* سمينار جامعه، جنبش دانشجويي و دموكراسي * سخنان زيدآبادي، فكوهي، عباس كاظمي و تقي رحماني

سمينار «جامعه، جنبش دانشجويي و دموكراسي» بعدازظهر امروز در تالار ابن خلدون دانشكده‌ي علوم اجتماعي دانشگاه تهران برگزار شد.

زيدآبادي:

نخبگان به جان هم افتاده‌اند

احمد زيدآبادي با تشبيه فضاي سياسي كشور به هواي تهران گفت: وضعيت سياسي ايران به شكل آلودگي هواي شهر پيچيده و گاه غير قابل تحمل است.

به گزارش خبرنگار سياسي ايسنا، زيدآبادي در سمينار جامعه، جنبش دانشجويي و دموكراسي در دانشكده‌ي علوم اجتماعي دانشگاه تهران افزود: مي‌توانيم به طور بالقوه جنبش فراگير اجتماعي در ايران داشته باشيم چرا كه نيروهاي خواهان تغيير در جامعه زياد هستند. شما نخبه‌اي را نمي‌توانيد پيدا كنيد كه با وضعيت موجود همراه باشد. هر يك از نخبگان از موضعي نقد مي‌كنند و مخالف شرايط فعلي هستند، به جز نخبگاني كه خود ساخته‌اند و مدرسه نرفته استاد شده‌اند.

وي افزود: با وجود ميل به تغيير در نخبگان هر كدام از آنان در علت‌يابي و ارايه‌ي راهكار براي شرايط فعلي موضع‌هاي متفاوتي دارند اما در اين ميان به جاي راهيابي به جان هم افتاده‌اند و درگير يكديگرند. در واقع با يك وضعيتي روبرو هستيم كه نشان مي‌دهد آنها نمي‌توانند با يكديگر كار كنند. اين وضعيت آلوده وجود دارد و افراد زيادي هم از آن رنج مي‌برند اما كسي نمي‌تواند چاره‌اي براي آن بيابد.

اين فعال سياسي اظهار داشت: عده‌اي مي‌گويند نمي‌توان اقدامي كرد مگر اينكه اتفاقي خارج از اراده‌ي ما بيافتد و بادي و باراني بيايد و شرايط موجود را تغيير دهد. ما معمولا براي تحليل جامعه بيشتر بر اراده‌ي افراد تاكيد مي‌كنيم ولي آنچه كه موثر است گاه همان عوامل خارج از اراده است.

زيدآبادي با اشاره به نظام ارتباطاتي بين‌المللي و تحولات تكنولوژيك، گفت: نظام بين‌الملل تغيير كرده است و دانشجويان بايد به اين نكته توجه كنند.

اين روزنامه‌نگار ادامه داد: در ايران اين تصور وجود دارد كه هر چه كه از سوي دنياي بين‌الملل مطرح شود مضراتي دارد؛ بايد به بررسي منافع و مضرات آن پرداخت. موج‌هاي جهاني بر عليه ايران وجود دارد كه در اعتراض به دستيابي ايران به فناوري هسته‌يي به اوج خود رسيد. من مي‌گويم كه اين موج‌ها را سياه و سفيد نبينيم، بايد نيروهاي تاثيرگذار خارجي را تحليل كرد و از اين طريق آن را كنترل كرد و از بخش‌هاي سازنده‌ي آن استفاده كرد.

