/چهارمين نمايشگاه هنر جديد در ايران/ ناصر پلنگي: ما بچههاي گهوارهي شرقيم، دنيا ميخواهد بداند كه اين بچه در گهواره چه ديده است
هنرمندان ايراني بايد بدانند كه اگر روي موضوعات و هويت ملي ايران كار كنند، بهتر مورد استقبال دنيا قرار ميگيرند و از طرف ديگر اگر با بيان هنري نو و اين زمان آن را مطرح كنند، ارزش مضاعف بهدست ميآورد. ما دچار يك سردرگمي هستيم و مجلات هنريمان جديد نيستند؛ از سويي ديگر بعضا دانشكدههاي ما دچار بيهويتي شده و تقليد از ميراث ساير كشورها به خصوص غرب در آنها رايج است. كمتر روي ميراث عرفاني ادبي و ديني خود ايران تاكيد ميشود كه اين امر هنرآموزان را دچار سردرگمي ميكند. از طرفي ابزار اين زمان در آنها تدريس نميشود، كه حاصل اينست كه در هيچ نمايشگاه و موزهي بينالمللي جايگاهي نداريم. در نمايشگاههاي بينالمللي هنرمندان چين، هند، مالزي، اندونزي و ... هستند اما جاي هنرمندان ايراني خالي است. اينها گفتههاي ناصر پلنگي است كه اعتقاد دارد هنر جديد به كارگيري ابزار و وسايل اين زماني قلمموي ديجيتالي زمان است و امكاناتي كه در اختيار هنرمند قرار ميدهد بسيار وسيعتر و گستردهتر از گذشته است. اين هنرمند نقاش و مدرس دانشگاه در گفت وگويي با خبرنگار بخش هنرهاي تجسمي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اظهار كرد، آنچه در هنر اصالت دارد، وسيله بياني نيست بلكه انديشه، احساس و معاني است كه هنرمند بيان ميكند. در هر دورهيي ابزار و وسايل خاصي متناسب با پيشرفتهاي علمي و رابطهي بين هنر و تكنولوژي در اختيار هنرمند قرار گرفته است. بهكارگيري ابزار به ذوق، مهارت و تسلط به آنها بستگي دارد و طبيعي است كه امكانات ديجيتال بسيار وسيعتر از يك قلممو است و به ميزاني كه هنرمند به ابزار مسلط باشد، ميتواند در بيانش قويتر و درعينحال در گسترهي وسيعتري عمل كند. دوران ما دوران انقلاب ارتباطات است و هنر ديجيتال در راستاي اين انقلاب حركت ميكند. به اعتقاد او، اگر يك هنرمند بخواهد از ميراث فرهنگي ادبي مذهبي عرفاني و ملي خود در دنيا حرفي داشته باشد، تنها راهچاره بهكارگيري ابزار مدرن در دنياي معاصر است. ما نميتوانيم با دنيا رقابت كنيم مگر آنكه به ابزار زمانمان مسلط و فرزند زمان خود باشيم. اين فرزند زمان بودن در حيطهي هنر به معناي تسلط به آخرين متدها و ابزارآلات گويشي است. وي سالها در استراليا بهسر برده و به تازگي به ايران سفر كرده است، عنوان كرد، ذخاير و تجربيات بشر در گسترهي جغرافيايي كرهزمين به يكسري ارزشها و ميراث فرهنگي دست يافته كه به آن ميراث فرهنگي بشر روي كره زمين گفته ميشود؛ ما نيز داراي ميراث فرهنگي خاص، سابقهي تمدني كهن و ميراثهاي كاملا استثنايي و در ادبيات و عرفان در جهان شاخص هستيم. اين ميراث نيازمند آن است كه با آخرين متدها و ابزارآلات مدرن مطرح شود و هنرمندان هر قومي در شناخت راه بيان آنها تلاش كنند. پلنگي گفت: كشور ما در اين زمينه، در مقايسه با حتا كشورهاي آسيايي مثل چين، مالزي و اندونزي و ... عقب مانده است. رشتههاي هنر ديجيتالي در اين كشورها تدريس ميشود، جشنوارههاي بسياري در اين زمينه هرساله برگزار ميشوند و همچنين موزه هنر ديجيتالي آسيا در چين چندين سال است كه افتتاح شده است. اين هنرمند نقاش و هنر جديد با اشاره به اينكه اگر بگويم هنر جديد در مقابل آن هنر قديم قرار ميگيرد، اضافه كرد، زماني كه ميگوييم هنر جديد و منظور سبكهاي هنري است و اما اگر بهرهگيري از ابزارآلات منظورمان باشد، مسالهي ديگري است. تلقي پلنگي از هنر جديد، يعني بهرهگيري از قلم موي زمان كه دانش عمومي در نقش مخاطب آن بسيار نقش دارد. او گفت، دانش عمومي در ايران در عرصهي ديجيتال بهخصوص در نسل جوان ايجاد شده است و نمونههاي گستردهاي در بين آنها بهچشم ميخورد. اما زمينههاي شناسايي، نظارت و هدايت