چهارمين نمايشگاه هنر جديد ايران در دور جاري با عنوان پرواز پايداري برپا شد و جمعي از هنرمندان حرفهيي و دانشجويان جوان به خلق آثاري موضوعي در زمينهي چيدمان، پرفورمنس، ويديو آرت و ... پرداختهاند. آنچه درپي ميآيد ديدگاههاي مريم حاتمي، مهوش سهيلي، زهرا شهامتپور، زهره سمندوك، ندا درزي، گلناز بهروزنيا، زهرا شفيعآبادي، افسانه قورخانهچي، نازيلا مقدم، شيرين پيلهوري و نازگل حقي، 10بانوي شركت كننده در اين نمايشگاه هستند.
صحبت ماندگاري در دنيا پيش پا افتاده است
مريم حاتمي گفت، هنر جديد در حوزه تجسمي خيلي از مرزها را شكسته است و بهدرستي نميتوان مرز بين نقاشي و مجسمهسازي و يا نقاشي و طراحي را تشخيص داد. اين هنرها همگي با هم تلفيق ميشوند و براي مخاطب جذابيت ايجاد و معنايي را القا خواهند كرد. درواقع هنر جديد از بين رفتن مرزهاي بين همه هنرهاست. اين گونه، از هنر دست هنرمندان را آنقدر باز نگه ميدارد كه ميتوان از همه چيز براي خلق اثر استفاده كرد.
بهاعتقاد اين هنرمند مجسمهساز، در زمينه هماهنگي تكنولوژي با هنر نسبت به دنيا عقب هستيم، ولي در كل دنيا از مهارت دستي كم شده و ايدههايي جايگزين آن شده است. اثري را كه ممكن است ساعتها وقت بگيرد كه با دست انجام شود، در عرض چند دقيقه با يك نرم افزار كامپيوتري ميتوان انجام داد؛ كه ارزشي كمتر از كار دستي ندارد، به اين علت كه ايده مهم است.
حاتمي معتقد است، همانطوري كه در بعضي از دانشگاههاي ايران بسياري از اساتيد با هنر روز آشنايي كافي ندارند و درگير سنتهاي خود هستند، مردم نيز همينگونهاند و اطلاعات كمي در اين رابطه دارند. لازم است هر كس در جايگاه خودش فرهنگسازي كند؛ زيرا درست است كه در اين زمينه از دنيا عقب ماندهايم، ولي رسيدن به آن حد امر مشكلي نيست.
وي تصريح كرد، زماني كه يك كار ناشناخته در مقابل مخاطب قرار ميگيرد، مسلما ارتباط برقرار كردنش با آن مشكل است؛ اما زماني كه قدم به قدم به مخاطب نشان داده شود، راحتتر با آن ارتباط برقرار كرده و با هنر جديد كنار ميآيد. از سويي، صحبت ماندگاري در دنيا پيش پا افتاده است، چون از زمانه ما هيچ چيز پايدار و ماندگار نيست. ماندگاري از اين جهت معنا پيدا ميكند كه هنرمند بتواند همان چيزي را كه دارد ارتقا دهد، ولي اينكه آيا اين اثر 10 سال ديگر ارزش امروز را داشته باشد، اينگونه نخواهد بود.
مريم حاتمي براي ارايه اثرش در نمايشگاه هنر جديد، فضايي را با نور طراحي كرده كه تعدادي جاي پا به مركزيت يك دايره روي زمين حك شده است. در مركز اين دايره، استوانه نوراني از زمين تا سقف وجود دارد كه هاله نوراني را در فضا ايجاد ميكند و از آن تعدادي انار با فاصلههاي متفاوت از آن آويزان است.
عنوان كار، "مهماني نور" است و جاهاي پا تداعيكننده رفتن بهسوي تونل نوراني كه وعده آن به ما داده شده است. انارها هم نماد ميوه بهشتي هستند.
ناهماهنگي دليل عقبماندن هنر ايران
هنرمندان از لحاظ فرهنگي با برخي از جريانات هماهنگي ندارند و اين امر باعث عقب ماندن آنها از حركت هنر در ايران خواهد شد.
