مرتضي اميري اسفندقه: هنوز هيچكس به چكاد شعر نيمايي صعود نكرده است
به اعتقاد مرتضي اميري اسفندقه، گنج قالب نيمايي هنوز كشف نشده و در اين قالب چيزهاي كشفنشده بسيار تا بسيار است. اين شاعر در ادامه گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، عنوان كرد: قالب شعر نيمايي يكي از موفقترين و پرانرژيترين قالبهاي شعر فارسي است و چيزي از ظهور اين قالب نميگذرد و به اعتقاد من اگر نگوييم يك قالب ابدي (كه غلو خواهد بود)، دست كم تا 300 يا 400 سال ديگر قالبي تازهتر از قالب نيمايي به ادبيات پارسي تقديم نخواهد شد. ضمن اينكه هنوز تماميت ظرفيت قالب نيمايي شناخته نشده، از عرصه سياست و اجتماع به عرصه الهيات و عرفان كشيده نشده و ظرفيتهاي عرفاني و الهي آن هنوز كشف نشده است. وي متذكر شد: شايد چيزي در حدود صدسال طول بكشد تا اين ظرفيت كشف شود و بعد از صدسال، تازه 50 سال اول دوره تمرين و ممارست است. او با بيان اين مطلب كه قالب نيمايي يك قالب نوظهور است و اين قالب نوظهور هنوز به تمامه به جامعه ادبي معرفي نشده است، ادامه داد: وقتي كه اين قالب به طور كامل به جامعه ادبي ما معرفي نشده است، چطور ميتوانيم شعرهاي موفق نيمايي داشته باشيم؟! اين شاعر، شعر سهراب سپهري را يك شعر عرفاني دانست كه به طور كامل شرايط شعر نيمايي را به كار نبرده است و تصريح كرد: شعر سهراب به عنوان يك قالب نيمايي به عرفان روي آورده است؛ ولي طبق مانيفست نيما، شعر سهراب يك شعر نيمايي كامل نيست. نيما به استفاده از قافيه اعتقاد شديد دارد، اما بسياري از شعرهاي سهراب از اين مقوله تهي است و ما حضور قافيه را در بسياري از شعرهاي روان او اصلا نميبينيم. در صورتي كه قافيه زنگ مطلب در شعر نيمايي است و به عنوان يك عنصر حضور جدي دارد. وي شعر سهراب را يك شعر عرفاني دانست و تاكيد كرد: شعرهاي سهراب يك شعر جدي نيمايي نيست؛ شعر نو عرفاني است. به دليل اينكه نيما - اين مرد بزرگ - هنوز شناخته نشده است و ما هنوز نميدانيم كه اين خانهتكاني كه او در ادبيات انجام داد، چه بود و چه ميخواست؛ شعر پارسي را از چه ميخواست خالي يا پر كند؟ توجه نيما به طبيعت، واژههاي اصيل پارسي، توجه او به واژههاي بومي و روستايي هرچند كه كشف شده است، ولي هنوز اعمال نشده است. ما اگر يك شعر نيمايي موفق داشته باشيم، يك شعر فطري الهامي الهي كاملا پارسي است، ولي اين مقوله اكنون در دسترس ما نيست و اگر هم هست، بسيار محدود است. اميري اسفندقه گفت: هنوز در شعر به قله عرفاني نرسيدهايم. فروغ فرخزاد كوهنورد خوبي بود، مهدي اخوان ثالث هم شاگرد بسيار خوبي در اين راستا بود، اما هنوز هيچكس به چكاد شعر نيمايي صعود نكرده است. خود نيما هم نتوانسته بود به آنجا برسد. نيما در قالب نيمايي شعر انديشيد، اما در قالب نيمايي نتوانست بهترين شعر نيمايياش را بسرايد؛ زيرا فرصتش را پيدا نكرد؛ فقط نقشه را به دست ما داد كه از اين راه برويد. انتهاي پيام