/جهان‌نماهايي ديگر در حريم آب حيات اصفهان و پل‌هاي تاريخي/ استاد معماري دانشگاه اصفهان: سرنوشت مشخصي براي اين شهر درحال رقم خوردن است؛ بي‌هويتي، ناهنجاري و...

عضو هيات علمي دانشكده‌ي معماري دانشگاه هنر اصفهان معتقد است: سرنوشت مشخصي براي شهر اصفهان درحال رقم خوردن است كه انتهاي آن، بي‌هويتي و از ميان رفتن سيستم طبيعي منطقه است.

دكتر قانعي در گفت‌وگو با خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در اصفهان، درباره‌ي بلندمرتبه‌سازي در اطراف زاينده‌رود و مخدوش شدن حريم منظري پل‌هاي تاريخي اصفهان، بيان كرد: در طرح جامع شهري اصفهان براي حاشيه‌ي زاينده‌رود، فضاهاي عمومي پيش‌بيني شده‌اند و توصيه شده بود كه اين رودخانه موهبت الهي است و مورد استفاده عموم بايد قرار گيرد؛ اما مشكل همه‌ي طرح‌هاي جامع اين است كه فقط در حد برنامه باقي مي‌مانند.

وي اظهار داشت: چند سال پيش ازسوي سازمان ميراث فرهنگي طرحي براي بدنه‌سازي زاينده‌رود بين دو پل تاريخي «مارنان» و «شهرستان» به تصويب رسيد؛ ولي به‌دليل آن‌كه اين سازمان عامل اجرايي نيست، قرار شد كه اين طرح توسط شهرداري تهيه شود، اما پس از مدتي متوقف شد.

او با بيان اين‌كه هنگامي كه پل‌هاي تاريخي در اصفهان ساخته شده‌اند، در سمت زاينده‌رود به‌جز درخت و سبزي چيز ديگري وجود نداشت، گفت: به همين دليل، اين پل‌ها متناسب با طبيعت و هماهنگ با آن ساخته شده‌اند؛ اما اكنون ساختمان‌هاي عجيب و غريب كه به لحاظ معماري به هيچ وجه با معماري به‌كار گرفته‌شده در مجموعه‌ي زاينده‌رود همگون نيستند، شكل گرفته‌اند.

اين استاد معماري تصريح كرد: واقعيت اين است كه با توجه به وضعيت شهرداري‌ها و تخلفاتي كه در اين‌باره انجام شده‌اند، در سال‌هاي گذشته، طرح‌هاي مختلفي از جمله طرح جامع ارتفاعات تهيه شدند كه ارتفاع محدودي را براي ساختمان‌سازي‌هاي اطراف زاينده‌رود درنظر مي‌گرفت؛ اما متاسفانه با وجود اين‌كه اين طرح توسط شهرداري تهيه شد، اما هيچ‌گاه سرانجام آن معلوم نشد. اكنون نيز طرح تجديد نظر بررسي مي‌شود كه متاسفانه به‌دليل آن‌كه مشاوران اين طرح، منتخب كارفرما يعني خود شهرداري‌اند، طرح به سمت و سويي نيست كه آينده‌ي حاشيه‌ي زاينده‌رود از نظر معماري تضمين شود.

قانعي درباره‌ي اثرات بلندمرتبه‌سازي‌هاي حاشيه‌ي زاينده‌رود بر زندگي شهري مردم اصفهان به‌عنوان مهم‌ترين نقطه‌ي حيات اين شهر، اظهار كرد: بديهي است، اگر از هر كسي، درباره‌ي اين اثرات پرسش شود، پاسخ منفي خواهد بود. ما اكنون از ذخايري استفاده مي‌كنيم كه بايد يك روز پاسخ‌گوي اين مسائل باشيم.

وي افزود: در هر نقطه‌اي از شهر كه ساختماني ساخته مي‌شود، اگر اين ساختمان بلندمرتبه هم باشد، با ساخت آن شبكه‌ي تاسيسات شهري از جمله آب و فاضلاب، برق، گاز و... نيز به آن منطقه مي‌آيد. وقتي اين ساختمان‌ها در بافت تاريخي كه خيابان‌هاي باريكي نيز دارند، احداث شوند، بافت تاريخي با آمدن تاسيسات شهري به‌كلي از بين خواهد رفت. لذا با شهري روبه‌رو خواهيم شد كه مقياس انساني و بافتي هماهنگي ندارد و در كل، اين مساله موجب به هم ريختن سيستم اكولوژي منطقه مي‌شود.

او با تاكيد بر اين‌كه درباره‌ي مسائل شهري به‌طور ناآگاهانه به جلو مي‌رويم، ادامه داد: از يك سو، آخر سال به شهردار منطقه به‌عنوان كسي كه بيشترين درآمد را داشته است، جايزه مي‌دهند و ازسوي ديگر مي‌خواهيم، مسائل شهري را حل كنيم كه معتقدم در اين‌باره شهر اصفهان به يك سرنوشت از پيش تعيين‌شده گرفتار شده است.