اين جوانان در مسير درست چندان جدي گرفته نشده است. نسل جوان بهسرعت به اين ابزارها مسلط شده است و براي يادگيري اين ابزار توان آگاهي، علاقه و دقت بيشتري دارند، اما زمينههايي كه بتواند آنها را در بستر مناسبي شناسايي، هدايت متناسب با فرهنگ و بينش اين سرزمين بهبار بنشاند فراهم نشده است. وي دربارهي تناسب اين هنر در ايران با جهان عنوان كرد، قلم موي ديجيتال در جهان پديدهي تازهيي است. انقلاب انفورماتيك در جهان و تحولات ديجيتالي هم ايستايي ندارد بهجلو ميرود. اما دانش آكادميك در ايران هنوز وجود ندارد، چون رشتهي آن در دانشگاهها ايجاد نشده است. پلنگي با اشاره به نمونههايي اظهار كرد، كشورهاي ديگر هنر جديد را بهصورت رشته دانشگاهي تدريس ميكنند. هند، مالزي، اندونزي و چين اين رشته را در دانشگاههاي خود ايجاد كردهاند و بينيالهاي بزرگي را برپا ميكنند. ما اگر بخواهيم به دنياي امروز تنها نقشهاي فرشهايمان و نقوش كاشيكاريمان را نشان دهيم و ميتواند از اين نقوش بازيهاي كامپيوتري ايجاد شود و كودكان به جاي بازي پترنهاي جنگ و خشونت، پترنهاي ايراني را بازي كنند، هم آنان با ميراث بصري ايران و هم كودكان جهان با اين فرهنگ آشنا ميشوند. او اضافه كرد، مگر چه اتفاقي ميافتد كه ميراث ادبي، شاهنامه، شيرين و فرهاد، ليلي و مجنون و داستانهاي تاريخي عرفاني و مذهبي را به آثار سهبعدي انيميشن و بازيهاي كامپيوتري تبديل كنيم. اكنون ما بهدليل اينكه تسلط كافي به اين ابزار نداريم، مصرفكننده هستيم، اگر بخواهيم از حالت مصرفكنندگي خارج شويم ضرورت دارد كه خود توليدكننده باشيم كه اين امر نياز به حمايت از جريانات انقلاب ديجيتال در هنر دارد. بهزعم ناصر پلنگي، براي اين امر به حمايت، شناسايي افراد و سپس جريانسازي و ايجاد بستر نياز داريم كه نتيجه آن وجود يك نيروي عظيم جوان علاقهمند و با استعداد است كه ميتوانند ميراث فرهنگي ما را با قلم موي زمان مطرح كنند. او با تاكيد بر اينكه هنر ديجيتال يعني هنر چهاربعدي، اظهار كرد، در اين نمايشگاه با انتخاب موضوع، بهترين كار ممكن صورت گرفته است. تمامي بينيالهاي هنري در كل جهان به جز آنها كه جنبهي تجاري دارند موضوعي هستند. ما بچههاي گهوارهي شرق هستيم و دنيا اين را ميداند نگاه ميكند كه اين بچه در اين گهواره چه ديده است، چه هدفي و چه ديني داشته چه معرفتي كسب كرده است، دنيا ميخواهد از آن معرفت بداند. من اگر اداي بچه آمريكايي را درآورم دنيا ميگويد كه اين هنرمند بيهويت است، همچنين دنيا نگاه ميكند كه آن ميراث با چه ابزار مدرني مطرح شده است و به دنبال اين زبان ميگردد. وي گفت، نمايشگاه هنر جديد با انتخاب موضوع "پرواز و پايداري" و طرح مساله خرمشهر كه حماسهي ملي ما و نشاندهندهي بلوغ معنوي و حماسي قوم ماست به حركت هنري دستزده است و پس از 25 سال تعدادي جوانان هنرمند به اعلام عمومي و موضعي براي حركت هنري با كمك هنر ديجيتالي دست زدهاند. "خرمشهر 1376" عنوان اثر ناصر پلنگي در چهارمين نمايشگاه هنر جديد است. او چنين اظهار داشت كه طي سفر اخيرش به خرمشهر براي ترميم نقاشيهاي 25 سال پيش، فرصتي براي بازديد از اين شهر داشته. اين شهر تنها موزهاي كه شش سال پيش ساخته شده با موضوع جنگ را براي ديدن آثار جنگ دارد. در شهر قدم ميزده و عكس ميگرفته. عكس گرفتم از خرابههايي كه هنوز در شهر باقي مانده است و زندگي واقعي در حال حاضر را نشان ميدهد. معتقد است و تاكيد دارد كه پس از 25 سال خيلي بيشتر بايد به اين شهر رسيدگي شود. اين احساس را در قالب چند تصوير تهيه كرده و در نمايشگاه ارايه داده است. تصويري بزرگ از حركت يك زن در شهر و از طرف ديگر خود را به جاي آن زن قرار داده كه چه تصاويري را در روز ميبيند. در بخش بالاي آن جزيياتي از تصاويري را كه اين زن نگاه ميكند، بهصورت انتزاعي نشان داده است. انتهاي پيام