جنبش دانشجويي جامعه را به خود بياورد

زيدآبادي با بيان اينكه «جنبش دانشجويي نبايد به سمت رفتارهاي رمانتيك‌گونه پيش رود»، گفت: مي‌توان از طريق يك سلسله اقدامات غير خشونت‌آميز و مدني به ايجاد تحولاتي در جامعه پرداخت. جنبش دانشجويي بايد اولا جامعه‌ي ما و فعالان سياسي‌اش كه تا اندازه‌ي زيادي از خود غافل شده‌اند به خود برگردند. نيروهاي سياسي تاثيرگذار بايد سلامت و بلوغ شخصيتي داشته باشند. احساس مي‌شود اكثريت دعواهاي سياسي اخير دعواهاي شخصي است. مثلا در گذشته‌ي تاريخي مي‌ديدم اگر كسي كه صلاحيت دارد را به كاري نمي‌گماردند او مواضع مخالفي را عليه حكومت وقت اتخاذ مي‌كرد، اين كار درست نيست. كساني كه مي‌خواهند كار سياسي انجام دهند بايد به سلامت شخصيت خود توجه كنند كه اين از طريق مطالعه‌ي مكتب‌هاي روان‌كاوي و روان‌شناسي ممكن است. جامعه‌اي كه در آن هيچ كس به خودش توجه نمي‌كند و همه اخلاق را بوسيده‌اند و كنار گذاشته‌اند دچار مشكل مي‌شود.

وي افزود: توجه به خودسازي خود به خود رفتار سياسي‌مان را به سمت عقلانيت و مدارا به پيش مي‌برد و آن فرد مي‌تواند از خود جاذبه‌اي ايجاد كند كه ايده‌هاي خود را به ديگران منتقل كند و از اين طريق به بسط ايده‌هاي خود بپردازد. بيش از اين هم كسي از جنبش دانشجويي امروز انتظاري ندارد. كسي نمي‌خواهد كه كار خارق‌العاده‌اي انجام بدهند و يا سرنوشت تاريخ را رقم زنند.

زيدآبادي افزود: اگر قرار باشد كساني به نقد قدرتمندان بپردازند، بايد به عوامل اصلي آن توجه كنند. نقد قدرتمندان، بخشي از وظيفه‌ي دانشجويي است البته نه به زباني كه در دوره‌ي قبل مصطلح بود.

زيدآبادي گفت: جنبش دانشجويي بايد نسبت به سلامت شخصيت توجه بيشتري كند. ايجاد محافل دانشجويي، بحث و گفت‌وگو و ارتباط با تجربه‌ي انباشته توسط نسل‌هاي پيشين مي‌تواند در اين راستا كمك كند.

زيدآبادي در پاسخ به يكي از دانشجويان كه از وضعيت ايران و عراق در مقابل آمريكا پرسيد، گفت: آمريكايي‌ها نه به دليل نفت و نه حتي به دليل دلسوزي براي مردم عراق به آن‌جا رفته‌اند. آنها مي‌دانند كه اگر اجازه مي‌دادند فضا بيش از اين به پيش مي‌رفت، به ضرر آنها و امنيت منطقه بود. آنها خود را حافظ منطقه مي‌دانند، چه ما بخواهيم چه نخواهيم. سازمان ملل هم اگر بخواهد جايي كار نظامي انجام دهد، دست به دامن آمريكا مي‌شود.

ناصر فكوهي:

شورش با جنبش دانشجويي متفاوت است

«ناصر فكوهي» با تاكيد بر اين‌كه «بايد در سطح جهاني به تحليل مسايل پرداخت و در چارچوب جهاني آن را درك كرد»، گفت: در بررسي جنبش دانشجويي بايد دقت كرد اين جنبش چه توهم‌هايي ايجاد مي‌كند و چه‌قدر مي‌توان روي آن حساب كرد؟ در واقعيت چه چيزي بوده است و توهم‌هاي ايجاد شده چه ضررهايي به آن زده است.

