مدير بنياد پژوهشي پارسه ـ پاسارگاد در توضيح دلايل مطرحشده دربارهي كاربري بناي سنگي پاسارگاد، گفت: با توجه به اسناد موجود، مشخص است که کاربريهاي خاصي در دورههاي مختلف براي اين بنا وجود داشته و مسلم است که عملکرد آن در ارتباط با فضا و آيينهاي مقدس بوده است.
يكي از مهمترين پرسشهاي باستانشناسان و متخصصان دورهي هخامنشي، نوع كاربري دو بناي برج سنگي پاسارگاد و كعبهي زرتشت بوده است و فرضيههايي هم دربارهي اين دو بنا و كاربري آنها ارايه شدهاند. براساس قطعهسنگ تازه يافتشده در پاسارگاد، نيايشگاه و در واقع آتشگاه بودن برج سنگي پاسارگاد و كعبهي زرتشت كه كاربري مشابهي داشته، توضيحي براي كاربرد اين بناهاست كه ازسوي يكي از باستانشناسان بنياد پژوهشي پارسه ـ پاسارگاد براي اثبات آن دلايلي ارايه شدهاند.
محمدحسن طالبيان در گفتوگو با خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اظهار داشت: اين فرضيه که ممکن است، اينجا نيايشگاه بوده باشد، پيش از اين نيز مطرح بود و اين فرضيه نيز وجود داشت که کاربري مکاني مانند کعبهي زرتشت يا نقش رستم به زمان خاکسپاري بزرگان هخامنشي مربوط ميشده است؛ يعني اجساد را در آنجا قرار ميدادند، تا تشريفات انجام شود و سپس به آرامگاه ببرند.
به گفتهي مدير بنياد پژوهشي پارسه ـ پاسارگاد عدهي زيادي به اين مساله اعتقاد دارند؛ زيرا در دوران اسلامي نيز اين کار انجام ميشده است. به اين ترتيب که غارهايي براي نگهداري موقت اجساد پيش از خاکسپاري وجود دارند که حتا در خوزستان به نام «زچ» ناميده ميشوند.
وي با بيان اينکه عدهاي معتقدند، کعبهي زرتشت براي تشريفات مذهبي بوده است، افزود: بحث آتشکده بودن هم مطرح است. درحاليکه سندي وجود ندارد و بيشتر بهدليل مقايسه با بناهاي ديگر چنين نظري مطرح ميشود؛ اما به هر حال، اين مساله که اينجا بهعنوان يک نيايشگاه يا محلي براي انجام کارهاي آييني استفاده ميشده است، دور از ذهن نيست؛ زيرا اين مجموعه در کنار کوه رحمت قرار دارد، يعني در يک فضاي مقدس. حتا در پاسارگاد نيز فضاي مقدسي وجود دارد و چنين فضايي ميطلبد که چيزهاي مقدسي هم در آن وجود داشته باشند.
او ادامه داد: به همين دليل، بسياري از باستانشناسان معتقدند که قسمتهاي مختلف تخت جمشيد (پارسه) نقش رستم و پاسارگاد، نيايشگاه بوده و حتا عدهاي معتقدند که برخي از فضاهاي کاخمانند تخت جمشيد (پارسه) نيز نيايشگاه بودهاند.
طالبيان اضافه كرد: با توجه به اين مطالب نتيجه ميگيريم، فرضيهاي که بهتازگي باستانشناس بنياد پارسه ـ پاسارگاد (افشين يزداني) دنبال ميکند، دور از ذهن نميتواند باشد. البته آنچه در اينباره کمک زيادي کرد، پيدا شدن قطعهسنگي در پاسارگاد بود که با کشف اين سند و مقايسه با نمونههاي ديگر، اين فرضيه تا حدودي ميتواند درست باشد؛ ولي بعيد نيست که اين دو بنا کاربريهاي ديگري نيز داشته باشد.
يزداني ـ باستانشناس ـ معتقد است كه آنچه به كشف حاضر اهميت قابل توجهي ميدهد، مقايسهي اين قطعهي تازه يافتشده با نمونهي قديميتر از لحاظ جزييات ساخت، كيفيت كار سنگتراشي، نوع و جنس دقيق سنگ است كه سبب ميشود، باور كنيم، به واقع اين نمونهي جديد، ساخت دوبارهاي از ورودي زندان است كه با توجه به نوع ابزار كار با مرمتهايي كه در دورهي هخامنشي در گوشهي شمال باختري بنا انجام شده، همزمان است. حال اين گمان پيش ميآيد كه برج سنگي پاسارگاد با توجه به عناصر معماري، بهطور يقين بنايي در ارتباط با جنبههاي مذهبي و آييني بوده و در واقع آيادانهاي هخامنشي بوده است.
انتهاي پيام