يك پژوهشگر تاريخ اصفهان: شاه عباس اول چهارباغ را براي مردم ساخت شاه اسماعيل معتقد بود، تنها محوري كه ميتواند مردم را متحد كند، دوستي آل علي (ع) است
مكتب اصفهان با الهاماتي كه از قبل تجربه داشت در دورهي صفويه به ظهور رسيد. يكي از مقاطع مهم تاريخ در ايران شكل يافتن حكومت صفويه است كه در پرتو تشكيل اين حكومت، مكتبي تحت عنوان مكتب اصفهان در زمينههاي هنري، اجتماعي، سياسي، فلسفي و غيره شكل گرفت. اما به طور قطع اين مكتب طي 10 يا 100 سال به وجود نيامده و از جمله موارد موثر در شكلگيري آن، پيشينهي تاريخي فرهنگي اين شهر در ادوار قبل از صفويه بوده است. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) به همين منظور گردهمايي بزرگ مكتب اصفهان، نوزدهم تا 23 آذرماه سالجاري به طور همزمان در تهران و اصفهان برگزار ميشود و شاخههاي گوناگون فرهنگي و هنري در اين گردهمايي مورد بررسي قرار ميگيرد. سيدمهدي سجاديناييني، يكي از پژوهشگران تاريخ اصفهان، در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) دربارهي چگونگي استقرار صفويه و پيدايش مكتب اصفهان سخن گفت. وي كه تاكنون چند كتاب در خصوص تاريخ اصفهان به چاپ رسانده، با تشريح تاريخ اين شهر گفت: در هر دوره از سلاطين و حكام و سلسلههايي كه در اصفهان استقرار يافتند، الحاقاتي به اين شهر اضافه شد؛ كه به عنوان مثال ميتوان مسجد جامع را مثال زد كه قبل از اسلام آتشكده بود و يا ميدان عتيق، بازار، جويباره و دردشت كه متعلق به آثار قبل از اسلام است و در دوران سلجوقيان به عنوان مركزيت شهر مورد توجه قرار ميگيرد. وي افزود: پس از آنكه، در سال 23 هجري، اصفهان به دست قواي اسلام فتح ميشود، در اين مدت سلسلههاي مختلفي به سر كار ميآيند كه يكي از دوران باشكوه اين شهر، دورهي سلجوقيان است. در آن زمان شهر اصفهان به صورت متروپليس با ويژگيهاي يك شهر كاملا بزرگ در دنيا مطرح ميشود و به دليل علاقه، سلاطين سلجوقي، اين شهر را به دارالعلم شرق تبديل ميكنند. در اين دوران مدرسهي نظاميه ايجاد و به تدريج مدارس ديگري نيز در اصفهان ساخته ميشوند. از بناهاي شاخص دورهي سلجوقي ميتوان به مسجد جامع، گنبد تاجالملك و نظامالملك در اين مسجد، دو منار دارالضيافه و منارههاي متعددي از جمله ساربان و زيار را اشاره كرد. وي با بيان اينكه از دورهي سلجوقي تا صفويه يك دوران 400 ساله وجود دارد كه يكي از پرفراز و نشيبترين روزگاران اصفهان را شكل ميدهد، اظهار داشت: يكي از سياهترين و غمانگيزترين ادوار تاريخ ايران حملهي مغول به كشورمان بود كه اصفهان هم همانند ديگر شهرها شكست خورد و زير سيطرهي مغول قرار گرفت. در اين حمله بسياري از دانشمندان از بين رفتند، اما در اين ميان برخي از شاهزادگان مغول به نام ايلخانيان تحت تاثير هنر و استعداد هنرمندان ايراني، مقداري از خرابيها را جبران كردند و آثار زيبايي همچون منارجنبان، بقعهي پيربكران، مسجد جامعه اشترجان و بقعهي باباعبداله ناييني را خلق كردند. اين پژوهشگر تاريخ اصفهان ادامه داد: در طي اين دوران مغولها در ايران حكومت كردند تا اينكه در قرون 8 هجري اميرتيمور، دولت آلمظفر را نابود و خود در ايران به حكومت رسيد. اين شخص به قدري ظالم بود كه در يك روز 70 هزار نفر از اصفهانيها را به كام مرگ كشاند، اما شاهزادگان اميرتيمور نيز دوباره، تحت تاثير فرهنگ ايراني، آثاري را به وجود آوردند كه از آن جمله تالار تيموري، عمارتي در مسجد جامع، سردر خانقاد نصرآباد و مسجد جامع ورزنه بود. وي تصريح كرد: بعد از تيموريان، حكومت اصفهان به دست تركمانان افتاد