به گزارش خبرنگار سياسي ايسنا، اين استاد دانشگاه در سمينار «جامعه، جنبش دانشجويي، دموكراسي» با عنوان «جنبش دانشجويي، اسطوره يا واقعيت؟؟» سخنراني مي‌كرد، گفت: زماني كه از جنبش دانشجويي به عنوان اسطوره ياد مي‌كنيم و آن را به صورت رمانتيسم انقلابي مي‌بينيم كه اين به انقلاب فرانسه و تداوم آن و جنبش گسترده‌ي چپ در فرانسه قرن 20 و مي 68 برمي‌گردد، اين رمانتيسم انقلابي، شخصيت دانشجو را با يك سري شخصيت‌هاي ديگر به صورت مترادف مطرح مي‌كند. دانشجويان در عين حال يك روشنفكر انقلابي، مبارز و آزادي‌خواه هستند. دانشجو داراي نقش و رسالتي مي‌شود كه آن را از ذات و هستي خود نگرفته است بلكه از اسطوره گرفته شده است. اگر واقع‌بينانه ببينيم دانشجو در واقع وارد سيستمي آموزشي مي‌شود كه خود قدرت آن را تعريف كرده است و بر اساس قرائت ماركسيستي، نقش اصلي دانشجو اين است كه به عنوان يكي از ابزارهاي اصلي بازتوليد سلطه‌ي اجتماعي عمل كند.

فكوهي گفت: از دانشجو معمولا انقلابي در نيامده است مگر انقلابي مرده؛ كساني كه فارغ‌التحصيل شده‌اند را نمي‌توان بعدا در جايگاه انقلابيون تلقي كرد. جنبش دانشجويي به خودي خود، يك جنبش انقلابي نيست. اين رسالت مبارزه‌جويي و انقلابي‌گري از بيرون به آن وارد شده است.

وي افزود: وقتي از جنبش دانشجويي صحبت مي‌كنيم، تظاهرات و شورش‌ها به ذهنمان مي‌آيد، اين تصاوير بيشتر يك شورش است تا يك جنبش و اتفاقا اين لحظه‌اي است كه جنبش فرو پاشيده است. اين شورش يك جشن انقلابي است، جشن هرزه‌گري و بي‌بندوبارانه كه در آن نظم و قانون از بين رفته است.

فكوهي افزود: چپ از اسطوره‌ي مبارزه‌جويي و انقلابي‌گري استفاده كرد اما راست همواره از اين شورش‌ها به اين نحو استفاده كرده است كه از درون اين شورش‌ها هيچ چيز جز خرابي و سوختگي بيرون نمي‌آيد. همواره دانشجويان باور بيشتري به اسطوره‌ي چپ داشته‌اند. باور داشته‌اند كه جهان و سيستم را مي‌توانند تغيير دهند و عجله دارند اين كار را قبل از فارغ‌التحصيل شدنشان انجام دهند و چون اين دوران كوتاه است، يا كارهايي عجولانه انجام مي‌دهند و يا عده‌اي به صورت دانشجوي ابدي درمي‌آيند.

فكوهي ادامه داد: اسطوره‌ي دانشجوي انقلابي آزادي‌خواه كه يك اسطوره‌ي رمانتيك است هميشه در بين دانشجويان نقش اساسي داشته است و بيشترين كساني كه آن را باور كرده‌اند خود دانشجويان هستند.

وي آمريكا و فرانسه را كشورهايي دانست كه جنبش دانشجويي در آن از اسطوره‌ها جدا بوده است و افزود: اين دو كشور از لحاظ حركت فكري و روشنفكري بسيار تاثيرگذار بوده‌اند.

فكوهي در ادامه گفت: در غرب دانشجويان به سمت رفتن به ساختارهاي غيرخشونت‌آميز، اصلاح‌گرانه و موثر حركت كرده‌اند.

وي در ادامه افزود: شخصيت و نقش دانشجويان و جنبش دانشجويي دچار تحولات بسياري شده است. بخش زيادي از آن‌چه كه قبلا در حركات جنبش دانشجويي و يا حتي روشنفكري مي‌ديديم امروز از بين رفته است. ما به طرف يك تيپ كاملا متفاوت از جنبش دانشجويي مي‌رويم.

