخش كتاب در شهرستانها، سياستهاي تشويقي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، مافياي پخش، سياست خريد كتاب، حذف يارانهي كاغذ و ... سخن گفت.
در ذهن ما مسؤولان مرزبندي وجود ندارد
معاون امور فرهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در اين نشست دربارهي طيفبنديهاي نويسندگان و شاعران در كشور و موضع وزارتخانهي متبوعش در اين زمينه گفت: از اين منظر به قضيه مينگرم كه ما بهعنوان مسؤولان دولتي اين بخش، چقدر براي ادبيات، حوزهها و دستهبنديهاي مختلفي قايل ميشويم. با اين ديد ميبينيم كه مرزبنديها در ذهن ما وجود ندارد و سعي در ايجاد آن هم نداريم؛ اما گاهي يك اتفاق بيروني باعث ميشود كه عدهاي خود را از صنف نويسنده و شاعر جدا ميكنند و اين اجتنابناپذير است. اما اينكه بهعنوان مسؤولان اين بخش چقدر نقش داريم، بايد گفت نقش ما اساسي نيست؛ چراكه در ذهن خود هم اين كار را نميكنيم.
پز غيردولتي!
پرويز با اشاره به نگاه غيردولتي و ضددولتي موجود بين برخي از نويسندگان و شاعران، متذكر شد: برخي از نويسندگان و شاعران فكر ميكنند بايد پز غيردولتي و بعضا ضددولتي داشته باشند. كساني كه تفكر اينگونه دارند، ديگر به عملكردها فكر نميكنند و سعي بر اين دارند كه پز خود را حفظ كنند. در دورههايي كساني كه پز غيردولتي ميدادند، از امكانات دولتي هم بهرهمند بودند؛ اما سعي ميكردند آن پز غيردولتي را هم حفظ كنند. اين شايد مسألهاي است كه از دوران شاه به يادگار مانده است. در آن دوره بعضي از شاعران و نويسندگان - كه الآن هم هستند - سعي ميكردند پز روشنفكري غيردولتي بگيرند، كه گاهي وجههي بدي هم داشت؛ يعني برخي افراد از مواهب دولت بهرهمند بودند؛ اما پز غيردولتي ميدادند.
او در ادامه افزود: بعد از انقلاب به اين دليل كه قضيه شفافتر بود و كمتر كسي ميتوانست خود را پشت چيزي پنهان كند، نوع تفكري در حكومت حاكم بود كه با نوع نگاه بعضي شاعران و نويسندگان همخواني نداشت؛ به اين دليل اين اتفاق خيلي شديد نيافتاد. اين آدمها ارتباطاتشان با نظام سست شد و اين به تفكر آنها بازميگشت.
پرويز در عين حال اعتقاد دارد كه به عنوان مسؤول دولتي در اين زمينه نميتوان كاري انجام داد، براي كسي تعيين تكليف كرد يا نوع نگاه ديگران را عوض كرد.
نگاه به اثر؛ بدون نگاه به آفريننده
او در توضيح بيشتر، كار مسؤولان را در اين زمينه، نگاه به ادبيات بهعنوان ادبيات دانست و ادامه داد: ما بايد به شعر و داستان بهعنوان شعر و داستان، بدون نگاه به آفرينندهي اثر، نگاه كنيم. مثلا اگر ميخواهيم كتابي را در زمينهي شعر و داستان انتخاب كنيم، به آفرينندهي آن نگاه نكنيم. بايد ببينيم آن اثر چه ميگويد و آيا بهرهي هنري كافي برده است؟ به گمانم امروز تقريبا اين اتفاق افتاده است.
احمد بيگدلي؛ يك مثال خوب
معاون فرهنگي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در اين زمينه، جايزهي كتاب سال دورهي گذشته را مثال زد و متذكر شد: سال گذشته «اندكي سايه»ي احمد بيگدلي به عنوان كتاب سال در زمينهي داستان انتخاب شد. نويسندهي اين اثر چهرهي شناختهشدهاي نبود، و بعدا مشخص شد جزو نيروهاي با تفكر خاصي كه نزديك به نظام و دولت نبوده، قرار ميگيرد. اهل تهران هم نبود كه بگوييم مركزنشين بوده است. داوران نگاه كردند و ديدند كتاب او ارزشمند است و آن را انتخاب كردند. نويسندهاي بود كه از كنج عزلت خارج شد؛ بنابراين، كاري كه ما بهعنوان مسؤولان ميتوانيم انجام دهيم، اين است كه تنها به اثر نگاه كنيم. البته بايد پذيرفت در داوريها نوع نگاه به حوزهي شعر و داستان، در انتخابشان تأثير ميگذارد، و الزاما همه مثل هم فكر نميكنند.
گفتن آقاي فلاني يك نگاه انحرافي است
او همچنين يادآور شد: خيليها بعد از انتخاب «اندكي سايه» نقد كردند. بعضي نقدها قابل قبول و بعضي قابل قبول نبود. بعضيها هم ميگفتند كه چرا آقاي فلاني اثرش به مرحله نهايي رسيده است. بهنظرم، اين نوع نگاه انحرافي است. وقتي ميگوييم آقاي فلاني، يعني آدم را انتخاب ميكنيم؛ درحاليكه هدف، انتخاب اشخاص و آدمها نيست و طبيعتا بايد اين آرا را تحمل كنيم.
