مراسم يادبود عمران صلاحي برگزار شد «جواديه‌ي او درباره‌ي همه‌ي جواديه‌هاي دنياست»

عصر روز پنج‌شنبه، فرهنگسراي هنر (ارسباران) ميزبان تعداد زيادي از اهالي هنر و ادبيات بود، كه براي يادبود عمران صلاحي - شاعر و طنزپرداز تازه‌درگذشته - گرد هم ‌آمده بودند. به‌گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در اين برنامه كه با اجراي طنز عليرضا خمسه همراه بود، فيلمي درباره‌ي زندگي و آثار عمران صلاحي پخش شد، كه در آن عده‌اي از هنرمندان و نيز تعدادي از اعضاي خانواده‌ي اين شاعر درباره‌اش صحبت كردند. سپس عليرضا خمسه درباره‌ي تلفظ نام كوچك عمران صلاحي به نقل از خود شاعر مطلبي را گفت و در ادامه، مديا كاشيگر - مترجم - با بيان اين‌كه گذشته‌ي پربارمان كه به آن افتخار مي‌كنيم، از بزرگان‌مان به ارث برده‌ايم، گفت: عمران فرزند لايق زبان فارسي و تركي بود. رضا سيدحسيني اولين كسي بود كه در اين مراسم، درباره‌ي عمران صلاحي صحبت كرد. اين مترجم پيشكسوت در سخناني با بيان خاطره‌اي از عمران صلاحي، متذكر شد: عمران كسي بود كه كارهاي زيادي براي ديگران انجام مي‌داد، ولي اين‌ها را مطرح نمي‌كرد. اما اگر كسي كوچك‌ترين كاري برايش انجام مي‌داد، همه‌جا از او ياد مي‌كرد. سيدحسيني با اشاره به چاپ كتاب «پيشگامان شعر معاصر ترك» جلال خسروشاهي يادآور شد: عمران صلاحي اين كتاب نيمه‌تمام را گرفت، تكميل و ويرايش كرد، بدون اين‌كه كوچك‌ترين ادعايي داشته باشد. او گفته‌هايش را با خواندن شعري از جامي و درخواست از حاضران براي قرائت فاتحه به روح عمران صلاحي پايان داد. عنايت سميعي نيز در نوشتاري درباره‌ي «شعر فارسي عمران» صحبت كرد. او با اشاره به آغاز كار شاعري عمران صلاحي در دهه‌ي 40 گفت: دهه‌ي 40 دوره‌اي بود كه در آن متافيزيك شعر از آسمان به زمين نيامده بود؛ شاعر به علم ادبيات اشراف نداشت، اما شعر جزيي از زندگي مردم بود. اين منتقد با مقايسه‌ي برخي از جنبه‌هاي شعر خسرو گلسرخي و عمران صلاحي، به شعر«جواديه»ي اين شاعر اشاره كرد و گفت: صلاحي به‌شكل توصيفي در اين شعر حرف مي‌زند، در حالي‌كه زبان گلسرخي تفسيري است. آبشخور شعر هر دو شاعر سخن اجتماعي با مردم محروم است. اما آيا شعر اين هر دو شعريت خود را حفظ كرده‌اند؟! پاره‌هايي از شعر «جواديه»‌ي عمران همچنان كلامي شاعرانه است. شعر عمران اساسا به گفتار زنده نزديك است، اما افزون بر اين تصويري در آن تعبيه شده كه متضمن طنزي تلخ است. قدرت ايماژ شاعرانه‌اش در برانگيختن زنجيره‌ي تداعي‌هايي است كه ابعاد ناديدني واقعيت را مريي مي‌كنند. اين ويژگي شعري عمران، به در‌هم‌آميزي شعر و زندگي در آثار او برمي‌گردد. او فرم شعر خود را نه صرفا از زبان و ادبيات، بلكه از واقعيت‌هاي خاموش زندگي به‌دست مي‌آورد. سميعي همچنين اضافه كرد كه شعر او نه تنها به «جواديه»‌ي تهران، بلكه به همه‌ي «جواديه»‌هاي دنيا برمي‌گردد و درباره‌ي همه‌ي آن‌هاست. عبارت «طنز او شيرين است و خنده بر لب مي‌نشاند، اما طنز تلخ او ضمن حفظ صبغه‌ي شوخ‌طبعانه، خواننده را به تأمل وامي‌دارد»، جمله‌ي ديگر سميعي درباره‌ي عمران صلاحي بود كه اين‌گونه ادامه يافت: شعرهاي عمران عمدتا مضموني و روايي است كه گاهي به زبان نثر نزديك مي‌شود و در نمونه‌هاي موفقش مي‌كوشد تا شعر را از چنگ نثر به‌در آورد. البته شعر او غافل‌گيركننده هم هست. در بخش ديگر برنامه، سيمين بهبهاني نيز با خواندن بيتي گفت: همه رفتند، انتظار رفتن عمران را نداشتم. هفده سالش بود كه به راديو آمد. تشويقش كردم. عمران بچه‌ي من بود و جاي او اين‌جا خيلي خالي است. حيف بود كه بميرد و نمي‌دانم چرا همه‌ي مهربانان ما مي‌روند. به‌گزارش خبرنگار ايسنا، كامبيز درمبخش هم ديگر سخنراني بود كه درباره‌ي عمران صلاحي صحبت كرد و گفت كه رفتن عمران صلاحي برايش شوك عجيبي بوده است، چون