و در اين دوره نيز بسياري از مردم بيگناه اصفهان كشته شدند، اما برخي آثار نيز مانند بقعهي شهشهان و خانقاه شيخ ابومسعود به وجود آمدند. با از بين رفتن تركمانان قدرت به صفويه ميرسد. او اضافه كرد: در اوايل قرن دهم هجري شاه اسماعيل صفوي وحدتي را كه در حدود 300 سال در ايران از آن خبري نبوده، با تكيه بر تشيع به ايران برميگرداند. اكثر ايرانيان قبل از استقرار دولت صفوي سني مذهب بودند و شاه اسماعيل با محور قراردادن شيعه معتقد بود، تنها محوري كه ميتواند مردم را متحد كرد، دوستي آل علي (ع) است و فرصت خوبي براي حكومت واحد صفويه با تمسك به اين شيوه فراهم ميكند. سجادي با بيان اينكه 100 سال طول كشيد تا قدرت صفويه تثبيت شود، اظهار داشت: شاه عباس اول تصميم ميگيرد پايتخت را به اصفهان منتقل كند كه از اين زمان به بعد حيات واقعي شهر اصفهان آغاز ميشود و زندگي دوبارهي اصفهان شروع ميشود. وي دلايل شاهعباس اول براي پايتخت قرار دادن اصفهان را عوامل متعددي عنوان كرد و گفت: عواملي از جمله اينكه اصفهان بر روي خط زلزله نبود، چرا كه در اصفهان در طول هزار سال قبل آن زلزله نشده بود، وجود زايندهرود، آبوهواي چهارفصل، استقرار اصفهان بر سر چهارراه شرق – غرب و جنوب – شمال، خاك حاصلخيز، افزايش فعاليتهاي تجاري و سياسي با اروپا از طريق مسير دريا و تسلط بر خليجفارس، امنيت از طرف مهاجمين شرق و غرب را ميتوان از مهمترين دلايل پايتختي اصفهان برشمرد. اين پژوهشگر تاريخ اصفهان با توجه به اينكه در ساختن شهر اصفهان هنرمندان بسياري نقش داشتند افزود: هنگامي كه حكومت امنيت داشته باشد، بناهاي زيادي ساخته ميشود و شهر روز به روز گسترش مييابد. وي شاخصههاي يك شهر اسلامي را بازار، مسجد، مدرسه و حمام عنوان داشت و تصريح كرد: لذا در دوران صفويه كه دين رسميت مييابد اين بناها رونق بيشتري ميگيرد، اما در همين حال در اكثر بناهايي كه شاهديم، جاي پاي معماري قبل از اسلام نيز ديده ميشود؛ از جمله گنبدزني مساجد كه كاملا توسط هنرمندان ايراني ساخته ميشوند، مثلا گنبد مسجد شيخ لطفاله متاثر از گنبدي در دوران ساساني است. وي در خصوص اينكه چرا اعراب از معماري كه ايرانيان در ساخت مساجد استفاده ميكردند بهره نميبردند گفت: اعراب در آن حد از معماري باشكوه برخوردار نبودند. اكثر بناهايي هم كه بعد از اسلام در ايران ساخته شد، از جمله مسجد جامع و 4 ايوان اطراف آن مشخص كنندهي شيوه مسجدسازي ايرانيان است كه پس از احداث، شيوهي آن در ساير مساجد نيز رواج پيدا كرد. وي در ادامه خاطرنشان كرد: شاهعباس اول پس از استقرار پايتخت در اصفهان، ارامنه را از جلفا به اصفهان آورد كه با اين كار واقعهي بزرگ قرن در اصفهان شكل گرفت. او دليل كوچ ارامنه توسط شاه عباس را مهارت زياد ارمنيان در تجارت ابريشم و رهايي از آزار و اذيتي كه توسط پادشاهان عثماني در حق آنان ميشد بيان داشت و تصريح كرد: در واقع شاه عباس قصد داشت با اين كار با دنيا ارتباط برقرار كند و نشان دهد آن قدر در مملكت ايران تساهل و تسامح وجود دارد كه پيروان اديان به راحتي در كنار هم زندگي ميكنند و حتي او اجازهي ساخت كليسا را نيز صادر كرد تا جايي كه كليساهاي متعددي در اصفهان و تعداد قابل ملاحظهاي در شرق اين شهر ساخته شد كه حتي گردشگر فرانسوي، شاردن، تعداد اين كليساها را تنها در شهر اصفهان 24 كليسا عنوان ميدارد كه همگي آنها نيز فعال بودند و از همه مهمتر آنها هم كليساي وانك بود. سجادي تخريب نكردن آثار تاريخي قبل از دورهي صفويه توسط شاه عباس را اقدام مهم ديگر او برشمرد و گفت: خراب نكردن آثار