فكوهي با بيان اين‌كه «در ايران دچار تورم دانشجو شده‌ايم»، گفت: تعداد دانشجويان در ايران هيچ ربطي به نياز كشور ندارد. برخي مي‌گويند اين امر مثبتي است اما اين دانشجويان هزينه دارند و نيمي از آنان در سيستم دولتي تحصيل مي‌كنند. محرومين جامعه‌ي ما جوانان هستند، اكثريت بزرگي از جوانان فاقد امكانات اوليه داريم. آيا از اين پتانسيل انقلابي بيرون مي‌آيد؟ شك دارم. من شك دارم كه فقر و محروميت دانشجويان منجر به پتانسيل مثبت دانشجويي شود.

وي گفت: دانشجويان از سويي در برخورد با مسايل داخل دانشگاه محافظه‌كارانه برخورد مي‌كنند و حاضر نيستند براي آنها هزينه بدهند، مسايلي چون اساتيد بهتر و سطح آموزشي مناسب‌تر؛ اما در برخورد با مسايل كلان‌تر حاضر به پرداخت هر هزينه‌اي هستند، اين رفتار دوگانه در دانشجويان قابل توجه است.

فكوهي افزود: نگاه به تجربه‌ي جنبش دانشجويي نشان مي‌دهد كه بايد از خشونت دوري كرد. دانشجويان خود حتي در جاهايي كه قرباني خشونت بوده‌اند، اعتراض مي‌كنند. جنبش دانشجويي بايد بتواند NGOها و سازمان‌هاي غيردولتي را ايجاد كند كه بتواند از درون تغييري ايجاد كند.

عباس كاظمي:

جنبش دانشجويي بيش از دولت به جامعه بپردازد

دكتر «عباس كاظمي» گفت: جنبش دانشجويي بيش از آن كه به طور افراطي به دولت و انتخابات معطوف شود، بايد توجه ويژه‌اي به مسايل جامعه داشته باشد. برخي اين را محافظه‌كاري مي‌دانند، در تعريف امر سياسي هم بايد تجديدنظر شود. جنبش دانشجويي به يكي از فعالان سياسي و احزاب تبديل شده است.

به گزارش خبرنگار سياسي ايسنا، كاظمي در همايش «جامعه، جنبش دانشجويي، دموكراسي» با عنوان «جنبش دانشجويي و مساله‌ي قدرت» گفت: دولت بخش ناچيزي از قدرت است كه جنبش دانشجويي بايد به آن بپردازد. نهاد قدرت مهم نيست و در زندگي روزمره جاي اندكي دارد. وقتي گفته مي‌شود كه جنبش دانشجويي تمام وقت خود را صرف نقد دولت نكند، معنايش غيرسياسي شدن زندگي دانشجويي نيست. سياست‌هايي كه جنبش دانشجويي بايد به آن بپردازد با احزاب فرق مي‌كند، هنوز جنبش دانشجويي به آن پي نبرده است.

وي افزود: آن‌چه كه مي‌شود تحت عنوان سياست راديكال در متن زندگي روزمره به آن نام نهاد سياست نيست.

كاظمي در ادامه گفت: جنبش‌هاي دانشجويي در ايران به ويژه بيشتر دنباله‌رو احزاب بوده است؛ در حالي كه بايد جايگاه خودشان را مشخص كنند. همه‌ي هواي جامعه هواي سياست نيست. همه‌ي آلودگي هوا، آلودگي سياست نيست. جنبش دانشجويي بايد توجه كند كه چرا جامعه به يك شخص خاص راي مي‌دهد؟ وقتي كه روشنفكران از آنها مي‌خواهند اقدامي را انجام دهند اين كار را نمي‌كنند. جنبش دانشجويي بايد به جاي اين‌كه بيشتر به امور دولت بپردازد به امور جامعه توجه كند، قلمرو جامعه، خالي و بي متولي است.

وي افزود: جنبش دانشجويي بايد به نقد آموزش و پرورش، رسانه‌ها و حقوق اجتماعي ديگر توجه كند؛ چرا كه آنها هستند كه سوژه‌هاي مطيع را در جامعه توليد مي‌كنند كه در قلمرو سياسي آن‌گونه عمل كنند كه قدرت مي‌خواهد، جنبش دانشجويي اين حيطه را فراموش كرده است.

