گردهمايي بزرگ مكتب اصفهان، نوزدهم تا 23 آذرماه سالجاري به طور همزمان در تهران و اصفهان برگزار ميشود و شاخههاي گوناگون فرهنگي و هنري در اين گردهمايي مورد بررسي قرار ميگيرد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، به همين منظور، شهرام اميري، دانشجوي دورهي دكتراي دانشگاه آزاد اسلامي ايران در مقالهاي با نام "نگاهي به ساختار اجتماعي - فرهنگي ايران و اصفهان در عصر صفوي، به بررسي ورزشهاي اين دوران پرداخته است.
در اين مقاله مي خوانيم:
يكي از كاربريهاي ميدان امام اصفهان (ميدان نقش جهان) در عصر صوفي استفاده از مركز آن، جهت ورزش سواركاري بوده است. تمامي محوطهي مركزي ميدان با سنگريز پوشيده شده بود كه بر طبق گزارشهاي سياحان، هر روز هنگام طلوع آفتاب و هر شب پس از اتمام كار مردم، ميدان و خصوصا محوطهي مركزي را / آب پاشي / ميكردند تا هنگام عبور چهارپايان گرد و غبار پخش نشده و فعاليتهاي كسبه را مختل نكند.
در محوطهي مركزي ميدان نقش جهان در ادوار مختلف دو نوع ورزش انجام مي پذيرفت؛ بازي چوگان و بازي
قپقاندازي با تير و كمان و نيزه.
"چوگان"
امروزه اگر با دقت به انتهاي شمال ميدان امام (ره)، و همچنين در جنوب ميدان نظري انداخته شود، در انتهاي هر سمت ميتوان دو ستون بزرگ سنگي را مشاهده كرد. اين ستونها در حقيقت دروازههاي بازي چوگان بوده و ارتفاع هر كدام از ستونها را هشت پا، و فاصلهي آنها را از يكديگر پانزده پا تخمين زدهاند.
اين بازي از سابقهي ديرينهاي در تاريخ ايران برخوردار است و گزارشات موجود حكايت از آن دارد كه در اوايل عصر صفوي نيز در تبريز، بزرگان به اين بازي مبادرت ميورزيدند. عمدتا اين بازي مخصوص سرداران جوان بود و چون مستلزم خوب اداره كردن اسب و تمرين حركات گوناگون بود، از اين ورزش براي تربيت اسبان چابك و سواركاراني چابكتر استفاده ميشد. اين بازي بدين گونه انجام ميپذيرفت كه خانها و رجال كه گاهي نيز شاه آنها را همراهي ميكرد، در گروه 5 تا 6 نفري در حالي كه چوب بلندي در دست داشتند، سعي ميكردند تا توپ كوچكي كه گوي ناميده ميشد را با حركات آرام و نزديك به هم به سوي دروازهي حريف برسانند. نكتهي جالب توجه در اين ورزش اين است كه برخلاف بسياري از ورزشهايي كه امروزه مرسوم شده، بازيكنان دو گروه به هيچ وجه به يكديگر تنه و حتي مشت نميزدند.
"قپق اندازي"
اين بازي نيز در تاريخ ايران از سابقهاي طولاني برخوردار است. چنانكه از نوشتههاي موجود بر ميآيد، اسماعيل اول هنگامي كه در تبريز بود به كرات به همراه سردارانش با اين ورزش خود را سرگرم ميكرد. با انتقال پايتخت به اصفهان خصوصا در عصر شاهان جنگجوي صفوي، اين ورزش اعتبار خود را همچنان حفظ كرد و ميدان نقشجهان جايگاه اصلي اين ورزش شد.
مينويسند در وسط ميدان چوبي به ارتفاع 120 پا درست در جلوي ورودي عالي قاپو نصب شده بود و هنگامي كه شاه ميل به بازي داشت به روي آن هندوانه، خربزه، سيب و گاهي هم يك بشقاب نقره مملو از سكهي طلا و پول قرار ميدادند و سواران موظف بودند كه به صورت تاخت به آن تيراندازي كنند، در صورتي كه هر كس موفق به زدن هدف ميشد، جداي از سكههاي بشقاب از شخص شاه هم جايزهاي دريافت ميكرد، و برخي اوقات هم افتخار اجباري پذيرايي از شاه و همراهان را هم پيدا ميكرد. گاهي اوقات خودشان هم به همراه سرداران در اين ورزشي شركت ميكرد كه در اين صورت جام زريني بر روي تير نصب ميشد، و برنده ميتوانست جام را از آن خود كند.
به هر حال لازمهي اين ورزش وجود زمين صاف و هموار بود، لذا براي اينكه اسبان در حال دويدن بر روي زمين نلغزند در تابستان و زمستان زمين محوطهي ميدان را از گچ يا كلوخهاي بسيار ريز ميپوشانيدند.
به گزارش ايسنا، بنابراين پژوهش: آنچه كه دربارهي اين ورزش اهميت دارد، و آن را نبايد فراموش كرد، اين است كه اين ورزش نيز همانند چوگان از اوايل عصر صفوي متعلق به خانها، سرداران و رجال درباري بود. وليكن به نظر ميرسد كه در اواخل عصر صفوي، شاهان صفوي، همانند سليمان (صفي دوم) و شاه سلطان حسين، تمايل چنداني به انجام اينگونه ورزشها نداشتند. لذا به تدريج در عصر اين سلاطين اين ورزش از انحصار طبقات عالي رتبه، خارج و به ميان مردم عادي كه تا آن زمان چندان در اين ورزشها شركت نداشتند، راه يافت و حضور گسترده و روزانهي مردم در ميدان بزرگ بر تمايل آنها جهت شركت دراين ورزش دامن ميزد.
و اما از ديگر سرگرميهاي عمدهي مردم اصفهان تماشاي جنگ حيوانات نظير خروس، بز و قوچ بود. اين شهر نيز از جمله شهرهايي بود كه به دو دسته حيدري و نعمتي تقسيم شده بود. لذا اين دو گروه همواره بر سر پيروزي يا شكست اين حيوانات مبالغ سنگيني شرطبندي ميكرند. شاه عمدتا سعي ميكرد تا در اين امر بيطرف باشد، وليكن هر حيواني كه غالب ميشد، به صاحبش از 5 تا 20 تومان انعام ميداد. اين مسابقات عمدتا در ميدان بزرگ شهر برگزار ميشد.
انتهاي پيام