ميزگرد «بررسي وضعيت ادبيات ايران در ساير کشورها» و «بررسي ادبيات انقلاب در داخل ايران» در نشست جشنواره شعر فجر، شب گذشته با حضور شاعران فارسيزبان کشورهاي همسايه و شاعران کشورمان در تالار نور مشهد برگزار شد.
موسي بيدج:
تعداد کتاب هاي ترجمهشده از ادبيات فارسي در جهان عرب 10 تا 12 عنوان است
بهگزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خراسان، موسي بيدج با اعتقاد بر اينکه در هزار سال اخير شاعران بزرگي از ايران در شعر و ادبيات عرب تاثيرگذار بودهاند، گفت: از صدر اسلام ميتوان اسمهايي را بر زبانآورد که پايهگذاران شعر نوين عرب هستند (نوين به معناي نو در روزگار خودش) که ميتوان به ابونواس، بشار بن حر، مهيار بيلوي و طغرايي اصفهاني بهعنوان پايهگذاران شعر عرب اشاره کرد.
وي گفت: از آن زمان تا امروز رفتهرفته بعد از اين بنيانگذاران که به زبان عربي شعر ميگفتند، شاعران ديگري چون سعدي، مولانا و ناصرخسرو را داشتيم که در جهان عرب زيستند و در کنار آن حافظي است که با وجود اينکه به جهان عرب سفر نکرده، اما شعرهايي گفته که تنها شاعران مقتدر عرب ميتوانستهاند آنگونه شعر بگويند.
وي در ادامه به روزگار گسست بين جهان عرب و ايران اشاره کرد و گفت: اين گسست، زماني اتفاق افتاد که عرب و ما بهسمت غرب گرايش پيدا کرديم و هرچند در آغاز، اين گرايش بهدليل نياز به صنعت بود، اما به مرور زمان به فرهنگ و ادبيات غرب نيز توجه شد، بهطوري که ادبيات همسايگان را از ياد برديم.
وي گفت: تا پيش از آن زمان شاعر ايراني حتما زبان عربي را ميدانست، که در تاييد اين مطلب پروفسور کک گفتة: «شاعري چون منوچهري دامغاني با آن قافيههاي زيبايش روي شاعران عرب را به نوعي کم کرده است» و اين در حالي است که به گفته بعضيها منوچهري در شعر ايران طراز اول نيست.
موسي بيدج در ادامه به وضعيت ترجمه اشاره کرد و گفت: در 70، 80 سال گذشته که ترجمه رونق يافته و ادبيات نوين شده است (ادبيات ايران از مشروطيت به بعد و ادبيات عرب از قرن 20 به بعد) در کل 130کتاب، طبق آمار کتابخانه ملي از شعر عرب ترجمه شده و اين رقم در کل اين مدت رقم بسيار فقيري است.
وي گفت: درباره ادبيات داستاني عرب آنچه به فارسي ترجمه شده، حدود 100 کتاب است که اين تعداد هم بين اسامي کساني چون جرجي زيدان و نجيب محفوظ و ... خلاصه ميشود.
اين مترجم تعداد نمايشنامههاي ترجمهشده از ادبيات عرب را به فارسي در طول دهها سال، نه عنوان اعلام کرد و افزود: اندوهناکتر از اين آمار، تعداد کتابهاي ترجمهشده از ادبيات فارسي در جهان عرب است، که به 10 تا 12 عنوان بيشتر نميرسد.
وي در ادامه با طرح اين سوال که آيا شعر انقلاب ما صادر شده است يا خير، اظهار داشت: حقيقتا بايد گفت شعر انقلاب ما صادر نشده است و آنچه صادر شده، صرفا انديشه انقلاب است که در ادبيات منعکس شده است.