زهرا شهامتپور در گفتوگو با خبرنگار بخش هنرهاي تجسمي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) با بيان اين مطلب، گفت: هنر جديد، هنري است كه مرز بين تمامي هنرها را برداشته است و در نتيجه هنرمند به همهي پديدهها به صورت عميق نگاه ميكند. آنها سيري را كه از گذشته توسط هنرمنداني چون هانيبال الخاص آغاز شده بود و پس از مدتي متوقف شده است را ادامه ميدهند. وي معتقد است كه اين هنر در نزد مخاطبان عام شناخته شده نيست و در صورتي كه فعاليت هنرمندان اين عرصه به طور مداوم انجام نگيرد به نتيجهاي نخواهد رسيد.
او اينگونه ادامه داد كه هنر جديد به دليل غير قابل فروش بودن و نداشتن توجيح اقتصادي نياز به حاميان واقعي كه به هنر اعتقاد راسخ داشته باشند دارد.
شهامتپور اضافه كرد: حاميان هنر و هنرمندان در ايران هيچگاه همراه يكديگر نبودهاند و به صورت موازي هم حركت ميكنند و اين امر يكي از دلايل عدم توسعه هنر در ايران محسوب ميشود.
وي، عدم ماندگاري را از ويژگيهاي اين هنر ميداند و ميگويد: اگر هنرمندان به طور مداوم به هنر و آثار ذاشته نظر داشته باشند عقب خواهند ماند و تنها زماني كه فضاهاي آكادميك و دانشگاهي ايران با هنر جديد همراه شوند به رشد و درك كافي از هنر دست پيدا خواهيم كرد.
او تصريح كرد، انتخاب موضوع براي نمايشگاه به دليل ايجاد قالب خاص فكري و سلب آزادي انديشه از هنرمندان باعث محدوديت آنان خواهد شد.
شهامتپور در اين نمايشگاه چيدماني از پرواز و مقاومت را با نقش برجستههاي گل و رنگ در ابعاد چهار متر در دو متر و 20 سانتيمتر ارايه داد.
هنر جديد امروز ايران هنر دههي 60 اروپاست
"هنر جديدي كه اكنون به آن رو آوردهايم، هنر دهه 60 در اروپاست، اما با ذهن خلاق هنرمندان ميتوانيم در كوتاهمدت خودمان را به آنها برسانيم."
اين اعتقاد مهوش سهيلي است كه درباره هنر جديد به خبرنگار بخش هنرهاي تجسمي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، گفت: همانگونه كه در امور علمي يك گام به جلو برداشتهايم، بايد از گستره تصوير محدود شده در سطح بوم نيز يك گام فراتر رويم، ميتوانيم همان نيتي را كه در چارچوب بوم داريم به اشكال مختلف در خط ارتباطي با مخاطب داشته باشيم.
بهگمان وي، مخاطبان بايد ديد بازتري نسبت به هنر داشته باشد تا بتوانند خط ارتباطي با موضوع را پيدا كنند. در بيان گفتمان هنري بين مخاطب و هنرمند، دست هنرمند باز است؛ چراكه او ميتواند از عوامل محيطي و تشكيلدهنده كار استفاده كند.
او با تاكيد بر اينكه هنر جديد را بايد از نزديك لمس كرد، درباره وضعيت اين هنر در دانشگاهها اظهار كرد: كشور ما با اين نوع هنر به لحاظ فضاي مورد نياز با مخاطب كند پيش رفته است. در زمينه هنر جديد نمايشگاههاي مختلف نداشتهايم و توضيح آن به تنهايي نميتواند براي دانشجو مفيد باشد. بايد آنقدر از اين گونه نمايشگاهها برگزار شود تا ديد دانشجويان باز شده و آنها با مفاهيم هنر از نزديك آشنا شوند.
بهباور اين هنرمند، عنوان نمايشگاه هنر جديد بسيار شيرين بوده است؛ زيرا هشت سال از بهترين سالهاي زندگي جوانان ما در اين دفاع گذشته است. اينجا هنر جديد بزرگداشتي است براي كساني كه از كشور دفاع كردهاند.
