شوراي اسلامي شهر اصفهان در يكصد و نود و يكمين جلسهي خود با نامگذاري اين شهر بهعنوان پايتخت فرهنگي جمهوري اسلامي ايران موافقت كرد. ازسوي ديگر، اين عنوان را سال 1378 مديران فرهنگي استان فارس براي شهر شيراز پيشنهاد كرده بودند.
در اينباره، رييس شوراي اسلامي شهر اصفهان به نقش اين شهر در پيروزي انقلاب اسلامي، هشت سال دفاع مقدس و قدمت فرهنگي، تاريخي و هنري آن و نامگذاري اين شهر بهعنوان پايتخت فرهنگي جهان اسلام اشاره و اضافه كرد: اينها همه خود گوياي فرهنگي بودن شهر اصفهان است و اين شهر شايستگي پايتختي فرهنگي كشور را دارد.
ازسوي ديگر، قرار گرفتن شيراز در مسير جادهي شاهي در دوران تمدن هخامنشي و ساساني، وجود مکتب ادبي شيراز به رهبري سعدي شيرازي و ادامهي آن توسط ديگر شاعر نامدار ايرانزمين مانند حافظ شيرازي، وجود مکتب فلسفي شيراز در قرن هفتم تا دهم با وجود فلاسفهاي چون قطبالدين شيرازي، سيدشريف جرجاني و... و نيز مکتب عرفاني شيراز و وجود عرفايي چون محمد بن حفيف شيرازي (شيخ کبير)، ابومحمد روزبهان بقلي، شاه داعي و... و همچنين بهوجود آمدن مکتب هنري شيراز با محوريت نقاشي، خوشنويسي و معماري، وجود باغها، مساجد تاريخي و خانههاي قديمي که نشان از هنر معماران شيرازي دارند، داشتن قرآننگاران برجستهاي چون ميرزا کوچک وصال شيرازي، نصير شيرازي، محمد کاتب شيرازي و... و البته وجود بقاع متبرکهاي مانند بقعهي احمد بن موسي (شاهچراغ) و... و نيز علماي بزرگي چون شيخ مفيد، ابوحيان توحيدي شيرازي، شيخ کبير آيتالله ميرزاي شيرازي، آيتالله بهاءالدين محلاتي، آيتالله سيدنورالدين حسيني هاشمي و آيتالله شهيد دستغيب، شايد از جمله دلايلي بودند كه سبب شدند، مديران وقت فرهنگي استان فارس عنوان پايتخت فرهنگي كشور را به شيراز دهند.
پس از سفر رييس جمهور به استان همدان در تيرماه 1385 و ابلاغ مصوبهي هيات دولت به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي براي موضوع نامگذاري همدان بهعنوان «پايتخت تمدن و تاريخ ايران» وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي پيشنهاد دورهاي بودن پايتخت فرهنگي را درحالي مطرح كرد که اصولا مسؤولان استان همدان هيچ بحثي را در اينباره مطرح نکرده بودند. بهتازگي نيز كه شوراي شهر اصفهان پيشنهاد هشت عضو خود را با دو فوريت دربارهي پايتخت فرهنگي بودن اين شهر مطرح كرد، مهمترين دليل اين تصميم خود را انتخاب اصفهان بهعنوان پايتخت فرهنگي جهان اسلام دانست؛ عنواني که بهصورت دورهيي در ميان کشورهاي اسلامي تقسيم ميشود و اصولا معناي پايتخت فرهنگي جهان اسلام را در همهي ابعاد آن نميتواند داشته باشد.
اين تصميم شوراي شهر اصفهان که در پايان عنوان پايتختي فرهنگي جهان اسلام گرفته شد، مسؤولان و اهل فرهنگ شيراز را نگران ميكند که با سفر رييس جمهور به اصفهان (پيش از شيراز) اين مصوبه از طريق استانداري اصفهان در هيات دولت مطرح و تصويب شود.
خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در فارس، در گفتوگوهايي با برخي مسؤولان و صاحبان نظر استان به بررسي ديدگاههاي آنها دربارهي پيشينهي فرهنگي شيراز و مؤلفهها و استعدادهاي آن براي عنوان پايتخت فرهنگي پرداخت.
محمدرضا بذرگر ـ رييس شوراي اسلامي شهر شيراز ـ در اينباره گفت: متاسفانه اكنون شوراي شهر در سيستم مديريت شهري قرار نميگيرد و فقط مسائل شهرداري را دنبال ميکند. لذا جايگاهي براي مسائل کلان براي او نديدهاند؛ به همين دليل، پيشنهاد شوراي شهر اصفهان نيز اگر پشتوانهي مقامات استان را بهدنبال نداشته باشد، راه به جايي نخواهد برد. همچنان که بحث پايتخت فرهنگي بودن شيراز نيز تا امروز فقط در حد يک اظهار نظر مقامات محلي بوده و چيزي در سطح ملي تصويب نشده است.