بيدج با تاکيد بر اينکه هر شاعري بايد از ممکنها استفاده كند، گفت: درباره اينکه انديشه انقلابي در شعر عرب منتقل شده است، شکي وجود ندارد، اما مساله اين است که ما ميتوانيم بالقوه کار کنيم، هر چند به بالفعل نرسيم.
وي با اعتقاد بر اينکه ظرافتهايي که در پيشينه ادبيات ايران وجود دارد، در هيچ جاي ديگر يافت نميشود، گفت: ما در بالقوه حرفهاي زيادي داريم تا بتوانيم شعر منطقه را متحول کنيم.
پروفسور ويکتور کک:
ادبيات فارسي با عرفان همراه است
بهگزارش ايسنا، در ادامه اين ميزگرد پروفسور ويکتور کک از لبنان داراي دکتري ادبيات فارسي از دانشگاه تهران درباره نفوذ ادبيات ايران در مسيحيان لبنان گفت: ادبيات فارسي خواه عرفاني باشد يا نباشد، با فکر عرفاني همراه است.
وي با تاکيد بر تربيت دانشجويان و مدرسان در راستاي ترجمه ادبيات فارسي گفت: کسي که ميخواهد ادبيات فارسي را ترجمه کند، اگر به کشور ايران نيايد و در کنار استادان بزرگ درس نخواند و مريدشان نباشد، نميتواند متون فارسي را ترجمه کند.
بيدج در ادامه به ذکر خاطرات خود از آشنايياش با کتابهاي شاعران ايراني و گرايش به يادگيري زبان فارسي پرداخت.
محمدکاظم کاظمي:
تصوير شعر انقلاب ايران در افغانستان مخدوش و کمرنگ است
محمدکاظم کاظمي - شاعر افغان - نيز در اين ميزگرد گفت: هر چند سابقه ارتباط کهن ملل فارسيزبان بر کسي پوشيده نيست، اما واقعيت اين است که با مرزبنديهاي جديد يکصد سال اخير و تحولات و انفکاکهاي سياسي که بين فارسيزبانان وجود داشت و افتراقي که بين اين کشورها بهوجود آمد، اين راه ارتباط زياد بين شاعران و نويسندگان و تاثير آنها را بر يکديگر تا حدودي متوقف کرد.
وي افزود: بعد از ظهور نيما يوشيج در ايران و جريانهاي نوگرايانه که در خراسان اتفاق افتاد و اين ارتباط هاي ادبي که به مدد اهل فرهنگ، نه اهل سياست محقق شد، تا حدودي شعر معاصر افغانستان را متاثر از جريان شعر نو ايران ساخت. هر چند در يک مقطع دچار يک نوع «فترت» شد و متاسفانه اين فترت در روابط ايران و افغانستان با انقلاب اسلامي مصادف شد و بههمين دليل است که تاثيري که قبل از انقلاب از شعر ايران در داخل افغانستان ميديديم، در بعد از انقلاب نميبينيم .
وي افزود: اين امر بهدليل ضعف شعر انقلاب يا قوي نبودن آن نبود؛ بلکه به اين دليل بود که دو کشور از لحاظ سياسي کاملا در مقابل با هم بودند و ارتباطات فرهنگي تقريبا صفر شده بود.
اين شاعر يادآور شد: از سال 57 تقريبا تا 15 سال ميتوان گفت هيچ تاثيري از شعر انقلاب اسلامي ايران در افغانستان به طور برجسته ديده نميشود، اما بعد از برقراري ارتباطات دو کشور، تعدادي از شاعران مهاجر افغان که به شدت از شعر انقلاب متاثر بودند، به افغانستان برگشته و توانستند حرفها را به داخل منتقل کنند.
وي در ادامه با تاکيد بر اينکه تصويري که از شعر انقلاب اسلامي ايران در افغانستان ارايه ميشود، غالبا تصويري مخدوش و کمرنگ است، گفت: اين تصوير حقيقتا تصويري مخدوش است، چون غالبا از طريق رسانهها و مطبوعات منعکس ميشود و آنچه در رسانهها از شعر هر کشوري مجال ظهور پيدا ميکند، شعر بسيار هنري و جاندار ممکن است نباشد، بلکه شعر تريبوني است.