عمران درست چند روز قبل از درگذشتش، در خانه‌ي هنرمندان در مراسم بزرگداشت او صحبت كرده بود. درمبخش ادامه داد: به قول محمود دولت‌آبادي او خود زندگي بود. گفته‌اند كه او 40 سال كار كرد، اما به‌عقيده‌ي من 140 سال كار كرده است؛ با اين‌همه انبوه‌كاري و اثر. ظاهرش را با لبخند نگه مي‌داشت و صورتش را با سيلي سرخ. مديران جرايد و ناشران ما، مديون عمران‌ها هستند. او از «جواديه» آمده بود، از عمق فاجعه. محمد شمس ‌لنگرودي نيز با بيان اين‌كه معمولا حاكمان معزول و شكست‌خورده، آزادي‌خواه مي‌شوند و دوستان ما هم كه‌ ‌مي‌ميرند، ما مهربان مي‌شويم، شعر «نامه به عمران» را خواند. در ادامه گيتي صفرزاده - سردبير نشريه‌ي «گل‌آقا» - درباره‌ي فعاليت مطبوعاتي عمران صلاحي سخن گفت. احمد پوري هم در گفته‌هايي اظهار داشت: خانواده‌ي بزرگ هنري كشورمان، گوهري را از دست داد. اما از عمران مي‌توان آموخت؛ آموخت كه چگونه مي‌شود محبوب دل‌ها بود. او به گنج نهان و هستي انسان بودن، دست يافته بود. او با عشق معامله‌ي بقال‌داري نمي‌كرد. به‌دنيا آمده بود، تا تنها زيبايي‌ها را ببيند. به دشواري مي‌توان موردي را يافت كه براي جامعه‌ي هنري ضايعه‌اي پيش مي‌آمد و عمران در آن‌جا حضور نمي‌يافت. اين مترجم، سپس شعري را با عنوان «سوگواري» از دبليو. ايچ. ادن به عمران صلاحي تقديم كرد. در ادامه، اسد‌الله‌ امرايي در سخناني با عنوان «درباره‌ي عمران مترجم»، گفت: سواي همه‌ي حرف‌هايي كه درباره او زده مي‌شود، و همه‌ي معاملاتي كه شمس‌ لنگرودي درباره‌اش گفت، عمران آدم بود و اميدوارم كه از عمران، آدم بودن را ياد بگيريم. اين مترجم افزود: عمران مي‌گفت اگر مترجمي اثري را ترجمه مي‌كند، بايد طوري ترجمه كند، كه نويسنده اگر هم‌زبان او مي‌بود، همان‌جور مي‌نوشت. اين نظر در آثار ترجمه‌اي‌اش نمود داشت و آن‌ها را خواندني‌تر مي‌كرد. تاكيد داشت به اين‌كه ترجمه‌اي كه انجام مي‌دهد، چه چيزي را عايد ملت مي‌كند. امرايي همچنين داستان كوتاه «راننده و مسافر» نويسنده‌ي آمريكايي را با ترجمه‌ي عمران صلاحي براي حاضران خواند. منوچهر احترامي - طنز‌پرداز پيشكسوت - نيز به ذكر خاطرات خود از عمران صلاحي پرداخت و گفت: شعر عمران ماندني‌ شد، اما شعر برخي شاعران دهه‌هاي 40 و 50 ماندني نشد. آن وقتي كه دوستان از پاريس و لوزان صحبت مي‌كردند، عمران از پل «جواديه» حرف مي‌زد. به‌هر حال بماند! باد مي‌آيد و مي‌گرياند / بوي پيراهن يوسف دارد. حسن رياضي هم درباره‌ي «شعرهاي تركي عمران» صحبت كرد و گفت: او از چهره‌هاي شاخص و برجسته‌ي شعر آذري معاصر ايران است. او عاشق شخصيت و هنر عاشيق‌هاي آذربايجان بود و اين امر از موضوع‌هاي مهم شعر تركي اوست. رياضي خاطرنشان كرد: عمران شيريني شعرش را با آن عطر سبلانش براي ما باقي گذاشت و خود تلخي شوكرانش را چشيد. در ادامه ابوالفضل زرويي نصرآباد - طنزپرداز - درباره‌ي عمران صلاحي به ويژگي‌هاي شخصيتي او اشاره و عنوان كرد: او به‌تمام معنا شريف و متواضع بود و پاي‌بند به نظام خانوداه. مهم‌ترين ويژگي آثار پژوهشي و تحقيقي عمران، خواندني‌ بودن آن‌هاست. عمران سفارش‌پذير نبود و با سلامت نفس مي‌نوشت. او اعتقاد شخصي‌اش را مي‌نگاشت. از تلخي‌ها نوشت، اما نااميدانه ننوشت. همچنين سپيده جديري شعر كوتاه «عيادت»، يزدان سلحشور شعر «دروازه‌هاي بهشت» و فؤاد نظيري نيز شعر «روانه با لبخند» را براي حاضران خواندند. عليرضا ميرعلي‌نقي، نگار اسكندرفر و فرخنده حاجي‌زاده هم به‌علت تمام شدن وقت برنامه، نتوانستند صحبت كنند. حاج عيمران حيدري - عاشيق آذربايجان - نيز به اجراي موسيقي پرداخت و فاضل تركمن - از شاگردان عمران صلاحي - شعري براي او خواند. انتهاي پيام
  • جمعه/ ۲۶ آبان ۱۳۸۵ / ۱۲:۰۱
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 8508-14303
  • خبرنگار :