محمدرضا تقي‌دخت: شعر جوان ما شعري مه‌آلود و ناموفق است

به اعتقاد محمدرضا تقي‌دخت، شعر جوان ما شعري است مه‌آلود و تار و ناموفق كه در بستر مناسب رويش نيافته است. اين شاعر در ادامه گفت‌وگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با ارايه تعريفي از شعر جوان گفت: ابتدا براي شعر جوان بايد مفهوم‌شناسي داشته باشيم. تعريف كلي كه مي‌توان از آن ارايه داد، شعري است مربوط به نسل جوان است كه تغييرات هويتي، ادبي، فرهنگي و تاريخي، حتا ايدئولوژيكي و اعتقادي روي سازمان فكري‌اش تاثير گذاشته‌اند. وي افزود: جواني همواره با بي‌تجربگي همراه است؛ يعني جوان امروز نمي‌داند راهي را كه قبلا رفته شده و جواب نداده است، ديگر نبايد برود، اما مطالعات اندك باعث مي‌شود كارهاي كرده و راه‌هاي رفته را دوباره در پيش بگيرد. او ضعف شعر جوان امروز را به‌دليل كم‌مايگي و كم مطالعه كردن شاعران دانست و توضيح داد: شاعران امروز ما كم‌تر مطالعه ادبي دارند و هركس كه خرده‌ذوقي دارد، مي‌خواهد سبك و روش جديدي را با اين استناد كه تجربه نشده است، تجربه كند؛ به اين دليل شعر امروز ملغمه‌اي از تصوير‌سازي و داستان‌پردازي شده است، و در نتيجه شعرهاي بي‌ربطي سروده مي‌شوند كه نمي‌توان از روي آن‌ها سنجه‌اي براي شعر جوان داشت. تقي‌دخت با اشاره به پيشينه ادبي قومي ما متذكر شد: اين پيشينه ادبي پيش‌فرض راه ماست كه بايد آن را گسترش داد تا به افق‌هاي جديدي رسيد؛ ولي امروز مي‌بينيم شاعر جوان همان كارهايي را كه شاعري در دهه‌هاي 30 و 40 انجام داده است، انجام مي‌دهد. به اعتقاد او، همچنين ضعف محتوا باعث شده شعر جوان بيش‌تر فرم كوچه‌بازاري پيدا كند و تعالي و جوهر شعري در آن ديده نشود. وي در ادامه گفت: اين را ‌كه چرا شعر جوان ما چرا ضعيف است، بايد به منتقدان موكول كرد، و اصلا يكي از دلايلي كه باعث شده شعر جوان ما ضعف داشته باشد، نداشتن نقد خوب است. هركس با خرده‌بضاعتي كه دارد، وارد ميدان نقد مي‌شود و از سر بي‌دانشي و بي‌اطلاعي چيزي مي‌نويسد؛ به اين دليل سنجش خوبي از شعر ما وجود ندارد. آن‌ها كه در حوزه نقد كار مي‌كنند و جوهري هم دارند، دو يا سه نفر بيش‌تر نيستند، اما آن‌ها كه نامي در نقد دركرده‌اند، دودي از اجاق نقدشان بلند نمي‌شود. درواقع بي‌تعريفي شعر جوان ما به علت نبود نقد از آن است و شاعران جواني به نقد آن مي‌پردازند كه كم‌اطلاع‌اند. تقي‌دخت مشكل ديگر شعر جوان ما را سردرگمي در قالب‌هاي شعري بعد از انقلاب دانست و گفت: بعد از انقلاب به دليل تغييرات ايدئولوژيك يك‌سري نحله‌هاي شعري مثل قالب سپيد به‌وجود آمدند و ناموفقي در اين گونه‌هاي شعري باعث شد به قالب‌هاي گذشته بازگشت داشته باشيم، كه آن قالب‌ها هم ديگر پتانسيل ادامه دادن نداشتند. شايد اين پتانسيل قبل از انقلاب بيش‌تر بود، ولي بعد از انقلاب باعث شد كه شاعرانش به حاشيه بروند. بعدا هم جريان‌هاي انحرافي نو پي گرفته شدند كه آن‌ها هم در بي‌تعريفي زاييده شدند. وي با اشاره به نبود شاعران بزرگ و مطرح و نداشتن الگويي در شعر براي جوانان يادآور شد: امروز شعر در دست افراد كارآزموده نيست، به اين دليل شاعري كه شعرش خوب هم باشد، چندان مطرح نمي‌شود؛ شاعراني مثل شعله كبريت كشيده شدند، ولي زود هم خاموش شدند. او ادامه داد: البته در ذائقه شاعران جوان بعد از انقلاب چيزهاي جديدي هم وجود دارد، مانند تخيلات جديد، موضوعات بهتر و …، ولي اين راه را مفيد نمي‌دانم، و در عين حال كسي هم نمي‌تواند جلو آن‌ها را بگيرد. تقي‌دخت در پايان متذكر شد: اما مهم‌ترين ثمره شعر جوان، شعرهاي مذهبي است؛ والا در غزل و شعرهاي عاشقانه اتفاقي نيفتاده است و هرچه بوده تكرار تجربه‌هاي گذشته بوده است. انتهاي پيام
  • چهارشنبه/ ۱۵ شهریور ۱۳۸۵ / ۱۲:۱۶
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 8506-09306
  • خبرنگار :