***سمينار «فراز و فرود جنبش دانشجويي» به مناسبت روز دانشجو از سوي انجمن اسلامي دانشجويان دانشكدهي فني دانشگاه تهران در تالار شهيد چمران برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ايسنا در اين سمينار «سيد مصطفي تاج زاده» طي سخناني اظهار داشت: جنبش اصلاحي ملت ايران بر دو بال استوار است و تاكنون توانسته به پروازش ادامه دهد؛ يكي مطبوعات و دومي دانشگاه كه مرجعي براي پيگيري جدي مطالبات حقيقي مردم بودند.
معاون سياسي وقت وزارت كشور، افزود: 18 تير تجلي برخورد با اين دو بال بود، يكي توقيف غيرموجه روزنامهي سلام كه پشتوانهاي براي آزادي بيان و مطبوعات در كشور بود و ديگري برخورد با تظاهرات دانشجويي. اين برخورد بايد به گونهاي خشونتآميز ميبود كه دانشجو جرات نكند در قبال نقض حقوق شهروندي اعتراض كند.
وي مدعي شد كه آن حادثه با برنامهريزي قبلي و به وحشيانهترين وجه انجام شد و حتي براي تحتالشعاع قرار دادن آن جنايتهاي ديگري نيز آفريده شد.
اين عضو شوراي مركزي جبههي مشاركت همچنين گفت: امكان ندارد مسببان حادثهي 18 تير و قاتل ابراهيمنژاد كشف شوند. عدم شناسايي آنها نشان ميدهد كه تعزيهگردان اين ماجرا چه كساني بودند و مادامي كه مسبب اصلي حادثه پيدا نشود مشخص است كه انگشت اتهام به سوي چه كساني نشانه ميرود.
وي افزود: بعد از حادثهي 18 تير كميسيوني در شوراي عالي امنيت ملي تشكيل شد كه من نيز عضو آن بودم، در آن كميسيون گزارشي از حادثه تهيه شد اما بعد از مدتي تنها گزارشي كه براي رسيدگي به جنايات مورد توجه دستگاه قضايي قرار نگرفت همان گزارش بود. پس از آن نيز احضاريهاي از سوي يكي از كساني كه نامش در آن گزارش آمده بود به دست من رسيد. آن دادگاه در غياب من تشكيل شد و من به اتهام توهين به آن فرد 100 هزار تومان جريمه شدم.
تاج زاده گفت: افشاي جناياتي كه در جامعه صورت ميگيرد موجب عدم تكرار آن ميشود، همچنان كه پروندهي قتلهاي زنجيرهيي به جايي نرسيد اما مهم اطلاعيهاي بود كه توسط وزارت اطلاعات منتشر شد. هدف مان تكرار نشدن آن وقايع بود.
اين فعال سياسي در ادامه گفت: به ميزاني كه اقتدارگراها براي انفعال دانشجويان تلاش ميكردند فكر استقلال دانشگاه در اصلاحطلبها قوت گرفت. دكتر معين تلاش كرد مديريت دانشگاه با راي هيات علمي انتخاب شود، در حقيقت او اختيارات وزير علوم را به اعضاي هيات علمي واگذار كرد اما متاسفانه اكنون اين سنت دموكراتيك را كنار گذاشتهاند و به روشهاي گذشته باز گذشتهاند.
تاج زاده اظهار داشت: امروز انتخاب مديران دانشگاهها بدون توجه به آراي اعضاي هيات علمي توهين به جامعهي دانشگاهي كشور است.
نميتون به دانشگاه تهران با حدود 1500 نفر عضو هيات علمي توهين كرد، راي آنها را ناديده انگاشت و از بالا كسي را منصوب كرد.
اين مساله نه تنها با شعارهاي دولت منطبق نيست بلكه نقض استقلال دانشگاه و بسته كردن دايرهي مديريت است. دانشگاه ما فقير نيست كه كسي از بالا برايش تصميم بگيرد.
اين فعال سياسي در ادامه اظهار داشت: ميتوانيم فصل مشتركي بين تمام نيروها ايجاد كنيم و آن الگوي دموكراسي در جامعه است. جامعهي ايران هيچ راهي جز پذيرش دموكراسي ندارد. دانشگاه، نيروهاي سياسي و صاحبنظران امروز بايد به اين موضوع بپردازند تا بعد از يكصد سال بتوانيم آرمانهاي پدرانمان را محقق كنيم.
تاجزاده در ادامه اظهار داشت: در جامعهي ما احدي ترديد ندارد كه دولت بزرگترين واقعيت كشور ماست و در تمام عرصهها حرف اول را ميزند، در مقابل اين جامعه نيز بيشترين انتظار را از حكومت دارد.
