/همايش حكمت فردوسي/ محمود مدبري: حکمت باستاني در كار فردوسي نمودار است

مدرس دانشگاه شهيد باهنر کرمان گفت: «پندنامه‌هاي زبان پهلوي»، «کليله و دمنه» و «آفرين‌نامه»، سه آبشخور کهن در حکمت‌نامه فردوسي است. به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خراسان، محمود مدبري در دومين همايش پژوهشي آثار و احوال حکيم ابوالقاسم فردوسي "حکمت فردوسي از تهران تا توس" در سخناني گفت: وقتي که استاد گرانمايه توس مي‌گويد "عجم زنده کردم بدين پارسي" اشاره او ناظر به تمام فرهنگ، تاريخ زبان و ادب ايران است، که بخشي از آن، حکمت و اخلاق عملي ايرانيان و پيشينيان روزگار کهن است. او با بيان اين‌که گونه‌اي از اين حکمت باستاني به شيوه سخنان حکمت‌آموز و اندرزها و پندهاي دل‌انگيز از زبان شاعر و يا از زبان قهرمانان داستان و افرادي ديگر به فراخور موقعيت در همه موضوعات انساني و اجتماعي بيان شده است، افزود: با دقت بر اين‌گونه اشعار که در حدود 400 بيت پراکنده را شامل مي‌شود و بيش از نيمي از آن‌ها را در قرن پنجم و نزديک به عصر حکيم توس جمع‌آوري کرده‌اند، مي‌توان چندين آبشخور کهن را شناسايي کرد. وي سرچشمه نخستين و اصل اين کلمات را «پندنامه‌هاي زبان پهلوي» ذکر کرد و افزود: خوشبختانه تعدادي از آن‌ها به اين روزگاران رسيده است و به خوبي مي‌شود اثر مستقيم و غيرمستقيم آن‌ها را نه تنها در کليه و دمنه، بلکه در هر اثر منظوم و منثور اخلاقي، چون قابوسنامه، نصيحه الملوک، تحفه الملوک، روضه العقول و گلستان و بوستان سعدي و حتا تاريخ بيهقي يافت. مدبري با بيان اين‌که در شاهنامه اثر پراکنده اين گفتارها از آغاز تا پايان ديده مي‌شود، افزود: از ميان اين گفتارها، «داستان زدن» جايگاه خاصي دارد و هر چند مرجع اين سخنان معلوم نيست، اما فردوسي اشارتي به اندرزنويسان با عناوين خردمند، خردمند پاکيزه‌مغز، داننده، هنرمند با ترس و هوش، دارندگان خرد و مرد پير دارد. مدرس دانشگاه شهيد باهنر کرمان در ادامه به برخي از داستان زدن‌ها در شاهنامه اشاره کرد و گفت: نقل چنين سخناني صرفا همراه با کلمات «داستان» و «داستاني» نيست؛ بلکه با چه گفتند، چه گفت، چنين گويد، نيز همراه است. وي تصريح کرد: دومين سرچشمه کليله و دمنه است؛ اثري جاودان از سرزمين پهناور و شگفت‌انگيز هند که به صور مختلف در ادب ايراني انعکاس يافته است. مدبري با بيان اين‌که کليله و دمنه از زيباترين داستان‌ها براي انتقال و تبادلات فرهنگي است، به قضايا و اتفاقات اين اثر داستاني اشاره کرد و گفت: فردوسي نيز در نظم خود به اين کتاب اشاره کرده است. او افزود: ترديد در اين نيست که حکيم فردوسي از اصل عربي کليله و بويژه شاهکار منظوم رودکي بهره تمثيلي برده است. وي تصريح کرد: نگاهي به فراواني جهات حکمي کليله در شاهنامه بيانگر هم‌خواني اشعار حکيمانه فردوسي است. مدبري افزود: سومين آبشخور کهن در حکمت‌نامه حکيم توس «آفرين‌نامه» ابوشکور بلخي است. او همچنين گفت: اين اثر نخستين اثر در حکمت عملي به نظم است، که به منظور خاص سروده شده است. در واقع «آفرين‌نامه» مثل «کليله و دمنه» نابود شده و تنها 330 بيت از ميان کتب بلاغت از آن به دست آمده است. اين مدرس دانشگاه در ادامه به بيت‌هايي از آفرين‌نامه، و بيت متقابل آن در شاهنامه اشاره کرد. انتهاي پيام
  • سه‌شنبه/ ۲۵ اردیبهشت ۱۳۸۶ / ۱۴:۳۵
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 8602-15641
  • خبرنگار :