اما تقدير از فرد با تقدير از اثر فرق دارد
معاون امور فرهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي با بيان اين مطلب كه اينك در اين وزارتخانه، نگاه به آدمها نيست؛ بلكه به آثار است، در عين حال افزود: وقتي بخواهيم از يك آدم تقدير كنيم، نه از يك اثر، آن وقت قضيه فرق دارد. در تقدير از يك نويسنده، تمام آثار، خدمات و كارهاي آن آدم را ميسنجيم؛ اما در بررسي اثر، نبايد به نويسندهاش كاري داشته باشيم. الآن لااقل نگاه خود من اين است و به دوستان هم همين توصيه را دارم.
نزديك كردن تفكرات مختلف چه فايدهاي دارد؟
او همچنين اعتقاد دارد: اينكه بخواهيم تفكرات مختلف را به هم نزديك كنيم، فايدهاي برايش مترتب نيست و خدمتي به ادبيات نميكند. در هيچ جاي دنيا اينطور نيست كه همه مثل هم فكر كنند. هر كس به گونهاي مينويسد و يك جور نگاه ميكند.
پرويز دربارهي جمع كردن اين نگاههاي متفاوت نيز به ايسنا گفت: اينكه بخواهيم آنها را در يك برنامه يا حتا جايزه جمع كنيم، بايد ديد چقدر در اين كار خير است. الآن ضعف اساسي كه در بخش داستان و تا حدودي شعر داريم، حجم آثار قابل قبول و قوي توليدشده در اين حوزههاست. گاهي رقابت افراد در توليد بهتر آثار، ميتواند مفيد باشد. بايد نگاهمان به اين سمت باشد و در راهي كه منجر به خلق آثار بهتر شود، گام برداريم. اينكه بخواهيم آدمها را كنار هم بنشانيم، در خدمت اين ماجرا قرار نميگيرد.
سياست ما حساسيت روي نامها نيست
پرويز سپس در پاسخ به اينكه آيا حساسيتي روي بعضي نامها وجود دارد و تأثير اين موضوع در نوع بررسي آثار اين افراد، متذكر شد: نميتوان اين امر را بهصورت مطلق نفي كرد كه فلان بررس كه اثر فلان نويسنده را در ارشاد بررسي ميكند، بدون حساسيت نگاه ميكند. اما اينكه اين سياست ما اين باشد؛ واقعا اينگونه نيست.
ممكن است كتاب آدم خاصي با حساسيت بيشتر خوانده شود
او دربارهي اظهار نظر ضمني يكي از معاونان پيشين در زمان مسؤوليتش بهعنوان معاون امور فرهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي مبني بر وجود فهرستي از افراد خاص در زمينهي مميزي و حساسيت كمتر نسبت به افرادي كه خارج از اين دسته قرار دارند، در اينباره توضيح داد: شايد در دورهي ايشان اينطور بوده؛ توجيه كردن اينكه بعضي آثار با محتواي نازل مجوز ميگيرند، اين موضوع را به ذهن متبادر ميكند كه حتما روي واژههاي خاص و آدمهاي خاص حساسيت وجود دارد؛ ولي اينك اين اتفاق به اين شكل نميافتد و روي آدمها حساسيت نيست. ممكن است كتاب آدم خاصي به خاطر پيشينهاي كه دارد، با حساسيت بيشتر خوانده شود؛ اما اصلا اينطور نيست كه توصيهشده باشد.
برخي شخصيتها را تطهير كردهايم
او در ادامه دربارهي توضيح وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در نمايشگاه كتاب امسال دربارهي آثار فروغ فرخزاد، گفت: مثلا اگر از «فروغ فرخزاد» از طرف وزير اسمي برده شد، دليل اصلياش به محتواي آثار او بازميگردد. شايد بهنوعي برخي شخصيتها را تطهير كردهايم. ادبيات، شعر و داستان صرف تكنيك نيست؛ آنچه در شعر اثرگذارتر است، مفهوم آن است و آنچه كه به مخاطب تلنگر ميزند، مفهومي است كه در آن نهفته است. وقتي عموم اشعار شاعري بر جوان مخاطب تأثير منفي ميگذارد، نميتوان آنرا ترويج و تبليغ كرد.
از نويسندهاي مثل صادق هدايت نميتوان حمايت كرد
وي همچنين دربارهي موضع وزارت ارشاد دربارهي «صادق هدايت» و حساسيتي كه بر روي آثار اين نويسنده وجود دارد، تصريح كرد: وقتي نويسندهاي بهجاي اينكه افراد را بهسمت تحرك و اميد هدايت كند، به سمت يأس و سياهي هدايت ميكند، نميتوان از او حمايت كرد. طبيعي است، وظيفهي كلي ما اين است كه آثاري را مورد حمايت قرار دهيم كه در جامعه تحرك ايجاد ميكنند.
ترويخ هدايت از جانب بعضي عجيب است!