مهوش سهيلي با اثري در نمايشگاه هنر جديد 86 حاضر است، كه مخاطب ميتواند در نخستين نگاه، برداشت ذهني هنرمند را از آن كاملا حس كند. كار، در يك فضاي پيچيده از آهن، بتون و اجسام سخت است، يك متريال سخت و غيرقابل نفوذ. در وسط آن يك گياه اين فضا را شكافته و بهطور مقتدرانه قامت راست كرده است كه هالهاي از حركت جوانان در آن شرايط خاص را نشان ميدهد. موزيكي كه در حالت آمادهباش در جنگ نواخته ميشود، در فضاي اين اثر به گوش ميرسد.
هنر جديد توانايي تلفيق تمامي هنرها را دارد
زهره سمندوك هم در گفتوگو با خبرنگار بخش هنرهاي تجسمي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با اشاره به اين مطلب اظهار كرد، اين هنر روش جديدي براي بيان افكار انسانهاست و هنرمند با امكانات متنوعي كه در اختيار دارد، ميتواند بسياري از ايدههاي خود را عنوان كند. ازسوي ديگر، اگر مخاطب نتواند با فرم اثر ارتباط برقرار كند، حتما خواهد توانست با استفاده از موسيقي، نوشته، نور و... پيام هنرمند را دريابد.
او گفت: كه هنرمندان كشورهايي در خلق آثار هنري چون فيگور با محدوديت روبهرو هستند كه اين محدوديت باعث خلاقيت هنرمند در عرصههاي ديگر خواهد شد. در اين شرايط، هنر جديد كه بهتازگي وارد ايران شده است، نقصهايي را در خود خواهد داشت؛ اما امكان رشد و پيشرفت آن در ايران موجود است و با توجه به فرهنگ و ديد مردم، اميد ميرود اين هنر در داخل كشور دروني و ارزشي شود.
اين هنرمند، موضوع ذهني عروج و پرواز را در نمايشگاه هنر جديد با 30 حباب شيشهيي و بلور را به يك حباب قرمز در مركز با ارتفاع سه در چهار متر، از بالا معلق نگه داشته و از افكت صدا بههمراه نور استفاده كرده است.
او در اينباره گفت: تمامي انسانها زماني خواهند مرد، ولي به يكگونه نميميرند. مرگ تعداد كمي از انسانها بهياد ميماند كه ديگر مرگ نيست، بلكه عروج نام دارد. در اين چيدمان هريك از حبابها نماد يك انسان با روحهاي متفاوت است و حباب قرمز رنگ شهيد را به ياد ميآورد كه مرگ متفاوتي خواهد داشت.
هنر با تعريف بهتر مشخص خواهد شد
"هنر جديد براي هنرمند ثقيل است، اما زماني كه او ارتباط خوب اثر را با مخاطب ميبيند، رضايت خاطر بهدست ميآورد".
اين ديدگاه از ندا درزي است كه درباره اين هنر به خبرنگار بخش هنرهاي تجسمي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) گفت: هنر جديد هنري است كه از دوبعدي بودن هنرهاي ديگر جدا ميشود و مخاطب را نيز درگير فضا ميكند؛ تا تاثير مستقيمتري بر وي داشته باشد.
وي همچنين اضافه كرد، هنر جديد شامل ابزاري است كه با مسائل روز و شرايط محيطي در ارتباط است و اين امر موجب ميشود تا بتواند با مخاطب خود بهصورت راحتتري ارتباط برقرار كند.
اين هنرمند معتقد است، هنرمندان ايراني ايدههاي شرقي قوي و باارزشي دارند كه بهدليل امكانات كمي رشد چنداني نخواهد داشت و بهتر است تا ارگانهاي دولتي حمايتهاي خوب و مناسبي را فراهم كنند؛ تا اين هنر در ايران به رشد كافي دست پيدا كند.
بهگمان او تاثير موضوعي بودن نمايشگاهها به ذهنيت و تفكر هنرمند بستگي دارد و بيشتر به نفع مخاطب خواهد بود؛ چون هنر با تعريف بهتر مشخص خواهد شد.
