آيين شب چله در ايران

در فرهنگ خلاق و ديرپاي ايران معمولا شومي و نحوست ايام را با جشن و پايکوبي به شادي و شادماني تبديل مي کردند. هوشنگ عباسي - محقق و گيلان‌شناس - در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) درباره آيين شب چله در ايران اظهار داشت: شب اول زمستان در سراسر ايران با آداب و رفتار و اعمالي همراه است. بن مايه اين آيين باستاني با اينکه در مناطق مختلف ايران مشترکات يکساني دارد، ولي در نحوه اجراي آن تفاوت هايي ديده مي شود که مربوط به اقليم و جغرافياي انساني هر حوزه فرهنگي مي باشد. شب چله (يلدا) يعني اولين شب ماه دي برخاسته از باور ابتدايي هستي شناسانه درباره پديده هاي طبيعي است. عباسي گفت: برخي از اعداد از قبيل هفت، دوازده، چهل و ... از عصر باستان در نزد ايرانيان از احترام و تقدس خاصي برخوردار بوده اند و انتساب اين اعداد را به اجرام آسماني و تاثير آنها را بر سرنوشت انسان و هستي غير قابل انکار مي دانستند به همين علت در روزهاي خاص و ايام مربوط به اين اعداد، آداب و مراسم ويژه اي به جا مي آوردند. ارتباط عدد چهل و شب چله را نبايد بي اهميت انگاشت. چله نشيني، چله بري، چله گيري، چله خانه و ... در فرهنگ ايراني سابقه اي ديرينه دارد. ايام چله را مي توان روزهاي چله نشيني طبيعت دانست چون با پايان چله زمين نفسي تازه مي کشد، ايام سرما و برودت را پشت سر مي گذارد و به بهار مي پيوندد. وي افزود: شب چله در منابع و کتب مختلف مورد تفحص واقع شده و پيشنيه آن مورد پژوهش قرار گرفته است. در برهان قاطع ذيل يلدا آمده «يلدا شب اول زمستان و شب آخر پاييز است که اول جدي و آخر قوس باشد و آن درازترين شب هاست در تمام سال و در آن شب و يا نزديک به آن شب، آفتاب به برج جدي تحويل مي کند و گويند آن شب به غايت شوم و نامبارک است» عباسي ادامه داد: عمر بن ابراهيم خيام نيشابوري در کتاب نوروزنامه آورده «دي ماه به زبان پهلوي دي، ديو باشد بدان سبب اين ماه را دي خوانند که درشت بود و زمين از خرمي ها دور مانده بود. آفتاب در جدي بود و اول زمستان باشد. در فرهنگ معين نيز ذيل معني آمده «درازترين شب سال برج جدي شب چله بزرگ زمستاني ضح.» اين کلمه در سرياني به معني ميلاد است چون شب يلدا را با ميلاد مسيح تطبيق مي کرده اند از اين رو بدين نان ناميده اند. نويسنده کتاب اساطير و فرهنگ عامه ايران نيز دي ماه را که دهمين ماه سال در تقويم شمسي است، به نام دادار يعني افريننده جهان و ضامن چرخش افلاک و گردش فصول خوانده است. وي در پايان با اشاره به اين نکته که در فرهنگ خلاق و ديرپاي ايراني معمولا شومي و نحوست ايام را با جشن و پايکوبي به شادي و شادماني تبديل مي کردند، گفت: ايرانيان بر اين باور بودند که به اين طريق نحوست زندگي را نابود خواهند ساخت بر اساس همين باور است که در روز سيزده هر سال به طبيعت و گلگشت پناه مي برند و جشن و شادماني مي کنند تا نحوست سيزده را به شادي تبديل کنند و يا هنگام نحوست ماه گرفتگي و آفتاب گرفتگي بر طبل و طشت مي کوبند و داد و قال راه مي اندازند تا ديو پليدي و اژدهاي شيطاني را فراري دهند و اوضاع هستي را به سامان آورند. انتهاي پيام
  • سه‌شنبه/ ۲۹ آذر ۱۳۸۴ / ۱۳:۴۰
  • دسته‌بندی: گردشگری و میراث
  • کد خبر: 8409-16641
  • خبرنگار :