پرويز اعتقاد دارد: برخي نويسندگان قديمي ما ميتوانند بهعنوان پيشكسوت مورد مطالعهي كانونهاي ادبي قرار گيرند، تا شاعران و نويسندگان آثار آنها را ببينند؛ اما اينكه امروز اين آدمها را ترويج كنيم، جاي تأمل دارد. صادق هدايت 31 داستان كوتاه دارد، منهاي سه يا چهار داستان، بقيهي داستانهايش به لحاظ تكنيكي داستانهايي هستند كه امروز داراي ضعف تكنيكي تلقي ميشوند؛ بنابراين آثار ضعيف را نميتوان ترويج كرد. حال چطور بعضي آدمها ميخواهند او را ترويج كنند، عجيب است! بله، شأن پيشكسوتياش را دارد. اما بايد مورد مطالعهي اهل فن قرار گيرد و مخاطبان بدانند در گذشته نويسندگان ما با اين ضعفها مينوشتند.
اولويت نظام
وي در ادامه دربارهي حمايت از نوع آثار مورد قبول وزارت ارشاد گفت: اگر بخواهيم از اثري حمايت كنيم، آن اثر بايد به لحاظ تكنيكي قوي باشد. دربارهي نويسندگان فعلي كه الآن مينويسند، چيزهايي هست كه در اولويت نظام قرار دارد و طبيعي است كه از آن آثار حمايت كند. همه ميدانيم كه امروز تحت فشار جهاني هستيم. اگر كسي داستاني بنويسد و يك موضوع ملي مثل انرژي هستهيي و يا پيشرفت در مسائل علمي را كه اتفاق نظر همهي ايرانيان است، مسخره كند، آيا ما وظيفهي حمايت از او را داريم؟! اينها اولويتهايي است كه بايد درنظر گرفته شود.
نميتوانم نفي كنم
معاون وزير ارشاد در توضيح بيشتر دربارهي اينكه عنوان ميشود، به آثار نويسندگاني كه مطرح نيستند، زودتر مجوز داده ميشود؛ تا نويسندهاي كه در همان زمينه نوشته، اما شناختهشده است، و همچنين حساسيت بر بعضي اسمها در مميزي، توضيح داد: اين موضوع را نميتوانم نفي كنم. ممكن است كسي كه اين حرف را ميزند، نشانههايي ديده باشد؛ مثلا اثر خودش مجوز نگرفته، اما اثري مثل اثر خودش مجوز گرفته باشد؛ اما اين را كه سياست در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي اين است، بهشدت نفي ميكنم. اگر مواردي باشد كه متوجه شوم، حتما برخورد ميكنم. نكتهاي كه هست، اينكه مميزي كار سختي است، تشخيص اينكه موارد محدوديتي كه در آييننامهي مربوطه هست، با اثر منطبق ميشود يا نه، نيز كار سختي است.
قضاوت بسيار حساس است
اين نويسنده و منتقد همچنين گفت: كسي كه در مقام قضاوت مينشيند، نتيجهي عملش مثل نتيجه عمل قاضي است. اگر خطايي كند، ممكن است ظلمي در حق كسي اتفاق افتد؛ از اين جهت، كار او بسيار حساس است. نكتهي ديگر اين است كه اگر پيشينهي آدمها روي كسي كه اثر را ميخواند، تأثير بگذارد، اين امر احتمالا ناخواسته است. ممكن است كسي اثري را بنويسد كه ابهام داشته باشد؛ اما چون پيشينهي نوشتن آثار ابهامدار را نداشته و در گذشته مواردي نداشته كه با نگاهي منفي نسبت به نظام، مطلبي را بنويسيد، خواسته و ناخواسته ممكن است مميز كتاب اينرا هم از قبيل آثار قبلي نويسنده تلقي كند و برعكسش نيز ممكن است اتفاق افتد.
بيشتر مشكلات اخلاقي است؛ تا انديشهيي
وي يادآور شد: درصد بالايي از آثاري كه دچار مشكل ميشوند، به لحاظ اخلاقي مشكل مييابند و درصد كمي از آثار به لحاظ انديشه و فكر دچار مشكل ميشوند. در مباحث اخلاقي، تصميمگيري راحتتر است؛ اما نميتوان تأكيد كرد كه به طور مطلق درست است و هيچ خطايي در اين حوزه اتفاق نميافتد.
بدترين نوع مميزي، مميزي واژههاست
پرويز همچنين گفت: بدترين نوع مميزي بحث واژگان است و بهشدت با آن مخالفم. بهنظرم، اعضاي هيأت نظارت هم در كلان ماجرا، اين نظر را دارند. ما در هيأت نظارت، مميزي واژگان را كاري بيهوده ميدانيم و اين امر، بحث را به انحراف ميكشاند. همهي آثار مجاز به انتشارند؛ مگر آنكه ضوابط دهگانه رعايت نشود؛ مثلا اختلاف اقوام، تشريح صحنههاي فسادانگيز، مواردي كه به اتحاد ملي ضربه ميزند، مواردي كه به مذهب ضربه ميزند و... .
