ميزگرد جنبش دانشجويي نقد گذشته، چشمانداز آينده/1 امينيزاده: همه فعاليتها معطوف به حوزه سياسي شده بود صابر: برخورد جريان دانشجويي با مذهب غيرمسوولانه بود
ميزگرد «جنبش دانشجويي نقد گذشته، چشمانداز آينده» با حضور «سعيد حبيبي» دبير تشكيلات دفتر تحكيم وحدت (طيف علامه)، «مهدي امينيزاده» عضو سابق دفتر تحكيم وحدت، «هدي صابر» فعال سياسي و گفتوگوي تلفني با «فاطمه حقيقتجو» يكي از موسسين سازمان دانشآموختگان ايران اسلامي در دفتر اين سازمان برگزار شد. به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در ابتداي اين ميزگرد سعيد حبيبي با تاكيد بر لزوم نقد گذشته در كنار بيان چشمانداز آيندهي جنبش دانشجويي، اظهار داشت: دفتر تحكيم وحدت عين جنبش دانشجويي نيست بلكه بخشي از فعالان جنبش دانشجويي در اين تشكل فعاليت دارند. وي دربارهي سير تحول جنبش دانشجويي، گفت: از همان اوان پيدايش دانشگاه تهران، سه يار دبستاني از شاخص جنبش دانشجويي بودند. جنبش دانشجويي ما هميشه استقلالطلب و آزاديخواه بوده و اكنون نيز بايد اينطور باشد. جنبش دانشجويي پيش از انقلاب ارتباط وسيعي با جامعه داشته است. به طور مثال در زلزلهي بويين زهرا و سيل جواديه فعالان جنبش دانشجويي در كنار مردم كمك و فعاليت ميكردند. دبير تشكيلات دفتر تحكيم وحدت (طيف علامه)، با بيان اينكه «عدالتطلبي همواره مورد توجه دانشجويان بوده است»، اظهار داشت: در اولين دورهي رياست جمهوري سيد محمد خاتمي نوعي چرخش نگاه به قدرت اتفاق افتاد و تحولاتي كه به لحاظ نوع نگاه حكومت به تحكيم ايجاد شد باعث بروز مشكلاتي شد. در ادامهي اين ميزگرد، فاطمه حقيقتجو با اشاره به قطعنامهي اخير دفتر تحكيم وحدت (طيف علامه)، خاطر نشان كرد: بايد از تعرض دولت به نهادهاي مدني جلوگيري كرد. اين نمايندهي دور ششم مجلس شوراي اسلامي، گفت: با توجه به فزوني قدرت محافظهكاران كه امروز در تمام نهادها سيطرهي بيشتري نسبت به گذشته پيدا كردهاند، برنامه و كار بسيار جديتري در پيش روي ما قرار گرفته است. حقيقتجو افزود: اگر هدف مهمي به نام ديدهباني جامعهي مدني و نقادي قدرت به عنوان وظيفه در نظر فعالان جنبش دانشجويي است، در اين راستا اين وظيفه بايد به اجزاي مختلفي تجزيه شود، تحكيم به تنهايي نميتواند اين وظيفه را پيش ببرد. همچنين در جريانهاي اصلاحطلب به لحاظ انشعاب و دوري از يكديگر شكنندگي زيادي را شاهد هستيم. وي با بيان اينكه «اصلاحطلبان پس از انتخابات رياست جمهوري اخير در حالت كما به سر ميبرند»، افزود: خبرهايي كه از تشكيل جبههي دموكراسيخواهي شنيده ميشود بسيار مايوس كننده است. عضو سابق شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت، افزود: دفتر تحكيم ميتواند در دفاع از نهادهاي مدني و جلوگيري از تعرض دولت به آن نقش مهمي ايفاء كند. علاوه بر آن نقش مهمتر دفتر تحكيم توجه بيشتر به حوزهي دانشگاه است. حقيقتجو با اشاره به نحوهي تغيير رييس دانشگاه تهران، گفت: اعتراضاتي كه در دانشگاه تهران در اين باره صورت گرفته بايد به عنوان يك مورد خاص مورد توجه تحكيم قرار بگيرد تا اساتيد و دانشجويان به صورت متشكل اين خواست را پيش ببرند و نگذارند وزارت علوم عملا به انتصاب در دانشگاهها بپردازد. تشكلهاي دانشجويي بايد با اين حركتها نقش خود را در دانشگاهها متبلور كنند. در ادامهي اين ميزگرد مهدي امينيزاده، عضو سابق دفتر تحكيم وحدت، با گراميداشت ياد و خاطرهي فعالان دانشجويي به ويژه از شانزده آذر 1332 تا 18 تير 1378، گفت: مقاومت و پايداري اين دوستان و اصلاحطلباني كه به زندان رفتند را از ياد نميبريم. وي در ادامه با