وي در ادامه از عملکرد نهادهايي که در هر دو کشور ميتوانستند اين ارتباطات را ايجاد کنند، انتقاد کرد و گفت: به نظر ميرسد ما نيازمند يک سلسله ارتباطات بيشتر هستيم تا تصويري پررنگتر و سالمتر از شعر انقلاب اسلامي ايران در خارج از مرزها منعکس شود. اين در حالي است که در شعر شاعران مهاجر افغان که در ايران به سر ميبرند، تاثير شعر انقلاب بسيار شديد و پررنگ است.
زهير احمد صديقي:
زبان فارسي جان فرهنگ پاکستان و روح زبان اردو است
زهير احمد صديقي - معاون دانشگاه جي سي از لاهور - در ميزگرد «بررسي وضعيت ادبيات ايران بر ساير کشورها» و «بررسي ادبيات انقلاب در داخل ايران» به حضور شاعران بزرگي چون مسعود سعد سلمان، ابوالفرج روني و اقبال لاهوري اشاره کرد و گفت: بزرگان بسياري از خاک لاهور برخاستند.
وي به قدمت دانشگاه جي سي لاهور اشاره کرد و گفت: اين دانشگاه از 143 سال قبل تاسيس شده و قديميتر از دانشگاه پنجاب است و از آن زمان تا کنون زبان فارسي در اين دانشگاه تدريس ميشود.
وي به جلسات مختلف و کنفرانسهاي برگزارشده در اين دانشگاه درباره ادبيات فارسي اشاره کرد.
صديقي در ادامه گفت: اگر چه بازار زبان فارسي در پاکستان و هند کاسته شده است، اما اميدواريم در پاکستان شاعران زبان فارسي قايم و دايم باشند، زيرا زبان فارسي جان فرهنگ پاکستان و روح زبان اردو است.
وي با اشاره به اينکه در زبان اردو 70 درصد واژهها از زبان فارسي گرفته شدهاند، گفت: غزل، قصيده، و قطعه ما تقريبا از زبان فارسي است.
وي در پايان به کتابهاي خود از جمله "بوي دوست "و "غزل فارسي" که درباره انقلاب اسلامي ايران است، اشاره کرد و گفت: امروز تقريبا در پاکستان 200 نفر به زبان فارسي شعر ميگويند و اميدوارم زبان فارسي در پاکستان محفوظ بماند و رشد و نمو يابد.
مدير شبکهي بهارستان تاجيکستان:
شعر از قديم در تاجيکستان و کشورهاي فارسيزبان بوده است
بهگزارش ايسنا، نظام قاسم - مدير شبکه بهارستان تاجيکستان - با اشاره به دگرگونيهاي شعر در صد سال اخير گفت: شعر از قديم در تاجيکستان و کشورهاي فارسيزبان بوده و با ايجاد تغييرات و دگرگونيها در طول اين سالها بسياري کوشيدند به اين امر کمک کنند.
وي با ارايه نمونههايي از شعر شاعران در طول صد سال اخير به تحولات شعر تاجيکستان اشاره کرد و از «عبدالرئوف» به عنوان يکي از پيشگامان نهضت معانيپردازي در اجتماع و ادبيات نام برد.
قاسم به تغييير مسير ادبيات در تاجيکستان از «شعر» به «شعار» اشاره کرد و گفت: مردم بخاراي شرقي به اميد فرداي خوشتر از شعر به شعار راه گرفتند، به طوري که شعر به تدريج ساده شد، تا نياز آن زمان را پاسخ گويد و روايتهاي زمان را به مردم برساند.
وي افزود: هر چند نبايد تصور کرد کل شعر تاجيکستان چنين بوده است، بلکه کساني بودند که در محيط شعار نيز شاعرانه زيستند و شاعرانه شعر گفتند.
