/غفلت از ميراث فرهنگي در كجا ريشه دارد؟/ "اتفاقهايي مانند تخريب نقشبرجستهي تخت جمشيد بهدليل ناآگاهي است"
يك باستانشناس بنياد پژوهشي پارسه _ پاسارگاد تاكيد كرد: اهميت نقشبرجستههاي تخت جمشيد (پارسه) در اين است كه آنها نماينده و اعضاي ملت و ناحيههاي مختلف دورهي هخامنشياند و هر شيء تاريخي سندي براي پيبردن به بينش، فكر و زندگي انسان گذشته است. افشين يزداني در گفتوگو با خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، افزود: وقتي تاريخ را نشناسيم، يا كم بشناسيم، درجهي اهميت نقشبرجستههاي تخت جمشيد (پارسه) محدود به اين ميشود كه فقط تعدادي آثار سنگي با نقشهايي هستند؛ ولي اگر آنها را در مجموعهي تاريخ، جغرافيا، دين و فرهنگ قرار دهيم و يا بهعنوان يك مردمشناس به آنها نگاه كنيم، نوع ديد ما به اين آثار تغيير ميكند. وي ادامه داد: با چنين ديدي، نقشبرجستههاي تخت جمشيد (پارسه) نشان ميدهند كه بهعنوان مثال مردم دوهزار و 500 سال پيش چگونه لباس ميپوشيدند. در واقع، فقط جنبههاي هنري آنها مطرح نيستند. يزداني با بيان اينكه تخت جمشيد (پارسه) يكي از بزرگترين محوطههايي است كه بررسيهاي مردمشناسي را در آنجا ميتوان انجام داد، دربارهي نقشبرجستهاي كه بهتازگي در تخت جمشيد (پارسه) تخريب شده است، اظهار كرد: اين نقش نمايندهي يك انساني است كه در كردستان عراق امروزي زندگي ميكرده است. در حقيقت، نقشبرجسته بودن اين آثار نسبت به اهميتي كه دارند و اطلاعاتي كه ميدهند، يك بحث حاشيهاي است. او در ادامه گفت: تخت جمشيد (پارسه) از معدود محوطههاي باقيمانده از دوران باستان است و اين فرصتي استثنايي را ميدهد، تا از سرزميني كه دوهزار و 500 سال قبل مرزهاي آن پاكستان امروزي، آسياي مركزي امروزي، ايران امروزي، تركيه، آذربايجان، فلسطين و مصر را دربر ميگرفته است، آگاهي پيدا كنيم. به همين دليل است كه اين نقشبرجستهها اينقدر اهميت دارند و از ميان رفتن حتا بخش كوچكي از آنها براي جامعهي باستانشناسي تاسفبرانگيز و ناراحتكننده است. يزداني با بيان اينكه بروز چنين اتفاقهايي مانند تخريب بهوجود آمده در يكي از نقشبرجستههاي تخت جمشيد (پارسه) بهدليل ناآگاهي است، بيان كرد: اگر ارزش اين آثار شناخته شود، ديگر بهعنوان يك سنگ، نقش و يا خشت ديده نميشوند. درك كردن ارزش آثار تاريخي در اين است كه ابتدا هويت و تاريخ خود را بشناسيم و اين كار بايد از طريق رسانههاي خبري، صدا و سيما و آموزش و پرورش انجام گيرد. وي با اشاره به تخريبهايي كه توسط بعضي افراد روي گچبريها و يا آثار ديگر انجام شدهاند، يادآور شد: انجام چنين كاري به اين دليل است كه آن فرد ارزش آن اثر را نميداند و اگر بداند كه با اين كار بخشي از يك سند تاريخي را كه هويت او را تشكيل ميدهد، از ميان ميبرد، ديگر چنين كاري را انجام نميدهد. او همچنين دربارهي اهميت كاوشهاي باستانشناسي، توضيح داد: هدف از كاوش، كشف يك شيء نيست، بلكه هدف بازسازي زندگي گذشته است كه آن شيء بخش كوچكي از آن زندگي است. يك شيء زماني ارزش دارد كه در شرايط و مكان خود پيدا شود. به همين دليل، اشيايي كه از حفاريها و كاوشهاي باستانشناسي بهدست نميآيند، از ارزش آنها كاسته ميشود؛ چون مشخص نيست، در چه محيطي بودهاند. به گفتهي اين باستانشناس بايد آگاهيهاي لازم به مردم داده شوند كه يك باستانشناس بهدنبال كوزه يا هر شيء ديگري نيست، بلكه وضعيت و جنبههاي ديگر آن مهماند و تمام جامعهي فرهنگي كشور بايد تلاش كند، تا با شناساندن ارزش آثار تاريخي از بروز اتفاقهايي مانند آنچه در تخت جمشيد (پارسه) رخ داد، جلوگيري شود. انتهاي پيام