تقي رحماني:

باني دموكرات نداريم

«تقي رحماني» با بيان اينكه «امروز زمان نقد فرا رسيده» گفت: به نظر مي‌رسد نقد‌ها گاه خود انحرافي هستند يعني نقدي مي‌كنيم از يك انحراف و انحراف جديدي رخ مي‌دهد، از اين لحاظ تامل بر نقد‌ها بسيار مهم است اما مساله‌ي مهمتر اينكه ما دچار يك مشكل بنيادي هستيم.

به گزارش خبرنگار سياسي ايسنا، اين فعال سياسي در همايش «جامعه، جنبش دانشجويي، دموكراسي» اظهار داشت: در كشورهاي جهان سوم گاه ارتش و گاه دانشگاه بستر و محور تحول است، فرض‌هايي كه ما به جنبش دانشجويي و احزاب مي‌زنيم فرض‌هاي جوامع توسعه يافته است

و هنگامي كه به كشور‌هاي جهان سوم وارد مي‌شود نه جنبش دانشجويي سر جاي خود است و نه حزب سياسي، نه دانشگاه درست حسابي داريم و نه يك حزب درست حسابي و حتي نه يك ساختار كلان درست.

وي افزود:‌ باري كه در اين صد سال بر دوش دانشگاه در عرصه‌ي سياست گذاشته شد يك بار نامتعارف است يعني دانشگاه بستر تحول طلبي شده است. در حالي كه دانشگاه خود يك بخش كوچكي در اين بستر است و اين انرژي زياد خرج كردن افت و خيز‌هاي زيادي را دنبال دارد. لذا ما نمي‌توانيم در ارزيابي و نقد جنبش دانشجويي تعريف كلاسيكي از آنچه در جوامع غربي حاكم است ارائه دهيم. مشكلات جامعه‌ي ما به سه چيز برمي‌گردد؛ اولا صد سال است با انديشه‌هاي جهان وطني مواجه هستيم. زماني روشنفكران ما طرفدار انقلاب مشروطيت بوده پارلمان و ملت مي‌خواهند كه نتيجه‌ي آن جدال مصدق و رضاخان و به دنبال آن پيروزي رضا خان است و نيز زماني روشنفكرن ما در پي عدالت سوسياليستي هستند، در جامعه‌اي كه نه طبقه‌اي وجود دارد و نه مناسبت اقتصادي دارد. لذا اقتصادي دولتي با سيستم كوپني حاكم مي‌شود، مثل انقلاب ما و همچنين روشنفكران زماني دموكراسي و حقوق بشر مي‌خواهند كه مبتني بر حقوق شهروندي، جامعه‌ي مدني و بر وجود اقشاري است كه تلاش كرده‌اند يكديگر را حذف كنند اما چون نتوانسته‌اند به تفاهم رسيده‌اند.

رحماني همچنين ادامه داد: دموكراسي تنها نظرات و توصيه‌هاي اخلاقي نيست، دموكراسي عبارت است از صحنه‌ي درگيري نيرو‌ها كه عاقبت به نتيجه رسيده‌اند با هم سازش كنند. ممكن است احزاب اخلاقي يا افراد اخلاقي در سياست وجود داشته باشند اما همه اينگونه نيستند. لذا در اين پروژه‌هاي ايدئولوژي جهان وطني با انديشه‌هايي مواجه مي‌شويم كه بستري ندارند. بومي انديشي روشنفكران مذهبي نيز لازم بود اما كافي نبوده، نه بازرگان، نه شريعتي، نه سروش و نه امروز روشنفكران ديني چندان كه بايد و شايد توان نظريه سازي نداشتند، ‌بيشتر دفاع كرده و زماني كه هجوم بردند نتوانستند چيز خاصي را خلق كنند، چرا كه اگر خلق مي‌شد شرايط اجتماعي ما اينگونه نبود.