مميزي ضابطهمند
پرويز در بخشي ديگر از صحبتهايش دربارهي مميزي ضابطهمند و اينكه آيا شيوهي كنوني مميزي در آينده عوض خواهد شد، گفت: ادارهي كل كتاب كه بخش مجوزهاي پيش از چاپ را سرپرستي ميكند، مديركلي دارد كه او بايد جزييات كار را هدايت كند و معاونت فرهنگي ارشاد، در سياستهاي كلان دخالت دارد. اظهارنظرهاي جزيي كه من انجام ميدهم، بهواسطهي عضويتم در هيأت نظارت، بر اجراي ضوابط نشر كتاب است، كه پيش از مسؤوليتم عهدهدار بودم. آنزمان تا حدودي مواردي كه مشكلدار بود، در هيأت مطرح ميشد و با اين مقوله از آنجا آشنايي دارم. بخش ديگر شكايتي است كه به من مربوط ميشود. بعضي به نتيجه نميرسند و به من نامه مينويسند و فضاي ذهني من هم با نگاه به مواردي است كه مشكل دارد. ممكن است اگر با مديركل مربوطه صحبت كنيد، فضاي ذهنياش متفاوت از فضاي ذهني من باشد؛ زيرا تعداد زيادي از كتابهايي را كه مجوز ميگيرند و مشكلي ندارد، ديده و با آنها سر كرده است. در بخشي كه مشكل دارد و به من مراجعه ميشود، بعضي وقتها ايراداتي ديده ميشود كه انطباقي ندارد و آن مواردي را كه متوجه ميشوم، تذكر ميدهم. قطعا مواردي را كه مديركل مربوطه متوجه ميشود، او تذكر ميدهد. در هر حال كار سختي است، اما اينها همهي موارد نيست.
اصل قضيه را نبايد زير سؤال ببريم
وي در ادامه تصريح كرد: اگر در صد كتاب، يك كتاب مشكل داشت، ما اصل قضيه را نبايد زير سؤال ببريم و تنها موارد مشكلدار را نبايد ببينيم. ضمن اينكه جزييات ماجرا را مديركل در جريان است؛ من كلان قضيه را ميبينم. اگر در جاهايي وارد جزييات ميشوم، متكي بر اطلاعاتي است كه از هيأت نظارت دارم.
مشكل از ديرباز بوده است
او همچنين دربارهي سياست كلان اين حوزه و اقدامات صورتگرفته در اين زمينه گفت: دربارهي سياست كلان قضيه، تلاشهايي در گذشته هم صورت گرفته تا به اين سمت رويم كه كار راحتتر انجام شود؛ ولي خيلي وقتها موفقيتآميز نبوده است. اين مشكل از ديرباز بوده است. بعضي پروندهها كه در هيأت نظارت مطرح ميشود، پروندههايي است كه سه يا چهار سال در وزارت ارشاد باقي مانده؛ آنهم در شرايطي كه بسيار سهل گرفته ميشد. بهگمانم، بعضي اوقات هم ضوابط رعايت نميشد و باعث بروز عكسالعملهايي ميشد كه به نفع ادبيات و كتاب اين مملكت نبود، و در آن شرايط ، اين كتابها در ارشاد و مميزي ماندهاند.
آشكار كردن مميزان پنهان
پرويز همچنين دربارهي پيشنهاد رييس سازمان اسناد و كتابخانهي ملي دربارهي مميزي كتاب مبني بر معرفي كارشناساني از افراد شناختهشده براي مميزي كتابها، توضيح داد: ايشان گفتند افرادي را بهعنوان چهرههاي مرجع بپذيريم و اگر آنها آثار را تأييد كردند، به آثار مجوز دهيم. اين مسأله هم نكات مثبت و هم نكات منفي دارد، كه قطعا در وزارتخانه بايد روي آن كار شود و اين امر از عهدهي يك نفر خارج است كه قضاوت كند. نكتهي حساس اين است كه وقتي ما افرادي را بهعنوان مرجع به جامعه معرفي ميكنيم، همين افراد مشكلاتي برايشان ايجاد ميشود. ممكن است كساني به آنها مراجعه كنند كه اين اثر را امضا كنيد يا نكنيد و هم اينكه زمينهي اشكالات بعدي را با اين نوع انتخاب فراهم ميكنيم. درواقع قاضيان را بهعنوان مميزان پنهان در سطح جامعه آشكار ميكنيم، كه اين امر ميتواند نقاط ضعفي داشته باشد.
او در ادامه يادآور شد: قبلا مطرح شده بود كه مثلا به تعدادي از ناشران بگوييم ميتوانند آثار را تأييد كنند. همان وقت كه اين موضوع مطرح شد، ديديم 90درصد كساني كه ميخواهد به آنها خدمترساني شود، مخالف اين امر هستند؛ درنتيجه اين امر قابليت اجرا نمييابد. ضمن آنكه چون اين موضوع از طرف آقاي اشعري مطرح شده، عكسالعملي در قبال آن ايجاد نشده است. بايد ارزيابي شود كه نويسندگان، شاعران، ناشران و مترجمان اين قضيه را ميپذيرند و بعد دربارهاش فكر كرد. به هر حال اين حوزه، حوزهاي است كه سختيهاي خاص خود را دارد. همه بايد كمك كنند تا مشكلات اين حوزه حل شود. اينكه بعضي موضع مخالف بگيرند، مسألهاي را حل نميكند؛ بلكه به كارها گره مياندازد.
