مدير گروه نفت و گاز ايتان: نبود مطالعات جامع واستراتژي ملي گاز درصنعت نفت اختلاف‌نظر مسولان نفت دراستفاده از گاز غفلت ازGTL، تكراراشتباه توسعه واحدهاي اتيلن

اشاره:
آنچه كه در ادامه مي‌آيد اولين بخش از گزارش گفت‌و گويي است درباره استراتژي ملي گاز كه با مهندس پيما‌ن پاك مدير گروه نفت و گاز شبكه تحليل‌گران تكنولوژي ايران(ايتان) در گروه مسايل راهبردي دفتر مطالعات خبرگزاري دانشجويان ايران انجام گرفته است. 

خبرنگار:
 با خبر شديم گروه نفت و گاز ايتان مطالعاتي درباره استراتژي ملي گاز كشور‌هاي مختلف دنيا انجام داده است. با بررسي تجارب ساير كشور‌هاي دنيا، امروز شما چه توصيه‌هاي سياستي براي تدوين استراتژي ملي گاز طبيعي درايران داريد؟

مطالعات جامع در صنعت نفت تعريف نشده است
اكثرا واحدهاي تحقيقاتي مطالعات فني با ارزشي دارند، اما در وزارت نفت تا به امروز، هيچ مركز قوي‌اي براي انجام مطالعات استراتژيك تشكيل نشده است
در كشور ما مطالعات تيمي جامعي كه منجر به تدوين استراتژي ملي گاز طبيعي كشور شود صورت نگرفته است

مهندس پيمان‌پاك:
اگرچه گاز به عنوان يك حامل انرژي، سال‌هاست مورد شناخت و استفاده قرار مي‌گيرد، اما مصرف متداول آن به عنوان سوخت جايگزين، در چند دهه اخير به دليل افزايش قيمت نفت و كاهش ذخاير نفتي دنيا مورد توجه قرار گرفته است.
امروز مصرف كنندگان انرژي در دنيا گزينه‌هاي مختلفي براي تأمين نياز خود دارند. علاوه بر گاز، با توسعه تكنولوژي‌هاي مختلف، امكان استفاده از حامل‌هاي جديد انرژي مانند (انرژي خورشيدي، انرژي باد، انرژي هسته‌اي، پيل سوختي، بيوديزل و انرژي‌هاي تجديد پذير) فراهم شده است. انتخاب از ميان اين حامل‌هاي متنوع، با پيچيدگي و ابهامات زيادي مواجه است، به همين دليل كشورهاي مختلف ناگزير شده‌اند تا مطالعات و برنامه‌ريزي دقيق‌تري در تدوين استراتژي ملي انرژي خود داشته باشند.
متاسفانه در كشور ما مطالعات تيمي جامعي كه منجر به تدوين استراتژي ملي گاز طبيعي كشور شود صورت نگرفته است، در حالي كه كشورهاي مختلف اعم از پيشرفته و در حال توسعه به ضرورت تدوين اين استراتژي توجه كرده‌اند. آن ها برنامه‌ زماني 30- 20 ساله‌اي را در اين زمينه در نظر گرفته‌اند.
ما بايد در اين استراتژي به بررسي اين نكته بپردازيم كه چگونه مي‌توانيم ارزش افزوده بالاتري را براي توسعه كشور خود كسب كنيم، اين امر نياز به مطالعات استراتژيك دارد، مطالعات جامع در صنعت نفت كشورمان اصلا تعريف شده نيست. اكثرا واحدهاي تحقيقاتي مطالعات فني با ارزشي دارند، اما در وزارت نفت تا به امروز، هيچ مركز قوي‌اي براي انجام مطالعات استراتژيك تشكيل نشده است.

نه تنها آمريكا، بلكه كشورهاي توسعه‌نيافته‌اي مانند نيجريه كه بخش مهمي از مردم آن زير خط فقر هستند، به تدوين استراتژي و برنامه‌اي ملي براي توسعه صنعت گاز خود پرداخته‌اند

مهندس پيمان پاك:
امروزه نه تنها پيشرفته‌ترين كشورهاي دنيا مانند آمريكا، بلكه كشورهاي توسعه‌نيافته‌اي مانند نيجريه كه بخش مهمي از مردم آن زير خط فقر هستند، به تدوين استراتژي و برنامه‌اي ملي براي توسعه صنعت گاز خود پرداخته‌اند. به عنوان مثال مي‌توان به طرح استراتژيك گاز طبيعي آمريكا در اوايل دهه 90 اشاره كرد كه طي آن وزارت‌ انرژي آمريكا از رياست جمهوري درخواست كرد تا با توجه به مولفه‌هايي نظير؛ تاثير گاز در توسعه صنعتي آمريكا، امنيت انرژي آمريكا، وابستگي به نفت و لزوم تغيير آن، كاهش ريسك مصرف انرژي در جهت حفظ منافع ملي و زيست محيطي آمريكا طرحي براي توسعه صنعت گاز تدوين كند.

كميته‌گاز طبيعي آمريكا در كاخ سفيد تشكيل شد   


مهندس پيمان پاك:
در مرحله اول با توجه به اهميت تدوين اين طرح، شورايي تحت عنوان كميته‌گاز طبيعي در كاخ سفيد تشكيل شد كه وظيفه‌ي آن تدوين طرح استراتژي ملي گاز طبيعي آمريكا بود، اين كميته متشكل از متخصصين فني حوزه نفت، گاز و انرژي و همچنين صاحب‌نظران مسائل استراتژيك بود.
اين كميته پيش‌نويس اوليه طرح «استراتژي گاز طبيعي» آمريكا را شكل داد، در اين طرح پيش‌فرض‌ها و اهدافي مبتني بر اين پيش‌فرض‌ها، همچنين چالش‌هايي كه بر سر راه آمريكا براي دستيابي به اين اهداف وجود داشت مشخص و راهكارهاي مقابله با اين چالش‌ها نيز پيشنهاد شده بود.

