زير گنبدهاي تيمچه‌ي قاجاري، بناي فراموش‌شده‌ي پايتخت خاكستر شد

«پاساژ صدر اعظمي در ناصرخسرو دچار حريق شد».

هرچند در نگاه نخست، اين مطلب نيز مانند بسياري از تيترهاي اخبار حوادث چندان توجهي را به خود جلب نمي‌كند و بعد از مدتي مانند هزاران حادثه‌ي ديگر از آن مي‌گذريم؛ ولي اين‌بار مكان اين رخداد متفاوت‌تر از بقيه‌ي مكان‌هاست؛ ناصرخسرو با قرار گرفتن در دو حريم صفوي و ناصري آثار بسيار ارزشمند و گمنامي را در خود جا داده است.

به گزارش خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، چهارراه گلوبندك، خيابان ناصرخسرو، بعد از كوچه‌ي خادم، نرسيده به خيابان پانزده خرداد، پاساژي تاريك و قديمي با تابلوي بزرگ زرد رنگ كهنه با نام «تيمچه‌ي صدر اعظمي» گوياي سال‌هايي است كه بر اين منطقه گذشته‌اند.

از ورودي كه داخل مي‌شوي، هوايي سنگين، نفست ر‌ا مي‌آزارد و تاريكي و سياهي سالن مزيد بر علت سنگيني جو مي‌شود. كوچكي دري كه روزي تيمچه‌اي بود و براي خود داراي اسم و رسمي، اكنون بدون هيچ جلب توجهي، سال‌هاي سال است كه خاموش و گمنام به‌دست جلاد زمانه درحال از ميان رفتن است.

به داخل تيمچه كه قدم مي‌گذاري، اين سنگيني با سردرگمي افرادي كه روزي آن مكان، محل كسب درآمدشان بود، درهم مي‌آميزد و تو را سردرگم‌تر مي‌كند.

به اطراف نگاهي مي‌اندازم، به‌جز حدود 20 مغازه‌اي كه دورتادور تيمچه قرار دارند، در وسط سالن، تعداد زيادي ويترين هستند كه هريك از آن‌ها نيز به اميدي پابرجا مانده‌اند، پيچ در پيچ راهت را بيشتر مي‌كنند و بر سردرگمي‌ات مي‌افزايند.

با راهنمايي كسبه به سراغ يكي از نمايندگان آنها كه براي پي‌گيري كارهاي مرمت به سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري و اداره‌ي اوقاف و امور خيريه رفت و آمد داشته‌اند، مي‌روم. همه‌ي كسبه حرفي براي گفتن دارند و وقت محدود است و باز هم نماينده‌ي آنها اين محدوديت را با بيان مشكلات جبران مي‌كند.

حميد رضاخاني كه 20 سال است، در اين تيمچه به كسب و كار مشغول است به خبرنگار ايسنا گفت: از حدود يك‌سال پيش با خبري كه به‌دليل پي‌گيري‌هاي بيش از حد كسبه درباره‌ي وضعيت اين تيمچه، در يكي از روزنامه‌ها به‌چاپ رسيد، سازمان اوقاف و امور خيريه در نامه‌هاي جداگانه در روزهاي 18 و 27 آذرماه سال گذشته، به شهرداري تهران و سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري سلب مسؤوليت خود را در صورت پيش آمدن اتفاقي در اين تيمچه اعلام كرد.

او با اشاره به اين‌كه از حدود دوماه پيش تا قبل از آتش‌سوزي، هشت‌بار به سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري براي پي‌گيري نامه‌هاي درخواست كمك كسبه رفته است، افزود: سازمان فقط اعلام كرد، كسبه شخصا مي‌توانند اقدام كنند و ديگر هيچ كاري انجام نداد.

به همين دليل، همه‌ي مغازه‌داران داخل تيمچه‌ي صدر اعظمي 25 ارديبهشت امسال در نامه‌اي، كمك و توجه جدي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان تهران را خواستند كه آنها هم در پاسخ، دو نفر از كارشناسان خود را براي بررسي فرستادند.

رضاخاني درباره‌ي ديدگاه دو كارشناسي كه از اين بنا ديدن كردند، توضيح داد: كارشناس‌ها، اين بنا را يكي از بي‌نظيرترين بناهاي تهران دانستند و اظهار كردند، در مدتي كه آنها در زمينه‌ي ميراث فرهنگي تهران، بخصوص ناصرخسرو فعاليت داشته‌اند، اين مكان را به‌علت كوچكي در ورودي و كمبود نوري كه در تيمچه بوده است، اصلا نديده‌اند.