رحماني با بيان اينكه «دموكراسي باني مي‌خواهد و باني آن جامعه‌ي مدني و سياسي است» گفت: پس از انقلاب مشروطيت دموكراسي باري نداشت. جامعه‌ي صنفي و مدني اقشار اجتماعي را درون خود سازمان مي‌دهد و احزاب نمايندگي مي‌كنند و در نتيجه نمايندگي اين اصناف و دولت چرخش مي‌كنند و حاكميت برابر با مردم مي‌شود. پس ما باني دموكرات نداريم و نبايد فراموش كرد كه صرف اخلاق دموكراسي دموكراسي نمي‌آورد. اگر تمام انسان‌هاي دنيا به اين نتيجه برسند كه دموكراسي خوب است دليل بر آن نيست كه تحقق پيدا كند چرا كه به نفع برخي نيست.

وي گفت: مشكل ما آشفتگي فكري است و اينكه بدانيم در ايران دموكراسي و حقوق بشر چگونه تحقق مي‌يابد. روشنفكران ما ايدئولوژي را جاي رشنفكري مي‌گذارند و بر سر آن دعوا مي‌شود.

رحماني در ادامه تاكيد كرد: ما بايد بيانديشيم كه براي دموكراسي باني و براي ناهنجاري‌ها راه‌حل پيدا كنيم، دانشگاه بايد با توليد، توزيع و دانش فني ارتباط برقرار كند. ايده‌هاي جهان وطني بد نيستند اما بايد بينانديشيم كجا تحقق پيدا كند.

وي افزود: معضل مهم اينكه بار بيش از حدي بر دوي دانشگاه است كه اين ناچارا به دوش دانشجو گذاشته مي‌شود. وظيفه‌ي روشنفكر آوردن دموكراسي نيست بلكه اين نهاد‌هاي مدني هستند كه نماد‌هاي دموكراسي مي‌آورند و روشنفكر وجدان جامعه مي‌شود، به همين خاطر به آنچه امروز در دانشگاه ما رخ مي‌دهد بايد توجه كنيم.

رحماني در ادامه تاكيد كرد: امروز روز گفت‌وگوي انجمن‌هاي اسلامي با يكديگر است. دانشجو در ايران پيش تاز است و اين پيشتازي باري است بر دوش آن و دنشگاه نبايد بار احزاب را به دوش بكشد اما به گونه‌اي هميشه بار احزاب را به دوش كشيده‌اند اما اگر آن را درست بپذيرند شايد بتوان قدم‌هاي بهتري برداشت.

رحماني فشار وارد بردانشجويان و دانشگاه را فشاري نامتعارف خواند و گفت: امروز جنبش دانشجويي نداريم بكله دانشجوياي داريم كه دغدغه تحو ل اجتماعي دارند. چرا كه جنبش داشنجويي ويژگي‌هايي دارد و نبايد فراموش كرد كه دانشگاه همواره بستر جنبش سازي است.

وي در ادامه با بيان اين‌كه «هرجا از سياست و انسان سخن به ميان مي‌آيد بحث هويت مطرح مي‌شود»، گفت: يكي از بزرگ‌ترين مشكلات دانشگاه، نوعي تسامح در هويت‌سازي است و آن هويتي كه انجمن‌هاي اسلامي دارند كه به هويت اسلامي بودن آن توجه نمي‌شود. پس بحث اين است كه اگر آزادي‌خواه و دموكراسي‌خواه هستيم بايد آن را با ارزش‌ها توجيه كنيم.

اين فعال سياسي اظهار داشت: انساني كه قدرت را نقد مي‌كند بايد ارزش‌ها، باورها و معيارهايي داشته باشد.