بعضيها ميخواهند وضع بدتر شود
معاون فرهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي همچنين در بخش ديگري از سخنانش دربارهي روند طولاني شدن بررسي كتاب، گفت: اين امر نياز به كمك همه دارد. بعضي آدمها دنبال بهبود شرايط نيستند؛ شايد دنبال اين هستند كه حتا وضع بدتر شود تا بتوانند بهرهبرداري سياسي يا بهرهبرداري خاص خود را داشته باشند. اين امر خيلي وقتها در تأخيرهاي بهوجودآمده مؤثر بوده است. اما بعضي از اين قسمتها شايعه و دروغ است و به منظور بهرهبرداري سياسي گفته ميشود؛ مثلا حزبي خاص كه سه روزنامه دارد، عينا از اطرافيان سيمين دانشور، منعكس كرده بودند كه كتاب «روح سرگردان» دانشور در مميزي ارشاد است و بعضيها گفته بودند كه سالهاست در مميزي باقي مانده. يكي از مسؤولان سابق ارشاد بر اين پايه اظهار نظر كرده بود كه ارشاد جواب مميزيها را زودتر بدهد. احساس كردم آقايي كه اظهار نظر كرده بود، اهل فرهنگ هم نيست، بازي خورده و «كوه سرگردان» را «روح سرگردان» شنيده است. در خبرها خواندم كه دانشور دو ماه پيش گفته بود «كوه سرگردان» را تازه به پايان رساندهام. اهل ادب ميدانند كه نويسندهاي بعد از پايان رساندن كارش، چندباري آن را ميخواند تا اطمينان يابد. اين مورد را از متصدي مربوطه پيگيري كردم و او گفت كه اصلا كتاب خانم دانشور در مميزي نمانده است. گفتم از انتشارات پيگيري كنند و ببينند اثري از او مانده، كه ناشر گفت اين حرف شايعه و دروغ است. بنابراين اين دروغ اوليهاي كه مطرح شده، براي كار سياسي و انگيزهي سياسي و سياه جلوه دادن اوضاع مطرح شده است. بعضيها هم مبتني بر اين ماجرا اظهارنظرهايي كردند.
پرويز در ادامه تصريح كرد: بعضيها سعي ميكنند خود را مهم جلوه دهند و فكر ميكنند بايد حرفهاي گنده بزنند و از اين ماجراها استفاده ميكنند. نكاتي را مطرح ميكنند تا در مطبوعات مطرح شوند و اتفاقي را كه واقعيت ندارد، در ذهن مخاطبان به گونهاي ديگر جلوه ميدهند.
شايد تأخير در مميزي هم دروغ باشد
وي يادآور شد: به عنوان كسي كه مسؤوليت كلان دارم، وقتي دروغ به اين آشكاري را از زبان غير اهل ادبيات ميشنوم، احساس ميكنم شايد چيزي براي پيگيري در اين حوزه وجود نداشته باشد و شايد باقي مسائل چون تأخيري كه در مميزي ميگويند، دروغ است. ضمن اينكه گزارشاتي كه به من ميدهند، اين را نشان نميدهد.
اتفاق فاجعهآميزي نيافتاده است
پرويز همچنين گفت: منكر اين نيستيم كه بعضي آثار در مميزي زياد ماندهاند؛ ولي در اينكه درصد اينها بالاست و اتفاق فاجعهآميزي دارد ميافتد، ترديد دارم؛ چراكه بر اساس گزارشهايي كه به من ميرسد، چنين چيزي منعكس نيست. شايعات بيروني از زبان يك آدم غير فرهنگي شروع ميشود و اساسا يك حركت سياسي است و عدهاي هم به دليل مقاصد سياسي، آن را دنبال ميكنند. آيا واقعا روند اعطاي مجوز كتابها اينقدر كه ميگويند، طولاني است؟ اگر بخواهيم كار دقيق انجام دهيم، بايد با صد يا دويست نفر كه كتاب نوشتهاند و يا ناشرند، تماس گرفته شود و حرف كلان بزنيم؛ نه حرف جزيي. اينكه در كلام بگوييم، ميگويند روند اعطاي مجوز طولاني شده است، نميشود. بايد از كسي كه از او در اين مورد ميپرسيم، پرسيده شود كه آيا كتابش مدتها منتظر بوده يا نه؟
روند طولانيتر را به قضاوت نادرست ترجيح ميدهم
او در عين حال دربارهي اينكه اين گفتهي اهل قلم در دادن خبرهاي كتابهايشان است، عنوان كرد: در بعضي عرصهها كه قضيه قدري حساستر است، روند بررسي قدري طولانيتر بوده است. اگر اين اتفاق از نوعي باشد كه من در جريانم، اينگونه است كه گاهي يك كتاب را به يك نفر ميدهند، آن شخص آن را ميخواند و دربارهاش به نتيجه نميرسد؛ درنتيجه آنرا بايد بدهند كس ديگري هم بخواند. اينكه كس ديگري آن را بخواند، آن را به عدالت نزديك، ولي روند را طولانيتر ميكند.