او با اشاره به مصوبهي شوراي شهر اصفهان، ادامه داد: ما نيز اين مصوبه را ميتوانيم داشته باشيم؛ اما بهدنبال دعواي بين شهرها نيستيم.
وي اظهار كرد: ما ابتدا بايد مسائل فرهنگي استان را حل کنيم و در واقع از خودمان خوب دفاع کنيم، نه اينکه از ديگري انتقاد کنيم؛ البته درحاليکه اكنون استان فارس دو مدير فرهنگي خود را در راس دستگاهها ندارد، چگونه ميخواهد، متولي فرهنگ کشور شود؟
بذرگر با يادآوري اينکه مهمترين مشخصهي شيراز، فرهنگي و ادبي بودن اين شهر است، افزود: در شرايطي که براي برنامهريزي در اين حوزه به مديران توانا نياز داريم، متاسفانه حتا مدير هم ندارند و اين خود باعث لطمه خوردن به عنوان پايتخت فرهنگي ميتواند شود.
محمدرضي حدائق ـ معاون سياسي و امنيتي استانداري فارس ـ بيان كرد: تاکنون چنين طرحي ازسوي شوراي شهر شيراز به استانداري ارايه نشده است. استانداري فارس موضوع را از طريق بنياد فارسشناسي پيگيري ميکند و در اينباره پيشنهادهايي را نيز مطرح کرده است.
وي با اشاره به مصوبهي شوراي شهر اصفهان و معرفي اين شهر بهعنوان پايتخت فرهنگي ايران، اظهار داشت: شهر اصفهان در جايگاه اين امر نيست که عنوان پايتخت فرهنگي را از شيراز بگيرد و بهنظر نميرسد، تصويب اين طرح تحت شرايط خاص صورت گرفته باشد و چندان وجهه قانوني ندارد.
او خطاب به شوراي شهر شيراز گفت: نيازهاي استان فارس بايد اولويتبندي شوند و شوراي شهر شيراز نبايد درپي رقابت با شوراي شهر اصفهان، نيازهاي شهر را فراموش کند، بلکه لازم است، مسائلي مانند اشتغال، صنعت و... را نيز مورد توجه قرار دهد؛ رسيدگي به امور فرهنگي نبايد ما را از مسائل ديگر غافل کند.
محمدمهدي حقدل ـ رييس کميسيون فرهنگي و اجتماعي شوراي شهر شيراز ـ نيز با يادآوري اينکه بحث پايتخت فرهنگي بودن شيراز به شوراي اول و مسؤولان استانداري وقت برميگردد، افزود: متاسفانه اقدامات در اينباره فقط در سطح استان شکل گرفتند؛ اما با تلاشي که شوراي دوم کرد، اين بحث در کشور هم دنبال شد.
به گفتهي او معاون استاندار فارس معتقد بود، طرحي ازسوي شوراي شهر دوم به استانداري نيامده است.
وي در گفتوگو با خبرنگار ايسنا اضافه كرد: تا پيش از شيراز، هيچ شهري ادعاي پايتخت فرهنگي را نداشت و بعد از شيراز بود که ديگران مدعي اين عنوان شدند و بعدها پيشنهاد چرخشي بودن آن مطرح شد.
حقدل در پاسخ به اين پرسش كه داشتههاي شيراز براي کسب عنوان پايتخت فرهنگي كداماند؟ توضيح داد: به لحاظ بالقوه هيچ شهري در ايران براي عنوان پايتخت فرهنگي به پاي شيراز نميرسد؛ چراکه از تمام دورههاي تاريخي ايران در شيراز اثر وجود دارد، درحاليکه تمام داشتههاي تاريخي اصفهان به عصر صفوي ميرسند. بنابراين به لحاظ ميراث فرهنگي شيراز در کشور بيبديل است.
وي شرايط كنوني شيراز را مناسب ندانست و افزود: به لحاظ شرايط كنوني فرهنگي از اصفهان عقبتر هستيم؛ درحاليکه اصفهان هفت دانشگاه دولتي دارد، ما در شيراز تازه به دانشگاه رسيدهايم. همچنين از نظر امکانات فرهنگي و هنري نيز از اصفهان عقبتر هستيم و به زيرساختها توجه لازم را نميکنيم.
