جمال ميرصادقي: ادبيات جدي در دنيا برخلاف ايران جزو سرمايه‌هاي ملي است

جمال ميرصادقي اعتقاد دارد: اگر ادبيات عامه‌پسند و تفريحي همين‌طور مثل علف‌ هرز رشد كند، ادبيات جدي را خفه خواهد كرد. اين داستان‌نويس پيشكسوت در ادامه گفت‌وگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، ادبيات جدي را نوعي از ادبيات دانست كه فراموش نمي‌شود و در ادامه توضيح داد: ادبيات چيزي است كه يك‌بارمصرف نباشد، بارها خوانده شود و تأثيرگذار هم باشد كه ادبيات به معناي واقعي آن، همان ادبيات جدي است كه اين خصوصيات را دارد. وي متذكر شد: ادبيات مي‌تواند ماندگار نباشد و مي‌تواند از طرف ديگر خلاقه و در عين حال ماندگار باشد. بايد بين ادبيات جدي و ادبيات به معناي تفريحي آن تفاوت گذاشت. در دنيا هم، هم ادبيات جدي وجود دارد و هم ادبيات سرگرم‌كننده و تفريحي، اما آثاري كه امتحان‌شان را پس داده و ماندگار شده‌اند، ادبيات از نوع جدي آن هستند. او بسياري از آثاري را كه از گذشته باقي مانده و امروز همچنان خوانده مي‌شوند، ادبيات جدي دانست و افزود: در مقابل اين آثار، بسياري ديگر بودند كه در زمان خود مورد استقبال فراوان خوانندگان بودند، ولي امروز نه تنها خوانده نمي‌شوند، بلكه فراموش شده‌اند و اگر هم نامي از آن‌ها برده شود، تنها به عنوان تحقيقات تاريخي از آن‌ها استفاده مي‌شود، مثل رمان‌هايي كه از آغاز داستان‌نويسي آمده‌اند و امروز كسي به خواندن آن‌ها رغبتي ندارد و جزو ادبيات هم به شمار نمي‌روند. نگارنده رمان "شكسته‌ها" ادبيات عامه‌پسند را ادبياتي دانست كه توليد، مصرف و فراموش مي‌شود. خوانندگاني هم دارد و خصوصيت آن فقط سرگرم‌كنندگي آن است. وي درباره تفاوت ادبيات جدي و عامه‌پسند در خارج از ايران نيز گفت: در خارج هم ادبيات جدي و هم ادبيات گريز (تفريحي) خواننده دارند و طبق معمول ادبيات تفريحي خواننده بيش‌تري دارد، اما درعين حال ادبيات جدي هم خواننده خود را دارد؛ به اين دليل نويسندگي در آن‌جا حرفه‌يي است و نويسنده تنها به كار نوشتن اشتغال دارد و كتاب برايش به نوعي درآمدزاست. اما در ايران روزبه‌روز خوانندگان جدي‌مان را از دست مي‌دهيم و چنان در باتلاق آثار تفريحي غرق شده‌ايم كه بيرون آمدن از آن مشكل شده است. ميرصادقي تفاوت ديگر ادبيات جدي را در خارج از ايران، محسوب شدن اين ادبيات به عنوان سرمايه ملي ذكر كرد و ادامه داد: در دنيا دولت از ادبيات جدي حمايت مي‌كند، چرا كه مي‌بيند اين نوع ادبيات در انديشه مردمش تاثير‌گذار است، ايرادهاي جامعه را بازگو و آن را نقد مي‌كند. دولت نيز به اين ادبيات حساسيت نشان نمي‌دهد و سعي مي‌كند ايرادهاي جامعه را كه توسط ادبيات جدي بازگو مي‌شود، برطرف كند؛ ولي اين‌جا آثار جدي نه تنها جزو سرمايه‌ها نيستند و به آن‌ها توجهي نمي‌شود، بلكه سانسور هم مي‌شوند. وي معتقد است: اين‌جا به‌جز عوامل بيروني، نويسنده هم آثار را سانسور مي‌كند و اين‌گونه آثار مثله مي‌شوند و خواننده ديگر اعتمادش را از دست داده است و بيش‌تر به دنبال خواندن ترجمه آثار خارجي است. او در عين حال متذكر شد: امروز كار روزنامه‌ها بايد نشان دادن حقايق باشد؛ وقتي اين كار را نمي‌كنند، نويسنده سعي مي‌كند حقايق را در آثارش نشان دهد، ولي باز جلو آن را مي‌گيرند و انتظار خواننده جدي از ادبيات جدي، كم برآورده مي‌شود. ميرصادقي گفت: اين كه آثار جدي در كشور ما كم‌تر خواننده دارند، به اين دليل است كه مردم ما از فكر كردن قدري بري شده‌اند؛ آن‌ها آن‌قدر گرفتار زندگي‌اند كه سعي مي‌كنند اگر كتابي دست مي‌گيرند، فقط آن‌ها را سرگرم كند و حوصله نشان دادن دردهاي جامعه را در داستان ندارند؛ به اين دليل است كه اين‌جا خواننده جدي كم داريم. تمام اين عوامل دست به دست هم داده و باعث شده كه آثار مبتذل بيش‌تر و آثار جدي كم شوند. وي در پايان ياد‌آور شد: ادبيات جدي به خصوصيت انسان‌هاي والا توجه دارد كه آن‌ها هم به فرهنگ والا توجه دارند واگر ملتي بخواهد فرهنگ خود را رشد دهد، بايد به اين ادبيات توجه نشان دهد و از آن طرفداري كند. انتهاي پيام
  • شنبه/ ۴ شهریور ۱۳۸۵ / ۱۰:۱۶
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 8506-01402
  • خبرنگار :