ساختمان دايرهاي شكل كه مدتهاست اصليترين مكان اجراي تئاتر در ايران است، سالها پيش تفرجگاهي بوده كه شايد امروز ديگر مردمان آن روزگار نباشند تا خاطرات خود را از بهياد آورند اما نسلهاي بعد از آنان حتما به ياد دارند كه حدود 40 سال پيش عصرهاي پنجشنبه و جمعه جمعي از مردم اين شهر، اوقات فراغت خود را در اين محل ميگذراندند.
به گزارش خبرنگار تئاتر خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در سال 1346 مقدمات ساخت تئاتر شهر فراهم شد و اين مجموعه كه در آن دوره فقط سالن اصلي را در اختيار داشت، هفتم بهمن ماه با اجراي نمايش «باغ آلبالو» نوشتهي آنتوان چخوف به كارگرداني آربي آوانسيان در سال 1351 گشايش يافت.
تئاتر شهر بعد از مدتي به راديو و تلويزيون واگذار شد و پس از پيروزي انقلاب اسلامي با حكم شوراي انقلاب، ادارهي اين مجموعه به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي محول شد و به پرسنل تئاتر شهر اجازه دادند به اختيار خودشان زير پوشش صدا و سيما يا وزارت ارشاد قرار بگيرند.
محمد بهرامي مدير روابط عمومي سابق تئاتر شهر كه سالهاي متمادي در اين سمت حضور داشته است به ايسنا ميگويد: ابتدا تئاتر شهر فقط سالن اصلي داشت اما سال 54، سالن «چهارسو» هم اضافه شد و سال 59 بود كه تالار قشقايي به نام شهيد حسن قشقايي نامگذاري شد.
در دورهي مديريت علي منتظري، سالن شماره 2 و 3 هم اضافه شدند، كه سالن شماره 3 به كتابخانهي فعلي تئاتر شهر تبديل شد و تالارهاي «خانه خورشيد» و «نو» هم به ترتيب سالهاي 77 و 78 افتتاح شدند و سال 79 هم تالار سايه با نمايش «نيلوفر آبي» حميد امجد به بهرهبرداري رسيد.
محمد بهرامي ادامه ميدهد: قرار بود فضاي اطراف تئاتر شهر دست نخورده باقي بماند كه اين بنا از دور كاملا مشخص باشد، اما سرنوشت اين بناي دايرهاي شكل تنها به اضافه و كم شدن سالنهاي آن مربوط نميشود و ماجراهاي آن بسيار فراتر از اينهاست. تئاتر شهر هر بار در دورهي مديريت يكي از مديران شهرداري شاهد اتفاقات گوناگوني بوده است.
بهرامي به ايسنا ميگويد: ماجراهاي تئاتر شهر از زماني با شهرداري شروع شد كه غلامحسين كرباسچي شهردار تهران شد. او گرچه خدمات زيادي براي شهر تهران انجام داد، اما دربارهي تئاتر شهر بهگونهاي ديگر عمل كرد.
او توضيح ميدهد: در ايامي كه كارشناسان مركز هنرهاي نمايشي و تئاتريها به كرباسچي كمك ميكردند تا در ويرانههاي كشتارگاه تهران بناي يكي از بزرگترين فرهنگسراهاي تهران را پي بريزند، شهردار وقت مديران تئاتر ايران را با وعدهي كمك به تئاتر تشويق كرد تا ديوارهاي نردهاي حريم تئاتر شهر را بردارند بدون اينكه توجه داشته باشند اين اقدام چه پيامدي دارد و برداشته شدن ديوارهاي نردهاي بود كه راه براي ورود فروشندگان مواد مخدر، معتادان و ... باز كرد.
بهرامي خاطرنشان ميكند: بعد از كرباسچي در دورههاي بعدي شهرداري هم تابلوهاي تبليغاتي تئاتر شهر به حكم زشت بودن برداشته شد و هنرمندان تئاتر از يك امكان تبليغي خود محروم شدند.