محمدحسين جعفريان:
زبان فارسي نمايندگان بسياري در خارج از مرزهاي ايران دارد
محمدحسين جعفريان نيز در سخناني گفت: زماني که از شعر فارسي يا شعر انقلاب صحبت ميشود، دليلي بر اين نيست که کنفرانس آن نيز در ايران برگزار شود، چون وقتي فردوسي ميگويد: «چون ايران نباشد تن من مباد»، اين سخن او گستره وسيعي را دربر ميگيرد.
وي با تاکيد بر اينکه امروز براي زبان فارسي نمايندگان بسياري در خارج از مرزهاي ايران وجود دارند، گفت: شاعراني که نه تنها آثارشان با آثار ايران برابري ميکند، بلکه بيشتر هم ميتواند باشد.
وي به اتفاقاتي که در حوزه ادبيات در خراسان رخ داد، اشاره کرد و گفت: تمام اين اتفاقات از برگزاري جلسات و محافل محقر ادبي گرفته تا باور نگاه عميقي که به مرور زمان رخ داد، تمام اينها در ادبيات ايران تاثير گذاشت.
وي با اشاره به جايگاه ادبيات فارسي در خارج از مرزهاي ايران گفت: فراموش نکنيم وقتي صحبت از زبان فارسي ميشود و بسياري از دانشگاههاي مختلف جذب آن ميشوند، عجيب باشد؛ امروز اگر واژههاي فارسي را از زبان پشتو يا اردو بيرون بکشيم، ديگر چيزي براي آن زبانها باقي نميماند. به طور مثال سرود ملي پاکستان اسن، که تنها يک حرف اردو در آن بهکار رفته است.
جعفريان در پايان گفت: تمام اقوامي که به اين فرهنگ وارد شدند، اين فرهنگ آنها را حل کرد و شکستشان داد.
پروفسور عينالحسن:
در ادبيات انقلاب گويندهي فرهنگ و شعر مردمي است
همچنين پروفسور عينالحسن - مدرس دانشگاه جواهر لعل نهرو - با طرح اين سوال که آيا ادبيات انقلاب اسلامي داخل ادبيات فارسي شده است، گفت: بايد زماني که دليلي براي چيزي آورده ميشود، مقايسهاي صورت گيرد. بهطور مثال ارسطو تراژدي را مهمترين جزو شعر شناخته است، سپس ابن القيس درباره شعر گفته است که شعر حرکت زندگاني است، يا جامي شعر را براي خاصان دانسته نه افراد عام.
او افزود: در زمان بازگشت نيز به سبکهاي مختلف روآورديم و به هيچ منزلي نرسيديم تا به دورهاي عجيب نايل شديم که مردم نظريات مختلفي داشتند.
وي با اعتقاد بر اينکه در دوره مشروطيت به ادبيات و شعر هم خدمت شد و هم خيانت، گفت: ملکالشعراي بهار را به عنوان نابغه زمان قبول دارم، بويژه کتاب «سبکشناسي» او را. بهار عقيدهاش اين بود که پيش شاه ايران سخن گفتن خطاست و کار ايران با خداست و در نهايت وقتي از او ميپرسيدند که چرا اينگونه ميگويي، گفته است که من از زبان انسان زمان سخن ميگويم. درواقع شعر هيچ زمان دور از اجتماع نيست و فرهنگ هميشه بر شعر و ادبيات مسلط ميشود و شعر فارسي اينگونه است و گوينده فرهنگ و شعر بايد ايراني و مردمي باشد، و اين صورت از شعر را در ادبيات انقلاب ميبينيم.
وي در پايان با تاکيد بر اينکه شعر براي عامه مردم است، گفت: آنچه در ادبيات مهم است، ايجاز و تصويرگرايي شعر است و شعر انقلاب بايد در دستان ما باشد، زيرا اين انقلاب اسلامي است که همه چيز را مشخص کرد.