پيش‌نويس اوليه طرح استراتژي ملي گاز طبيعي آمريكا در اختيار تمام دانشگاه‌هاي مرتبط با صنعت نفت وگاز، مراكز و انستيتوهاي تحقيقاتي، آزمايشگاههاي انرژي، كمپاني‌هاي بزرگ نفتي قرار گرفت
در استراتژي گاز آمريكا و نروژ بيشترين تاكيد بر توسعه‌ تكنولوژي است

مهندس پيمان‌پاك:
 پيش‌نويس اوليه طرح استراتژي ملي گاز طبيعي آمريكا در اختيار تمام دانشگاه‌هاي مرتبط با صنعت نفت وگاز، مراكز و انستيتوهاي تحقيقاتي، آزمايشگاههاي انرژي، كمپاني‌هاي بزرگ نفتي قرار گرفت و پس از رفت‌ و برگشت‌هايي، در نهايت طرح استراتژي ملي گاز طبيعي آمريكا تدوين شد. اين طرح شامل توسعه صنعت گاز آمريكا، تامين منابع، امنيت انرژي، غلبه بر مشكلات زيست محيطي و مواردي از اين دست است.
90 درصد مباحث طرح بر توسعه فناوري تاكيد دارد. در واقع تمام راهكارهايي كه براي توسعه صنعت گاز آمريكا پيشنهاد شده از جنس توسعه تكنولوژي است. توسعه فناوري در اين طرح دامنه بسيار وسيعي دارد. از فناوري توليد GTL و LNG گرفته تا فناوري‌هاي جديد آجرسازي كه در كاهش مصرف انرژي ساختمان مؤثر است را در برمي‌گيرد. اين كه چگونه گاز طبيعي را به عنوان ماده اوليه در موارد مختلف مورد مصرف قرار دهيم كه منجر به ايجاد ارزش افزوده، اشتغال‌زايي و توسعه صنعتي و اقتصادي ‌شود و چگونه بازدهي ساخت و ساز را بالا ببريم تا صرفه انرژي داشته باشد هر يك مي‌تواند موضوع توسعه تكنولوژي باشد.
كشور نروژ در استراتژي نفت و گاز خود بيشترين تاكيد را بر توسعه تكنولوژي قرار داده و برنامه‌اي تحت عنوان برج 21 تدوين كرده كه استراتژي توسعه فناوري نفت و گاز براي قرن 21 است. كار بسيار زيبايي كه نروژ در بحث پژوهش و توسعه تكنولوژي اين طرح انجام داده اين است كه نبايد هزينه‌هاي بيهوده و همه جانبه در تمام حوزه‌هاي فناوري صورت گيرد، اين در حالي است كه هم‌اكنون در صنعت نفت و گاز كشور ما اينگونه عمل مي‌شود.

اولويت نروژ در چشم‌انداز 10 سال آينده:
جبران درآمد افت توليد نفت، با تزريق گاز طبيعي، توسعه تكنولوژي ازدياد برداشت، انرژي‌هاي تجديدپذير و صادرات تكنولوژي نفت و گاز
نروژ با آينده پژوهي، 8 حوزه از مهم‌ترين حوزه‌هاي تكنولوژي نفت و گاز را براي دست‌يابي به اين مهم، انتخاب كرده است
 تكنولوژي اكتشاف، حفاري و توليد در نقاط عميق دريايي، زنجيره‌ ارزش گاز طبيعي، فناوري‌هاي زيست‌محيطي

مهندس پيمان‌پاك:
ميادين نفت نروژ به دليل قدمت و قرار گرفتن در نيمه دوم عمر خود، حدود 50 درصد افت توليد خواهند داشت، اولويت نروژ در چشم‌انداز 10 سال آينده جبران اين افت توليد است. نروژ 25 درصد از اين افت توليد را با تزريق گاز طبيعي، توسعه تكنولوژي ازدياد برداشت و انرژي‌هاي تجديدپذير و 25 درصد ديگر را با صادرات تكنولوژي نفت و گاز جبران مي‌كند. اين كشور پيش‌بيني كرده علاوه بر آن، معادل 20 درصد ديگر بر درآمد خود خواهد افزود. در اين صورت نه تنها درآمد اين كشور كم نمي‌شود بلكه با توسعه تكنولوژي‌ در سال‌هاي آينده درآمد آن افزايش نيز مي‌يابد.

