براي توليد بيشتر نفت لزومي ندارد به مخازن فشار آورده و توليد غير صيانتي انجام دهيم. بهتر است براي برداشت از مخازن مرزي كه در نقاط دورافتاده هستند نيز برنامهريزي كنيم.
كريم زبيدي ـ مدرس دانشگاه صنعت نفت آبادان ـ در گفتوگو با خبرنگار انرژي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در مورد روشهاي افزايش ضريب برداشت از مخازن نفتي تا مرز 30 درصد براساس برنامه چهارم توسعه، اظهار كرد: بين توليد از مخازن نفتي و توليد از يك كارخانه كه خوراك مشخص و خروجي معيني دارد، تفاوت است.
وي افزود: تعيين ضريب بازيافت از يك مخزن نفتي عمدتا براساس خصوصيت سنگ و سيال، مكانيزمهاي حاكم بر مخزن و وجود داشتن يا نداشتن شكاف در مخزن صورت ميگيرد.
مدرس دانشگاه صنعت نفت آبادان خاطرنشان كرد: راههاي تحقق اين هدف پس از انجام مطالعات جامع مخزن، تعيين راهكارهاي بهينه جهت توليد، اجراي به موقع پروژههاي تزريق گاز، استفاده از روشهاي فرازآوري مصنوعي، احداث تاسيسات و نمك زدايي است.
به گفته او اجرا و تامين كالاهاي اين پروژهها زمان طولاني نياز دارد كه توليد برنامهريزي شده را دچار خلل ميكند. از طرف ديگر، ضرورت دارد هرچه زودتر به مخازني كه به تزريق گاز نياز دارند، رسيدگي شود؛ بنابراين اگر تصور ميشود برنامه تزريق زمانبر است، بهتر است روشهاي ديگر مانند تلمبههاي درون چاهي (ESP) يا فرازآوري با گاز را انجام دهيم. اين روشها حد فاصل تخليه طبيعي از مخزن و روشهاي ثانويه هستند كه بخشي از توليد را تثبيت ميكنند.
اين كارشناس ارشد مهندسي نفت با تاكيد بر اين كه نياز واقعي مخازن نفتي به تزريق گاز بيش از آن چيزي است كه قبلا اعلام شده است، گفت: روزانه بايد حدود 550ـ450 ميليون مترمكعب گاز به مخازن نفتي تزريق شود؛ اگرچه توصيه من به مديران ارشد وزارت نفت اين است كه براي توليد بيشتر، بهجاي آنكه به مخازن فشار آورده و توليد غير صيانتي انجام دهيم، بهتر است به سمت مخازن مرزي و دور افتاده رفته و براي توليد از آنها برنامهريزي كنيم.
وي در ادامه يادآوري كرد: مخازن گروه خامي تا به حال توسعه داده نشدهاند؛ مخازني كه در اعماق بسيار پايين تر از مخازن فعلي و در عمق حدود پنج هزار متري زمين قرار دارند و بر اثر فشار زياد نياز به تاسيسات سر چاهي و سطح الارضي با فشار بالا دارند، بايد به توليد كشاندن اين گونه مخازن روي فاكتور ضريب برداشت اثر گذاشته و آن را بالا ببريم.
زبيدي با اشاره به دو دسته عمده مخازن ماسهيي و كربناته تشريح كرد: توليد از مخازن ماسهيي به دليل نفوذپذيري بالاي آنها تا حدود 60 درصد است؛ در حالي كه ضريب بازيافت در مخازن كربناته كم و 10 تا 13 درصد است. همچنين خصوصيات سنگ و سيال مخزن متفاوت است؛ به طوري كه در يك مخزن آبده قوي مكانيزم غالب است و در مخزن ديگر كلاهك گازي، تخليه نفت را بر عهده دارد.
اين مدرس دانشگاه درباره توان علمي و فني متخصصان كشور تصريح كرد: مباني كار شناخته شده است و تجربه كافي براي تعيين ضرايب بازيافت مخازن توسط كارشناسان وجود دارد؛ اگرچه صرف مباني تئوريك براي تعيين ميزان بازيافت كافي نيست و بايد پس از توليد از مخزن و بررسي عملكرد آن، تصميمات لازم گرفته شود.
به گفته او لازم است اعداد و ارقامي كه قرار است در بودجه و برنامهريزي كشور به كار روند دقيق باشند و در راستاي مطالعات جامع مخزن بايد به پروژههاي تحقيقاتي در مجامع علمي توجه ويژه كرد.
وي توليد بهينه از مخازن كشور را موجب شكوفايي اقتصاد كشور و اشتغالزايي دانست و عنوان كرد: اين موضوع به تحليلهاي وسيع اقتصادي نياز دارد تا با سرمايهگذاري در بخشهاي مختلف از طريق درآمد نفت كشور را از وابستگي به اقتصاد تكمحصولي رها كنيم.
اين كارشناس مسائل نفتي درباره مديريت مخازن توضيح داد: ابتدا چاههاي اكتشافي حفاري و سپس چاههاي توصيفي و توليدي حفاري ميشوند. در اين مدت به اندازه كافي اطلاعات فشار، دما، مغزه و نمونه جهت آناليز خواص سيال، نمودارهاي پتروفيزيكي، آزمايش لايه آزمايي مكرر و آزمايش ساق مته تهيه و تجزيه و تحليل ميگردند. براساس مطالعات مهندسي مخازن، توليد به صورت طبيعي، تزريق گاز، آب و يا تزريق متناوب آب و گاز برنامهريزي ميشود.
انتهاي پيام