/سمينار ايران - آمريكا/ استاد علوم سياسي دانشگاه تهران: آمريكا از حركتهاي قومي استفادهي ابزاري ميكند
استاد علوم سياسي دانشگاه تهران تصريح كرد كه آمريكا از حركتهاي قومي تنها به عنوان ابزاري براي به زانو در آوردن رژيمهاي چالشگر استفاده ميكند، ولي اجازه نميدهد اين ابزار به گونهاي حركتي ملي بدل شود، چرا كه اين امر نهايتا منافع واشنگتن را به خطر خواهد انداخت. به گزارش خبرنگار سياسي - خارجي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، دكتر حميد احمدي، استاد علوم سياسي دانشگاه تهران كه در جلسه بعد از ظهر امروز (سهشنبه) سمينار ايران - آمريكا در دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران سخن ميگفت، در رابطه با آمريكا و اقليتهاي قومي آن اظهار داشت: سياستهاي آمريكا يا انگليس در ارتباط با اقليتهايش متفاوت است. وي افزود: سياست آمريكا پس از جنگ جهاني دوم بر محور حفظ منافعش در سيستم بينالمللي يا نظام جهاني سرمايهداري و مقابله با چالشهاي آن استوار بود و البته آمريكا در اين چارچوب در برابر مباحث قومگرايي در طول قرن بيستم سياست واحدي نداشت، چرا كه اين پديده برايش به منزله يك اصل نبوده است. اين استاد دانشگاه ادامه داد: اصل تعيينكننده سياست آمريكا در رابطه با مسايل مربوط به قومگرايي اين است كه واشنگتن از پديده قومگرايي در كشورهايي كه براي منافعش چالش ايجاد ميكنند تا جايي حمايت ميكند كه اين پديده به مرز تشكيل دولت مستقل نرسد. دكتر احمدي با ذكر مثالي گفت: در زمان اتحاد جماهير شوروي آمريكا از پديده قوم گرايي در دولتهاي تابعه اين اتحاديه حمايت ميكرد و از اين سيستم براي وارد آوردن فشار بر شوروي بهره ميجست. وي در ادامه اظهار داشت: از جمله اين گروهها در شرايط كنوني ميتوان به كردهاي عراق و كردهاي تركيه اشاره كرد كه پيش از سقوط صدام، آمريكا با كردهاي عراق موافق و با كردهاي تركيه مخالفت ميكرد. اين استاد دانشگاه افزود: به هر صورت اصل تعيين كننده براي آمريكا منافع برتر و كليت سيستم جهاني و ليبرال دموكراسي است كه در عرصه جهاني بعدي تعيينكننده دارد. دكتر احمدي با اشاره به تغيير برخي مسايل پس از جنگ سرد ادامه داد: با سقوط اتحاد جماهير شوروي، روسيه نيز بخشي از اين سيستم شد و البته چين هم پيش از او به اين سيستم وارد شده بود و خلاصه نظامي يكدست شكل گرفت و مولفه سرمايهداري گسترده آن را كامل كرد. وي هم چنين گفت: در پي قرار گرفتن سوسياليسم در سراشيبي نابودي كامل، اين مساله براي آمريكا جديتر شد و حفظ نظام سرمايهداري در مقابل چالشهاي جديد پس از جنگ سرد براي آمريكا از جمله مسايل حايز اهميت بود. اين عضو گروه علوم سياسي دانشگاه تهران در بخش ديگري از اظهاراتش خاطرنشان كرد: حركت جهاني شدن نيز پس از جنگ سرد شتابي دو چندان يافت و من معتقدم اين حركت نهايتا به سود آمريكاست، چرا كه پيش از هر چيز اصل سرمايهداري توسط جهاني شدن تقويت ميشود. دكتر احمدي با بيان اين كه حركتهاي قوم گرايي حركتهايي اقتدارگرا و توتاليتر هستند، اظهار داشت: آمريكا در سياستهايش براي تقويت برخي حركتهاي قومي بسيار محتاط است و توجه دارد كه دولتهاي ملي در قبال اين حركتها به شدت واكنش نشان ميدهند. دولت تركيه و جهان عرب از جمله مثالهاي بارز اين واكنش هستند. وي افزود: شاهديم كه پس از سقوط رژيم صدام در عراق ايستادگي آمريكا در مقابل كردهاي اين كشور آغاز شد و همانگونه كه مشاهده كردهايم، آمريكا به شدت از پيوستن كركوك به مناطق كرد عراق جلوگيري ميكند. اين استاد دانشگاه ادامه داد: به واقع آمريكا از حركتهاي قومي تنها به عنوان ابزاري استفاده ميكند تا رژيمهاي چالشگر را به زانو در آورد ولي واشنگتن اجازه نميدهد كه اين ابزار فشار به قدري پيش رود كه به حركتي ملي تبديل شود. چرا كه نهايتا منافع خودش را به خطر خواهد انداخت. دكتر احمدي با اشاره به لفاظيهاي تندي كه بين كشورمان و آمريكا صورت ميگيرد، گفت: جمهوري اسلامي ايران به منزله چالشي براي ايالات متحده است و عمدتا در سالهاي اخير اين چالش براي واشنگتن جديتر شده و آنها از اين اهرم نيز براي فشار به طور محدود عليه دولت جمهوري اسلامي ايران استفاده ميكنند. وي با اشاره به تاسيس شبكه تلويزيوني پان تركي توسط سازمان جاسوسي آمريكا به نام آذربايجان جنوبي و هم چنين كمك مالي از سوي واشنگتن به چندين شبكه كردي ماهوارهاي و راديويي اين موارد را از جمله تلاشهاي آمريكا براي دامن زدن به مسايل قومي در ايران به طور محدود برشمرد. اين استاد دانشگاه با بيان اين عقيده كه اغلب حركتهاي قومي در خوزستان توسط جهان عرب حمايت ميشود، در رابطه با ناآراميهاي اخير در اين منطقه از كشورمان افزود: البته شايد نومحافظهكاران آمريكايي نيز از استفاده از اين اهرم بدشان نيايد. دكتر احمدي با بيان اين كه در ايران ناسيوناليسم بسيار قدرتمندي وجود دارد كه همانند آن را در هيچ جاي جهان نميتوان يافت، ادامه داد: احتمالا واشنگتن ميداند كه هر حركت سياسي در تقويت اين گروههاي قوم گرا ممكن است با عكسالعمل شديد تودههاي ملت ايران مواجه شود و لذا شاهديم كه حتي اغلب اپوزيسيونها نيز از جانبداري از اين گروهها ممانعت ميورزند. وي در پايان گفت: در شرايط فعلي دولت جمهوري اسلامي ايران مسووليت اصلي و خطيري را بر عهده دارد تا نگذارد اين چالشها به سويي رود كه نهايتا منافع ملي را تهديد كند. در واقع دولت ما بايد كاري كند تا اين مباحث به صورت غيركشمكشآميز به نتيجه مطلوب برسد. انتهاي پيام