عضو شوراي مركزي جبههي مشاركت اضافه كرد: جامعهي مدني ما به طور جدي ضعيف است. ما بخش خصوصي مقتدر، اتحايههاي بزرگ صنفي،احزاب فراگير و مطبوعات تاثيرگذار نداريم و به همين دليل نميتوانيم آنچه در ذهنمان است را محقق كنيم چرا كه ابزار تحقق آن را نداريم.
تاجزاده در ادامه با تاكيد بر اينكه «جامعهي ايران عميقا دموكراسي خواه است» گفت: دولت مقتدر و جامعهي مدني ضعيف، شهروند بي پناهي را به وجود آورده است كه تمام انتظارات را از دولت دارد.
اين فعال سياسي گفت: هيج راهي جز تقويت جامعه مدني نداريم تا با اقتدار آن بتوانيم موازنهاي بين دولت و جامعهي مدني ايجاد كنيم. پس بايد انحصار دولت در عرصههاي مختلف را بشكنيم و دموكراسي را از درون به دولت تزريق كنيم. دانشگاه نيز ميتواند در اين باره نقش مهمي را ايفا كند.
***حجت الاسلام والمسلمين محسن رهامي وكيل دانشجويان آسيبديده در حادثهي كوي دانشگاه نيز گفت: جامعه نميپذيرد كه حادثهاي مانند 18 تير فراموش شود.
به گزارش ايسنا، وي كه با موضوع «سرانجام پروندهي 18 تير» در سمينار فراز و فرود جنبش دانشجويي در دانشكدهي فني دانشگاه تهران سخن ميگفت، اظهار داشت: مسير اجمالي پروندهي كوي دانشگاه و عوامل ايجاد حادثه درسهايي است كه بايد از اين حادثه بگيريم. اميدوارم كساني كه در اين حادثه نبودند، توسط جاهايي مانند انجمن اسلامي دانشجويان در جريان اين حوادث قرار گيرند تا خاطرهي 18 تير از اذهان ملت ما محو نشود. چه بسا براي 16 آذر كه بيش از 50 سال گذشته، همواره مراسمي برگزار ميكنيم اما براي 18 تير 1378 پس از دو سال به اين نتيجه رسيدند كه بايد فضايي را فراهم كنند تا مانع از كساني شوند كه پيگير برگزار كردن مراسم سالگرد اين روز هستند.
وي افزود: شروع قضيه از بستن روزنامهي سلام شروع شد و بهانهاي شد به دست دانشجويان اما ريشههاي موضوع در فضايي كه ايجاد شده بود و تمهيداتي كه موجب شد حركت دانشجويان با تهديدات جدي مواجه شود و زهر چشمي از اين حادثه بگيرند، سركوبي شديد و حملهاي بود كه در تاريخ كوي دانشگاه بيسابقه بود. پس از اين حادثه، شوراي دانشگاه تهران جلساتي را تشكيل داد و 400 نفر از دانشجويان، پيگيري اين پرونده را به شخص من محول كردند اما بخشي از پرونده كه مربوط به نيروي انتظامي بود، دستگاه قضايي آن را به دادگاه نظامي سپرد و كيفرخواست تعدادي از كساني كه به عنوان لباس شخصي و يا نام مجهول در گزارش شوراي عالي امنيت ملي از آنها نام برده ميشد تنظيم شد. ما از بهمن 78 جلسات را آغاز كرديم اما با تعطيلي مطبوعات و ترور آقاي حجاريان در فروردين 79 مسير دادگاه تغيير كرد. همچنين در تير 79 براي مسدود كردن پروندهي حادثهي كوي و تغيير جهت پيگيري از سمت متهمان، من و خانم عبادي را به دليل پروندهي اعترافات فرشاد ابراهيم و به اين بهانه كه برخي حرفهاي ابراهيمي خلاف واقع است، دستگير و زنداني كردند و سپس فضاي ذهني بدي براي مردم ايجاد شد.