رييس کميسيون فرهنگي ـ اجتماعي شوراي اسلامي شهر شيراز با انتقاد از وضعيت نگرانکنندهي تالارهاي نمايش و سينما در شيراز، تصريح كرد: ما در شيراز فقط يک سالن نمايشي داريم و از 13 سالن سينما در سالهاي گذشته، اکنون فقط هشت سالن سينما وجود دارند. لذا آن ارادهاي که بايد شکل ميگرفت، براي ايجاد زيرساختها شکل نگرفته است و دستگاههاي فرهنگي ما کمکاري کردهاند.
وي با انتقاد از نحوهي مديريت فرهنگي در شيراز، ادامه داد: مديريت فرهنگي در شيراز برنامهي درازمدت ندارد و دچار روزمرگي شده است و متاسفانه همواره دلخوش به برنامههاي مقطعي بودهايم. همچنين مهمترين مسالهي ناهنجاريهاي اجتماعي در شيراز، بيتوجهي به مسائل فرهنگي است و در اينباره مسؤولان استان بايد پاسخگو باشند.
حقدل اضافه كرد: با وجود تمام مشکلات در جمعبندي امکانات بالقوه و بالفعل فرهنگي در شيراز ما هنوز در کشور ممتاز و تنها شهر ايران هستيم که استحقاق عنوان پايتخت فرهنگي را داريم.
سيدسعيد زاهد زاهداني ـ رييس بنياد فارسشناسي ـ نيز در اين ارتباط به خبرنگار ايسنا، گفت: مدتي پيش، يکي از اعضاي شوراي شهر بحث پايتخت فرهنگي را در صحن شورا مطرح کرد و صورتجلسهي آنرا براي بنياد فارسشناسي فرستاد. ما نيز در حضور شهردار شيراز و معاون سياسي ـ امنيتي استاندار فارس اين بحث را مطرح کرديم و قرار بر اين شد كه شهردار شيراز تمام هزينههاي طرح پايتخت فرهنگي را تقبل کند و ما نيز بهعنوان بنياد فارسشناسي در حد مسؤوليت خود پيگير کار باشيم.
او با اشاره به تصميم شوراي شهر اصفهان و ارايهي آن مصوبه در سفر رييس جمهوري به اين شهر، اظهار كرد: ما نيز براي سفر رييس جمهور به استان فکرهايي کردهايم و قرار است، در اين سفر ابعاد فرهنگي شهر شيراز را به رييس جمهور معرفي كنيم. اقداماتي درحال انجاماند، اما متاسفانه ما مثل اصفهانيها آنرا رسانهيي نکرديم.
مدير بنياد فارسشناسي از تمام دستگاههاي اجرايي استان خواست، براي تحقق عنوان پايتخت فرهنگي براي شيراز پيگير كنند؛ چراکه در اين صورت با توجه به مدارکي که داريم، شيراز را به جايگاه خود خواهيم رساند.
صمد رجا ـ معاون استاندار فارس و رييس کارگروه گردشگري استان ـ نيز معتقد است: مقولهي پايتخت فرهنگي به يک موضوع خاص برنميگردد؛ اما اگر اين عنوان به مفهوم اين است که فرهنگ ملت و تمدن ايران از کجا شکل گرفته، استان فارس با تاريخ چندهزار سالهاش، قابل توجه است و هيچ کجا، جاي فارس و شيراز را نميگيرد؛ اما اگر منظور از اين عنوان، دوران نزديکيتر و به عبارتي دوران صفويه است، اصفهان شهري است که در اين دوره، عصر درخشاني داشته است.
وي در تعبير ديگري از پايتخت فرهنگي، توضيح داد: اگر منظور از پايتخت فرهنگي، وجود صنايع دستي و توليد آثار هنري است، اصفهان و شيراز و برخي شهرهاي تاريخي ديگر در اين تعريف قرار ميگيرند.
او به خبرنگار ايسنا گفت: فارغ از حساسيتهاي موضعي جايگاه هر کدام از شهرهاي ايران در جاي خود قابل احترام است.
کوروش کمالي سروستاني ـ مدير دانشنامهي فارس و مدير پيشين بنياد فارسشناسي ـ که خود يکي از طراحان عنوان پايتخت فرهنگي براي شهر شيراز بوده است نيز در اينباره بيان كرد: اطلاق عنوان پايتخت فرهنگي به شهر شيراز، ايدهاي در ذهن مديران فرهنگي شيراز بوده است كه براساس داشتهها و به اميد بايستهها بهعنوان راهبرد توسعهي فرهنگي مطرح شد. از سال 1378 تاكنون با برگزاري مراسم و نشستهاي مختلف ملي و بينالمللي و نيز ايجاد ارتباطات فرهنگي، اين عنوان خود را ثبت كرده است.
