يك فعال دانشجويي دههي 30: وقتي آموزش سياسي باشد بازي نميخوريم 16 آذر نقطهي عطف مبارزات دانشجويي و ملي شد
يك فعال دانشجويي دههي 30 گفت: دانشجويان را به آموزش سياسي و پرهيز از بازي سياسي به صورت جدي توصيه ميكنم. به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، دكتر محمدعلي جعفري كه در سلسله جلسات «نقد جنبش دانشجويي» در جبههي مشاركت دربارهي جنبش دانشجويي در دههي 30 سخنراني ميكرد، اظهار داشت: وقتي علم سياست وجود داشته باشد چنان آگاهي عميقي پيدا ميشود كه فريب شعارهاي شبهه برانگيز و بازيهاي سياسي را نميخوريم. استاد دانشگاه شيراز در ادامه بر خودسازي ايدئولوژيك تاكيد كرد و استقلال تشكيلات دانشجويي، شعار و عمل آگاهانهي دانشجويان و قدرت دفاع از شعار، گسترش تشكيلات صنفي و وابستگي سراسري دانشجويان در عين استقلال داخلي در هر دانشگاه و ارتباط گستردهي دانشگاهها را لازم و ضروري دانست. جعفري در تحليل جنبش دانشجويي دههي 30، گفت: دانشگاه تهران در 1313 تاسيس شد و آن سالها، سال فعاليت زيرزميني هستهي اوليهي حزب كمونيست ايران بود. اين فعاليت در دانشگاه نيز به صورت زيرزميني نفوذ كرده بود. آن زمان جنبشها بسيار محدود و مخفيانه بود تا شهريور 1320 كه رضا شاه رفت و فضاي باز سياسي نسبي به اقتضاي جنگ جهاني دوم در ايران ايجاد شد، و مثل بقيهي گروهها فعاليتهاي گروههاي دانشجويي نيز علني شد. وي افزود: فعاليتهاي دانشجويي آن زمان در سه شاخه بود. دستهي اول حركت كمونيستها و تشكيل حزب توده كه شاخهي دانشجويي آن بسيار قوي بود. دستهي دوم مليون بودند كه تشكيلات و آموزشهاي حزب توده را نداشتند. اما كم و بيش دكتر مصدق حركاتي كرده بود و تشكل دانشجويي ايجاد شده بود و دستهي سوم شاخههاي مذهبي بودند كه در خارج از دانشگاه فعاليتهاي بسيار گستردهاي داشتند مثل فداييان اسلام و فعاليتهاي آيتالله طالقاني و انجمنهاي اسلامي دانشجويان نيز به دنبال آن تاسيس شد. وي افزود: در جريان ملي شدن صنعت نفت اهميت تشكلهاي دانشجويي بر همه روشن شد و نقش فعال و موثر آنها در بيرون و درون دانشگاه مشاهده ميشد. بهاييها هم در كنار انجمن اسلامي، مليون و كمونيستها فعال بودند اما دولت مصداق جلوي فعاليت آنها را گرفت. جعفري گفت: بعد از كودتاي 28 مرداد نهضت مقاومت ملي تاسيس شد. هر چند به هدف اصلي خود كه مقاومت در مقابل دولت كودتا بود نرسيد اما در مقابل اقدامات ضد ملي ايستاد و تنها صدايي بود كه در مقابل كنسرسيوم نفت بلند شد. در اين بين ايران براي كسب قدرت به آمريكا نزديك ميشد و آمريكا نيكسون را براي امضاي قرارداد نفت روز 16 آذر به ايران فرستاد. در آن روز دانشجويان در صحن دانشگاه تهران تظاهرات كردند كه ماجراي 16 آذر و شهادت سه تن از دانشجويان رخ داد و 16 آذر نقطهي عطفي در مبارزات دانشجويي و حتي ملي شد و به قول شريعتي اين سه قطره خون پيوسته جوشيد و از آن به بعد مركز فعاليتهاي سياسي دانشكدهي فني تهران بود. وي افزود: به شهادت رسيدن دانشجويان خفقان شديدي را حاكم كرد ولي نهضت مقاومت ملي فعاليت خود را به هر گونه كه بود ادامه ميداد، تا سال 1336 كه نهضت در زمان نخست وزيري اقبال لو رفت و سران نهضت دستگير شدند و در بين آنها تنها دكتر علي شريعتي دانشجو بود. وي در ادامه بيان كرد: فعاليت چشمگيري نداشتيم تا سال 1338 كه انجمن اسلامي دانشجويان علاوه بر تهران، در شيراز، مشهد و اصفهان نيز تشكيل و فعال شد. اين انجمنها علاوه بر فعاليت سياسي، جنبهي مذهبي نيز داشت و به خودسازي فرهنگي پرداخت. جعفري گفت: سال 1339 جبههي ملي دوم در پي مسالهي اصلاحات ارضي تاسيس شد. شاه نيز در آن سال انتخابات تابستاني و زمستاني برگزار كرد كه باز هم جنبش دانشجويي در رسواسازي و ابطال هر دوي آنها نقش بسزايي داشت. با ابطال انتخابات مجلس منحل شد و به اصرار آمريكا دكتر اميني نخستوزير شد. به علت مخالفت شاه با اميني و گرايش اميني به مذهبيها و مليون فعاليتهاي سياسي در اواخر 39 بسيار گسترش يافت. جعفري در پايان، فعاليتهاي دانشجويي دههي 30 را اينگونه تحليل كرد: دانشجويان شديدا به سازمانهاي سياسي وابسته بودند، در اين دهه سياستزدگي رواج داشت، به مسائل سطحي سياسي پرداخته ميشد، دانشجويان از مسائل فرهنگي و مذهبي دور شده بودند و مبارزات آنها فصلي بود، يعني مبارزه تنها در محيط دانشگاه صورت ميگرفت. انتهاي پيام