اشاره به حادثهي سقوط هواپيما، گفت: مشخص نيست تا چه زماني و تا كي مردم بايد هزينهي سهلانگاري و ندانمكاريها را بپردازند. عضو سابق شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت (طيف علامه)، افزود: نقد جريان دانشجويي بسيار ارزشمند است. ما امروز هم به نقد جريان دانشجويي نياز داريم. جريان دانشجويي ميتواند و اين وظيفه را دارد كه در عرصهي تلاش براي تحقق دموكراسي و حقوق بشر و عادلانهتر شدن شرايط اجتماعي و سياسي كشور نقش بيشتري ايفاء كند. در ساليان اخير هم اين وظيفه را براي خود تعريف كرده است. به ويژه اينكه ما دوران اصلاحات را با تمام ويژگيهايش پشت سر گذاشتهايم. دورهي جديد آغاز شده است بدون نقد گذشته پا گذاشتن به دورهي جديد، جنبش دانشجويي را با مشكلاتي مواجه ميكند. امينيزاده با بيان اينكه «سه رويكرد در جريان دانشجويي وجود دارد»، گفت: يكي از رويكردهاي آن كلنگري جريان دانشجويي است. در عرصهي كشور مسائل و مشكلاتي داريم. مسائلي حتي در قانون اساسي و سياستهاي كلان وجود دارد اما در هر حوزه هم مسائل و مشكلات ديگري وجود دارد. خود ساختار آموزشي كشور، دانشگاه، نحوهي انتخاب روساي آن با مسائل و مشكلاتي روبروست. وي ادامه داد: جريان دانشجويي در دورههاي گذشته نگاه خود را به مشكلات و موانع كلان جامعه دوخته و نقد و برنامههاي ما بيشتر در اين عرصه بوده است و مسووليتي در مقابل آن احساس ميكرد و معتقد بود كه بايد اين نواقص در عرصههاي كلان را برطرف كند اما متناسب با آن عملكرد مثبتي در دانشگاه نديديم. ما در عرصهي دانشگاه كه اهداف دستيافتنيتري ميشد تعريف كرد و دستاوردهاي جديتري داشت فعاليتي نكرديم و اين عرصه از نظر انجمنها غايب بود. امينيزاده با بيان اينكه «محور ديگر قابل نقد جريان دانشجويي نگاه به بيرون او است»، افزود: معمولا با دقت و حساسيت زيادي به مسائل بيرون ميپرداختيم، اما اين توجه و تيزبيني را كمتر در مورد خود جريان دانشجويي به كار برده بود. وي سومين مسالهي مورد نقد در ميان دانشجويان را تحليل توجه دانشجويان به مسائل سياسي دانست و افزود: همان نگاهي هم كه به مسائل داشتيم بيشتر در حوزهي مسايل سياسي بود و كمتر به ساير عرصهها توجه كرديم. جريان دانشجويي سبقهي عدالتطلبي داشته و توجه به مسائل اقتصادي راه همواره مدنظر خود داشته است، اما در دوران گذشته صرفا به نقد مسائل سياسي پرداخت. امينيزاده ادامه داد: ما نه در حوزهي اقتصادي به فاصلهي اقشار مختلف در جامعه توجه كرديم و نه اصلا حول و حوش اين مسائل به بحث و گفتوگو پرداختيم. در عرصهي مسايل اجتماعي مسايل و مشكلاتي در جامعه وجود دارد كه متاسفانه در درون جامعهي ما اين ناهنجاريها بسيار زياد است، در اين عرصهها هم نتوانستيم فعاليت جدي انجام دهيم. عضو سابق شوراي مركزي دفتر تحكيم وحدت (طيف علامه)، با اشاره به آنچه مشكلاتي در حوزهي تئوريك و فرهنگي ميخواند، تاكيد كرد: فعاليتهاي فرهنگي نيز در دانشگاه كمتر مورد توجه قرار گرفت و همهي فعاليتها معطوف به حوزهي سياسي شد. در ادامهي اين ميزگرد، هدي صابر با بيان اينكه «جديترين مرحلهي نقد دفتر تحكيم و جريان دانشجويي آبان 78، بيستمين سالگرد تاسيس دفتر تحكيم بود»، گفت: توجه به تجربهي گذشتگان اهميت زيادي دارد، هر جا كه پيشرفتي صورت گرفته در نتيجهي توجه به گنجينهي رايگان تجربهي گذشتگان بوده است. اين فعال سياسي اظهار داشت: دانشگاه از وقتي كه سياسي و اجتماعي شد و عنصر فكري غير علمي به عنصر علمياش اضافه شد (از بعد از كودتاي 32 تا سال 57) از مغز و فكر حداكثر استفاده را ميكرد. نوار، كتاب، جوزهي علني و پنهاني تغذيهي