مهندس پيمان‌پاك:
نروژ براي دست‌يابي به اين هدف، با توجه به محدوديت منابع و زمان، 8 حوزه از حوزه‌هاي تكنولوژي در عرصه نفت و گاز را انتخاب كرده كه تاكنون در اين حوزه‌ها فعاليت زيادي نشده بود، اما آن ها با آينده پژوهي متوجه شدند طي سال‌هاي آينده اين حوزه‌ها، مهم‌ترين حوزه‌هاي تكنولوژي نفت و گاز خواهند بود.
از اين 8 حوزه مي‌توان به تكنولوژي اكتشاف، حفاري و توليد در نقاط عميق دريايي اشاره كرد، اگرچه در حال حاضر به دليل واقع شدن منابع در سواحل كم عمق و پايين‌آمدن صرفه اقتصادي كشورهاي مختلف كمتر در اين زمينه سرمايه‌گذاري مي‌كنند، اما با افت فشار و افت توليد، سرمايه‌گذاران به سوي اين حوزه تغيير جهت خواهند داد . اين كشور از 4 سال پيش تلاش مي‌كند كه به قطب فناوري در اين حوزه‌ها تبديل شود، تا زماني‌كه كشورهاي مختلف به سمت اين حوزه تغيير جهت مي‌دهند، نروژ صادر كننده فناوري به آن‌ها باشد.
نروژ روي زنجيره‌ ارزش گاز طبيعي به اين معني كه از گاز طبيعي چه محصولات متنوعي مي‌توان به دست آورد نيز برنامه‌ريزي مي‌كند، همچنين با توجه به افزايش حساسيت‌ها بر مخاطرات زيست محيطي صنعت نفت، از سال‌ها پيش تلاش مي‌كند فناوري‌ها را به گونه‌اي ارتقا دهد كه كمترين اثرات زيست‌محيطي را داشته باشند و از اين طريق پسماندهاي زيست محيطي كاهش يابد.
تمام سرمايه‌گذاري‌ها به اين 8 حوزه اختصاص مي‌يابد همچنين دو برنامه‌ي ديگر تحت عنوان demo 2000 (مديريت سرمايه در تحقيق و توسعه ) و petro max (مديريت‌ پايلوت‌ها ) را طراحي كرده است، بنابراين در نروژ فقط مي‌توان در اين 8 حوزه و طبق اين دو برنامه، پژوهش كرد، به معناي ديگر برنامه استراتژي نروژ بيش‌تر بر فناوري تاكيد كرده است.

در حالي كه دولت‌مردان نيجريه به اهميت استراتژي ملي گاز پي برده‌اند، هنوز در ايران، اين اهيمت درك نشده است
اختلاف ميان ديدگاه‌هاي مسوولين نفت كشور درباره استفاده از گاز طبيعي

مهندس پيمان‌پاك:
از حدود 4 سال پيش، دولتمردان كشور نيجريه به اين نتيجه رسيده‌اند؛ تا زماني‌كه سند مستندي در استراتژي گاز طبيعي وجود نداشته باشد، برنامه‌ريزي‌ها دقيق و هماهنگ پيش نخواهد رفت، اين در حالي است كه نياز به اين سند هنوز در كشور ما درك نشده است. هر فردي از جانب خود در اين باره اظهارنظر مي‌كند، اگر نظر شخصي رئيس كميسيون انرژي مجلس را بپرسيد بر تزريق گاز به مخازن نفت تأكيد مي‌كند، در اين ميان وزير سابق بر صادرات تاكيد مي‌كند، از سويي "تركان" معاون همين وزير بر مصرف داخل تاكيد دارد و از سوي ديگر پژوهشگاه تبديل به فرآورده‌هاي نفتي مانند GTL را توصيه مي‌كند.
نيجريه برنامه تدوين استراتژي‌ را به 7 كمپاني بزرگ دنيا واگذار كرد. مقامات اين كشور تأكيد كردند تا زماني‌كه برنامه مستند و مكتوب علمي وجود نداشته باشد، اختلاف آرا و سليقه‌ها به صنعت گاز نيجريه ضربه وارد مي‌كند.
لذا نيجريه در مرحله اول تدوين استراتژي، آن را به 7 كمپاني بزرگ نفتي دنيا از جمله شل واگذار كرده كه به عنوان 7 خواهران معروف است. اين كمپاني‌ها استراتژي گاز طبيعي نيجريه را تدوين كردند. حاصل اين مطالعات براي نيجريه مثبت نبود، اما براي مسوولين كشور ما مي‌تواند درس‌آموز باشد؛ زماني‌كه وزارت انرژي نيجريه آن را مطالعه كرد، متوجه شد اكثر راه‌كارهايي كه آن‌ها پيشنهاد كرده‌اند در راستاي منافع و اهداف اين كمپاني‌ها بوده است. دولت نيجريه اين استراتژي را مورد بازنگري قرار داد. كميته‌اي متشكل از اساتيد دانشگاهي و كارشناسان شركت ملي نفت نيجريه را مامور اين كار كرد و از طراحان استراتژي خواست تا برنامه‌ي مذكور را بازنگري و بومي كنند. آن‌ها در اين بازنگري بيشتر بر مسايل ساختاري از جمله ؛ مسايل حقوقي، رژيم مالياتي، اصلاح ساختار شركت نفت نيجريه، مشكلات اجتماعي، چگونگي تغيير فرهنگ مردم و احياي سيستم برق‌رساني فرسوده نيجريه، بنادر تاكيد كردند و مشخص كردند كه اگر نيجريه بخواهد توسعه‌اي بر مبناي گاز طبيعي داشته باشد، بايد به سمتي حركت كند كه تمام اين زيرساخت‌ها احيا شود.
نيجريه همچنين تاكيد دارد كه نبايد به علت از دست رفتن فرصت در بخش گاز شتاب‌زده و بدون استراتژي عمل كرد بلكه بايد برنامه‌اي دنبال شود كه در اسرع وقت استراتژي تدوين شود. به نحوي كه در مدت زماني كه تدوين استراتژي به طول مي‌انجامد، اولاً بايد پيش مطالعه‌اي در راستاي تدوين استراتژي ملي توسط كارشناسان انجام شود تا بر اساس آن، اولويت برنامه‌هاي اجرايي در استفاده از گاز مشخص شود، به طور مثال گفته شود اگر گاز طبيعي در صنعت برق مصرف شود براي سال‌هايي كه تدوين استراتژي طول مي‌كشد، اولويت مناسبي است يا خير؟ در مرحله بعد بايد توان و تلاش خود را بر تدوين استراتژي متمركز كنيم. و پس از آن گاز طبيعي را به روش‌هاي مصرفي كه در استراتژي تدوين شده، تعيين شده است اختصاص دهيم.