رهامي همچنين اظهار داشت: پس از خروج از زندان، به دادگاه نظامي مراجعه كردم اما با مسالهاي كه روبهرو شدم آزادي تمام زندانيان بهجز شخصي بود كه به جرم سرقت ريشتراش سه ماه زنداني شد و من بلافاصله شكايت كردم و اين اعتراضات نه تنها به جايي نرسيد بلكه در دادگاهي كه براي من و خانم عبادي و برخي كاركنان كوي برگزار شد، 15 ماه زندان و چهار سال محروميت از وكالت، حكمي بود كه براي من صادر شد. در آن زمان، دانشجويان تحكيم وحدت با تحصن مقابل مجلس و گرفتن روزه سياسي، نسبت به اين موضوع اعتراض كردند و متاسفانه امكان رسيدگي به حادثهي كوي از ما سلب شد، به ويژه بعد از ترور آقاي حجاريان شكل دادگاه به گونهاي شد كه برخي از دانشجويان از ترس دادگاه را ترك كردند و بدين گونه بود كه پروندهي كوي متوقف شد. پروندهي دوم هم پروندهي لباس شخصيها بود كه آن نيز مسكوت ماند.
رهامي تاكيد كرد: پروندهاي با اين حجم عظيم كه يك بحران ملي ايجاد كرد نميتواند پشت ابر پنهان بماند و متاسفانه نهادهاي خارج از قدرت، توانايي لازم براي پيگيري حقوق ملت را ندارند و استيفاي حقوق ملت كاملا در دست نهادهاي دولتي است. راههاي ايجاد نهادهاي مستقل براي استيفاي حقوق ملت در ايران به طور موثر وجود ندارند.
وكيل پروندهي دانشجويان در حادثهي كوي دانشگاه همچنين گفت: مسالهي كوي صرفا مسالهاي امنيتي، قضايي يا انتظامي نبود بلكه ريشههاي سياسي آن نيز خود مساله بود. كساني كه براي قدرت به روشهاي خشونتآميز متوسل ميشوند پشت آنها كساني هستند كه نميخواهند قدرت را با كسي تقسيم كنند و مشكل ديگر، مشكل اجتماعي است كه متاسفانه برخي امكان همزيستي مسالمتآميز در چارچوبهاي قانوني و دموكراسي در جامعه را محدود ميكنند.
رهامي اظهار داشت: مسالهي ديگري كه در مسالهي كوي ميتوان به آن اشاره كرد، عوامل فلسفي بود كه براي خشونتهايي كه در كوي اتفاق افتاد برخي فلسفهتراشي كردند و در جامعه اين تفكر با پشتوانهي فلسفي جا ميگيرد و عدهاي به خود اجازه ميدهند براي به كرسي نشاندن خواستههاي خود دست به خشونت بزنند و به نظر من اين موضوع در مسالهي كوي مغفول ماند. همچنين سوء برداشتهايي كه از دين و دينداري شد. همچنين عوامل خانوادگي و عوامل ارثي ميتواند در مسالهي خشونت اينگونه افراد مورد بررسي قرار گيرد. بنابراين براي خشونتزدايي بايد شرايطي را فراهم كنيم و درسهايي كه ميتوانيم از حادثهي 18 تير بگيريم، بررسي و تحليل موثر آن است.
رهامي گفت: وجود يك جريان قضايي بيطرف و ناظر بودن بر كليهي جريانات سياسي از نان شب هم واجبتر است و حادثهي 18 تير اهميت اين مساله را دوچندان كرد كه اگر دستگاه قضايي كاملا بيطرف باشد، مردم ميتوانند راحت زندگي كنند.
وي همچنين افزود: مسووليت همهي ما به عنوان دانشجو، وكيل و روزنامهنگار تلاش جدي براي از بين بردن اين موارد در جامعه و همچنين تلاش جدي براي خشكاندن ريشههاي اين موضوع است كه ريشهي ناتواني ما در استيفاي حقوق ملت چيست؟
رهامي تاكيد كرد: اينكه ما پس از شش سال از حادثهي كوي هنوز نميتوانيم اطلاع درستي به مردم بدهيم اشكال آن در كجاست؟ تا زماني كه قدرت در جامعه توزيع نشود و نهادهاي قوي نداشته باشيم نميتوانيم هيچ قدمي برداريم. حكومت نيز از آسمان نازل نميشود و يك مسالهي بشري است و دوستان انجمن اسلامي دانشجويان هم در اين موضوع بايد تلاش كنند و با استفاده از تجربهي بزرگان، راههاي جديدي را پيدا كنند.
***دكتر «غلامعباس توسلي» نيز در در اين سمينار اظهار داشت: 16 آذر نقطهي عطفي است كه نسل فعلي دانشجويان را به نسل گذشته متصل ميكند و در هويتيابي اين جريان مؤثر است.
به گزارش خبرنگار ايسنا اين استاد دانشگاه افزود: جنبش دانشجويي اوج و حضيضهاي زيادي به خود ديده است اما هيچگاه عقب ننشسته و سعي كرده حداقل به صورت سوپاپ اطمينان بين جوانها عمل كند تا موجب حفظ اهداف ملي و انساني خود شود.
