رسول ملاقليپور، كارگردان «ميم مثل مادر»، در جوار مادرش، قطعهي 244 رديف 55 شمارهي 35 بهشت زهرا (س)، آرام گرفت.
به گزارش خبرنگار سينمايي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، پنج شنبه ـ 17 اسفند ـ تالار وحدت، مملو از هنرمندان، مسوولان و مردمي بود كه آمدند كارگردان «نسل سوخته» را به سوي آرامگاه ابدياش بدرقه كنند.
اكبرنبوي كه اجراي اين برنامه را برعهده داشت، گفت: نميتوانم اينجا از حضور همهي شما تشكر كنم چون همه ميزبان هستيم.
وي افزود: رسول يكي از هنرمنداني بود كه راههاي بسياري را در سينما باز كرد، اما اثر آخرش را نتوانست به پايان برساند.
مجيد مجيدي:
سينماي انقلاب يكي از ستونهايش را از دست داد
مجيد مجيدي، كارگردان سينما، و يكي از همراهان سالهاي نخستين در شكلگيري حوزه انديشه اسلامي گفت: براي من خيلي سخت و ناگوار است كه امروز از عزيزي صحبت بكنم، از بزرگمردي كه سالهاي سال عمر خود را در جهت اعتلاي سينماي ارزشمند و دفاع مقدس گذاشت و صادقانه تلاش كرد.
وي گفت: رسول امروز از ميان ما رفت، ولي قطعا آثار و كارهاي متعهدانهي او چراغ راه سينماي ارزشمند ما باقي خواهد ماند. گويي همين ديروز يا چند ساعت پيش در سالهاي خيلي دور، اما خيلي خيلي نزديك با رسول بههمراه جمعي از هنرمندان انقلاب در مكاني به نام حوزه هنري انديشه اسلامي پيمان بستيم تا در جهت سينماي متعهد و آرماني انقلاب اسلامي تلاش كنيم و يكي از كساني كه پاي آرمانش ايستاد رسول بود. يادم هست اولين اثري كه از او در حوزهي هنري با دوربين هشت ميليمتري ديديم مربوط به روزهاي آخر سقوط خرمشهر بود كه به زيبايي تصوير شده بود. خودش هم آن زمان زخمي شده بود ولي دوربينش را از خودش جدا نكرده بود. به هر حال هر چه از رسول بگويم كم گفتهام امروز سينماي انقلاب يكي از ستونهايش را از دست داد و جايگزيني براي آن بسيار دشوار است.
مجيدي افزود: نگاه متعهدانه و دلسوزانه رسول نسبت به آرمانهاي خودش در اين سرزمين جاري خواهد بود. همه ميدانند كه رسول ما عازم كربلا بود، هفته گذشته به پابوس آقا عبدالله (ع) رفت. رسول گذشته از هنرمند بودن عاشق اهل بيت بود. يكي از آرزوهايش اين بود كه در بارهي عاشوراي حسيني فيلمي بسازد. رسول به تعهدش عمل كرد و رفت تا اين حركت را آغاز كند. قطعا رفتن رسول براي ما كه باقي ماندهايم اين پيام را دارد كه مسير و راه او را ادامه بدهيم تا پرچم آقا عبدالله (ع) را بر فراز سينماي متعهد خودمان برافراشته شود.
وي در پايان سخنانش گفت: رسول امروز مسافر كربلاست و در آستانهي اربعين حسيني، رسول ما پرواز خواهد كرد و به كربلا خواهد رفت، امروز آمدهايم مسافر خودمان را به كربلا بدرقه كنيم.
محمدرضا شرفالدين:
او اين روزها به مرگ خيلي فكر ميكرد
محمدرضا شرفالدين، رييس انجمن انقلاب دفاع مقدس، نيز درسخناني ضمن تسليت درگذشت رسول ملاقليپور گفت: ما قرار بود امروز كربلا باشيم. دوشنبه بعدازظهر زنگ زد با يك حال عجيبي گفت: «پس اين ويزا چي شد؟ مگه قرار نيست ما اربعين كربلا باشيم؟» خودش رفت؛ نميدانم چه بگويم.
شرفالدين در ادامه ضمن بيان خاطراتي از رسول ملاقليپور ادامه داد: سالها قبل قرار بود يك كاري را دربارهي امام حسين (ع) انجام بدهد، بعد از مدتي به او گفتم چرا اين كار را انجام ندادي؟ به من جواب داد «نميدونم اگر اين كار را بسازم جواب سه ساله امام حسين (ع) را چي بدم؟! من نيستم؛ لياقت اين كار را ندارم.» ولي هميشه عاشقانه ميخواست كاري در بارهي امام حسين (ع) انجام بدهد.