وي اظهار داشت: پيش از آتش‌سوزي، قصد انجام برخي كارهاي تعميراتي را در مغازه‌هاي تيمچه داشتيم كه سازمان اجازه‌ي انجام آن‌را نداد؛ اما زماني كه از آنها خواستيم، تيمچه را مرمت كنند، به ما پاسخي ندادند.

او بيان كرد: به‌دنبال اين نامه‌نگاري‌ها و رفت و آمد كارشناساني كه ازسوي سازمان براي بازديد آمدند، آنها تاريخي بودن اين مكان را اعلام كردند و گفتند كه هرچند زمان زيادي از شناسايي آن توسط سازمان نمي‌گذرد، با اين حال كسبه سعي كنند، آن‌را حفظ كنند؛ ولي مردم با كدام كمك و با چه چيزي اين بنا را حفظ كنند، نه اجازه‌ي انجام كاري به ما دادند و نه خودشان كاري كردند. ما به‌جز درخواست كمك و نامه‌نگاري هيچ كار ديگري نتوانستيم انجام دهيم.

رضاخاني اضافه كرد: اگر سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان تهران اجازه دهد، همه‌ي كسبه‌ي اين تيمچه با امضاي نامه‌اي، قرار مشاركت در حفظ و بازسازي اين مكان تاريخي را داده‌اند.

وي ادامه داد: تا زماني كه آتش‌سوزي رخ نداده بود، اين‌گونه برخورد شد و بعد از آتش‌سوزي و اكنون با هر قدمي كه روي زمين مي‌گذاريم، بخشي كوچك از سقف ريزش مي‌كند، باز هم وضعيت همين گونه است. وقتي مانند چندي پيش كه مسؤولان اداره‌ي اوقاف و امور خيريه و كساني كه تيمچه زير نظر آنها اداره مي‌شود، در ساعت‌هاي نخستين صبح و پيش از اين‌كه حتا در تيمچه باز شود، از پايين پله‌ها به داخل تيمچه نگاهي مي‌اندازند و مي‌گويند، براي بررسي كارشناس مي‌فرستيم، از بقيه كه اين مكان به آنها هيچ ربطي ندارد، چه توقعي مي‌توان داشت؟

با پايان صحبت‌هاي او به تيمچه برمي‌گردم. در هنگام راه رفتن، تعدادي سنگ‌ريزه و مقداري خاك، روي زمين مي‌ريزد، به سقف كه نگاه مي‌كنم، داربست‌هايي با تورهاي ريز بين مغازه‌ها و سقف گنبدي‌شكل تيمچه را گرفته‌اند.

به گفته‌ي يكي از كسبه‌ي قديمي، اين داربست‌ها از حدود 40 سال پيش تا به‌حال پابرجا مانده‌اند و حتا علت كمتر شدن نور داخل تيمچه نيز هستند.

سقف با كاشي‌هاي قديمي و ترك‌هاي بزرگ، سه گنبد با معماري خاص دوره‌ي قاجار را در خود جا داده است؛ گنبدهايي بدون سقف با حلبي‌هايي كه روي آن‌را پوشانده‌اند و ترك‌هايي كه مطمئنا باعث ريزش اين سنگ ريزه‌ها شده‌اند.

با يكي از كسبه به طبقه‌ي دوم كه گويا آتش‌سوزي از آنجا آغاز شده است، مي‌روم. نمي‌دانم چشمانم سياهي مي‌رفتند يا واقعا انبوهي از چوب، كارتن، مواد پلاستيكي و آهن سوخته بودند كه دود شده و به هوا رفته بودند.

در آنجا تعدادي از كسبه درحال جست و جوي انبارهاي سوخته‌ي خود براي به‌دست آوردن شايد تكه‌اي سالم از كالاهاي خود بودند. به گفته‌ي رضاخاني اين انبارها توسط شخصي كه قبلا اين تيمچه را از اداره‌ي اوقاف اجاره كرده بود، ساخته شده و حتا داربست‌هاي سالن تيمچه هم كار كارشناسي همان شخص است.

براي بالاتر رفتن بايد روي آهن‌پاره‌ها، سنگ‌ها، آجرها و چه بسا كالاهايي كه روزي هزاران تومان قيمت داشت و اكنون خاكستري بيش از آن‌ها باقي نمانده است، پا گذاشت، تا به سقف‌ تيمچه رسيد. سقفي كه تنها محافظش يك تكه حلبي نيم‌سوخته بيش نيست و اكنون اگر يك حساب سرانگشتي هم شود، روزانه جداي از كسبه‌اي كه همه‌ي ساعت‌هاي روز را درون اين تيمچه مي‌گذرانند، صدها نفر نيز براي خريد و فروش به آنجا رفت و آمد داشتند، آن هم با مثلا حفاظ‌هاي مطمئن گنبد و سنگيني كه از ساختن انبارهاي دو در دو متري با آهن و آجر روي هم‌ديگر يك سقف گنبدي را تشكيل داده‌اند.