ديگر دورهها توسط شاه عباس همانند در دنيا صدا كرد. او نه تنها ساختههاي قبل را خراب نكرد، بلكه ميدان نقش جهان را توسط بازار بلند قيصريه به ميدان عتيق متصل كرد؛ زيرا شاهعباس قصد داشت شهري بسازد كه در دنيا مشهور باشد و مردم دنيا در مقابل خود شهري را ببينند كه نمونهي آن را هرگز مشاهده نكرده بودند. اصفهان، شهري كه در عصر ديلميان در رديف شهرهاي بزرگ و مشهور جهان بود، بار ديگر مطرح شد. سيل هنرمندان، كاشيكاران، صنعتگران، معماران و خوشنويسان به سوي اصفهان سرازير شد و در واقع مكتب اصفهان با الهاماتي كه از قبل تجربه داشت در اين دوران شكل گرفت. وي اضافه كرد: از تصميمات حكومت مردان صفوي اين بود كه شهر قديم اصفهان همچنان باقي بماند و پايتخت صفويه با اصولي نو ساخته شود؛ در همين راستا ميدان عتيق متعلق به دوران سلجوقي پا بر جا ماند و هستهي مركزي شهر جديد ميدان نقش جهان شد. در تمام اين طرحهاي بلندپروازانه شيخ بهايي به عنوان رابط، دوست، مشاور و دستيار شاه عباس همراه با يك عده از دانشمندان بزرگ شركت داشت. او اظهار داشت: شاهعباس اصفهان را با دو ويژگي، يكي گردشگاه چهارباغ و ديگري ميدان نقش جهان، با سبكي نو مطرح ميكند. ميدان امام (ره) (نقش جهان) با 4 بناي شاخص در 4 طرف آن يعني عاليقاپو، مسجد شيخلطفاله، مسجد امام (ره) و سردر بازار قيصريه ساخته ميشود. خود ميدان نيز به عنوان يك مركز تفريحي، خريد، گردش و تجمع مردم مطرح ميگردد كه در آن بندبازان، شعبدهبازان، ورزشكاران و پهلوانان جمع ميشدند و مردم را سرگرم ميكردند. اصفهان در واقع به يك شهر افسانهاي تبديل شد. در اطراف ميدان هم 4 بازار كوچك كه درآمد اين بازارها صرف نگهداري ميدان ميشد به وجود ميآيد كه بعد از مرگ شاهعباس اين ساخت و ساز ادامه داشته است. وي در توضيح گردشگاه چهارباغ اظهار داشت: شاه عباس اول گردشگاه چهارباغ را براي مردم ساخت كه در ابتداي اين خيابان كاخ جهاننما ساخته و سرتاسر خيابان تا كنار رودخانه نيز پوشيده از باغهاي باشكوه مانند باغ بلبل، درويشان، هشت گوشان و تاكستان ميشود. سردر اين باغات با ترتيب خاصي كنار يكديگر قرار ميگيرند و كنار خيابان نيز براي ورود آزادانهي مردم سنگفرش ميشود. اين پژوهشگر تاريخ ادامه داد: شاه عباس دوم كاخ چهلستون، مسجد حكيم و سپس جانشينان او كاخ هشت بهشت و شاه سلطان حسين به عنوان آخرين پادشاه سلسلهي صفوي مجموعهي مدرسهي چهارباغ، بازارچهي هنر و كاروانسراي مادرشاه را احداث ميكند. او افزود: در سال 1135 كه اصفهان به يك شهر جهاني تبديل شد و قريب يك ميليون نفر جمعيت داشت و داراي مردمي به شدت ثروتمند و در رفاه كامل بود كه به يكباره دچار حملهي افغانها ميشود و آن رفاهي را كه باعث تحليل رفتن قواي نظامي آنها شده بود از بين ميرود؛ تا اينكه نادرشاه افشار كشورگشايي كرده و در زمان زنديه پايتخت به شيراز ميرود و سپس در زمان قاجار به تهران منتقل ميشود كه در پي اين نقل و انتقالات روزبهروز از شكوه و عظمت اصفهان كاسته ميشود. سجادي ناييني با تاكيد بر اهميت حفظ تاريخ و آثار گذشتگان گفت: تمامي آثار به جا مانده از دوران مختلف تاريخي به عنوان هويت و شناسنامهي ما به حساب ميآيد و به عنوان سند ملت ماست كه بايستي حفظ شود. چرا كه اين اسناد تاريخي به ما نشان ميدهد كه چه كساني بودهايم؟ در دورهي سلجوقيان چه ميكرديم، در آل بويه قلعه داشتيم، آن قدر وارد بوديم كه در زمان مغول، سلطان خدابنده، پادشاه مغول، را وادار كنيم كه منارجنبان بسازد؛ مناري كه پس از 700 سال هنوز علت اصلي جنبيدن آن را كشف نكردهاند. انتهاي پيام