توسلي گفت: هرگاه فضاي جامعه بسته شد، تنها جايي كه افراد صاحب حرف را پذيرا ميشد دانشگاه بود. شريعتي و سروش زماني در دانشگاه سخن ميگفتند كه فضاي جامعه بسته بود. امروز هم كه ظاهرا اصلاحات به پايان رسيده همه چشم اميد به جنبش دانشجويي دارند.
وي گفت: جنبش دانشجويي سازماني نيست كه دانشجويان در آن محدود شوند. اين جنبش حركت مستمري دارد و سعي ميكند اهداف ملي، دموكراسيخواهي و عدالتطلبانه را ادامه دهد. جاي خوشحالي است كه در بدترين شرايط دانشجويان همواره ايستادگي كردند و سرخورده نشدند.
توسلي ادامه داد: 16 آذر 1332 و 18 تير 1378 علامت راهي است تا نسلهايي كه به هم پيوند ميخورند آنها را فراموش نكنند و اين روزها را گرامي دارند. اميد است دانشجويان از علايم راهي كه عدهاي با فداكاري جلوي آنها گذاشتند گمراه نشوند و فعاليتهاي آنان در راه تعالي كشور استمرار پيدا كند.
وي اضافه كرد: آيندهي جنبش دانشجويي به شما بستگي دارد، همانطور كه وجود شما به گذشتگان. جنبش دانشجويي به دليل زنده بودن، جوان بودن و ايدهآل فكر كردن شايسته است كه بتواند نقش سازندهاي را در آيندهي كشور ايفا كند. هيچكس نميتواند فعاليتهاي اين جنبش را محدود كند. اين راه بايد ادامه پيدا كند شعارهايي نيز كه به اتحاد دانشجويان مربوط ميشود رقمزنندهي آيندهي نهضت دانشجويي است.
اين استاد دانشگاه با تأكيد بر اينكه «جنبش دانشجويي در وسيعترين سطح از منافع ملي دفاع ميكند» گفت: دانشجويان همواره نقش پيشگام و محرك را در جامعه ايفا كردهاند كه بقيه را نيز به حركت واميداشتند. دانشجويان سهم بسيار زيادي در انقلاب داشتند اما متأسفانه اين سهم شناخته نشده و همواره سعي شده محيط دانشگاهي را در عقب نگه دارند و هرجا كه آنها ميخواهند منطقي را حاكم كنند با دانشجويان مخالفت كردهاند.
توسلي اظهار داشت: دانشگاه و دانشجو سمبل آزادي است. اگر دانشجويان نتوانند از آزاديهاي مصرح در قانون استفاده كنند و آن را تحقق ببخشند در كل كشور هم آزادي به وجود نميآيد. دانشجويان كه گاه و بيگاه نااميد و دلسرد ميشوند بايد بدانند به نهضت ملي ايران وابستهاند تا بتوانند حركت آزادي خواهي را كه از سالهاي پيش به وجود آمده ادامه دهند تا زماني كه جامعهي ما به جاي متهم بودن به يك جامعهي خشن و ضدقانون، جامعهاي اسلامي و دموكراتيك در جهان معرفي شود.
وي با انتقاد از عدم توجه به شايستهسالاري گفت: نميتوان به نام جامعهي اسلامي جلو نهادهاي مدني را گرفت و با آنها برخورد كرد بلكه براي رسيدن به جامعهي مدني بايد بيش از آنچه تاكنون فعاليت كردهايم تلاش كنيم.
اين مدرس دانشگاه اظهار داشت: جنبش دانشجويي به دليل جوان بودن و اين كه خواستههاي آنها ملي است بايد شرايط را درك كنند، منافع شخصي را كنار بگذارند و در جهت منافع ملي گام بردارند.
توسلي ادامه داد: 16 آذر فرصت مغتنمي است كه ريشههاي تاريخي نهضت دانشجويي را بررسي كنيم. آنچه دانشجويان مسلمان در اين جامعه انجام دادند نشان ميدهد آنها دلشان به حال مملكت ميسوزد و دغدغهي تحول دارند.
وي گفت: متأسفم كه بخشي از دانشجويان بيش از آنكه به سمت اسلام ناب بروند به سوي سكولار شدن پيش ميروند.
توسلي در پايان گفت: دانشجويان بايد بدانند كه عمر دموكراسي به ديروز و امروز تعلق ندارد بلكه حركت مستمري است و بايد بيش از وضع فعلي به آينده فكر كرد.
انتهاي پيام