دانشجويان بود. اما امروز دانشجويان فكر ميكنند اگر فقط در مدار تفسير باشند جهان تغيير ميكند، آن دوران دانشجويان در مدار تغيير بودند. وي با بيان اينكه دههي چهل و پنجاه نقطهي تكاملي جنبش دانشجويي بود، گفت: چهرههايي كه آن روز از دانشگاه بيرون آمد تنها فعالين عرصهي سياسي نبودند، در تمام زمينههاي هنري، اجتماعي و غيره چهرههايي كه هنوز هم حرفهايي براي گفتن دارند بيرون آمدند. وي تاكيد كرد: دانشگاه امروز وجدان بيدار جامعه نيست و ويژگي جنبش ندارد. به لحاظ نظري هر وقت ما با دوراني نو مواجه ميشويم شاهد خرده جنبشهايي هستيم. در نو دوراني 76 به بعد خرده جنبشهايي به وجود آمد، جنبش دانشجويي هم همان موقع ايجاد شد. آن زمان از لحاظ نظري تعريفش با جنبش سازگار بود. معمولا در اين شرايط ظرفيتهايي كه آزاد ميشوند يا دولت مستقر آنها را قاعدهمند ميكند يا احزاب حاكميتي يا جريان اپوزسيون. اما در شرايط آن زمان ايران هيچكدام از اينها به فكر ظرفيتهاي آزاد شدهي خرده جنبشها به ويژه جنبش دانشجويي نبودند. هر كدام سعي داشتند يا آنها را مهار كنند يا به عنوان سپاه اجتماعي از آنها استفاده كنند. دانشگاه در اين عرصه ابتداي كار نگاهش به بيرون بود، فكر ميكرد خاتمي بايد بتواند نهادي بيرون از دانشگاه ايجاد كند اما اين كار از دولت برنميآمد. صابر گفت: بعد از اين دانشگاه به احزاب بيرون حاكميتي نگاه انداخت، بنگاه به بنگاه به دنبال منزل بود، امروز دانشگاه در عرصهي عمومي است. در دههي گذشته به ويژه چهار سال گذشته با چند مقولهي جدي اساسي برخورد شوخي و تاكتيكي كرد، يكي از اين مقولهها جمعبندي بود، هر وقت با آنان گفتوگو داشتيم ميگفتند در حال جمعبندي هستيم. فلسفهي جمعبندي اين است كه وضع موجود مطلوب نيست، ميخواهيم به وضع مطلوب برويم، اما جمعبندي هيچگاه جدي گرفته نشد. وي آنچه را شوخي بعدي جريان دانشجويي ميخواند، «نقد» دانست و افزود: دورهي سخنراني و فضاي ژورناليستي با نقد شوخي شد. هر كس هر چه در ذهنش بود به دانشگاه گفت اما دانشگاه نه آنها را الك كرد و نه چيزي انباشت. اين فعال سياسي گفت: قرار نبود جنبش دانشجويي براي كليت استراتژي بريزد. صابر با انتقاد از آنچه كه برخورد غير مسوولانهي جريان دانشجويي با مذهب ميخواند، گفت: مذهب گرمابخش درون است اما جريان دانشجويي از آن در مواقع خاصي و هر گونه كه به نفع خود بود استفاده كرد. وي ادامه داد: جريان دانشجويي كاركرد حزبي پيدا كرد، سه – چهار سال است كه بحث دوري از قدرت مطرح ميشود اما جريان دانشجويي تصور كرد كه حزب است. صابر با بيان اينكه «توهم ديگر جريان دانشجويي، توهم رواني است»، گفت: در مقطعي توهم پيشتاز بودن به آن دست داد. فردي گفت دفتر تحكيم و جنبش دانشجويي در نوك پيكان مبارزه است، ولي در واقع اين گونه نبود. اين فعال سياسي ادامه داد: دانشگاه در طول دورههاي خود چندين امواج كسب اعتبار داشته است. در سال 76 دانشگاه به اعتبار نسبي سياسي – اجتماعي دست پيدا كرد اما امروز به نقطهي لرزان خود رسيده است. امروز علاوه بر تشويشي كه در آن وجود دارد نه قدرتهاي بيرون اعتبار گذشته را برايش قائلند و نه خودش و نه جامعه. 10 سال خيابان به خيابان گشتن باعث شد اتاقش را از دست بدهد و امروز جايي براي نشستن ندارد. دوستاني كه در جايگاه ديدهبان ايستادهاند خودشان نياز به ديدهبان دارند ابتدا بايد ديدهبان خودشان باشند. اگر بتواند خوب خود را نقد كند و مسائل اضافي را از خود دور كند و آن زمان كار انجام دهند لازم نيست خودشان بگويند ما ديدهبانيم، جامعه قضاوت ميكند و همه ميپذيرند، بايد پله پله پيش رفت. ادامه دارد ...