گفت‌وگوي ايسنا با برادر شهيدحسين علم‌الهدي: به نظر مي‌رسد حوزه ودانشگاه ازهم فاصله گرفته‌اند شهادت دانشجويان پيروخط امام در هويزه زمينه‌سازآزادسازي خرمشهر بود

شهيد حسين علم‌الهدي، متولد 1337 ، دوران ابتدايي تا متوسطه را در اهواز گذراند و در ادامه بعد از ورود به دانشگاه فردوسي مشهد در سال 1356 در رشته مورد علاقه خود «تاريخ»، به ادامه تحصيل پرداخت و با آغاز جنگ تحميلي به همراه جمعي از دانشجويان پيرو خط امام در حماسه هويزه صحنه‌هايي از رشادت و جوانمردي را خلق نمودند.

او از آثار دكتر علي شريعتي و استاد مرتضي مطهري بسيار بهره مي‌برد و در عين حال بسيار به مطالعه و بخصوص مطالعه كتابهاي مرجع علاقه‌مند بود؛ كتابهايي همچون، نهج‌البلاغه و مثنوي معنوي مولانا.

حجت‌الاسلام سيدحميد علم‌الهدي (برادر شهيد حسين علم‌الهدي) در گفت‌وگو با خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) به يادآوري ويژگيهاي آن شهيد بزرگوار پرداخته است.

او شهادت دانشجويان پيرو خط امام در هويزه را زمينه‌ساز آزادسازي خرمشهر مي‌داند و مي‌گويد: جنبش دانشجويي در اوايل انقلاب ذوب در امام (ره) و انقلاب بود.

او همچنين شهادت حسين علم‌الهدي به همراه جمعي از دانشجويان پيرو خط امام را نقطه عطفي در تاريخ دفاع مقدس به حساب مي‌آورد.

حجت‌الاسلام سيدحميد علم‌الهدي در ادامه گفت‌وگو با خبرنگار تاريخ سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران اظهار داشت: «هويزه به لحاظ سوق‌الجيشي بسيار مهم بود و دانشجويان شهيد با اين اقدام خود ثابت كردند مي‌توان از طريق جنگ‌هاي غير كلاسيك و با تاكيد بر نيرو‌ي ايمان، بر ارتش مجهز عراق فائق آمد.»

وي افزود: «بعد از شهادت اين نيرو‌ها، تعداد زيادي از دانشجويان در شهر‌هاي مختلف كشور تحت تاثير اين حركت، به جريان عظيم جنگ پيوستند؛ چون دانشجويان شهيد در هويزه از شهرهاي مختلف بودند و خبر شهادت هر كدام از آنها موجي را در شهر هاي مختلف بوجود مي‌آورد.»

برادر شهيد حسين علم‌الهدي در خصوص تاثير شهادت دانشجويان پيرو خط امام در هويزه گفت: «تا قبل از آن معمولاً به سياست‌هاي بني‌صدر انتقاد شفاف صورت نمي‌گرفت ولي بعد از اين واقعه چهره بني‌صدر رسوا شد و در سخنراني‌هاي رسمي نيز عليه او صحبت مي‌شد.»

وي اضافه كرد: «نقشه عملياتي دانشجويان در هويزه بسيار هوشيارانه بود، چراكه همانطور كه گفتم هويزه يك منطقه سوق‌الجيشي بود و عراق از جاده خرمشهر تا نزديك اهواز پيش آمده بود. سوسنگرد نيز تحت تصرف بود و هويزه تنها راه دسترسي به جاده خرمشهر بود. چراكه عراق هويزه را تسخير نكرده بود، شايد به اين دليل كه تصوير مي‌كردند اين منطقه عرب‌نشين است و بدين سبب مردم اين منطقه با آنها درگير نخواهند شد. در هر صورت شهيد علم‌الهدي و همراهانش اين منطقه را مناسب ارزيابي كردند و عمليات‌هايي نيز داشتند كه هزار نفر از نيرو‌هاي دشمن هم به اسارت آنها درآمدند.»

اين استاد دانشگاه در ادامه به تفاوت جبنش دانشجويي و تلاش دانشجويان فعالي همچون شهيد حسين علم‌الهدي در اوايل انقلاب و جنبش دانشجويي در حال حاضر پرداخت و گفت: «دانشجويان آن زمان تمام جريانات جامعه را تحت تاثير قرار مي‌دادند و نگاه آنان وراي نگاه‌هاي حزبي بود؛ اما امروز ‌جريانات خارج از دانشگاه‌ها شكل‌دهنده جريانات درون دانشگاه هستند. به خاطر دارم حسين در اوايل انقلاب و قبل از آن در فعاليت‌هاي خويش فارغ از هرگونه حزب و جناحي عمل مي‌كرد. حسين در دوراني كه در مشهد بود و از اعضاي فعال انجمن اسلامي دانشگاه فردوسي مشهد، تنها در تفسير قرآن حضرت آيت‌الله خامنه‌اي شركت مي‌كرد و با شهيد هاشمي‌نژاد هم در ارتباط بود. وقتي هم كه به اهواز آمد جهت فعال كردن انجمن اسلامي دانشگاه اهواز باز همين رويه را پيش گرفت.»

