سارا شريعتي: بايد گفت‌وگوي دانشجويان با هم سر بگيرد

«سارا شريعتي» گفت: وي اظهار داشت: دانشگاه بايد بتواند مسايل خود را با مسايل اجتماعي پيوند بزند. دانش ما بايد در خدمت تحول اجتماعي و پيشرفت جامعه باشد. تنها در صورت چنين تعاملي است كه انسان دانشگاهي با شهروند اجتماعي پيوند مي‌خورد و دانشگاه مي‌تواند نقش خود را در عرصه‌ي تحول اجتماعي امروز ايفا كند. به گزارش خبرنگار ايسنا، سارا شريعتي كه در جمع اعضاي انجمن اسلامي دانشجويان دانشكده‌ي ادبيات دانشگاه تهران سخنراني مي‌كرد گفت: آن چه كه دانشگاه و نخبه‌ي اجتماعي و فكري را با آدم عامي متفاوت مي‌كند آن است كه در درجه‌ي اول وظيفه‌ي خودش را فهم منطق مخاطبش قرار مي‌دهد نه موضع گيري در مقابل آن. دانشگاه بايد بتواند شرايط و امكان فهم متقابل را از طريق گفت‌وگو تعامل ايجاد كند، نبايد از كنار هم بگذريم، هر كدام نبايد در گروه‌هاي خود برويم تا اين گفت‌وگو ايجاد نشود، بايد به سراغ كساني كه مثل ما فكر نمي‌كند و با ما مخالفند برويم، بايد كساني كه ديدگاه‌ها و علايق متفاوتي با ما دارند بتوانيم بحث و گفت‌وگو كنيم، در يقين‌هاي يكديگر شكاف ايجاد كنيم و به هم نزديك شويم، با فراموش نكردن اين كه هر دوي ما دانشجو و در جستجوي دانش هستيم. هر دانشجو بايد همواره از خود بپرسد چه مي‌توانم بدانم؟ چه بايد بكنم؟ و به چه چيزي مجازم اميدوار باشم؟ وي با تاكيد بر اين كه حلقه‌ي مفقوده‌ي همه‌ي مباحثي كه اين روزها مطرح مي‌شود اين پرسش است كه ما در جستجوي چه دانشي هستيم؟ چه چيزي ما را از ديگران جدا مي‌كند؟ اظهار داشت: جستجوي دانش شاخص و ويژگي دانشجو است و در اين جستجوي دانش اولين بهره‌اي كه مي‌برد زير سوال رفتن همه‌ي قطعيت‌ها و يقين‌هايش است و مطمئن شدن به اين كه چقدر جهل دارد و نادان است و چقدر چيزهايي است كه نمي‌فهمد و اين است كه ما را به هم پيوند مي‌دهد و كساني را به عنوان جامعه‌ي دانشجويي ايجاد مي‌كند. اين جامعه شناس گفت: گفت‌وگوي دانشجويان با هم بايد سر بگيرد و هيچ مرزي نه مرز اعتقادي نه مرز سياسي و واكنش اجتماعي نبايد مانع از گفت‌وگوي بين ما دانشجويان باشد. به اين ترتيب ما هويتي پيدا مي‌كنيم كه ما را از سياستمدار، دانشمند، پيشه‌ور، قدرتمند و... متفاوت مي‌كند زيرا ما آگاهيم كه هر چه بيشتر دامنه‌ي دانش خود را گسترده‌تر كنيم جهل و سوالاتمان بيشتر مي‌شود البته گاهي فراموش مي‌كنيم كه از آغاز زندگي دانشجويي خودمان به عمل واكنش اجتماعي فكر مي‌كنيم و از «چه چيزي از دانش نظري مي‌توانم بدانم» غافل مي‌مانيم. وي در ادامه افزود: بايد دانستني‌هاي ما منجر به فهم «چه بايد كرد؟» هم بشود، انساني كه آموزش و پرورش در ما تربيت مي‌كند انسان انتزاعي نيست، انتظار يك جامعه از انسان بستگي به سرمايه‌هاي يك جامعه دارد. هر چه جامعه‌اي غني‌تر است انتظاراتش از انساني كه مي‌پروراند بيشتر و بالاتر است. پس از گذر از مرحله‌ي