وي درنهايت گفت كه ترجيح ميدهد روند اعطاي مجوز طولانيتر باشد؛ تا اينكه قضاوت نادرستي دربارهي اثري اتفاق افتد.
شعر و داستان و سختي قضاوت
پرويز همچنين اضافه كرد: آن قسمت كه سختي قضاوت دربارهاش وجود دارد، حوزهي شعر و داستان است. در اين قسمت ممكن است روندها كلا طولاني باشد؛ اما از سال گذشته كه كارم را بهعنوان معاونت فرهنگي ارشاد آغاز كردهام، ديدهام گاهي در هيأت نظارت شكاياتي ميرسد كه چهار يا پنج سال كتابي مانده و استخوان لاي زخم است و هنوز تكليف آن روشن نيست. اينها را بايد كنار هم گذاشت و حوزههاي مختلف را با هم ديد.
نميتوان گفت به هيچ احدالناسي ظلم نشده است
او همچنين متذكر شد: تبليغ بيروني كه عليه مميزي وجود دارد، عموما اين است كه مميزي تحديد انديشه است. درحاليكه آثاري كه مورد قضاوت طولانيتر يا مسألهدارند، عموما آثار انديشهيي نيستند؛ آثاري هستند كه خيلي از آنها مورد اخلاقي دارند. اين را با قاطعيت ميگويم. اما نميتوان نفي كرد؛ ممكن است افرادي كارشان مانده باشد. نميتوان بهطور مطلق گفت به هيچ احدالناسي ظلم نشده و هيچكس كارش مدت طولاني در مميزي نمانده است. گاهي شكاياتي ميرسد كه رسيدگي ميكنم. وقتي متوجه ميشوم شخصي كتابش مدتها مانده، ميگويم كارش سريعتر انجام شود. در تسريع روند، ناشران و مؤلفان و شاعران ميتوانند كمككننده باشند. گاهي نيز همكاري نكردن در بدنهي نشر، اين روند را طولاني ميكند.
پرويز اعتقاد دارد: مميزي هم نوعي داوري است. همانطور كه ميخواهيم اثري را انتخاب كنيم، قضاوت ميكنيم و قضاوتمان براي اينكه سالم باشد، شايد لازم باشد كسي كه قضاوت ميكند، از نام پديدآورنده مطلع نباشد. امر مميزي هم همينطور است و واقعا كسي كه كتابي را بررسي ميكند، بايد به كتاب نگاه كند.
نگاهم عوض نشده است
معاون فرهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در ادامه گفتوگو با خبرنگاران گروه فرهنگ و ادب ايسنا همچنين دربارهي ميزان تغيير ديدگاههايش در مقام نويسنده و حالا كه در مقام اجرايي قرار گرفته است، متذكر شد: من واقعا نوع نگاهم عوض نشده است. همين الآن اگر مسؤول معاونت فرهنگي هم نبودم، قطعا همين موارد را كه دربارهي مميزي گفتم، ميگفتم. نكتهاي كه هست، اين است كه ممكن است نواقصي در اين كار باشد؛ اما قدري از اين فضاسازيها مسائل سياسي است. بعضي از اين حركات سياسي به اين خاطر صورت ميگيرد كه اگر نقاط ضعفي هست، آنها هم اصلاح نشود تا فضا بد باشد و جوسازي سياسي بيشتري صورت گيرد تا بعضيها از آن بهرهبرداري سياسي كنند.
الآن همهچيز به مطبوعات كشيده ميشود
او در ادامه يادآور شد: خيلي از مسائل در دورههاي قبل بود كه به بحث مطبوعات كشيده نميشد؛ درحاليكه الآن چيزي وجود ندارد كه به مطبوعات كشيده نشود، و اين حركت سياسي است. به اين دليل، كسي كه در مقام مسؤول نگاه ميكند، تصورش اين ميشود كه همهي آن گفتههاي ديگري كه گفته ميشود، نيازي به پيگيري ندارد. تا اين روندي كه در جهت اصلاح وجود دارد، سست و يا متوقف شود. وقتي ميگوييم بايد اصلاحات صورت گيرد، بعضيها ميگويند ببينيد اوضاع چقدر خراب است كه ميگويند بايد اصلاحات صورت گيرد؛ اما باز ميگوييم اصلاحات بايد صورت گيرد. طبيعي است جاهايي از كار ما نقص دارد. ما نميگوييم كارمان نقص ندارد؛ اما بايد بفهميم نقصي كه وجود دارد، واقعي است. وقتي در مقام مسؤول اجرايي قرار ميگيريم، ميبينيم بعضي مسائل و امور محدوديت اجرايي دارد، كه وقتي در مقام مسؤول نيستيم، اين موانع را نميبينيم. اين بدان معنا نيست كه بايد نوع نگاهمان را عوض كنيم؛ ولي اينكه اين مطلب چطور حاصل ميشود، اهميت مييابد.
رسانهها بايد تلاش كنند با مسؤول مستقيم بحث كنند
پرويز ايجاد جريان سالمي در مميزي را منوط به تلاش رسانههاي خبري هم دانست و تأكيد كرد: رسانهها بايد تلاش كنند با مسؤول مستقيم و مديركل مربوطهي اين كار جلسه داشته باشند و مستقيم بحث كنند. اگر نقايصي وجود داشت، درصدد رفع آن باشند؛ اما اين اتفاق امروز كمتر ميافتد و بيشتر گفتوگوي دورادور و توأم با هتاكي و اتهام است.