اختلاف نظردرباره ميزان گاز مورد نياز براي تزريق به منابع نفتي مويد عدم كار كارشناسي است
طرح موازنه گاز، استراتژي گاز طبيعي نيست، بلكه تنها بخشي از آن است

مهندس پيمان‌پاك:
در كشور ما متاسفانه ديدگاه‌ها و راهبرد‌ها برگرفته از نظرات و سلايق شخصي است. در ميزگردي كه در دانشگاه صنعت نفت پيرامون ميزان گاز مورد نياز براي تزريق به منابع نفتي برگزار ‌شد، ميان دو مرجع رسمي كشور، رئيس كميسيون انرژي مجلس و مدير برنامه‌ريزي تلفيقي شركت ملي نفت اختلاف نظر چشمگيري وجود داشت، يكي عدد300 ميليون مترمكعب و ديگري عدد600 ميليون مترمكعب را به عنوان حجم مورد نياز براي تزريق ذكر مي‌كرد. اين اختلاف نظر مويد عدم كار كارشناسي و به عبارت ديگر، نبود يك سند مبتني بر مطالعه به عنوان مبناي عمل در صنعت نفت و گاز كشور است.
با توجه به اين اختلاف نظرها، مركز پژوهش‌هاي مجلس طرح موازنه گاز طبيعي ( موازنه ميان ميزان منابع از سويي و ميزان صادرات و مصرف، از سوي ديگر) را پيشنهاد كرد، كه اين طرح در مرحله بعد به معاونت برنامه‌ريزي وزارت‌نفت ارايه شد. آن‌ها اعلام كردند، طرح را خودمان تدوين مي‌كنيم. اين موضوع مورد استقبال مجلس قرار گرفت، معاونت برنامه‌ريزي وزارت نفت روي اين طرح كار كرد و در نهايت طرح موازنه گاز كه نام آن را تراز گاز گذاشتند تدوين شد. اگرچه مديران نفت تاكيد مي‌كنند اين طرح، برنامه‌ي توسعه گاز طبيعي است اما نقصان و خلاء‌هاي فراواني در آن مشاهده مي‌شود، استراتژي گاز به اين معناست كه برنامه‌اي تدوين شود كه تمام بخش‌هاي گاز را دربرگيرد اما موازنه و تراز گاز تنها بخشي از اين استراتژي را شامل مي‌شود.

آينده پژوهي، ضرورت تدوين استراتژي ملي گاز طبيعي
آمار‌هاي بي اساس مصرف‌ كنندگان انرژي، تهديدي براي استراتژيست‌ها

مهندس پيمان‌پاك:
همان‌طور كه گفتم در برنامه‌هاي استراتژي گاز آمريكا تيم‌هايي تشكيل شده‌اند كه با آينده‌نگري براي 40 – 50 سال ديگر برنامه‌ريزي مي‌كنند كه بسيار تاثيرگذار است.
به طور مثال، هنگامي كه درباره تزريق گاز به ميادين نفتي مطالعه مي‌شود، بايد با توجه به توسعه و شتاب روز افزوني كه تكنولوژي و فناوري‌هاي مختلف جايگزين سوخت دارند، اقتصادي بودن مورد بررسي قرار گيرد. بايد به بررسي اين نكته پرداخت كه آيا بهتر نيست تكنولوژي‌هاي پيل سوختي، هيبريد، برق، هسته‌اي و نظير آن جايگزين گاز طبيعي شود يا سبد متنوعي ايجاد شود كه ارزش گاز طبيعي بسيار كاهش يابد؟
در انجمن ملي انرژي توكيو مطرح مي‌شود، گاز طبيعي به عنوان سوخت جايگزين نفت تا سال 2015 رقيب ندارد، اين در حالي است كه مسوولين كشور ما اعلام مي‌كنند تا 300 سال ديگر گاز داريم.

اكثر برنامه‌ريزي‌هاي صنعت پتروشيمي و نفت براساس آمار موسسات بين‌المللي است
هيچ مركز قوي‌اي در صنعت نفت، گاز و پتروشيمي ايران وجود ندارد كه اطلاعات بومي ايجاد كند

خبرنگار:
البته برخي از اقتصاددان‌ها معتقدند كه آمار‌هايي كه مصرف‌كنندگان انرژي در اين زمينه مي‌دهند، قابل اعتماد نيست. در نشستي كه با آقاي دكتر درخشان داشتيم، ايشان توضيح مي‌دادند، قريب سه دهه قبل كه دانشجوي دوره دكتري در انگليس بودند، گفته مي‌شد از سال 2000 به بعد ديگر به دليل جايگزين شدن ساير حامل‌هاي انرژي، بهره‌برداري از مخازن نفت باصرفه نخواهد بود و نفت در زيرزمين باقي مي‌ماند، ايشان تاكيد مي‌كردند نبايد به اطلاعات و آماري كه از خارج از كشور مي‌آيد تكيه كنيم به اين علت كه كشورهاي خارجي به عنوان مصرف‌كننده انرژي اين آمار و اطلاعات را معطوف به منافع خود تعريف مي‌كنند، با اين هدف كه ما برداشت و توليد بيشتري داشته باشيم. هر اندازه كه ما بيشتر برداشت كنيم، به نفع آن‌هاست. در عين حال حتي اگر فرض كنيم چنين اتفاقي بيفتد، آيا ما تكنولوژي‌ پيشرفته‌ توليد انرژي‌هاي نو را در اختيار خواهيم داشت، يا آن‌كه در آن زمان وارد كننده اين تكنولوژي ها خواهيم بود؟ بنابراين از جمله مشكلات موجود در سياست‌هاي مديريت و بهره‌برداري از مخازن نفت نبود آمار و ارقام دقيق و همچنين كسب آمار و ارقام از طريق موسسات بين المللي است.