مسؤول دفتر فني سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان تهران كه پيش از وقوع آتش‌سوزي از اين تيمچه ديدن كرده بود، در گفت‌وگو با خبرنگار بخش ميراث فرهنگي ايسنا، گفت: به‌دليل دخل و تصرف‌هاي نابه‌جايي كه در اين مكان صورت گرفته بودند، وضعيت بسيار بدي براي تيمچه ايجاد شده بود كه سبب مي‌شد، ساختمان در كوتاه‌مدت ريزش كند.

مهدي معمارزاده افزود: سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري در پاسخ نامه‌ي اوقاف كه از خود در اين زمينه سلب مسؤوليت كرده بود، نامه‌اي فرستاده كرد كه اعلام مي‌كرد، كساني كه اجازه‌ي تخلف به مالك يا كسبه را داده‌اند، بايد در برابر هر اتفاقي جوابگو باشند.

او اضافه كرد كه با توجه به وضعيت كنوني، احتمال آتش‌سوزي عمدي بعيد به‌نظر نمي‌رسد.

يكي ديگر از كارشناسان مرمت بناهاي تاريخي كه پس از آتش‌سوزي از تيمچه ديدن كرده است، به خبرنگار ايسنا گفت: اين تيمچه بسيار مظلوم واقع شده و به‌دليل تعدد تابلوهاي بيش از حد مغازه‌ها و تاريكي تيمچه، از ديد همه مخفي مانده است.

همايون اميني اظهار داشت: اين تيمچه جاي بسياري براي كار دارد. بايد ابتدا در فهرست آثار ملي ثبت و سپس مرمت شود.

وي درباره‌ي الحاق‌هايي كه اجاره‌دار پيشين اين تيمچه روي آن انجام داده بود، افزود: چون هنوز اثر ثبت نشده است، براساس قانون به‌دنبال مالك قبلي نمي‌توان رفت؛ اما اگر در فهرست آثار ملي ثبت بود، اجازه‌ي كوبيدن يك ميخ هم نداشت.

او با اشاره به اين نكته كه زمان در سازمان ميراث فرهنگي استان تهران، حتا ده‌كوره‌هاي فيروزكوه هم به ثبت رسيدند، ادامه داد: مكان‌هاي باارزشي مانند اين تيمچه‌ي قاجاري كشف نشده بودند.

اين كارشناس مرمت بناهاي تاريخي بيان كرد: سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان تهران در گام نخست بايد اين مكان را به ثبت آثار ملي برساند، سپس با اختصاص هزينه‌اي براي مرمت اين بنا، با همكاري اداره‌ي اوقاف و امور خيريه، مالك و كسبه، اين مكان قاجاري را رونق دهد و مانع تخريب بيش از حد آن شود.

اميني درباره‌ي نامه‌اي كه اداره‌ي اوقاف و امور خيريه به‌دنبال آن سلب مسؤوليت خود را از وقوع هر اتفاقي اعلام كرده بود، توضيح داد: اين تيمچه موقوفي است و زير نظر آن سازمان اداره مي‌شود. لذا اداره‌ي اوقاف و امور خيريه، اين حرف را نمي‌تواند بزند؛ زيرا همان‌قدر كه سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان تهران به‌دليل قدمت آن مسؤول است، اين اداره هم به‌دليل وقفي بودن آن در قبال آن مسؤوليت دارد.

او اضافه كرد: اداره‌ي اوقاف و امور خيريه بيشتر به فكر جمع كردن اجاره‌هاي موقوفي و كارهاي وقفي خود است و كمتر به فكر مراقبت و نگهداري از اين مكان‌هاست.

از اين تيمچه‌ي قاجاري كه گذشت، ولي آيا مسؤولان هنوز بي‌توجه به كابوس‌هاي شبانه، آن‌ها را خيالات مي‌پندارند؟! كابوس‌هايي كه فقط درخواست كمك دارند و ديگر هيچ؟

گزارش از خبرنگار ايسنا؛ سميه ايمانيان

انتهاي پيام

  • شنبه/ ۲۳ تیر ۱۳۸۶ / ۰۹:۳۸
  • دسته‌بندی: فرهنگ2
  • کد خبر: 8604-01776
  • خبرنگار : 71191