وي ادامه داد:‌ «آن زمان ارتباط نزديكي بين دانشجو و عموم جامعه برقرار بود. به عنوان مثال انجمن اسلامي دانشگاه‌ها آن ايام عمدتا در مقابل جريانات ماركسيستي قرار مي‌گرفتند و چون تاكيد زيادي بر حقوق كارگران داشتند به همين دليل حسين سعي كرد ارتباط نزديكي با كارگران برقرار كند، لذا كميته‌هاي فرهنگي را در كارخانجات بوجود آورد كه باعث شد ارتباط نزديكي بين كارگر و دانشجو به وجود آيد. امروز اين ارتباطات قطع شده است و دانشجو بيشتر در مورد مسائل صنفي خودش اعتراض مي‌كند.»

اين مدرس دانشگاه با اشاره به جدايي حوزه از دانشگاه، گفت: «يكي ديگر از مواد مورد توجه در جنبش دانشجويي، ارتباط حوزه و دانشگاه است. آن زمان ارتباط نزديكي بين اين دو نهاد وجود داشت، اما امروزه اين مساله حالت رها شده‌اي دارد و اين دو بال از هم فاصله گرفته‌اند، در صورتي كه بين اين دو نهاد ارتباط معناداري وجود دارد. به همين جهت معتقدم بايد بيشتر به وحدت حوزه دانشگاه توجه كرد. مثلا اگر در دانشگا‌ها اعتراضي صورت مي‌گيرد طلبه‌ها نيز اگر آن را حق مي‌دانند از آن حمايت كنند و بالعكس در حالي كه اين ارتباط در حال حاضر ديده نمي‌شود.»

حجت‌الاسلام علم‌الهدي مهمترين انگيزه دانشجويان فعال اوايل انقلاب را حفظ نظام جمهوري اسلامي دانست و افزود: «آن زمان دانشجويان تمام تلاششان در راستاي حفظ و پيشبرد آرمانهاي انقلاب بود و جنبش دانشجويي ذوب در امام و انقلاب بود و با اين آرمان سعي در حل معضلات جامعه داشتند و به مسائل كلي مي‌پرداختند نه صرفا مسائل حزبي و پيش پا افتاده.»

اين استاد دانشگاه در ادامه به ساير فعاليت‌هاي انقلابي شهيد حسين علم‌الهدي اشاره كرد و گفت: «حسين فعاليت‌هايش را از دوران نوجواني آغاز كرد و از همان ابتدا بچه‌هاي محل را جمع مي‌كرد و به آنها قرآن مي‌آموخت. او در ادامه فعاليت‌هاي فرهنگي خويش در دوران دبيرستان، كاروان دانش‌آموزان در روز عاشورا را رهبري كرد. حسين در سال 53 كه كشور در اوج اختناق به سر مي‌برد، حدود 200 نفر از دانش‌آموزان را در صنوف سه نفره جمع كرد و با شعار‌هاي انقلاب در خيابان‌هاي اهواز راهپيمايي راه انداخت كه اين موضوع باعث شد حسين براي اولين بار دستگير شود كه بسيار هم شكنجه شده بود. شايان ذكر است حسين در اين دروان بسيار تحت تاثير مرحوم سيد زاده، دبير رياضي‌اش بود ولي در واقع معلم اخلاق او بود. مرحوم سيد زاده بعد از پيروزي انقلاب نماينده كرمانشاه و بعد استاندار تهران شد.»

او اضافه كرد: «حسين بعد از پيروزي انقلاب نيز همراه با ساير دانشجويان پيرو خط امام در تسخير سفارت آمريكا حاضر بود، اما در سفارت حضور دائم نداشت و بواسطه برنامه‌هاي مختلفي كه داشت مرتب رفت و آمد مي‌كرد.»

برادر شهيد حسين علم‌الهدي با اشاره به فعاليت‌هاي گسترده برادرش در سطح كشور در ايام حكومت نظامي زمان شاه، گفت: «حسين در همان دوران به همراه جمعي از دوستانش گروه موحدين را تاسيس كردند كه علاوه بر برگزاري كلاس‌هاي فرهنگي قرآني و نهج‌البلاغه و سخنراني در شهر‌هاي مختلف تا حدودي وارد فعاليت‌هاي نظامي شدند كه باعث شد حسين براي دومين بار دستگير شود كه همزمان با پيروزي انقلاب آزاد شد.»

حجت‌الاسلام علم‌الهدي با اشاره به آغاز دوران جنگ تحميلي، گفت: «شهيد حسين علم‌الهدي به محض شروع جنگ در يكي از دبيرستان‌هاي اهواز به استقرار دانشجويان پيرو خط امام كه از سراسر كشور به آنجا آمده بودند پرداخت و با شهيد چمران همكاري مي‌كرد.»

وي افزود: «شهيد حسين علم‌الهدي مدت‌ها قبل از آغاز جنگ در اهواز نمايشگاهي برپا كرد كه در آن بنا به دلايل و اسناد متعدد ثابت كرده بود عراق قصد تجاوز به خاك ايران را دارد و بعد مدارك را خدمت امام برد و ايشان نيز فرمودند كه مدارك را به بني‌صدر تحويل دهيد اما بني‌صدر با بي‌اعتنايي برخورد كرده بود و گفته بود عراق كوچكتر از آن است كه بخواهد به ما حمله كند.»

انتهاي پيام

  • شنبه/ ۱۹ آذر ۱۳۸۴ / ۱۰:۴۸
  • دسته‌بندی: دولت
  • کد خبر: 8409-14759
  • خبرنگار :