مهندس پيمان‌پاك:
در صنعت پتروشيمي نيز موسسات آمريكايي و اروپايي، آمار و ارقامي را اعلام كرده‌اند كه تأمين كننده منافع آنها بوده است. به عنوان مثال؛ تا قبل از سال 2000 تمام آمارها حاكي از آن بود كه اتيلن داراي بازار مصرف وسيعي است. اين محرك سبب توليد اين محصول توسط كشورهاي خاورميانه شد و واحدهاي بزرگ توليد اتلين در خاورميانه به وجود آمدند و به رقابت با يكديگر پرداختند. رقابت توليد كنندگان بزرگ در اين صنعت، منجر به افت شديد قيمت اتيلن شد، مصرف‌كننده اتيلن كشورهاي اروپايي و آمريكا بودند، با آمارهايي كه اين كشور‌ها ارايه كردند، توليد و عرضه اتيلن بالا رفت و قيمت آن افت كرد، در نتيجه منافع توليد اتيلن عايد مصرف‌كنندگان شد.
در حال حاضر نيز به اين دليل كه كشورهاي خاورميانه توليد پروپلين محدودي دارند، كشورهايي اروپايي و آمريكايي كه مصرف كنندگان بزرگ اين محصول هستند، بر توليد پروپلين مانور مي‌دهند، چه بسا بكاربستن توصيه‌هاي آن ها در آينده موجب سرمايه‌گذاري هنگفتي در پروپلين شود كه منجر به افزايش عرضه و افت قيمت ‌آن خواهد شد.
نتيجه‌اي كه از اين وضعيت مي‌توان گرفت اين است كه اكثر برنامه‌ريزي صنعت پتروشيمي و نفت براساس آمار موسسات بين‌المللي است و هيچ مركز قوي در صنعت نفت، گاز و پتروشيمي ايران وجود ندارد كه ديتاي بومي ايجاد كند. تنها موسسه مطالعات انرژي در اين زمينه فعال است كه اين مركز هم بر نمودارهاي نوسانات قيمت نفت اپك متمركز است، به عبارت ديگر هيچ‌ مركزي براي مطالعه استراتژيك در صنعت نفت، گاز، پتروشيمي  وجود ندارد، جز 4- 5 كارشناسي كه اكثر آنها موازنه انرژي و اقتصاد خوانده‌اند با كنارهم قراردادن آمار و ارقامي برنامه‌ي توسعه صنعت پتروشيمي را تدوين مي‌كنند، اين در حالي است كه بيشترين هم و غم خود را بر بحث‌هاي اجرايي متمركز مي‌كنند، بنابراين در بحث تدوين استراتژي گاز مهمترين عامل اين است كه بتوانيم آمار و ارقام صحيح و بومي به دست آوريم.
ما پيشنهاد تأسيس مركز مطالعات گاز طبيعي كشور را با چند بخش مسول مطرح كرديم، البته توصيه مي‌كنم روي اين بحث خيلي مانور ندهيد، به اين علت كه متاسفانه در كشور ما بيم آن مي‌رود به گونه‌اي شكلي با اين بحث برخورد شود و افرادي از آن حمايت ‌كنند كه تنها مي‌خواهند عضو هيات امناي اين موسسات باشند. از اين رو باعث دور شدن از مسير اصلي ‌شويم.

در كشور ما استراتژيست نفتي وجود ندارد

 روشن است كه ما نيازمند كانون تفكر، يا مراكز مطالعاتي‌اي هستيم كه تجربيات ساير كشور‌هاي دنيا را مطالعه كند، اما بايد توجه كنيم كه تنها مشكل ما نبود اين مراكز نيست، ما همچنين در تأمين نيروي انساني‌ متخصصي كه بتواند آمار و ارقام و اطلاعات را در اين زمينه به دست آورد، مشكلات زيادي داريم، سوال اين است كه در كشور چند "استراتژيست " نفتي داريم كه مديريت استراتژيك را خوب بدانند، در عين حال مسائل نفت را نيز به خوبي بشناسند. استراتژيست نفتي بايد نفت را خوب بشناسد، قبول نمي‌كنند هر آدم استراتژيستي در صنعت نفت نظر دهد. ما در كشور خود استراتژيست نفتي‌اي نداريم كه هم استراتژي را خوب بداند و هم نفت و گاز را خوب بشناسد تا بتواند بر مبناي آن برنامه‌ريزي كند.
بنابراين عواملي در مجموع باعث شده تا استراتژي نوشته نشود و يا اگر نوشته مي‌شود، استراتژي جامع و كاملي نباشد، اين عوامل عبارتند از عدم سرمايه‌گذاري و نبود مركزي در زمينه اطلاعات، نبود نيروي مشخص در زمينه جمع‌آوري آمار و اطلاعات و عدم وجود تجهيزات و دستگاههاي مورد نياز در زمينه‌ آمار و اطلاعات.