محمدعلي عجمي:
ورود شعر انقلابي ايران به تاجيکستان ناگهاني بود
در ادامه محمدعلي عجمي از تاجيکستان در ميزگرد «بررسي وضعيت ادبيات ايران بر ساير کشورها» و «بررسي ادبيات انقلاب در داخل ايران» ورود شعر انقلابي ايران را به تاجيکستان بسيار ناگهاني و غير منتظره خواند و گفت: سهم اين اتفاق مهم، بر شاعر ايران چون عليرضا قزوه است که با کتاب او، نگاه تازه به شاعران تاجيکستان وارد شد.
وي به تاثيرگذاري اين تحول در ميان شاعران تاجيکستان اشاره کرد و گفت: در اين ميان شاعر جوان کشورمان، «آذر» اين تاثيرپذيري را در شعر خود به خوبي منعکس کرده است، به طوري که ميتوان گفت شعر او انقلابي و ايراني است.
وي در ادامه به مجموعه آثار منتشرشده در تاجيکستان درباره ادبيات فارسي اشاره کرد.
هادي سعيدي كياسري:
زباني که نتواند شعر زنده و شاعر موثر داشته باشد، محکوم به مرگ است
هادي سعيدي کياسري با اشاره به اينکه شاعران بيشترين سهم را در صيانت از زبان دارند، زباني که خانه حقيقت و تفکر است، گفت: هر زباني اگر نتواند شعر زنده و شاعر موثر داشته باشد، محکوم به مرگ است.
وي با اعتقاد بر اينکه امروز بحثهاي گوناگوني درباره زبان وجود دارد که بايد مطرح شود، گفت: متاسفانه ما هنوز در دانشگاههايمان نسبت ادبيات را مشخص نکردهايم و هنوز نميدانيم که در رشته ادبيات که در مقاطع مختلف صرفا همان ادبيات است، مدرس ميخواهيم يا منتقد ادبي يا گزارشگر روزنامه، محقق ادبي و ... . هيچ گرايش تخصصي در اين رشته وجود ندارد و اين در حالي است که تمام دنيا تکليفشان را با ادبيات روشن کردهاند.
وي افزود: در کشور هندوستان قريب به چهارهزار مدرس ادبيات فارسي وجود دارد يا در تاجيکستان موج نو زبان فارسي شروع شده است.
وي اظهار اميدواري كرد، جشنواره شعر فجر، استانداردهاي بينالمللي يک جايزه را در کنار ظرفيتها و طراوتهاي زبان فارسي داشته باشد.
عليرضا قزوه:
شعر شاعران فارسيزبان امروز از روح تازهاي برخوردار است
عليرضا قزوه - دبير نخستين جشنواره شعر فجر - نيز در اين ميزگرد گفت: شاعراني چون نظام قاسم و محمدعلي عجمي از تاجيکستان، پروفسور عينالحسن از هندوستان و دکتر زهير احمد صديقي از چهرههاي برجسته شعر فارسي در سرزمين خود هستند و شعر آنها از يک روح تازه و نو برخوردار است.
وي گفت: اگر چه چراغ شعر اين شاعران برجسته، بسيار کمسوست و شايد در بعضي کشورها در حال فوت شدن باشد، اما ما بايد با پاسداري از اين شعلههاي اندک براي رفع اين وضعيت دردناک، تلاش كنيم.
وي با تاکيد بر اينکه اين شاعران در اين نشست گزارشي از شعر فارسي و شعر انقلاب را در سرزمين خود منتقل کردهاند، گفت: در اين ميان پروفسور ويکتور کک از لبنان، از جمله کساني است که حق زبان فارسي را به خوبي ادا کرده و خدمت بزرگي به شعر انقلاب و شعر امام راحل کرده است.
انتهاي پيام