شناخت در عرصه‌ي تكليف و عمل است كه مطالبات دانشجويي با مطالبات اجتماعي و كل جامعه در مسايل پيوند مي‌خورد و گرنه هويت دانشجويي به استحاله مي‌رود. در كل جنبش عمومي، ديگر فرق دانشجو با يك رهبر سياسي، يك حزب يا كارگزار اقتصادي مشخص نيست، شاخصه‌ي دانشجويي همان جستجو است، بايد اين هويت را حفظ كنيم. اين مدرس دانشگاه تهران با بيان اين كه «اميد حلقه‌ي مفقوده‌ي ماست» گفت: جامعه‌ي انقلابي جامعه‌اي است كه اولين ضربه به اميدهايش خورده است، چرا كه همواره ميان سناريويي كه در ذهن مي‌پرورانيم و آن چه كه تحقق پيدا مي‌كند فاصله‌اي است، وقتي اميدي نباشد انگيزه‌اي براي عمل نيست و وقتي انگيزه‌اي براي عمل نباشد كلاس درس و دانشگاه به جايي براي گرفتن نمره و مدرك تبديل مي‌شود، مدرك‌هايي كه در نهايت روي دست ما مي‌ماند. شريعتي خاطرنشان كرد: در يك قرائت از دين، اولين وظيفه‌ي دين، اميد است؛ چشم انداز ايجاد كردن است، چه موافق باشيم چه مخالف، چه توهمش بدانيم چه واقعيت، اميد پرسش از دين است. وي افزود: مهمترين نتيجه‌ي كسب دانش و علم، يافتن بينش انتقادي است و بينش انتقادي معطوف به تغيير اجتماعي است، اينجاست كه دانش او گشوده مي‌شود و با آن چه كه در اجتماع و سياست مي‌گذرد نسبت برقرار مي‌كند. شريعتي گفت: دانشجويان و جوانان عناصر اميد در يك جامعه هستند، آينده‌ي فكري و فرداي يك جامعه به آنان بستگي دارد، اگر دانشجو به خودش به عنوان عنصر تغيير نينديشد نمي‌تواند موقعيت خود را تغيير دهد. شريعتي با اشاره به واقعه‌ي 16 آذر 1332 افزود: گاه يك حادثه از موقعيت واقع خودش فراتر مي‌رود، 16 آذر صرفا روز كشته شدن قندچي، بزرگ‌نيا و شريعت رضوي نيست، يك نماد و تمثيل است و به همين دليل است كه بزرگترين گرامي داشت 16 آذر در دانشگاه‌ها انجام مي‌شود در حالي كه سر خاك آنها تعداد كمي مي‌روند. شريعتي ادامه داد اگر در چنين روزي لازم باشد آرزويي براي دانشگاه كنيم آرزوي گشايش است، آرزوي آگاهي به خودش و اين كه هويت خود را جداي از مرزها و تفاوت‌هاي اعتقادي فكري سياسي و اجتماعي نبيند؛ گشايش به سوي جستجوي دانش و به سوي اجتماع و جهان. وي با اشاره به ضرورت گشايش در عرصه‌ي فكري دانشگاه افزود: دانشگاه محل تربيت نخبگان فكري است، اما متاسفانه در عرصه‌ي توليد فكر و جامعه‌ي روشنفكران ما كساني كه مرجع دانشجويان هستند اغلب اساتيد دانشگاه نيستند. عرصه‌ي فكر و دانش را الزاما اساتيد دانشگاه به عهده ندارند، اتفاقا عرصه‌ي فكرو دانش را كساني برعهده دارند كه خارج از اين نهاد عمل مي‌كنند و اگر اين را بپذيريم بايد به اين واقعيت پايان دهيم. شريعتي تاكيد كرد: دانشگاه بايد بتواند نيروهاي اقتصادي و رفاهي جامعه را تامين كند، دانشگاه بايد به سوي بازار كار باز شود، دانشجو بايد چشم انداز كار داشته باشد. انتهاي پيام
  • شنبه/ ۱۹ آذر ۱۳۸۴ / ۱۳:۰۶
  • دسته‌بندی: سیاسی2
  • کد خبر: 8409-09605
  • خبرنگار :