عدم مطالعه گزينه‌هاي مختلف مصرف گاز طبيعي و نبود مدل اولويت سنجي زمينه‌هاي مصرف

در طرح موازنه‌ گاز كه بخشي از استراتژي صنعت گاز كشور است، بايد تمام موارد مصرف گاز طبيعي بررسي شود. راه‌هاي مختلف نظير تزريق به ميادين نفتي، صادرات به روش‌هاي مختلف، تبديل به فرآورده، تبديل به محصولات پتروشيمي، استفاده در صنايع جانبي مانند سيمان، استفاده در صنايع انرژي‌بر و استفاده در صنعت برق و نظير آن بايد شناخته شود و مؤلفه‌هاي مختلف موثر در اولويت‌بندي نوع مصرف، درباره هر يك از آن‌ها مطالعه شود. با مشخص كردن درصد وزن و اهميت مؤلفه‌هاي مختلف سياسي، امنيتي، تامين انرژي داخلي، صيانت از مخازن، توسعه كارآفريني و اشتغالزايي، كسب ارزش افزوده، انتقال تكنولوژي، توسعه منطقه‌اي، محروميت‌زدايي، كسب جايگاه در خور شان نظام جمهوري اسلامي ايران در بازارهاي بين‌المللي و حضور در عرصه‌ تجارت و بازار گاز طبيعي مي‌توانيم مدلي ارايه كرد، كه از طريق آن‌ اهميت اين مولفه‌ها را در مواقع و جايگاه‌هاي خاص درباره هر يك از زمينه‌هاي مصرف گاز مشخص كرد. بايد توجه كرد حاصل اين مدل گزاره‌هايي كلي و بدون توجه به زمان و مكان نيست؛ آن طور كه متاسفانه در كشور ما گفته مي‌شود « يا صادارات گاز بيشتر اولويت‌ دارد يا تزريق گاز». به هيچ‌ عنوان چنين گزاره‌هايي در منطق برنامه‌ريزي و سياست‌گذاري امروز دنيا معني ندارد، چه بسا يك قرارداد صادرات گاز نسبت به تزريق به يك مخزن نفتي اولويت بالاتري داشته باشد، يا تزريق به يك مخزن نفتي، نسبت به يك واحد تبديل به فرآورده‌ و يا گاز رساني به يك منطقه دور افتاده اولويت‌ بالاتري داشته باشد. بنابراين بايد با به‌دست آوردن مدلي كه ذكر شد اهميت و اولويت‌هاي روش‌ها مصرف گاز را به طور موردي مشخص كرد.

نبود حمايت از نيروهاي متخصص، ‌موجب جذب پژوهشگران به موسسات مطالعاتي خارج از كشور شده‌ است

به عنوان مثال؛ اگر بخواهيم به مخزن آقاجاري گاز تزريق كنيم، آن را داخل مدل مذكور مي‌گذاريم تا نشان ‌دهد تزريق گاز به مخزن در ليست روش‌هاي مصرف چه جايگاهي دارد. اين مدل، مدل بسيار ايده‌آلي است كه تدوين آن كار مطالعاتي وسيعي مي‌طلبد. برخي از دوستان در غالب تيمي جوان تحت نظارت مهندس آل‌آقا و دكتر وطني مدلي را طراحي كردند كه اگرچه جامع نبود اما به مدل مذكور نزديك بود. اين دوستان حركتي خودجوش را انجام دادند، اما هيچ‌كس متولي انجام آن نشد، مسئول اين حركت خودجوش آقاي اديبي بودند كه در حال حاضر در موسسه‌ي اطلاعاتي گاز در سنگاپور درباره خطوط لوله و LNG مورد نياز آسيا و خاورميانه مطالعه مي‌كند و به آن‌ها خوارك فكري مي‌دهد. متاسفانه در كشور ما از نيرويي كه خودش فعاليت مي‌كند حمايت نمي‌شود به همين دليل اين نيروها كشور را ترك مي‌كنند و جذب موسسات مطالعاتي خارج از كشور مي‌شوند.
اديبي  با استفاده از كارشناساني نظير مهندس آل آقا، دكتر وطني، دكتر درخشان، دكتر سعيدي، دكتر خوش‌چهره، دكتر نرسي قربان و اساتيد ديگري ، يك طرح پايلوت بسيار خوب را به دست آورد.

خبرنگار:
چه سازماني متولي اين طرح بود؟

مهندس پيمان‌پاك :
متولي نداشت، خودشان هزينه‌هاي مالي آن‌ها بر عهده گرفتند.

مادامي كه ما از يك استراتژي ملي در صنعت گاز طبيعي برخوردار نباشيم، مشخص نخواهد شد چه مقدار گاز را بايد به چه كاري اختصاص دهيم
در حال حاضر بسياري از مسوولين كاربردهاي گاز طبيعي را نمي‌دانند
با تمام انتقاداتي كه به واحدهاي پتروشيمي وارد است مسوولين قصد دارد واحد اتيلين تاسيس كنند

