كامران پارسينژاد: مردم ايران در وادي ادبيات بسيار ضعيفاند و طرفدار ادبيات عامهپسند
به باور كامران پارسينژاد، ادبيات همواره و در شرايط مختلف روال طبيعي خود را طي كرده است و اين تصور اشتباه است كه براي گرايش مردم به ادبيات جدي و عامهپسند فرازوفرودهايي را درنظر بگيريم. اين داستاننويس و منتقد در ادامه گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، تصريح كرد: اين جريان همواره و در همه جاي دنيا روند ثابت و يكساني داشته است. بسياري از صاحبان قلم و تحليلگران ادبي در قياس ميان ادبيات جدي و عامهپسند و تبيين جايگاه هر يك به اين مساله اشاره داشته و دارند كه ادبيات عامهپسند به تازگي بيشتر مورد توجه قرار گرفته است، يا به طور مثال ادبيات جدي نتوانسته در سالهاي اخير مستولي شود. وي افزود: بسياري از صاحبنظران اين عرصه حتا از بروز چنين شرايطي احساس تاسف كردهاند. در اين ميان عدهاي هم گمان دارند روي آوردن به ادبيات جدي حكايت از رشد فكري و بالا بودن سطح شعور و استنتاج فرد مذكور است. آنچنان كه در گذشته ديديم و باز شاهديم، عدهاي نشانههاي روشنفكري را در پيروي كوركورانه از برنامهها و مباني فرهنگي غرب ميدانند. پارسينژاد توضيح داد: براي فهم بهتر مطلب يا توصيف هر يك از ژانرهاي يادشده و وظايفي كه هر يك رسما برعهده گرفتند، به بسياري از مسائل ميتوان دست يازيد. در اين خصوص ايدئولوگهاي ادبي متفقالقول ميگويند ادبيات عامهپسند خود صفت عامهپسندي را به دنبال دارد و به يك نوع ژانر ادبي اطلاق ميشود كه مخاطب بسياري دارد؛ يعني يكي از ويژگيهاي شناخت ادبيات عامهپسند توجه همگاني بر اين گونه آثار است. اين بدين معنا است كه هرگاه استقبال چشمگيري توسط عموم مردم از اثر ميشود، آن كار ميتواند يك اثر عامهپسند به حساب آيد و جداي از اين، ادبيات عامهپسند فاقد ارزش و اعتبار ادبي است و خوانندگان خود را غالبا در همان حد و اندازه نگاه داشته و شرايط رشد و ارتقاي نويسنده و خواننده را مهيا نميكند. وي با بيان اين مطلب كه در ادبيات عامهپسند، حادثه حرف اول را ميزند، گفت: اين نوع ادبيات بيشتر براي پر كردن اوقات فراغت و سرگرمي خلق شده و از اين رو طبيعي است كه اين نوع ادبيات پيروز ميدان باشد و بيشتر مورد توجه قرار گيرد. او معتقد است: نبايد با ديدي يكطرفه به مصاف ادبيات عامهپسند رفت و وانمود كرد كه مورد توجه قرارگرفتن اين ژانر نسبت به ادبيات جدي يك معضل بزرگ ادبي است. پارسينژاد همچنين متذكر شد: ادبيات عامهپسند روال طبيعي خود را دنبال ميكند و ادبيات جدي هم روال خود را. در اينجا جدال و ستيزي در ميان نيست كه يكي بخواهد ديگري را از ميدان به در كند. آن سوي ديگر قضيه هويتشناسي ادبيات جدي است. معمولا دو ويژگي عمده را براي اين ادبيات درنظر ميگيرند: يكي توجه به فرم و ساختار متن و ديگري طرح مسائل عميق و پيچيده. وي افزود: مردم ايران در زمينههاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي، از آگاهي بسيار بالايي برخوردارند، اما در وادي ادبيات بسيار ضعيفاند. اكثريت مردم توانايي فهم ادبيات عامهپسند را دارند و در همان فضاي فكري سير ميكنند؛ البته ادبيات جدي را ادبيات پستمدرن و منطبق بر نحلهها و باورهاي ناهمگون و نامتجانس و وهمانگيز امروزي نميدانم. در ادبيات جدي، نويسنده، هنر و توانمندي خود را بايد به اثبات رساند. پارسينژاد در ادامهي اين بحث يادآور شد: در ادبيات جدي بايد روح زيباييشناختي وجود داشته باشد و اصطلاحا ايده و حرفي تازه مطرح شود. از اين رو يك روشنفكر صاحب انديشه كسي نيست كه مخاطبان را در عوالم ناپايدار و گنگ نگاه دارد و در پايان چيزي در كف دست او نگذارد. بايد به اين مسالهي مهم توجه داشت كه در جامعهي كنوني تعداد افراد صاحب انديشه و فكر در دنياي ادبيات بسيار كمتر از عوام است، و بالطبع غالب آثار اين افراد با بيمهري همگان مواجه ميشود. وي ادامه داد: اگر قرار است كاري صورت پذيرد، بايد به دنبال راهكار مناسبي بود تا سطح فكر مردم در زمينهي ادبيات ارتقا يابد. از اين رو در شرايط كنوني ايرادي به بالا بودن متقاضيان ادبيات عامه نميبينم. بايد توجه داشت كه ادبيات عامه يكي از وظايف خود را تطبيق با خاصهي همگاني ميداند. پارسينژاد در پايان متذكر شد: اگر جامعه در شرايط خاص طالب رويداد خاص است، ادبيات عامه بلافاصله در خود رنگ ميبازد و خود را با شرايط جديد تطبيق ميدهد. در صورتيكه ادبيات جدي چونان فردي مغرور و غير قابل انعطاف است كه تنها كلام خود را پيش ميبرد. انتهاي پيام