نويسندگي بهعنوان شغل هنوز پيگيري ميشود؟
وي همچنين دربارهي مطرح كردن نويسندگي بهعنوان شغل، كه او پيش از مسؤوليت فعلياش، در انجمن قلم ايران، پيگير آن بود، اما پس از احراز مسؤوليت جديدش، به بحثي رهاشده تبديل شد، گفت: دو روز پيش از آنكه معاون فرهنگي شوم، جلسهاي در معاونت فرهنگي بود كه به عنوان نمايندهي انجمن قلم در آن شركت كردم. آنجا موضوع بهصورت حقوقي مطرح شد كه من احساس ترديد كردم كه اصلا اين موضوع بايد به اين شكل مطرح شود يا نه؟ در جلسهي هيأت مديرهي انجمن قلم هم اين را مطرح كردم. بعد از آن كه به سمت جديد منصوب شدم، به دوستان انجمن قلم گفتم اين زوايا را بررسي و كسي را براي پيگيري بگذارند، كه در اين بخشها قدري خلل ايجاد شد؛ نه اينكه اين قضيه پيگيري نشود.
شبكهي توزيع؛ ضعيفترين بخش
پرويز سپس دربارهي ضعف پخش كتاب در شهرستان و مافياي پخش توضيح داد: شايد ضعيفترين بخش زنجيرهي توليد كتاب تا زماني كه به دست مخاطب ميرسد، همان شبكهي توزيع باشد. مداخلهي مستقيم دولت در اين بخش مطلوب نيست و شبكههاي توزيع دولتي خيلي جوابگو نيستند. براي اينكه شبكهي توزيع مطلوب انجام شود، داريم نمايشگاه استاني كتاب را اجرا ميكنيم، كه از همان روز اول انتقادهايي به آن داشتيم كه مثلا ممكن است در فروش كتابخانههاي محلي تأثيرگذار شود. توصيه كرديم مؤسسهي نمايشگاهي به اين سو برود. از كتابفروشان محلي هم براي حضور در نمايشگاه كتاب كمك گرفته شود، تا آنها هم بهرهمند شوند؛ اما مسألهي اصلي سر كتابفروشي است.
بازار نشر ما خيلي محدود و كوچك است
او اعتقاد دارد: بازار نشر ما، بازار خيلي محدود و كوچكي است و نميتوان توقع داشت در اين بازار، گسترهي وسيعي از شبكهي توزيع ايجاد شود. براي اينكه شبكهي درست توزيع تشكيل و بازار نشر گسترده شود، لازم است كتاب هم بخشي از سبد كالاي خانواده شود. تا وقتي اين موضوع را در مردم جا نياندازيم، اين مسأله اصلاح نميشود. خارج از كشور كتاب خيلي گران است؛ اما در ايران بسيار ارزان است. با وجود اين، كتاب خريدن جزو فرهنگ مردم نيست. در كشورهاي غربي با آنكه كتاب بسيار گران است، مردم خيلي كتاب ميخرند. اما اينجا ميخواهيم همه را به بخش دولتي وابسته كنيم؛ دولت بخرد، حمايت كند و....
برنامههاي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي
پرويز در ادامه دربارهي برنامههاي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در اين بخش توضيح داد: سياستگذاريها بايد به اين سمت باشند كه سرمايهي بيشتري وارد اين بخش شود؛ اما اينكه بازدهي داشته باشد، جاي ترديد دارد. در گذشته چيزي به اسم كتاب غيردولتي نداشتيم. حرفهايي كه از سوي مسؤولان و غيرمسؤولان مطرح ميشود، در امر تقويت كتاب قابل اثبات نيست. ما نههزار ناشر داريم كه شايد دوهزارتاي آنها فعالتر باشند. هزينهي تمامشدهي كتابهاي منتشرشده، 80،90 ميليارد تومان است. اين 80 يا 90 ميليارد معادل يا حتا كمتر از بخشي است كه دولت در آن سال يارانهي كاغذ پرداخت كرده است؛ يعني اگر دولت خود همهي آنها را چاپ و توزيع ميكرد، همين حجم كتاب در مملكت چاپ ميشد. جذب سرمايهي بخش خصوصي ما در اين بخش اندك است. قطعا افرادي داشتيم كه در بخش كتاب سرمايهگذاري كردند، كه نميخواهيم آنها را نقد كنيم. وقتي بخشي از آن نيز هرز رفته است، اين يعني اينكه عملا سرمايهي بخش خصوصي وارد اين بحث نشده است. بهگمانم، با برداشته شدن يارانهي كاغذ و حمايت مستقيم، شكل غيرمستقيم يافت و رفت كه نتيجهاش به سيستم برگردد. شايد در بخش خصوصي بازدهيهايي را كه داشته باشد، واقعيتر ببينيم كه حضور بخش خصوصي را تقويت كند. اينكه بازار كتابمان را گسترش دهيم، نيازمند آن است كه ناشران فعال و متبحر در اين كار داشته باشيم.
