يك مدرس دانشگاه: شعر دوره‌ي صفويه، مردم را متوجه‌ي ظاهر مي‌كند تا باطن اشعار برخي شاعران معاصر متاثر از سبك هندي است

گردهمايي بزرگ مكتب اصفهان، نوزدهم تا 23 آذرماه سال‌جاري به طور هم‌زمان در تهران و اصفهان برگزار مي‌شود و شاخه‌هاي گوناگون فرهنگي و هنري در اين گردهمايي مورد بررسي قرار مي‌گيرد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)،‌ دكتر اسحاق طغياني‌- رييس و عضو هيات علمي دانشكده ادبيات دانشگاه اصفهان - در گفت‌وگويي با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) درباره‌ي تاثير مكتب اصفهان بر ادبيات سخن گفت.

اين استاد دانشگاه اصفهان گفت: "به علت رواج تشيع در دوره‌ي صفويه، پادشاهان بيشتر به علما توجه داشتند و به نوعي علما جاي شعرا را در دربار پر كردند كه اين امر موجب نزول شعر در اين دوره شد."

دكتر طغياني‌ هم‌چنين در خصوص تاثير مكتب اصفهان در حوزه‌ي ادبيات اظهار داشت: "در ميان مكتب‌هاي ادبي فارسي، نام مكتب اصفهان معروف است به سبك اصفهاني كه البته اين سبك اصفهاني نيز به نام سبك هندي شناخته شده است."

وي توضيح داد:" از قرن 10 هجري كه اوضاع سياسي دگرگون شد و صفويان روي كار آمدند، به همراه تغيير در نمادهاي حكومتي، سياسي، اقتصادي و ديني، قانون‌هاي ادبي نيز دچار تحول شدند."

وي افزود: "در دوره‌ي صفويه به علت وجود ديدگاه خاصي كه حاكمان و سلاطين نسبت به شعرا پيدا كردند و از اين جهت ادبيات منظوم را كمتر از دوره‌هاي قبل بها دادند، وضعيتي به وجود آمد كه گويندگان شعر مستعد و قوي كم‌كم از دربار فاصله گرفتند و شعر به نوعي وارد عرصه‌ي كوچه و بازار شد وعموميت پيدا كرد. در اين راستا افراد زيادي به خود اجازه دادند در ميدان شعر و شاعري وارد شوند. البته در ميان اين افراد، گويندگان قوي و زبردستي هم وجود داشتند كه معروف‌ترين آنان صائب تبريزي، كليم كاشاني، طالب آ‌ملي، محتشم كاشاني، حكيم سنايي و عبدي بيك نويدي شيرازي بودند كه از آواز خاصي نيز بهره‌مند بودند."

اين استاد دانشگاه تصريح كرد: "در مجموع در دوره‌ي صفويه شعر به طور كلي 2 مشخصه‌ي ويژه پيدا كرد: يكي اين‌كه اكثر شاعران سعي مي‌كردند به صورت و ظاهر و لفظ اشعار توجه كنند و به تعبير خود اين شاعران، بيشتر اشعار همراه با لفظ‌تراشي و خيال‌آميزي بوده و دوم اين‌كه از نظر محتوا همانند دوره‌هاي گذشته نبود و بسيار نازل و فرودين بود."

 دكتر طغياني معتقد است: "اگر چه رگه‌هايي از قوت و برجستگي در ميان برخي اشعار وجود داشت، اما شعر دوره‌ي صفويه مردم را متوجه به ظاهر مي‌كند تا باطن؛ چرا كه اهداف شاعران در اين دوره و بر اين امر بود كه شعر تازه‌اي بسرايند. اين تازگي خلق تصويرهاي شاعرانه به همراه خود داشت و عموما مبتني بر خيال و خيال‌پردازي بود كه به شكل گسترده‌اي در بين شاعران رواج پيدا كرد."

وي افزود: "اما از آن‌جايي كه تا حدي برخي شاعران در زمان صفويه از جهت محتواي شعر كم‌مايه بودند، مجبور مي‌شدند دست به تقليد بزنند و از شاعران بزرگ دوره‌هاي پيشين به خصوص شاعراني مانند سعدي، حافظ و مولانا و به ويژه نظامي تقليد كنند. در اين باره كار آن چنان به افراط كشيده مي‌شود كه برخي از اين شاعران به ازاي هر مثنوي نظامي 2 يا 3 مثنوي خلق مي‌كنند. لذا در اين اوضاع بسيار واضح است كه توجه صرف به كميت تا چه اندازه در نزول كيفيت موثر است و از اين جهت شعر به خصوص در اين زمان دچار آسيب‌هاي جدي شد."

طغياني علت بي‌توجهي پادشاهان صفوي به حوزه‌ي ادبيات را توجه اين سلاطين به جنبه‌هاي ديني دانست و تصريح كرد: "به علت رواج تشيع، پادشاهان در دوره‌ي صفويه بيشتر به علما توجه داشتند و به نوعي علما جاي شعرا را در دربار پر كردند كه به همين خاطر شاعران به سرزمين هندوستان روانه شدند و جذب پادشاهان گوركاني هند و بابويه شدند. و در آن جا از حمايت‌ بي‌دريغ سلاطين سامان بهره‌مند گشتند و از اين جهت است كه سبك اصفهاني را سبك هندي نيز مي‌گويند."

وي اضافه كرد: "كم‌كم سبك معروف هندي متاثر از محيط فرهنگي و طبيعي هندوستان در شعر اين دوره كاملا ظهور و بروز يافت."

