بارانهاي اسيدي چغازنبيل (دوراونتاش) را ميشويند /وضعيت ناجور دوراونتاش (چغازنبيل) بهبود مييابد؟/13
سرپرست كارگاه حفاظت و مرمت پروژهي دوراونتاش (چغازنبيل)، اعتقاد دارد: بارانهاي اسيدي كه براثر سوزاندن نيشكر در منطقه ميبارد، آجرها و خشتهاي سههزار سالهي چغازنبيل (دوراونتاش) را دچار فرسايش ميكنند. بيژن حيدري در گفتوگو با خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اظهار داشت: چغازنبيل (دوراونتاش) در كانون مثلثي است كه در سه راس آن كارخانههاي نيشكر قرار گرفته است؛ در فصل برداشت محصول، زمينهاي نيشكر آتش زده ميشود و اين كار، حجم سنگيني از دياكسيد، منواكسد كربن و ديگر آلايندههاي جوي را توليد ميكند. به اين ترتيب، هنگام بارندگي، آب باران اسيدي ميشود و به آثاري كه بار سههزار سال فرسايش را بر دوش دارند، آسيب وارد ميكند. اين كارشناس، حل مشكلات ناشي از فعاليت كارخانههاي نيشكر را از عهدهي پروژهي چغازنبيل (درواونتاش)، خارج دانست و تاكيد كرد كه چنين مسائلي در سطح ملي بايد مطرح و برطرف شوند. مطالعات آزمايشگاهي خشتهاي توليدي در پايگاه، مسالهاي بود كه حيدري دربارهي آن، توضيح داد: توليد خشت تثبيتشده در مراحل آزمايشگاهي، موفق بوده است؛ ولي در بحثهاي اجرايي مشكلاتي دارد. همچنين اندود كاهگل نيز در قلهي زيگورات بهكار رفته و يكسري مشكلاتي داشته كه بروز آنها طبيعي بوده است. در مورد كاهگل، انتظار داشتيم كه شسته نشود و دوام بياورد؛ هرچند كاهگل سنتي نيز تا حدودي در مقابل باران مقاوم است. وي با يادآوري اينكه شرايط آزمايشگاهي كنترلشده است و با شرايط طبيعي تفاوتهاي بسياري دارد، گفت: تجربه ثابت كرد كه هرگاه كاهگل روي خشتهاي تاريخي كشيده شده، خشت فرسايش نداشته است. لذا از كاهگل مورد استفاده در بخش فوقاني زيگورات انتظار ميرود كه پوشش حفاظتي مناسبي براي خشتهاي تاريخي باشد. وي دربارهي مسايلي كه درهنگام پياده كردن تئوريهاي آزمايشگاهي در اجرا پيش ميآيد، توضيح داد: هرچند كارگران پايگاه زيرنظر كارشناسان كار ميكنند؛ ولي در مورد تهيهي مواد و مصالح مرمتي، بايد به آنها آموزش داد و اين كار، خيلي هم آسان نيست. به علاوه، كارگران در ارتباط با شناخت آثار تاريخي نيز به آموزش نياز دارند؛ چراكه هدف بيشتر كارگران، انجام فعاليت بدني و دريافت حقوق است و دغدغهي آثار را ندارند؛ اما اولويت نخست يك كارشناس، حفظ اثر تاريخي است. از همين جهت، كارگران بايد با آثار، آشنا باشند تا آسيبهاي كمتري به بخشهاي تاريخي وارد شود. وي يكي از مشكلات كاهگل تثبيتشده را نگه داشتن رطوبت در خود دانست و ادامه داد: هميشه دو جسم ازنظر رطوبت در تعادل با يكديگر قرار ميگيرند؛ بر همين اساس، رطوبت از كاهگل تثبيتشده به خشت تاريخي منتقل خواهد شد. لذا اين نوع كاهگل ازنظر مقاومت بهتر است؛ اما نميتوان اطمينان داشت كه تاثير مطلوبي نيز روي مادهي تاريخي داشته باشد و بايد مطالعات در اينباره بايد تكميل شود. تهيهي ملات كاهگل تثبيتشده، مثالي بود كه حيدري براي توضيح كار كارگران به آن، اشاره كرد: بر فرض در آزمايشگاه بايد 10 واحد خاك را با يك واحد مادهي تثبيتي مخلوط كرد تا ملات بهدست آيد؛ ولي واحد مورد استفادهي كارگران با واحدهاي آزمايشگاهي تفاوت ميكنند و آنها در افزودن مقدار مشخصي از مواد دقت كافي را ندارند. اين امر سبب ميشود تا ويژگيهاي مادهي توليدي در آزمايشگاه و كارگاه با يكديگر تفاوت كند. وي در پايان سخنان خود، يادآور شد: تا هنگامي كه اعتبارات كافي دراختيار كارشناسان قرار نگيرد كارها در اجرا و پژوهش بهخوبي پيش نخواهد رفت. انتهاي پيام