مادامي كه ما از يك استراتژي ملي در صنعت گاز طبيعي برخوردار نباشيم، مشخص نخواهد شد چه مقدار گاز را بايد به چه كاري اختصاص دهيم. اكنون بسياري از مسئولان كشور، كاربردهاي گاز طبيعي را نمي‌دانند. براي نمونه به بحث گاز رساني به استان سيستان و بلوچستان تنها از منظر منابع ملي و امنيت ملي نگريسته مي‌شود، اما روش مصرف را مي‌توان در سيستان و بلوچستان برنامه‌ريزي كرد، اگر هدف از گازرساني تنها مصرف باشد، اتلاف انرژي است، اما اگر نمودار پيش‌نويس محصولات گاز طبيعي را مشاهده كنيد، مي‌بينيم كه حدودا 100 محصول را مي‌توان از گاز طبيعي استخراج كرد كه تكنولوژي آن‌ها در دسترس است، به عبارت ديگر 100 محصول در زنجيره‌ي مختلف متان مي‌توان به دست آورد، حال اين سوال مطرح مي‌شود مشكل اصلي مردم سيستان و بلوچستان مصرف گاز است يا بي‌كاري؟ با توجه به محصولات مختلفي كه مي‌توان از گاز طبيعي گرفت، به علت واقع شدن سيستان و بلوچستان در حاشيه‌ي درياي عمان به راحتي مي‌توان صنعت پلاستيك را آنجا مستقر كرد، همچنين به علت هم‌مرز بودن بازار چابهار با پاكستان، هند و چين مي‌توان تمام محصولات توليدي را به فروش رساند، و يا از طريق آب‌هاي آزاد درياي عمان، آن‌ها را صادر كرد. آلودگي زيست‌محيطي نيز به علت اتصال به اقيانوس به شدت كاهش مي‌يابد، اما متاسفانه تاكنون اين نوع مصرف گاز طبيعي در سيستان و بلوچستان به هيچ عنوان مورد توجه هيچ مسئولي قرار نگرفته است.
با توجه به تمام انتقاداتي كه به واحدهاي پتروشيمي وارد است مسوولين درصدد هستند از طريق ايجاد واحدهاي پتروشيمي و خط توليد اتيلن محروميت زدايي كنند، و يا گاز را بسوزانند. به ازاي 300 ميليون دلاري كه در واحدهاي اتيلين صرف مي‌شود براي 1000 نفر شغل ايجاد مي‌شود اين در حالي است كه با استفاده از زنجيره ارزش گاز طبيعي مي‌توان ده‌ها هزار شغل ايجاد كرد.

اگر بر كاتاليست محصولاتي كه از GTL به دست مي‌آيد دقت شود محصولات سبك خطي مانند بنزين و سوخت جت به دست خواهد آمد

با سرمايه 1 ميلياردي مي‌توان واحدي تاسيس كرد كه در آن 50 تا 100 شغل ايجاد خواهد شد. همچنين محصول توليدي را به راحتي مي‌توان صادر كرد، محصولي نظير گاز "فسژن" كه در كودهاي شيميايي و محصولات مختلف پليمري استفاده مي‌شود، DNV يا GTL از مزيت‌هاي قابل توجهي برخوردار هستند.
در روسيه پالايشگاه‌ها را پشت كاميون قرار مي‌دهند كه هزينه‌ي اندكي صرف مي‌شود و سرمايه‌گذاران مي‌توانند به راحتي آن را تامين كنند، GTL رنجي از محصولات را به وجود مي‌آورد كه اگر بر كاتاليست آن دقت شود محصولات سبك خطي آن مانند بنزين و سوخت جت و فرآورده‌هاي ميان تختي كه بازار خوبي دارد را توليد مي‌كند، ارزش اين سوخت به علت پاك بودن به مراتب بالاتر از سوخت پالايشگاه‌هاست، ديزلي كه از اين طريق به دست مي‌آيد به علت ‌آن‌ كه محصول مرغوبي است در اروپا با بنزين مخلوط مي‌كنند و گران تر از ديزل طبيعي مي‌فروشند.

قطر قصد دارد امپراطور GTL شود
پژوهشگاه صنعت نفت كاتاليست بسيار خوبي اختراع كرده كه از طريق آن بنزين به دست مي‌آورد
با توجه به اينكه 6 سال پيش OCM منسوخ شده كماكان كشور ما بر روي آن كار مي‌كند

قطر نيز براي توليد GTL بسيار خوب عمل كرده و قصد دارد تا سال 2010 امپراطور GTL جهان شود و بازار GTL دنيا را در اختيار خود گيرد. بنابراين اكثر سرمايه‌گذاري‌هاي قطر بر GTL است.
در كشور ايران اگرچه در حال پژوهش بر GTL هستيم، اما سرمايه‌گذاري‌ها بر LNG صورت مي‌گيرد، پژوهشگاه صنعت نفت كاتاليست بسيار خوبي را در دنيا اختراع و آن را قابل عرضه تجاري كرده است كه بنزين به بوجود مي‌آورد، در حالي كه كاتاليست‌ها در اكثر كشورها مانند روسيه گازوئيل مي‌دهد، اما معضل بسيار بزرگ عدم سرمايه‌گذاري و توجه نكردن دولتمردان به تجاري‌سازي دستاوردهاي پژوهشگاه صنعت نفت است. بيشتر مسئولان ما در اين زمينه ديد مقطعي داشتند به عبارت ديگر توجه نمي‌كنند كه دنيا در 20 سال آينده به چه سمتي حركت خواهد كرد. تيم‌هاي مطالعه استراتژيك و آينده پژوهي ندارند، اگر مطالعات آينده پژوهي در مقابل مسئولين مملكتي قرار گيرد ممكن است نظر آن‌ها نسبت به بحث گاز طبيعي تغيير يافته و اولويت‌بندي‌ها كاملا متحول شوند اما نگاهي به چشم‌انداز نشده است، حال بحث اين است كه اولويت‌بندي كشور چه بايد باشد؟ در سال جاري الويت‌ اين است كه تبديل به فرآورده داشته باشيم.
ليست متنوعي از محصولات وجود دارد كه بايد براي آن‌ها مولفه‌هايي نظير( مولفه‌هاي موثر بر بازار جهاني، بازار مصرف داخلي، توانمندي داخلي) مشخص شود و در داخل خانه‌هاي ماتريس مكنزي قرار گيرد، كه اين ماترس نشان مي‌دهد برخي از محصولات در آينده رشد خواهند كرد و در تعدادي از آن‌ها نبايد سرمايه‌گذاري شود و حتي بعضي از تكنولوژي‌ها بايد دور ريخته شود، 13 سال است كه در بخش پژوهش بر فناوري OCM (فناوري OCM متان را به اتان(اتيلن) تبديل مي‌كند) متمركز شده‌ايم كه شايد با توجه به وجود فناوري‌هاي جديد مانند meto (تبديل متان به متانول) و MTP (متانول به پروپلين- اتيلن) كه اكنون تجاري شده‌اند، OCM شش سال پيش منسوخ شده باشد، اما كشور ما همچنان بر OCM كار مي‌كند. اگر تيم‌هايي وجود داشت كه اطلاعات را رصد مي‌كردند، ممكن بود پيشنهاد كنند بر OCM سرمايه‌گذاري نكنيد زيرا جواب نمي‌دهد، به جاي آن روي MTP - MTO سرمايه‌گذاري كنيد.