ندا درزي كرهاي را كه خود بافته است و شماي ايثار و فداكاري مادرانه را در خود دارد، به كمك دو دستيار خود در نمايشگاه هنر جديد 86 به اجرا گذاشته است.
محدوديت ناشي از موضوعي بودن نمايشگاه چيز بدي نيست
بهروزنيا هم تصريح دارد، پس از دوره انتزاعي در عصر مدرن اتفاق جهاني پست مدرن تركيب و ادغام همه فرهنگها و شاخههاي هنري را در كنار هم موجب شده است. هنر موسيقيايي در كنار هنر تجسمي، تئاتر در كنار حجم و يا نور در كنار موسيقي قرار ميگيرد و موجب چند رسانهيي شدن هنرها ميشود.
اثر بهروزنيا چيدمان و فضاسازي برابر اصل است و احساس واقعيت به بيننده ميدهد.
فضا شبيه نيزار است و حس نيزههايي را به جنگهاي صلاح سرد پس از اتمام جنگ برروي زمين ايستاده هستند را در خود دارد با چوبهايي كه سرهايشان خونين است.
موسيقي ملايم براي افزايش تمركز ديوارههايي كاملا سفيد، با لكههاي قرمز كه يك زمينه برفي با تماشاي رنگي را القا ميكند و حس نقاشي انتزاعي را در خود دارند. براي ايجاد ابهام، توهم و غبار، تور و حرير بين نيها وجود دارد كه شبيه به غبارهاي صبحگاه اروند است و نيز حس حركت و باد را در ني ايجاد ميكند. فضاي 5*5 متري در صبا به اجراي اين اثر اختصاص يافته اما كار فضاي 3*3 را اشتغال ميكند با ارتفاع 70/1 امكاناتي كه براي هنرمند ايجاد ميكند اين هنر براي مخاطب عام گوياتر است. به دليل اينكه از تمام رسانهها براي بيان مفهوم استفاده ميكند ميتواند با تمامي افراد ارتباط برقرار كند و صرفا يك قشر هنري نميتواند با اثر ارتباط برقرار كند.
به اعتقاد بهروزنيا، زماني كه يك تكنولوژي جديد وارد هنر ميشود به مدت طولاني مردم با آن در ارتباط هستند و با آن كار ميكنند و بهعنوان يك امر هنري و حرفهيي برخورد ميشود.
به باور بهروزنيا، هنر ايران، سير هنر اروپا را بهصورت تئوري بررسي ميكند و به جايي ميرسد كه بايد آن را ادامه بدهد، ولي بنا به امكانات و شرايط 50 يا 60 سال عقبتر حركت ميكند. از طرف ديگر هنر ايران جرياني داشته است كه بهصورت يك رود باريك كه توانسته است پشتوانه و فرهنگ خود را در جهت فرهنگ شرقي و ايراني خود حفظ كند و اگر از لحاظ مالي هنرمندان حمايت شوند كم كم ميتوانند به هنر ايران شكل و محتواي مشخصي دهند. اما اكنون قالب و تكنيك هنر جديد در ايران غربي است و ما در مسير حركت هنري خود به آن نرسيدهايم و اكنون همه دنيا اين سبك و تكنيك را با محتوا و فرهنگ خود بيان ميكند.
او با بيان اينكه موضوعي بودن نمايشگاه محدوديت ايجاد ميكند، در عين حال عنوان كرد، اين محدوديت چيز بدي نيست چون باعث ميشود هنرمند بر موضوع خاص و متمركز شود و به يك نتيجه منطقي دست پيدا كند. اگر نمايشگاه موضوع داده نميشد در آثار پراكندگي ايجاد ميشد به خصوص در كارهاي ويديوآرت كه تماما مفهومي هستند.
با هنر جديد ميتوان كاري كرد كه با هيچ هنري نميشود
زهرا شفيعآبادي هم اظهار كرد، هنر جديد دست هنرمند را باز ميگذارد و آزادي عمل ميدهد تا كاري را انجام دهد كه در هيچ هنر ديگري نميتوان آنرا خلق كرد. اين است كه هنر جديد با مخاطب خود ارتباط زيادي برقرار ميكند.