رحماني ادامه داد: در يك جامعه‌ي بسامان، دانشجو در دانشگاه تمرين سياسي شدن مي‌كند. پس از دانشگاه، فعاليت‌هايش 20 درصد سياسي و 80 درصد صنفي مي‌شود. متاسفانه امروز اتفاقي كه در دانشگاه ما افتاده اين است كه دانشگاه بيشتر به جامعه نزديك شده و دنباله‌رو آن شده است. اين‌كه مي‌گويم دانشجو پيشتاز است، بحث اين است كه بايد از منبع ارزشي بهره ببرد. اگر پيشرفت، آزادي و عدالت مي‌خواهيم بايد انگيزه، ايده‌ي علمي‌ساز و ايدئولوژي داشته باشيم. يعني بايد انگيزه داشته باشيم كه سختي را تحمل كنيم و هزينه‌ها را پايين آوريم.

وي با بيان اينكه «دانشجو نبايد براي آزادي‌خواهي قيام كند بلكه بايد ايده داشته باشد» افزود: پس آن‌چه امروز در انجمن‌هاي اسلامي اتفاق افتاد بحراني است كه در درون روشنفكري مذهبي وجود دارد. من معتقد نيستم كه روشنفكران غيرمذهبي در ايران جريان‌سازترند؛ چرا كه جامعه‌ي ايران، جامعه‌اي مذهبي است. در عين حال انجمن‌هاي اسلامي به خاطر شرايط فعلي بايد بستر گفت و گو باشند و تريبون به مخالف و موافق خود بدهند. لذا هيچ چيزي را نمي‌شود بخشنامه‌يي كرد؛ نه مذهب را و نه سكولاريسم را. در دانشگاه بايد گفت و گو كرد، به هويت‌ها پرداخت، به آن احترام گذاشت و راه‌حل مشكل، پاك كردن صورت مساله نيست. يعني پاك كردن هويت امكان‌پذير نيست بلكه بايد آن را تلطيف كرد.

رحماني هم‌چنين گفت: در مقطعي، انجمن‌هاي اسلامي بيشتر بازوي حزبي شدند اما دانشجويان امروز نبايد اين‌گونه شوند. انجمن‌هاي اسلامي در شرايط فعلي در معرض دو هجوم قرار دارند؛ برخي مي‌خواهند آنها نباشند و برخي مي‌خواهند كه انجمن‌هاي اسلامي براي آنها باشند. انجمن‌هاي اسلامي و غيراسلامي بايد در دانشگاه وجود داشته باشد و با احزاب سياسي رابطه‌ي مستقل داشته باشند. اين استقلال سخت است اما بايد اتفاق بيفتد.

وي با بيان اين‌كه «دانشجو انديشه‌ساز نيست و جنبش دانشجويي بسترساز است»، گفت: اين جنبش بسترسازي مي‌كند تا از طريق پرسش‌هاي بنيادي به دليل آن‌كه پيشتاز است، سياستمداران را وامي‌دارد تا پاسخ دهند، جريان دانشجويي بايد بداند بدون جامعه‌ي مدني قوي به جايي نمي‌رسد و بايد بداند كه چه در انتخابات شركت كند يا نه، سازمان دادن جامعه و احزاب قوي، دموكراسي مي‌آورد.

اين فعال سياسي هم‌چنين تاكيد كرد: انجمن‌هاي اسلامي اين وظيفه را دارند كه با نهادهاي صنفي رابطه‌ي نزديك برقرار كرده و هم‌چنين در دانشگاه اعتمادسازي كنند. دانشجو بايد بداند كه انجمن اسلامي از لحاظ فكري، سياسي و صنفي مهم است.

رحماني با بيان اين كه دانشگاه محل تعامل جريان‌هاي مختلف باشد، گفت: از طرف ديگر، احزاب مي‌توانند تشكل داشته باشند اما انجمن‌ها نبايد بازوي آنها باشند و بايد بپذيرند كه نياز به نقد دارند و دانشجويان بايد به انجمن‌ها اعتماد پيدا كنند و در عمل و ايده و مرام، جسور، شفاف و صبور باشند و در عين حال سمج.

انتهاي پيام

  • یکشنبه/ ۱۳ آذر ۱۳۸۴ / ۱۹:۲۴
  • دسته‌بندی: سیاسی2
  • کد خبر: 8409-07290
  • خبرنگار :