همانطور كه بهرامي ميگويد برداشته شدن ديوار حصار تئاتر شهر علاوه بر اينكه پاي افراد ولگرد را به حريم اين مجموعه باز كرد، باعث سوخته شدن در بزرگ تئاتر شهر ـ زمستان عدهاي آتش روشن ميكردند ـ هم شده است. دري كه براي انتقال دكورها از آن استفاده ميكردند.
ماجراي بعدي تئاتر شهر مربوط ميشود به گودبرداري زمين جنوبي مجاور ساختمان كه زمين پاركينگ تئاتر شهر بود و هنرمندان و تماشاگران تئاتر ميتوانستند از آن استفاده كنند. اما در شهرداري سابق پاركينگ تئاتر شهر گودبرداري شد و از تصرف اين ساختمان خارج شد هرچند در نقشهي تئاتر شهر، پاركينگ جزو متعلقات اين بنا بود.
به گفتهي بهرامي آن زمان اعلام شد: با ساخته شدن مجتمع فرهنگي تجاري «وليعصر» پاركينگ اين ساختمان در اختيار تئاتر شهر قرار ميگيرد، اما وضعيت ساخت و ساز اين مجتمع چندان مشخص نيست و ماجراي پاركينگ هم به مرور به فراموشي سپرده شد.
به اعتقاد وي، بناي تئاتر شهر به گونهاي است كه نميتوان آن را تغيير داد. تنها بايد تجهيزات و امكانات آن را بازسازي كرد.
بهرامي ميگويد: سيستم نور تالار اصلي سال 71 عوض شده است و سيستم آكوستيك همهي سالنها نيازمند متخصص صداست كه آن را اصلاح كند.
وي به دورهي مديريت حسين پاكدل اشاره ميكند و ادامه ميدهد: كه طرح ساخت سالن تابستاني بر پشت بام تئاتر شهر در اين دوره مطرح شد و قرار شد يك سالن به نحوي كه آسيبي به بنا نرساند بر پشت بام تئاتر شهر ساخته شود. محسن شاه ابراهيمي مسوول ساخت اين سالن شد. او نزديك به دو ماه تحقيق و بررسي كرد و ميزان تحمل بناي تئاتر شهر را سنجيد و بعد از بررسيهايي كه انجام داد قرار شد يك سالن بزرگ براي جبران كمبود محل تمرين تئاتر شهر ساخته شود.
بهرامي در اينباره ميگويد: طراحي اين سالن به گونهاي بود كه كاملا متناسب با ساختمان باشد و اينكه امروز عدهاي ميگويند ريخت عمومي تئاتر شهر را به هم زده است، صحبتي دور از روحيهي هنرمندانه است چون بر اساس معماري درستي ساخته شده بود.
وي همچنين به ايسنا توضيح ميدهد كه؛ زماني كه سازمان ميراث فرهنگي تئاتر شهر را به عنوان ميراث فرهنگي ثبت كرد، فضاي پشت بام هم جزو ساختمان بود، چرا كه اين سالن در عين ايمن بودن، بسيار سبك بود و فشاري را بر ساختمان وارد نميكرد.
وي در ادامهي گفتو گويش با ايسنا از دو اتفاق آتشسوزي كه در تالار قشقايي اين مجموعه افتاده است ياد ميكند: در مجاورت تالار قشقايي، تالار خانه خورشيد قرار دارد كه در كنار آن ژنراتور برقي قرار داشت كه هنگام قطع برق منطقه، برق تئاتر شهر را تامين ميكرد؛ سوخت اين ژنراتور گازوييل بود كه بعد از گازكشي، اين ژنراتور بدون استفاده و گازوييل آن باقي مانده بود و اينگونه بود كه هنگام ساخت دكور، جرقه جوشكاري باعث آتشسوزي ميشد و انتظار ميرود در بازسازي تئاتر شهر، كابلهاي برق اين ساختمان كه ديگر عمر مفيد خود را سپري كردهاند، تغيير كنند.
انتهاي پيام