استاد معماري دانشگاه هنر اصفهان با اشاره به ساخت سه شهرك جديد در اطراف اصفهان، بيان كرد: سال 1368 در نامه‌اي به وزارت مسكن و شهرسازي، الگويي مناسب را براي اصفهان پيشنهاد كرديم كه مانند شهرهاي پاريس، لندن و استكهلم كه براي جلوگيري از تمركز جمعيت در شهر قديم، شهرهاي جديدي در اطراف آن‌ها ساخته شده‌اند، در اصفهان نيز اين روش اجرا شود؛ به اين ترتيب، شهرك‌هاي اطراف بايد حداكثر 30 هزار نفر جمعيت داشته باشند، اما متاسفانه اين شهرك‌ها با 200 هزار نفر جمعيت به شهري بزرگ تبديل شده‌اند كه حتا تا 400 هزار نفر نيز گنجايش دارند؛ اين درحالي است كه به‌دليل بزرگ شدن شهرك‌ها، زمين‌هاي اطراف شهر نيز بلعيده و شهرك‌ها به مركز شهر متصل مي‌شوند.

وي اضافه كرد: چنين روندي سبب بالا رفتن قيمت زمين و به‌وجود آمدن مشكلات زيادي در اين‌باره خواهد شد. همان اتفاقي كه در شهر تهران افتاده، اكنون براي شهر اصفهان نيز درحال وقوع است. شهرهاي بزرگ موجب بلعيدن ثروت كشور مي‌شوند، بخصوص شهري مانند اصفهان كه در مرز كوير قرار دارد و فقط به رودخانه‌ي زاينده‌رود وابسته است.

او گفت: شايد شهرهاي بزرگ در كشورهاي پيشرفته منبع توليد ثروت باشند، اما در كشور ما منبع مصرف ثروت‌اند. به همين دليل، شهرهاي كوچك بايد با فاصله‌ي مشخصي در مناطقي كه از نظر منابع طبيعي پاسخ‌گوي جمعيت باشند، تشكيل شوند، تا زندگي همراه با آرامش را براي ساكنان فراهم كنند.

قانعي ادامه داد: در زمان مرحوم ميرميران، محور شمالي ـ جنوبي شهر اصفهان با هدف اين‌كه حاشيه‌ي زاينده‌رود از ميان نرود، عمود بر اين رودخانه مورد توجه قرار گرفت؛ اما امروز از باغ‌هاي اطراف زاينده‌رود به‌دليل تاثيرات منفي شبكه‌ي آبياري خبري نيست و تمام باغ‌ها خشك شده‌اند.

وي با اشاره به اين‌كه سرنوشت مشخصي براي شهر اصفهان درحال رقم خوردن است، تاكيد كرد: پايان اين سرنوشت، بي‌هويتي، ناهنجاري سيستم‌هاي روابط اجتماعي، از ميان رفتن سيستم طبيعي منطقه، بخصوص منطقه‌ي حساس زاينده‌رود خواهد بود. اكنون افرادي كه از كشورهاي ديگر به اصفهان مي‌آيند، مي‌پرسند، چرا اصفهان شكل عجيبي پيدا كرده است؟

اين استاد معماري با اشاره به احداث ساختمان‌هايي مانند برج جهان‌نما، اظهار داشت: ممكن است، براي يك گردشگر خارجي اين پرسش مطرح شود كه چگونه امكان دارد، يك توده‌ي ساختماني دقيقا در مركز تاريخي شهر اصفهان ساخته شود؟ اين درحالي است كه معماري به‌كار رفته در تك‌تك ساختمان‌ها جاي پرسش دارد و متاسفانه اين‌گونه معماري، كپي دست دوم معماري غربي است كه به‌صورت ساده‌لوحانه و ناشيانه درحال پيشروي است.

وي با انتقاد از كساني كه اعلام مي‌كنند، در زمان ساخت برج جهان‌نما هيچ مخالفتي اعلام نشد، افزود: تمام كارشناسان معماري تراز اول از آغاز ساخت اين برج با آن مخالفت كردند؛ اما فقط براي سوداگري و لجبازي، جهان‌نما ساخته شد و حالا هم مجبور به كوتاه كردن آن شده‌اند.

او با اشاره به تفكيك كارخانه‌ها در خيابان چهارباغ بالا و تبديل آن‌ها به ساختمان‌هايي مرتفع، ادامه داد: قرار بود، اين كارخانه‌ها نيز به فضاهاي عمومي تبديل شوند؛ اما به‌عنوان مثال، به‌جاي كارخانه‌ي زاينده‌رود كه در آن زمان 700 ميليون تومان به فروش رفت، اكنون ساختمان‌هاي بنا شده‌اند كه هر كدام يك ميليارد تومان ارزش دارند و اين موارد نشان مي‌دهند كه متاسفانه در كشور ما حرف‌هاي كارشناسي به كسي سود نمي‌رساند.

قانعي گفت: شهر تاريخي مانند اصفهان شامل بافت‌هاي تاريخي از جمله جويباره، دردشت و سنبلستان و همچنين جلفاست كه به‌عنوان مثال، زماني جلفا يك منطقه‌ي حفاظت‌شده‌ي تاريخي به‌شمار مي‌رفت؛ اما درحال حاضر، با وجود تعداد محدودي از بناها شامل 12 كليسا و چند ساختمان قديمي فقط 10 درصد از بافت تاريخي آن باقي مانده است كه آن هم به‌دليل فرسودگي شديد قابل احيا و مرمت نيست.

وي اضافه كرد: در گذشته، اصفهان را به‌دليل شباهت‌هايي كه با فلورانس ايتاليا داشت، به‌عنوان فلورانس مشرق‌زمين مي‌شناختند كه طرح جامعي نيز براي آن درنظر گرفته شده بود؛ اما سرانجام آن طرح هيچ‌گاه مشخص نشد.

انتهاي پيام

  • جمعه/ ۲۷ بهمن ۱۳۸۵ / ۱۱:۲۹
  • دسته‌بندی: فرهنگ2
  • کد خبر: 8511-13102
  • خبرنگار :