وي افزود: امروز نيز اگر مديران عالي و مديران فرهنگي استان، اهالي فرهنگ و هنر بخواهند و بكوشند، اين عنوان ماندگار و كارساز خواهد بود. اگرچه دستيابي به اين امر به برنامه، كار و همت نيازمند است و نبايد فراموش كرد كه در زمان طرح اين ايده، شيراز پس از تهران مهمترين مركز فعاليتهاي فرهنگي و هنري منطقهيي، ملي و بينالمللي در ايران بوده است.
او اضافه كرد: شهر شيراز در زمينهي فرهنگ الگوساز بوده است. زماني كه ايدهي نامگذاري روزي به نام سعدي و روزي به نام حافظ را مطرح كرديم، در تقويم ايران روزهاي فرهنگي وجود نداشتند. اين ايده در سال 1376 مطرح شد و در سالهاي 1377 و 1378 بدون هيچ مصوبهي ملي، با شكوه تمام، در شهر شيراز و برخي از شهرهاي ايران و جهان برگزار شد و به ميمنت همين ابتكار بود كه اكنون 16 روز فرهنگي با نام بزرگان دين، ادب و عرفان در تقويم رسمي كشور ثبت شدهاند. علاوه بر اين، شيراز نخستين شهر كشور است كه روزي به نام آن ثبت شده است و هر ساله در آن برنامههاي ويژهاي بهعنوان روز شيراز برگزار ميشوند.
كمالي سروستاني ادامه داد: جشنوارهي فيلم فجر براي نخستينبار پس از تهران در شيراز برگزار شد. جشنوارهي بينالمللي آسيا پاسفيك در اين زمان برپا شد. نهادهايي مانند مركز حافظ شناسي و سعديشناسي و برگزاري هفتههاي فرهنگ بينالمللي، حضور استادان بزرگ موسيقي ايران چون استاد شجريان، شهرام ناظري، حسامالدين سراج، اركستر سمفونيك ايران، برگزاري بيش از ده برنامهي فرهنگي با همكاري سازمان يونسكو، حضور شاعران، فيلسوفان و هنرمندان جهاني در اين شهر مانند هابر ماس و آدونيس، حضور شاعران، نويسندگان و پژوهشگران برجستهي ايران به مناسبتهاي مختلف، برگزاري جشن قرآن، برپايي نمايشگاههاي قرآن، خوشنويسي و نقاشي ملي و منطقهيي، برگزاري سوگوارهي تعزيه در سهسال پياپي، برگزاري جشنوارهي زنان هنرمند فارس و بسياري برنامههاي ديگر در كنار توسعهي موزهها و فضاهاي فرهنگي و تاريخي در آن و نيز حضور هنرمندان، شاعران و انديشمندان شيرازي در كشورهاي ديگر، چهرهاي نسبتا درخور گذشتهي اين شهر از شيراز ارايه دادهاند. اگرچه بسياري كارهاي ديگر نيز ميتوانستند سامان يابند و راههاي نرفتهي بسياري باقي ماندهاند؛ ولي طبيعي است، اگر ما فقط بنشينيم و گذر عمر را ببينيم، گرهي از كار فروبستهي ما گشوده نخواهد شد.
وي با تاكيد بر اينكه براي همهي شهرهاي فرهنگي ـ مذهبي ايران احترام قايل هستيم، تاكيد كرد: ما به همهي شهرهاي تاريخي ايران افتخار ميكنيم و آنها را جز جدانشدني فرهنگ ملي و ديني خود ميدانيم. در اين نامگذاري نيز قصد تقسيم كار و تعامل با همهي شهرها و ايرانيان را داشتهايم. مگر از نقش مشهد و خراسان در زمينهي ادبيات فارسي با حضور شاعران بزرگي چون فردوسي، عطار و خيام ميتوان چشم پوشيد. بيترديد همهي ما سفرهخوار عرفان و ادب آن دياريم؛ ولي اين شهر اكنون به پاس حضور حضرت امام رضا (ع)، شهر مقدس ماست و حضور حضرتاش چنان گسترده و درخشان است كه جز شهر مقدس نامي ديگر بر آن نميتوان نهاد.
او در پايان گفت: شهر قم بهگونهاي پايتخت معنوي جهان تشييع است و اصفهان در معماري، هنر و مكتب فلسفي سرآمد شهرهاي ايران بهشمار ميرود. همچنين همدان، كرمان، تبريز، شوش و... هريك به ويژگيها و هنرهايي آراستهاند؛ اما بهنظر ميآيد كه شهر شيراز اگرچه ممكن است، در برخي از مقايسههاي موردي، داشتههايش از ديگر شهرهاي ايرانزمين كمتر باشد، كه هست، اما در جمع داشتهها، در حوزهاي كه فعلا آنرا با تسامح حوزهي فرهنگي ميناميم، داراي مزيتهاي گستردهتر، متنوعتر و مؤثرتر بوده است.
انتهاي پيام