يك وبلاگنويس ابراز عقيده كرد:«مصوبهي ساماندهي وبلاگها و وب سايتها عامل بدبيني فعالان اين عرصه در داخل و تبليغات خارجي عليه كشورمان خواهد بود.»
نيما اكبرپور، نويسندهي وبلاگ "عصيان" در گفت وگو با خبرنگار سرويس نگاهي به وبلاگهاي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با اشاره به وجود ميليونها وبلاگ، اظهار داشت: «سوالات بسياري دربارهي اين مصوبه وجود دارد كه هنوز پاسخي به آنها داده نشده است. اين كه تكليف وبلاگهاي ايرانيان خارج از كشور چيست؟ آيا وبلاگهاي انگليسي مربوط به ايرانيان داخل كشور در اين محدوده جا ميگيرند؟ آيا بخشهاي فارسي برخي وبسايتهاي خبري نيز بايد ثبت شوند؟ بحث ساماندهي به لحاظ قانوني، اجرايي، فني و ميزباني سايت دچار مشكلات زيادي است.»
وي با بيان اين كه بسياري از مسايل در آيين نامهي اين طرح به صورت مشخص ديده نميشود، گفت: «اين بحث به لحاظ اجرايي و همچنين كارشناسي فني و عملي داراي مشكلات زيادي است. سوالات و ابهامات ديگري نيز در اين زمينه وجود دارد: آيا اين گونه آيين نامهها با قانون اساسي در تناقض نيستند؟ آيا اين بحث با دو لايحهي مصوب " آزادي بيان " و " حريم خصوصي " در تعارض نيست؟ آيا اين قوانين نبايد در مجلس نيز به بحث و بررسي گذاشته شوند؟»
اكبر پور تاكيد كرد: «چه تضميمي وجود دارد كه افراد اسم واقعي خود را داخل اين سايت ثبت كنند؟ چه تضميني براي ثبت اطلاعات و مشخصات صحيح افراد وجود دارد؟ قطعا افرادي كه هميشه با اسم مستعار خود مينويسند، ترجيح ميدهند وبلاگ خود را تعطيل كنند.»
وي با اشاره به رشد تصاعدي ثبت وبلاگها، در عين حال گفت: «اين امر باعث كوچك كردن دولت و واگذاري امور به بخش خصوصي ميشود و مصوبهي مذكور با اين اصل نيز در تعارض است. ايجاد اين گونه كميتهها و مجمعها فقط باعث افزايش هزينهها ميشود تا جنبهي علميداشته باشند. در حال حاضر بحث فقط بر سر عوامل بازدارنده است نه حمايت. اكنون حمايت در كجاي ماجرا است؟»
اكبرپور يادآور شد: «تا به حال هيچ وبلاگي از جنبههاي سياسي عمومي، ادبي و شعر و... وجود نداشته كه واكنش مثبتي نسبت به اين ماجرا داشته باشد. تمام واكنشهاي منفي و داراي موضع انفعالي بودند.»
انتهاي پيام