او بر اين اعتقاد است كه با وجود برخورد خوب مردم با هنر، اطلاعاتشان در زمينه اين هنر بسيار كم است و گاهي آنرا به مسخره ميگيرند. ضمن آنكه از لحاظ داشتن كتاب در اين زمينه هم بسيار فقيريم. پس براي ارتقاي اطلاعات مردم، بايد از اين دست نمايشگاهها بسيار برپا كرد و آثار را از داخل گالريها به خيابانها برد.
وي گفت، در ايران به لحاظ دانش اين هنر عقبيم. به همين علت، به اين هنر عنوان هنر جديد داده شده است؛ در حالي كه اين هنر ديگر جديد نيست. هنر يعني جديدترين چيز، و هر آنچه بهوجود ميآيد، جديدترين چيز است. هنرمند بهدنبال جديدترينهاست و با پيشزمينه هنر آكادميك به سراغ هنر جديد ميرود، چون اين دو با هم تفاوتي ندارند، تنها در ديگري مخاطب تفاوت ايجاد ميكنند.
شفيعآبادي عضو گروهي با عنوان پنج باز است؛ مجيد پناهي - مستندساز، ليلا فتحي - طراح دكوراسيون، راحله زمردينيا - عكاس، شهناز زردشت - عكاس ، مهدي مهدوي - نقاش، بهاره گودرزي - نقاش، زهرا شفيعآبادي - نقاش، عاطفه خاك - نقاش، حسامالدين محمديانپور - نقاش و عارف مقدم سليمي - نقاش، دانشجو و فارغالتحصيلان در زمينههاي مختلف هنري مانند عكس، فيلم مستند، نقاشي و موسيقي، با هدف انجام هنر جديد گروهي تشكيل دادهاند و تاكنون در شهرهاي مختلف همچون خرمآباد، شهركرد، جزيره هرمز و سمنان هنرشان را بهنمايش گذاشتهاند.
اين گروه با استفاده از طبيعت و عناصر آن و آوديوآرت (هنرآوا) اجراهايي را انجام داده، مثلا در شهركرد ويرانههاي شهر سوخته را با پرفورمنس و هنرآوايي بهنمايش گذاشته است.
اثر گروه پنج باز در نمايشگاه هنر جديد، ميكسمديا و هنر چيدماني است. نور از آن گرفته ميشود و با استفاده از فضاسازي و موسيقي، حسي از يك گذر زماني براي مخاطب ايجاد ميكند و او را به زمان جنگ ميبرد. اين فضاي هفتمتري با پلي معلق در هوا پر ميشود، مخاطب ميبيند كه پل لرزان است.
دليل گروه براي اين انتخاب اين است كه در فرهنگهاي مختلف پل معبر و محل عبور است و بين در زمان ارتباط برقرار ميكند.
اين پل چوبي كه به رنگ چوب نيز هست، در فضايي تيره بهنمايش درميآيد و فضا از پارچههاي سياه پوشيده ميشود.
بينايي فرد از او گرفته ميشود و تنها حس شنوايي آن به كار ميافتد. همچنين ديوارهها آكوستيك هستند، تا صدا از آن فضا خارج نشود و در آن محيط براي مخاطب باقي بماند.
شفيعآبادي گفت، با وجود برخورد خوب مردم از هنر، اطلاعاتشان در زمينه اين هنر بسيار كم است و گاهي آن را به مسخره ميگيرند. ايران از لحاظ داشتن كتاب در اين زمينه هم بسيار فقير است. براي ارتقاي اطلاعات مردم بايد از اين دست نمايشگاهها بسيار برپا كرد و آثار را از داخل گالريها به خيابانها آورد.
به اعتقاد او، در ايران به لحاظ دانش اين هنر عقب هستيم. به همين علت به اين هنر عنوان هنر جديد داده شده است در حالي كه اين هنر ديگر جديد نيست. هنر يعني جديدترين چيز، و هر آن چه به وجود ميآيد جديدترين چيز است. هنرمند به دنبال جديدترينهاست و با پيش زمينه هنر آكادميك به سراغ هنر جديد ميرود چون اين دو با هم تفاوتي ندارند، تنها در ديگري مخاطب تفاوت ايجاد ميكنند.