اين استاد دانشگاه اصفهان با بيان اين‌كه دستگاه سياسي حاكم در جهت حمايت‌هاي مالي و سياسي در ترويج يا تخريب يك مكتب بسيار موثر است اظهار داشت: "در واقع حاكميت‌هاي سياسي جهت‌هاي مختلف فرهنگي، اقتصادي، علمي وادبي را در يك جامعه تعيين مي‌كنند؛ لذا در اين خصوص نيز پادشاهان صفوي از علما و تشيع حمايت مي‌كردند كه در اين ميان افكار و ايده‌هاي شيعي به شدت رونق گرفت و در اين دوره انديشمندان شيعي با حمايت پادشاهان صفوي به تدوين علوم ديني ودانش‌هاي شيعي پرداختند."

وي تصريح كرد: "بنابراين در شرايط به وجود آمده در زمان صفويه، سبك هندي با همه‌ي ويژگي‌هايي كه داراست محصول خط دهي و جهت دهي كلي حاكمان آن است؛ به همين علت به خاطر توجه به مسائل ديني، مقدار قابل توجهي از اشعار ديني نيز در اين زمان وجود دارد كه معروف‌ترين اين اشعار تركيب‌بند محتشم كاشاني است."

دكتر طغياني در خصوص تاثير سبك هندي در دوره‌هاي بعد گفت: "سبك هندي نتوانست همانند دوره‌هاي پيشين مبين كمال، رونق و شكوه ادب فارسي شود و در دوره‌هاي بعد در انتقاد از اين سبك، افرادي پيدا شدند كه شاعران بزرگ ادبيات كلاسيك را از جمله سبك خراساني و عراقي مورد تقليد و توجه قرار دادند. از اين بابت سبكي به نام سبك بازگشت ادبي پيدا مي‌شود كه در اين خصوص نيز باز به نوعي به اصفهان مربوط مي‌شود كه از مكتب‌هاي ادبي اصفهان تلقي شد. از جمله‌ي اين افراد هاتف اصفهاني است كه با سرودن ترجيع‌بند بي‌نظيرش در اين عرصه از چهره‌هاي برجسته به شمار مي‌رود. هم‌چنين چهره‌هاي شاخص ديگري چون ملك‌الشعراي بهار و مهدي الهي قمشه‌اي نيز دراين مورد مي‌توان نام برد."

وي با اشاره به اين‌كه شعر در دوره‌ي معاصر از جهت خيال‌پردازي و توجه به عنصر خيال تا حدود زيادي پيرو سبك هندي است بيان داشت: "به همان صورت كه تصوير آفريني شاعران از اهداف عمده‌ي شاعران سبك هندي بوده است، در دوره‌ي معاصر نيز شاعران بيشتر همين سبك و سياق را با شيوه‌اي متفاوت در پيش گرفته‌اند. در اين ميان تاثير شاعران بزرگي مثل صائب و بيدل از شاعران سبك هندي را در اشعار بسياري از شاعران معاصر همانند سهراب سپهري، احمد عزيزي و علي معلم و امثال اين‌ها نمي‌توان ناديده گرفت."

عضو هيات علمي دانشكده‌ي ادبيات دانشگاه اصفهان دليل ظهور شاعراني چون حافظ و سعدي و مولانا قبل از صفويه و نبود وجود شاعراني بنام در دوره‌هاي بعد گفت: "در دوره‌هاي قبل از صفويه اكثر شعرا از انديشمندان و حكما بودند و آشنا بودن آنان بر علوم زمان خودشان از جمله علوم تجربي، طبي و ديني باعث خلق آثار زيبايي مي‌شد."

وي افزود: "اما در دوره‌ي صفويه شرايط سياسي اجتماعي به گونه‌اي بوده است كه شعر از حالت قديم خود خارج و در ميان مردم مي‌آيد. لذا جهت كلي شعر بدين صورت نبوده كه شعر در خدمت تعهد، تفكر، انديشه و علم قرار گيرد، بلكه در سبك هندي، هنر براي هنر و شعر براي شعر، معماري در خدمت مذهب و نويسندگي در خدمت ايدئولوژي به وجود مي‌آيد كه به همين خاطر نيز شعر حالت نزولي پيدا مي‌كند."

دكتر طغياني با بيان اين‌كه برخي شعراي معاصر نيز كم‌مايه هستند گفت: "به طور كلي يك اثر ادبي، هنري وشاعرانه بايستي داراي ويژگي‌هاي خيال‌آميز، احساس عاطفي، سبك و ابداع و نوآوري باشد تا يك اثر هنري خلق شود. علاوه بر اين موارد، شعر بايستي داراي پيام و تعهد باشد، اما شاهديم در زمان صفوي شعرها اين‌گونه نبوده‌اند و در سبك هندي به خصوص در ويژگي خيال‌آميزي افراط شده است."

وي اذعان داشت: "شعر دوره‌ي صفويه تقريبا هيچ پيام سياسي، اجتماعي و ديني ندارد و اگر موردهايي هم وجود داشته باشد اندك است؛ اما در دوره‌هاي قبل شعرهاي بسيار خوبي وجود دارند كه همه ويژگي‌هاي يك اثر هنري در آن‌ها جمع شده است."

وي اظهار داشت: "شعر براي ثنايي و مولوي در نهايت يك ابزار براي بيان مسائل عرفاني و انساني است، اما در سبك هندي شعر ابزار نيست بلكه هدف است. شاعران دوره‌ي ما نيز از انديشه قوي ونيرومندي برخوردار نيستند اگر چه ممكن است از استعدادهاي خوبي برخوردار باشند و افراد مانند سهراب سپهري انگشت شمارند."

انتهاي پيام

  • دوشنبه/ ۱۷ مهر ۱۳۸۵ / ۱۴:۰۳
  • دسته‌بندی: تجسمی و موسیقی
  • کد خبر: 8507-09885
  • خبرنگار :