رييس انجمن سينماي انقلاب و دفاع مقدس ادامه داد: او اين روزها به مرگ خيلي فكر ميكرد. من نيز اين چند روزه اخير خيلي فكرميكردم به اين اتفاق و مصيبت بزرگ براي جامعهي هنري كه همه در اين چند روزه آمدند پاي كار، مسوول و كارگردان نميشناخت. نميدانم وقتي يك عزيزي از ميان ميرود بايد اين همدليها بهوجود بيايد؟ درحاليكه همه يكديگر را دوست داريم؛ اين همدلي را براي زندهها نگه داريم تا بتوانيم در سينما با همين توان پيش برويم.
منوچهر محمدي:
قرار بود امروز صبح در كربلا باشيم
منوچهر محمدي، تهيهكنندهي «ميم مثل مادر» و فيلم «عصر روز دهم»، كه قرار بود ملاقليپور فيلمبرداري آن را بهزودي آغاز كند، گفت: ما كه در كار سينما هستيم، ميدانيم كم پيش ميآيد كارگرداني فيلم اولش «نينوا» باشد و فيلم آخرش «كربلا».
وي ادامه داد: 22 بهمن با رسول رفتيم كربلا براي مقدمات كار بعدي، در اين سفر حال عجيبي داشت، وقتي قرار شد از مراسم اربعين امسال صحنههايي را بگيريم و اين روزها درگير مقدمات رفتن بوديم، دوشنبه زنگ زدم به او گفتم: ممكن است هر لحظه كارمان جور بشود و برويم، آمادهاي؟ او به من گفت:« يك ساك كوچولو دستم دارم، هر موقع كه گفتي اومدم.» قرار بود ديروز برويم كربلا وامروز صبح در كربلا باشيم.
وي ضمن اشاره به خاطرهاي از سفر چند هفتهي گذشتهاش به كربلا با رسول ملاقليپور گفت: ديشب فيلمنامه «عصر روز دهم» را ميخواندم آخرين صحنهي فيلم. روز . خارجي بينالحرمين. رسول قرار بود با پا برود ولي با پاي دل رفت.
علي شادمان :
عمو رسول خوب تنهامون گذاشت
علي شادمان، بازيگر كودك «ميممثل مادر»، نيز گفت: عمو رسول خوب تنهامان گذاشت و زود رفت. همه ايرانيان دلشان برايش تنگ است، ولي ميدانم هيچ وقت عمو رسول از بين ما نميرود.
شادمان ادامه داد: تنها چيزي كه ميتونه دل من را آرام بكند، اينكه صحنهي آخر فيلم «ميم مثل مادر» عمو رسول در گوشم گفت: اين فيلم را براي فاطمه زهرا (س) ميسازم، شايد سال آينده مرا نبيني.
حجتالاسلام مطلبي:
او از همهي ما جلو افتاد
حجتالاسلام مطلبي، امام جماعت مسجد ابوذر كه يكي از دوستان نزديك ملاقليپور بهشمار ميرفت، هم گفت: ايشان قرار بود به كربلا برود ولي به كربلا رسيد و از همهي ماها جلو افتاد.
وي خطاب به جمع حاضر گفت: شما از اين جمع پيام بگيريد و طبق گفتهي بزرگان دين اسلام، بهترين شما كسي است كه بداند و متوجه شود كه خيلي زود دارد ميرود. رسول ملاقليپور، كارهاي خوبي كرد به خصوص در عرصهي دفاع مقدس. حركت و سخنش براي دين وانقلاب بود.
رضا مير كريمي:
تنهايي و شوق رفتن را در او ميديدم
رضا ميركريمي - مديرعامل خانه سينما - نيز ضمن تسليت از طرف جامعهي سينمايي گفت: آنچه مشخص است اينكه هنرمندان به خاطر احساس عميقي كه در بيان آن احساس دارند، خارج از آن كاري كه ياد دارند، آدمهاي تنهايي هستند و حتا احترامهايي كه به آنها گذاشته ميشود، نميتواند كمكي به خارج كردن آنها از اين تنهايي بكند.
وي افزود: طي چند وقت گذشته ارتباط نزديكتري با رسول ملاقليپور داشتم و احساس تنهايي و شوق رفتن را در او ميديدم. من همينجا به رسول ميگويم، زيارتت قبول به آرزويت رسيدي.
معصومه ملاقليپور:
پدرم زنده است
معصومه ملاقليپور دختر اين كارگردان درگذشته درسخناني اظهار كرد: به قول اول نوشتههاي پدرم «به نام خدا»، ديشب به آقاي نبوي گفتم من نميتوانم در اين مراسم صحبتي بكنم. تا صبح پدرم به خوابم آمد و دعوام كرد. فقط ميتوانم بگويم پدرم زنده است. هيچي ندارم بگويم.