موضوع نخستين اشتباه نمايشگاه است
اما افسانه قورخانهچي معتقد است نخستين اشتباهي كه در نمايشگاههاي هنر جديد ايران به چشم ميخورد انتخاب موضوع براي آن است.
اين هنرمند در گفتوگويي با خبرنگار بخش هنرهاي تجسمي خبرگزاري دانشجويان ايران اظهار كرد: هنرمند قصد دارد تا راهي براي انتقال بهتر پيام خود به دست آورد و هنر جديد اين آزادي عمل را در اختيار وي قرار ميدهد.
اين هنر امكان ميدهد تا هنرمند از عناصر اطراف خود تعاريف استعاري داشته باشد و آنها را به يك عنصر جديد تبديل كند.
به نظر او انتقال حذف يك پيام به هنرمند بستگي دارد ولي از آن جا كه بخش مهمي از فهم اثر هنري به مخاطب مربوط ميشود ضروري است هنرمند در انتقال پيام به مخاطب نيز توجه داشته باشد.
قورخانهچي گفت: تا كنون نمايشگاههاي هنر جديد در ايران با موضوع شروع به فعاليت كردهاند و اين درحالي است كه اين هنر را نميتوان در يك قالب مشخص قرار داد و براي آن موضوع انتخاب كرد.
وي معتقد است موضوعي بودن نمايشگاه هنر جديد هنرمند را محدود نميكند بلكه باعث ميشود تا اثر سفارشي خلق شود و به اين دليل كه همه هنرمندان با يك سبك و در يك چارچوب فعاليت ميكنند ديگر در شاخهي هنر مدرن دستهبندي نخواهد شد.
اين هنرمند تا كنون در بينيالهاي مختلفي چون بينيال لهستان و اوكراين شركت داشته است در اين نمايشگاه ويديو آرتي از جنگ ميان شمع و پنكه به نمايش گذاشته است وآنچه از مفهوم پايداري در ذهن داشته است را اين گونه به تصوير كشيده است.
هنر جديد هنري است كه بر ايده و ذهنيت هنرمند تاكيد دارد
نازيلا مقدم در گفتوگويي با خبرنگار بخش هنرهاي تجسمي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اظهار كرد: هنر جديد هنري است كه تاكيد بسياري بر ايده و آنچه در ذهن هنرمند مي گذرد دارد و براي اين منظور مديومهايي چون ويدئو - اينساليشن - چيدمان و … در اختيار هنرمند قرار ميدهد تا ايده خود را به اجرا نزديكتر كند.
وي اضافه كرد اين مديوم بيواسطهتر با مخاطبان خود ارتباط برقرار ميكند ولي هنرهاي كلاسيكتري چون نقاشي اين خصوصيت را ندارد.
بهگفتهي او، غرب حافظه و پيشينه بصري و تاريخي در نقاشي، عكاسي، ويدئو و ... دارد و اين مراحل مرحله به مرحله از دورهي كلاسيك تا پست مدرن طي كردهاند، اما كشورهاي شرقي و از آن جمله ايران حافظهي تاريخي و بصري متفاوتي دارند به گونهيي كه به طور يكباره با حضور غرب آشنا شدهاند و جهشي يكباره داشتهاند اين امر باعث شده است تا هنر در ايارن با آنچه در كشورهاي غربي اتفاقي ميافتد تفاوت كند.
مقدم معتقد است نمايشگاه رفتن، فيلم و عكس ديدن بايد جزو برنامهي زندگي مردم شود تا مردم آثار را ببنند بخرند و براي آنها احترام قايل شوند. ولي تا زماني كه همهي نمايشگاههاي مخاطبان خاص با ويژگيهايي را به خود ميبيند اتفاق مهمي در اين عرصه راي نخواهد داد.
اين هنرمند كه اثري با نام شهيدان شهر به نمايشگاه عرضه كرده است دربارهي اثرش ميگويد: شهيدان در تابلوهاي خيابانها تنها به يك اسم و آدرس تبديل شدهاند و در اين شهر شلوغ و پرهياهو گم ميشوند.
او ويديو آرت از افكت صداي خيابان و اذان و ... استفاده كرده است.