متاسفانه در ايران هيچ دانشگاهي در زمينه تبديلات گازي فعاليت نمي‌كند
بايد مبحث گاز طبيعي به صورت ملي نگريسته شود
در ايران GTL الويت توليد در كشور است

با مشخص شدن اولويت‌ بايد به سراغ بسترهاي مورد نياز براي تجاري كردن و توسعه توليد صنعتي برويم؛ به عنوان مثال اگر بخواهيم GTL را به عنوان يك اولويت توليد كنيم، مسئله‌ي نصب تجهيزات، جذب سرمايه، اختصاص خوراك و نيروي متخصص پيش مي‌آيد، روسيه در تحليل هزينه‌ GTL مطالعاتي انجام داده و پس از حصول نتيجه در جهت با ارزش بودن، واحد‌هاي توليد GTL را بر روي مخازن و ميادين كوچك و همچنين پالايشگاه‌هاي قابل حمل توسط وسائط نقليه ايجاد كرده است و متناسب با نياز در اين باره متفاوت عمل كرده است. اين در حالي است كه ايران GTL را اولويت‌ توليد در كشور اعلام كرده است، در اين زمان بايد بررسي شود چه تجهيزاتي بايد ساخته شود، چقدر سرمايه‌ بايد جذب كرد و كدام خوراك را اختصاص داد ؟ تعيين اين مؤلفه‌ها نياز به مطالعات گسترده‌اي دارد، بنابراين براي مطالعه بايد به فكرتامين نيروي انساني مورد نياز باشيم، اما متاسفانه هيچ دانشگاهي در زمينه تبديلات گازي فعاليت نمي‌كند، به طور مثال زماني‌كه نياز به رشته گاز داشتيم، در دانشگاه صنعت نفت رشته فراورش و انتقال گاز بوجود آورديم در حالي كه انتقال گاز در كشور تقريبا اشباع شده، مشخص نيست اين همه نيرو در اين زمينه نياز است يا خير؟ اين در حالي است كه مهندس تبديلات گازي وجود ندارد و در پاسخ به اين كمبود گفته مي‌شود تبديلات گازي در زمره رشته مهندسي شيمي است، اما در دانشگاه اميركبير دكتر سهرابي و خانم دكتر كاغذچي در اين زمينه فعاليت كرده و رشته‌هاي متفاوتي در اين زمينه بوجود آمده است، اين افراد 2 تن از اساتيد شيمي دانشگاه اميركبير و جزو چهره‌هاي ماندگار در مهندسي شيمي هستند با پژوهش‌هايي كه انجام دادند رشته‌ مهندسي تبديلات گازي را پيشنهاد كردند كه مورد توجه قرار نگرفت.
حال با فرض اينكه GTL راه اندازي شود، با اين پرسش مواجه مي‌شويم كه نيروي متخصص آن چگونه تامين خواهد شد؟ آيا مشكلي كه در صنعت نفت با آن برخورديم بوجود نخواهد آمد كه گفته ‌شود چند نفر به خارج از كشور بروند تا دراين زمينه تحصيل كنند تا مشكل حل شود. پس از اين ما به مشكل بازاريابي و فروش GTL برخورد مي‌كنيم، در اين زمينه مهندس جوادي (مديرعامل سابق صادرات گاز) اشاره كردند ما حتي يك ساعت بر روي بحث بازاريابي و فروش GTL كار نكرديم. حال اين سوال مطرح است چه زماني اين مطالعات در زمينه‌ بازاريابي انجام خواهد شد؟
فردي بايد مسئله روش‌هاي مختلف صادرات، خط لوله، صادرات از طريق LNG و CNG و GTL را بررسي كند، كه بر مطالعات بازار مسلط باشد، بحث‌هاي توسعه صنعتي، ارزش افزوده، نيروي‌ انساني را خوب بداند و به عبارت ديگر بايد مبحث گاز طبيعي به صورت ملي نگريسته شود.
ادامه دارد...

  • چهارشنبه/ ۲۳ خرداد ۱۳۸۶ / ۱۳:۴۱
  • دسته‌بندی: دولت
  • کد خبر: 8603-06773
  • خبرنگار : 71379