اخلاق رسانهيي، نقطهي تلاقي علم اخلاق و عمل رسانهيي
اطلاعات و اخبار، که محصول فعاليتهاي حرفهيي روزنامهنگاران به شمار مي روند از طريق رسانههاي چاپي (روزنامهها و مجلات) يا رسانههاي سمعي و بصري (تلويزيون و راديو) انتشار مييابند. در هر دو فرآيند اخير فراوردههاي محتوايي رسانهها به مخاطبان انبوه و باز عرضه مي شود و شيوهي ارتباطي آنها، شيوهي انتشار يا اعلان است. به گزارش سرويس نگاهي به وبلاگهاي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، نويسنده وبلاگ"فلسفه رسانه ها جمعي" به نشاني http://philo-khoiniha.blogfa.com نوشته است: طي دهههاي گذشته، روزنامهنگاري نسبت به مسايل اخلاقي توجه و حساسيت بيشتري پيدا نموده است. لذا اخلاق رسانهيي شاخهاي جديد و مهم از اخلاق حرفهاي است که نقطهي تلاقي علم اخلاق و عمل رسانهاي، محسوب ميشود." (عاملي) روزنامهنگاري حرفهيي است که بدون هيچگونه شک و ترديد، خواسته و يا ناخواسته با اجتماع، مردم و حقوق شهروندان ارتباط مستقيم وموثري دارد، لذا براي ايفاي نقش حساس و مهم خود بايد به گونهاي عمل کند که تمامي شئون و ارزش هاي انساني را حفظ و تثبيت نمايد، از اين رو نيازمند وضع مقررات و قواعدي است که رعايت آنها از سويي موجب تضمين حقوق جامعه و افراد و از سويي ديگر موجب آزادي عمل اهل آن حرفه در مرزهاي مشخص شده مي گردد؛ ضرورتي که هيچ يک از حرفهها و مشاغل اجتماعي بينياز از آن نيست. دستيابي آزادانه به اطلاعات، بر گرفته از نياز به آگاهي و حق قانوني و طبيعي مردم نسبت به دسترسي به اطلاعات و منافع عمومي است و تحقق آن، مستلزم اين است كه شرايط مطلوبي براي روزنامه نگاران فراهم شود تا امكان فعاليت آزادانه و حرفهيي آنها تأمين و تضمين شود. بنابراين ضروري است كه دست اندرکاران مطبوعات استقلال حرفهيي داشته و از تشكلهاي صنفي مربوط برخوردار باشند، تا از اين طريق، به جايگاه و حيطه و حدود فعاليت خود آگاه شوند، همچنين با آگاهي از حضور قانون هم به وظايف خود درست عمل ميکنند و هم ميدانند که قانون پشتيبان آنهاست. بنابراين “رسانه هاي گروهي مسوول ضوابط، جوهره کار و مسيري هستند که از طريق آن براي امور روزنامه نگاري خود دستور العمل تعيين مي کنند. اين دستورالعملها مربوط به اخبار، تفسيرهاي سردبير، قدرت نفوذ عمومي، روابط عمومي و غيره مي شود. هر روزنامه با توجه به روحيه، ضوابط و جهت خود ملزم به تفکر در اين مورد است که در همه آنچه به صورت جمعي انجام مي دهد انسانيت را چگونه ميبيند و به هنجار اخلاقي چگونه پاسخ ميدهد."(سني مان) در حالت معمول هيچ اصول و ضابطه اي بر حريم خصوصي و حفظ آن حاکم نيست، اين مقوله به زندگي خصوصي و اجتماعي افراد مربوط مي شود که در برخي موارد نقض حريم خصوصي افراد، منجر به آسيبهاي اجتماعي، فرهنگي و رواني ميشود. "بسياري از صاحبنظران معتقدند براي ارزيابي و سامان دادن به مسايل اخلاقي و معنوي و همچنين انتظارات از افراد عادي و مقام هاي دولتي و رسمي، بايد وقت و انديشه لازم را صرف کرد. شايد توجه و حساسيت بيش از حد ما در قبال اخلاقيات، بازتاب دقيق انتظارات منطقي و نگرانيهاي ما نسبت به ارزشهاي رهبران جامعه و انتقال دهندگان اطلاعات باشد. از سوي ديگر، ممکن است اظهار نظر اسکاروايلد در مورد اخلاقيات، انگيزه ما را تشکيل دهد. وي ميگويد: اخلاقيات، در واقع ديدگاهي است که ما در قبال کساني که آنها را دوست نداريم اتخاذ ميکنيم"(هوسمن). در صنعت ارتباطات هيچ چيز مهمتر ازجلب اعتماد مخاطبان و ايجاد حس اعتماد و امنيت رواني نسبت به رسانهها نيست. رعايت برخي حريمها مثل حريم حقوق فردي و شأن و منزلت افراد، هيچيك بدون اخلاق حرفهاي قابل تحقق نيست؛ حتي اگر قوانين رسانهها به اندازه كافي مشخص باشند. بنابراين نياز رسانهها به رعايت اصول اخلاقي نه تنها قابل اغماض نيست، بلكه حتي نبايد به عنوان ابزاري حاشيهاي براي گفتمانهاي علمي و آکادميک استفاده شود. اين مساله بايد به مثابهي يکي از وظايف اصلي حرفه روزنامهنگاري و روزنامه نگاران، قلمداد شود. مطبوعات به عنوان رسانهاي در خور توجه و مهم در جامعه بايد از ارزشهاي خلاقي با خبر بوده و اخلاق حرفهيي رسانه را رعايت کند و آن را متداوم سازد تا با ايجاد آسودگي و آرامش براي شهروندان و مخاطبان خود اعم از مشهور و غير مشهور توان حفظ حريم خصوصي آنها را نيز داشته باشد و نسبت به رعايت اين حريم ها، متعهد و مسوول باشد. انتهاي پيام