كاظم سادات اشكوري: گروهي از جوانان از روي نظريه‌ها شعر مي‌گويند در شعر معاصر به نام چند شاعر اكتفا شده است

كاظم سادات اشكوري اعتقاد دارد: گروهي از شاعران جوان سرنا را از سر گشادش مي‌نوازند و از روي نظريه‌ها و تئوري‌ها شعر مي‌گويند. اين شاعر در ادامه گفت‌وگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، تصريح كرد: گروهي ديگر از شاعران جوان ما از فضاي آشفته جامعه متأثرند كه به جاي تامل و تفكر همراه سيل‌واره‌اي از ميان سنگلاخ‌ها عبور مي‌كنند و به ساحل امن پناه نمي‌برند؛ تا هم سيل را وصف كنند و هم خود را از خطر سيل برهانند. وي با بيان اين مطلب كه جريان انحرافي در شعر، از گذشته تا امروز وجود داشته، اظهار داشت: يك بخش از اين جريان، شعرهاي سطحي و پيش‌ پا افتاده بود و بخشي از آن، خلاف جريان اصلي حركت كردن و از بي‌راهه‌ها سردرآوردن. جالب است كه برخي از پويندگان راه جريان انحرافي خود را نوآور به حساب مي‌آورند؛ براي مثال شاعر قرن يازدهم كه از اسم ذات و معني مصدر جعلي مي‌ساخته، چه بسا كار خود را نوآوري مي‌دانسته است؛ مي‌گويد: با من دل‌خسته‌اي دلدار جنگيدن چرا / تو غزال گلشن حسني پلنگيدن چرا // با مسلمانان مسكين كافريدن بهر چه / با گرفتاران مستضعف درنگيدن چرا. سادات اشكوري با بيان اين‌كه جريان انحرافي جايگاهي در ميان مردم نداشته و به تدريج از يادها رفته است، افزود: اين قبيل جريان‌ها "دولت مستعجل" بودند و گرد و خاك راه انداختن آن‌ها چندان نپاييده است. در شعر معاصر هم شاهد جريان‌هاي انحرافي بوده‌ايم كه كورسويي بوده‌اند در تاريكي و با همان سرعت كه سربرآورده‌اند، با همان سرعت هم از ياد رفته‌اند. وي در عين حال ياد‌آور شد: عقيده ندارم كه شاعران جوان امروز از برخي نام‌هاي منسوب به جريان‌هاي انحرافي تقليد مي‌كنند؛ شايد در مواردي چنين باشد، اما نمي‌توان گفت كه جريان انحرافي شعر نشأت‌گرفته از غيبت شاعران بزرگ است و اگر آن‌ها بودند، جوانان شاعر از آن‌ها تقليد مي‌كردند. اين حرف را چند بار تكرار كرده‌ام و كساني هم آن را مثل بسياري از حرف‌ها با ذكر مآخذ ذكر كرده‌اند كه وقتي به كسي مي‌گوييم شاعر بزرگ، مفهومش اين نيست كه همه شعرهاي او خوب است؛ بلكه بدان معناست كه تعداد شعرهاي خوب آن شاعر بيش‌تر از شاعران ديگر است. وي يادآور شد: اگر منظور نسل اول شاعران امروز است، بايد گفت در ميان آن‌ها هستند كساني كه پنج شعر خوب ندارند و به دلايل گوناگون كه جاي طرح آن اين‌جا نيست، نام‌شان بر سر زبان‌ها افتاده است و به شهرت رسيده‌اند و كساني هم كه با آن شاعران نشست و برخاست و تجربه‌هاي مشترك سياسي و غيرسياسي داشته‌اند، در اين‌جا و آن‌جا از آن‌ها نام مي‌برند و ديگران را ناديده مي‌گيرند كه به يقين مي‌توان گفت بسياري از آنان حتا يك مجموعه از مجموعه‌هاي شعر شاعران نسل دوم را نخوانده‌اند و چنان در عوالم شاعران نسل اول مستغرق‌اند كه فراموش كرده‌اند ديگران هم وجود دارند. تازه اگر هم بخواهند، مبنا را بر نفي مي‌گذارند و به ظرايف بياني اين شاعران پي نمي‌برند. سادات اشكوري با اشاره به عنايت بيش از حد به چند شاعر قرن‌هاي گذشته كه باعث ناديده گرفتن شاعران ديگر شده است، افزود: در شعر معاصر هم به نام بردن از چند شاعر اكتفا مي‌كنند و خلاقيت ديگر شاعران را ناديده مي‌گيرند و از اين‌رو نمي‌توان گفت كه اكنون شاعران بزرگ وجود ندارند. به نظرم جز چند شاعر از نسل اول كه به حق جايگاه واقعي خود را يافته‌اند، ازقضا از نسل دوم شاعراني هم هستند كه به حق از آن‌ها نام برده مي‌شود، ولي در ميان شاعران نسل دوم كساني را در جايگاهي كه لايق آن نيستند، نشانده‌اند و به سبب رابطه و مسائل ديگر كه در وسايل ارتباط جمعي حكم‌فرماست، گاهي كاهي را كوهي و گاهي كوهي را حتا اگر ارتفاعش به اندازه قله اورست باشد، ناديده مي‌گيرند. وي ادامه داد: شاعراني هم هستند كه به زور تبليغات و از هرجا سردرآوردن و به هر جا سر زدن شهره شده‌اند و به گونه‌اي كه نه تنها برخود آن‌ها بلكه بر ديگران هم مشتبه شده است كه آن شاعر را در هرجا و به هر صورت معرفي و صفحات بسياري را در ستايش او سياه كنند. در اين زمينه حرف‌ها زياد است و گوش شنوا كم. سادات اشكوري البته تقليد شاعران را امري بد ندانست و افزود: شاعران جوان در آغاز كار از شاعر يا شاعران ديگر تقليد مي‌كنند، اما حق اين است كه بعد از مدت كوتاهي تجربه‌اندوزي به زبان ويژه خود دست يابند و راه خود را ادامه دهند. كساني هم هستند كه به تبع نسل دوم به‌خوبي شعر مي‌سرايند، اما چون نقد شعر به معناي واقعي كلمه نيست، اين موضوع ناديده گرفته شده است. انتهاي پيام
  • شنبه/ ۱۸ شهریور ۱۳۸۵ / ۱۱:۵۰
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 8506-10167
  • خبرنگار :