نظارت آنقدر قوي نيست كه مجريان از ترس آن تخلف نكنند
معاون امور فرهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي دربارهي سياستهاي تشويقي وزارت ارشاد نيز گفت: بله، بعضي آدمها هميشه از سياست تشويق بهرهمند بودهاند. اينطور نيست كه صرف كاغذ باشد؛ مثلا تسهيلات و وامهايي هم بودهاند. بالأخره آن كس كه در مقام قضاوت ماجرا مينشيند، در قضيه تأثيرگذار است. نميتوان توقع داشت هر كس كه خواست قضاوت كند، مثل كس ديگري فكر كند. مهم اين است سيستمهاي نظارت ما آنقدر قوي باشند و ببينند آيا اين كمك طبق ضوابط انجام شده يا قانوني عمل شده يا نه؟ اين مشكل در نظارت و بازرسي در همهجاي كشور ما هست. اين نظارت آنقدر قوي نيست كه مجريان ما از ترس آن نظارت، تخلف نكنند. وقتي به كسي غيرعادلانه كمك كرديم، پنج نفر كه خود را محق ميدانند، سست ميشوند و اين تاثير منفي را هيچجور نميتوان جبران كرد؛ بنابراين بايد سيستمهاي نظارت و بازرسي قوي شوند، تا افراد بترسند از اينكه خلاف كنند.
نميخواهيم خطا تداوم يابد
او در ادامه افزود: روش جايگزيني كه در نظر گرفتهايم، خريد كتاب بود. اين روش جنجالهاي زيادي داشت. ما آمار بعضي سالها را داريم كه از 150 ناشر خريداري شده؛ در حالي كه الآن در سه ماههي اول 86 ما از 400 ناشر كتاب خريداري كردهايم. در گذشته روال آن بود و نميخواهيم چون در گذشته خطايي بوده، همان روال تداوم يابد. اگرچه آن روز خطا بود، اما هدف آن روز خريد كتاب، حمايت از ناشران بوده است. يك ناشر با ناشر ديگر فرق نميكند؛ ما ميخواهيم حمايت كنيم و هر دو بايد مورد حمايت قرار گيرند. امروز ما ميگوييم ميخواهيم آن پول را صرف خريد كتاب كنيم. گرچه ميگويند اين جوسازيها بيپايه و اساس است و كساني كه در هيأت خريد كتاب مشغول تصميمگيري بودند، ذينفع نبودند؛ يعني افرادي نبودند كه منافع شخصي خود را درنظر گيرند. وقتي خود داراي نفع نباشند، قضاوتشان به عدالت بسيار نزديكتر است، تا شرايطي كه خود از نتيجهي كار بهره گيرند. اين مثل همان روندي بود كه در گذشته اتفاق ميافتاد و خوف خطر بود؛ اما ما اين را عوض كرديم. سياست جديد اين است كه كتابها توسط كميتههاي تخصصي غربال شوند؛ چراكه تعدادي از اين كتابها، كتابسازي و بعضي تكرارياند و يا مضامين خوبي ندارند كه آنها را بايد حذف كنيم.
گروههاي متخصص و كارشناس براي خريد كتاب
پرويز دربارهي سياست خريد كتاب توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و ارسال آن به شهرستانها توضيح داد: ما گروههاي متخصص و كارشناس و اهل كتاب را انتخاب ميكنيم، تا كتابهاي قابل عرضه را بيابند و به عدد شهرستانها بخريم و به شهرستانها بفرستيم. درواقع از بين كتابها انتخاب صورت ميگيرد، و ما بر اساس اين انتخاب عمومي كه در سطح كشور شده، خريدمان را انجام ميدهيم؛ تا روندي اصلاحي را انجام دهيم. نميگويم اين عدالت محض است، ولي عادلانهتر از آن است كه چند نفر تصميم بگيرند اين مقدار كتاب خريداري شود. ضمن اينكه اين براي مؤلف و ناشر پذيرفتنيتر است.
ديگر از اين عادلانهتر نميشود
او افزود: اينك روند افزايش قيمت كتاب دارد اتفاق ميافتد. كتاب هم مثل ساير كالاها به خاطر افزايش نرخ خدمات، طبيعي است گرانتر شود. حذف يارانهي كاغذ قاعدتا بايد 10درصد در قيمت كتاب تأثير بگذارد. در اين ميان، كسي كه كتاب مناسبي چاپ كرده باشد، كتابش براي خريد انتخاب ميشود و كسي كه كتاب نامناسبي چاپ كرده، طبيعي است كه اثرش انتخاب نميشود. به دنبال انتخاب اثر مناسب، ناشري كه آن را چاپ كرده، به تيراژ بالاتري دست مييابد و به صورت غيرمستقيم از يارانه بهرهمند ميشود. همچنين در نمايشگاه كتاب استاني اين كتابها عرضه ميشوند و كساني كه براي خريد مراجعه ميكنند، بن تخفيف ميگيرند. ديگر از اين عادلانهتر نميشود. اين راههايي كه الآن گذاشتهايم، بايد به رونق نشر كمك كند. اگر اين راهها اشكال داشت، بايد آنها را اصلاح كنيم.
انتهاي پيام