محسن رضايي:
رسول تابلوي صداقت بود
محسن رضايي - دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام - نيز ضمن عرض تسليت به جامعه هنري و نخبگان كشور و بالاخص اصحاب سينماي دفاع مقدس گفت: من قابل نيستم در جمع كساني كه زواياي وجود رسول ملاقليپور را ميشناسند صحبت كنم، ولي از باب دوستي چند سال اخير ميگويم رسول تابلوي صداقت بود. روح لطيفي داشت و بخشي از حوادث دفاع مقدس را در كنار ساير حوادث به خوبي توانست تابلوي صادقانهاي از رزمندگان را به نمايش بگذارد.
وي ادامه داد: او واقعا مسافر واقعي كربلا بود، خيليها جسمشان به كربلا رسيد، ولي روحشان نرسيد اما رسول هم جسمش هم روحش به كربلا رفت.
محمدرضا جعفريجلوه:
«عصر روز دهم» را ساخت و رفت
مهندس جعفري جلوه معاون سينما وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي نيز در سخناني گفت: رسول ملاقلي پور يك عاشورايي تمام عيار بود، همهي عمر سينمايي او در عاشورا گذشت و كربلا. با «نينوا» به عرصهي سينما آمد و به كربلا رفت و در قطعهي كربلايي هشت سال دفاع مقدس حضوري تمام عيار داشت و راوي صادق اين همه حماسه و عشق بود. روح عاشورايي اين ملت را به زبان سينما ترجمه كرد و به همگان عرضه داشت و تا «عصر روز دهم» هم بر سينماي عاشورايي پاي فشرد و «عصر روز دهم» را ساخت و رفت. مگر «عصر روز دهم» جزو چنين صحنهاي است. «عصر روز دهم» عصر عاشوراست. او سال پرشوري را پشت سر گذاشت، گويي ميدانست فرصت كم است بايد اندوختههاي فراوان فراهم كرد. سال سينمايي كه گذشت براي فعاليت ملاقليپور اوج فعاليتهايش بود. او اين انرژي و شور و حرارت را در زمانهي كه سينما دوباره جان ميگيرد به همهي سينمايها داد و رفت. او با ما است، ايدهها و آرمانهاي او حرارت و صداقت او با ما خواهد بود تا اوج سينماي ملي ايران.
وزيرفرهنگ و ارشاد اسلامي
با او زمزمه ميكنيم «فباي آلاء ربكما تكذبان»
محمد حسين صفارهرندي، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي، با ابلاغ پيام تسليت احمدينژاد رييس جمهور به جمع حاضر گفت: به گمانم اگر چشم دلمان را باز كنيم. روح لطيف رسول عزيز را بر فراز اين مكان و بر بالاي پيكر بيجانش مشاهده ميكنيم و زير لب آنچه را در آخرين فيلمش زمزمه ميكرد ميخوانيم «فباي آلاء ربكما تكذبان».
صفار هرندي ادامه داد: امسال سال رسولالله بود و رسول را در سال رسولالله در جوار خداوند جاي دادند. اينها اتفاقي نيست. او با «نينوا» و «بلمي به سوي ساحل» غيرت جوانمردان اين مرز و بوم را در دفاع از سرزمينشان به نمايش گذاشت و زمانيكه به جنگ رفت، ديد آنجا نياز است كه با دوربين اين واقعه راثبت كند. هم او بود كه روزها و سالهاي آخر عمرش را وقتي رويكردي به سينماي اجتماعي پيدا كرد، آثاري را براي ما به جاي گذاشت كه داراي عواطف انساني و تسليم در برابر تقدير بود.
علي ملاقليپور:
پدر فرماندهي سينماي جنگ بود
فرزند رسول ملاقلي پور -علي - با اندوهي زياد گفت: وقتي آدم لباس مشكي ميپوشد، احساس ميكند كه آسمان ميآيد پايين؛ نميدانم شايد آسمان آمده بابايم را با خودش ببرد.
فقط دلم به اين خوش است كه وقتي ميرود، بالا سايهاش براي من بزرگتر ميشود.
وي ادامه داد: وقتي آقاي احدي، ديروز دوربين پدرم را به من داد گفت:«اين اسلحه بابات است، حفظش كن.» فكر نميكنم و نخواهم كرد كه من بتوانم جاي او را بگيرم. همه بچههاي «مزرعه پدري» اين جا هستند. پدرم واقعا تمام فيلمهايي كه ساخت دلش ميخواست فرماندهان جبههاي كه ديده بود را به تصوير بكشد و حالا من احساس ميكنم، خودش فرمانده سينماي جنگ بود.
به گزارش ايسنا، بعد از سخنرانيها، نماز ميت خوانده و پيكر رسول ملاقليپور به سمت قطعهي 224 بهشت زهرا (س) تشييع شد.
هنرمنداني مختلفي از قشرها و طيفهاي مختلف سينمايي همچون بهمن فرمانآرا، احمدرضا درويش، عليرضا داودنژاد، سعيد راد، ماهايا پطروسيان، گلشيفته فراهاني، جمال شورجه و رضا كيانيان، ... در اين مراسم حضور داشتند.
انتهاي پيام