هر لحظه با امواج رنگها پيوند ميخوريم
همه ما در معرض تأثير رنگها هستيم، سبزي جنگل و علفزارها، آبي آسمان و دريا، قهوهاي خاك و رنگهاي طلوع و غروب خورشيد، همچنين محيط اطرافمان، رنگآميزي اتاق، مبلمان خانه و محل كار، لباسها و حتي غذايي كه ميخوريم همگي بر ما اثر ميگذارند. خلاصه اينكه هر جا باشيم دائماً با امواج رنگها پيوند ميخوريم و آگاهانه يا ناآگاهانه تحتتأثير قرار ميگيريم. به گزارش سرويس نگاهي به وبلاگهاي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، نويسنده وبلاگ"آينه پژوهش" به نشاني http://www.karshenasan.blogfa.com/ نوشته است: رنگها نوعي انرژي ارتعاشي و اصواتي قابل رؤيتاند كه هزاران سال است نقش مهمي در سلامتي ما ايفا ميكنند. ارزش و اثر رنگها نه تنها در دهه اخير بلكه از قديم مورد توجه بوده اند. براي نمونه كتابهاي خطي به جا مانده از مصر باستان، نشاندهنده دانش آنها در مورد رنگهاست. آنها در معابد خود، «كارناك» و «تِبِس» تالارهايي رنگي ساخته بودند كه درآن رنگها را براي درمان بيماريها به كار ميگرفتند. در يونان باستان معابد رنگي را در هفت طبقه مجزا ميساختند؛ هر طبقه داراي يكي از هفت طيف رنگي بود و افراد را براي درمان بيماري هايشان به اين معابد ميبردند ... رنگها ميتوانند به شكلهاي مختلف برجسم، ذهن و روح ما اثر بگذارند و براي تسكين بعضي از بيماريها مثل بيخوابي، فشارهاي عصبي، اضطراب، افسردگي، كمبود انرژي و فشار خون بالا ... مورد استفاده قرار گيرند. به طور كلي دانش رنگ درماني در حوزههاي مختلف، كاربردهاي گوناگوني دارد. جنبه درمان فيزيكي رنگ كه از رنگ مناسب براي درمان جسم استفاده ميشود؛ و جنبه رواني رنگ كه تأثير رنگ بر روي ذهن و احساسات را نشان ميدهد و ديگر جنبه باطني رنگ كه در ارتباط بين رنگ و لايههاي رنگي كالبد انرژي (هاله) و همچنين روح ما كاربرد دارد. رنگ درمانگران معتقدند كه عدم تعادل در بدن، نشاندهندهي فقدان يك يا چند رنگ است كه ميتوان با فرستادن مستقيم رنگهاي مورد نظر، آن را برطرف كرد. يعني چنانچه ارتعاش مناسب، به عضو مورد نظر بازگردانده شود، ناهماهنگي عضو به حالت تعادل مجدد برميگردد. در هر حال نفوذ رنگها و اثرگذاري آنها برما به طرق گوناگون، موضوعي غيرقابل انكار است. علل ترجيح رنگي بر رنگ ديگر، آثار رنگها برذهن و رفتار ما، بر حس تعادل فكري و جسمي، در توليد شادي و افسردگي، درايجاد آرامش و يا بيقراري و موارد ديگر كه سال هاست تجربه شده و از طريق آزمايشات علمي به اثبات رسيده است. مثلاً «ماكس لوشر» پزشك آلماني توسط رنگها، شخصيت افراد را در حد آزمايشات اندازهگيري رواني مدرن تشخيص مي داد و يا آزمايشات دكتر «ورتمن» نشان ميدهد كه بافتهاي بدن در مقابل نورهاي رنگي هورمونهايي ترشح ميكنند و رنگها ميتوانند بر روي «بتا آندورفين» و «سرو تونين» تأثير بگذارند. ارتباط آگاهانه با رنگها، روش درماني است كه ميتوانيم آن را به صورت جزئي از زندگي مان درآوريم. ارتباط آگاهانه با رنگها به ميزان درك ما از احساسات قلبي و روحي ما بستگي دارد. در اين صورت بدون تلاش زياد و به دور از افراط و اغراق هايي كه در مورد اين روش ها وجود دارد، مي توانيم بعضي از نيازهاي حياتي خودمان را برآورده كنيم. براي درك رنگ بايد پا به دنياي رنگها بگذاريم و عميقاً درباره آن بينديشيم. اين انديشه، ما را از درونمان و از حكمت و هماهنگي كه در خلقت وجود دارد همچنين از مهارت نقاش بزرگ و زبردست طبيعت آگاه ميكند ... انتهاي پيام