هرچه بيشتر نمايشگاه برپا شود، سواد بيشتري حاصل ميآيد
شيرين پيلهوري بر اين باور است كه منتقدان بهگونهاي هنر جديد را نقد كنند كه اين هنر جاي خود را در جامعه باز كند. هر قدر نمايشگاههاي بيشتري در زمينهي هنر جديد برپا شود افراد سواد بيشتري در اين زمينه به دست خواهند آورد.
اين هنرمند معاصر و مدرس دانشگاه در گفتوگويي با خبرنگار بخش هنرهاي تجسمي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اظهار كرد: با جهاني شدن هنر ديگر نميتوان به يك بوم بسنده كرد بلكه بايد رو به هنري آورد كه وسعت عمل بيشتري در اختيار هنرمندان قرار دهد.
به باور او هنر جديد فضايي را در اختيار هنرمند قرار ميدهد تا پيامي را كه در ذهن دارد از طريق مواد مختلف به مخاطب منتقل كند.
پيلهوري معتقد است در جوامعي مانند كشورما مخاطب عام هنوز مفهوم هنر مدرن را درك نميكند و ارتباطي كمي با هنر جديد برقرار ميكند.
وي گفت: هنر در جوامع غربي به دلايل گوناگوني چن امكانات مالي كه در اختيار هنرمند قرار ميگيرد و وجود منتقديني كه اتفاقات هنري را به سرعت در اختيار مردم قرار ميدهد جايگاه متفاوتي با كشورهايي چون كشور ما به دست آورده است و كشورهاي جهان سوم تنها با انجام فعاليتهاي هماهنگي از سوي منتقدين، رسانهها و جوامع آكادميك ميتوانند جايگاه خود را توسعه دهند.
پيلهوري يادآوري كرد: موضوعي شدن نمايشگاهها بستگي به شرايط خاصي دارد ولي در صورتي كه نمايشگاههاي هنر جديد آزادتر برپا شود بهتر خواهد بود.
اين هنرمند اثر ويدئو آرت خود با عنوان آفرينش را از كتاب طوبا و معناي شب برداشت كرده و آن را يكسال و نيم پيش ساخته است و در آن از عناصر درخت، … و انار استفاده كرده است.
گستردگي هنرجديد به اندازهي همه پيشرفتهاي انسان است
اما نازگل حقي (پوراصغري) هم گفت، واژه هنر جديد مفهوم گستردهاي را دربر ميگيرد؛ گستردگي آن شايد به اندازه همه پيشرفتهاي انسان باشد. پيشرفتهايي كه علاوه بر مفهوم تكنولوژي و فنآوريهاي جديد كه ساختار بيروني آنرا شكل ميدهند - و در واقع نحوه ارائه اثر هنري را ازحالت سنتي آن خارج ميكنند - پيشرفتهايي هستند كه در افكار و ذهن انسانها با توجه به شرايط موجود شكل گرفتهاند.
وي معتقد است، مفاهيمي كه هنرمندان خواستار تداعي آنها در هنر هستند، بهدليل تازگي و پيچيدگي و منحصربهفرد بودن تكتك آنها، نيازمند نوع خاصي از ايجاد و تداعي هستند و ابزار و تكنيكهاي جديد، پيچيدگي اين مفاهيم را مناسبتر بيان ميكنند.
او افزود، در آثار هنر جديد اكثرا مخاطب با فضا درگير ميشود؛ چراكه هنرمند با ايجاد المانها، صدا، تصوير و نور در فضا، مخاطب را در شرايطي قرار ميدهد كه چه خودآگاه و با استفاده از عناصري مستقيما به موضوع كار اشاره دارد و چه غيرمستقيم و با عناصري نمادين وارد فضا ميشود.
اثر نازگل حقي در نمايشگاه هنر جديد 86 در درجه اول به خود انسانها ميپردازد؛ انسانهايي كه همه پدرها و فرزنداني هستند، انسانهايي كه شرايط آنان را به جاهايي برده است كه هيچگاه نميخواستهاند. اين شرايط در كشورهاي جنگديده و در حال جنگ ديده ميشود.
انتهاي پيام