تقي رحماني در دانشگاه تهران: بايد سياست را به نان مردم نزديك كرد
«تقي رحماني» گفت: بايد سياست را به نان و زندگي مردم نزديك كرد، سياست امر لوكسي نيست، بلكه نان مردم است. به گزارش خبرنگار سياسي ايسنا، اين فعال سياسي با موضوع «نسبت ما و سياست» در برنامهاي كه از سوي انجمن اسلامي دانشجويان چند دانشكده در دانشكدهي فني دانشگاه تهران برگزار شد، اظهار داشت: دانشجو چه بخواهد و چه نخواهد درگير زندگي سياسي است، گاه برايش سياست ميورزند و گاه در سياستورزي مشاركت ميكند. انسانها نياز دارند كه قدرتمندان، نمايندگان و احزاب سياسي آنها را به درستي مديريت كنند. وي افزود: با توجه به وجود دولت مدرن كه برخلاف دولتهاي امپراطوري دخالت بسيار زيادي در زندگي انسانها دارد شما اساسا محكوم به سياستورزي هستيد. سياست مسالهي همهي انسانها و امري همگاني است. در حكومتهاي سنتي جهان سوم سياست امري مذموم به شمار ميرود. اما براي مثال در ايران بعد از انقلاب سياست ديگر مذموم نبود اما برخي ميگفتند آن طور كه ما ميخواهيم سياست بورزيد و اين كار منع ديگران از سياست است. رحماني در ادامه گفت: ما در حكومتهاي بعد از استقلال دچار پيچيدگي ميشويم. هم دعوت به سياست ميشويم و هم به سمت سياست بخشنامهيي هدايت ميشويم كه اين آفاتي دارد. سياست اين است كه حداقل تحصيلكردگان و نخبگان سياسي بر اين نظارت كنند كه چه كسي اقتدار ميگيرد. مشكل جامعهي ما اين است كه قبل از اينكه بدانيم چگونه سياسي هستيم سياستورزي دموكراتيك نداريم. يعني سياست را پرهزينه ميكنند؛ داوطلب كم ميشود؛ عرصهي رقابت محدود ميشود و در نتيجه كساني كه لياقت دارند در جاي خود قرار نميگيرند. وي افزود: مشكل سياستورزي در صد و پنجاه سال اخير كه به يك دور حركتهاي انفجاري و انتهاري منتهي شده يكي اين است كه نظارت بر دولت خوشايند برخي نيست. اگر قبول كنيم كه در صورتي كه سياست نورزيم برايمان سياست خواهند ورزيد الزاماتي خلق ميشود كه نگاه مشكلگشايانه به مسائل دارد. رحماني اظهار داشت: وقتي پوياترين جنبش اجتماعي كشور ما جنبش دانشجويي است كه آن هم دورهيي است و نهادهاي مستقل براي سازمان دادن در جامعه وجود ندارد هزينهي سياستورزي افزايش پيدا ميكند. مقطع دانشگاه مقطع تمرين سياستورزي است اما اگر بيرون از دانشگاه هم بتوان سياست ورزيد اين شهروندي است. مشكل عمدهي ما عدم استمرار در سياستورزي است چرا كه كاري پرهزينه است. وي گفت: سياست به دليل اينكه لذتبخش است و اقتدار ميآورد چيزي نيست كه حتي در كشورهايي كه دموكراسي در آن حاكم است حوزهي آن را باز بگذارند تا افراد به صورت چرخشي در آن وارد يا خارج شوند. سياستورزي پرهزينه باعث ميشود مردم از سياست زده شوند، پس عدهاي سياست را پرهزينه نگه ميدارند تا رقيب كم شود. رحماني اضافه كرد: بعد از پايان دورهي اصلاحات و كسادي آن دوران خوبي براي نقد است. در اين دوران جمعيت زياد و همهمه احتياج نداريم بلكه ميشود با نقد راههاي گذشته راهي براي آينده كاويد. اكنون دورهاي نيست كه سخني بگوييم و جمعي برايمان كف بزنند بلكه دورهاي است كه در وهلهي اول بايد خود و عملكرد خود را منصفانه نقد كرد. وي با طرح اين پرسش كه «چرا در ايران قطار دموكراسي به منزل نرسيده است؟»، گفت: اولين مشكل ما در صد و پنجاه سال اخير آشفتگيهاي فكري ماست كه از غرب وارد شده است. شما مدام در معرض انديشههايي قرار داريم كه در سرزمين خودشان درست هستند اما در سرزمينمان نارساند. مثلا ما زماني ميتوانيم از حقوق بشر و دموكراسي حرف بزنيم كه «شهروند» باشيم نه «تابع». رحماني گفت: روشنفكر و دانشگاه در معرض آرمانخواهيهايي قرار ميگيرد كه در لفظ خود غلط نيستند اما تحقق آنها دشوار است، شروع خوبي دارد اما پايان آن غمانگيز است، در حقيقت آرمان خوب است به شرط اينكه چراغ راهمان باشد. وي در ادامه مشكلات تحقق دموكراسي را اساسي دانست و افزود: در دانشگاههاي ايران، تجربه و علم يكديگر را قطع نميكنند. نميشود در دانشگاه انديشه توليد كرد چرا كه ساختار اين طور شكل گرفته است. حتي در دولت هم وزارتخانهها و نهادهاي موازي هم وجود دارد. رحماني همچنين گفت: باني حكومت مدرن بر اساس دموكراسي وجود اصناف، احزاب و نهادهاي مستقل، جامعهي سازمانيافته را تشكيل ميدهد. اما فردگرايي باعث ميشود كه شما باني دموكراتيك نداشته باشيد و تنها رفتارهاي شبه دموكراتيكي وجود داشته باشد كه استمرار ندارد. ما بايد تلاش كنيم كه حوزههاي عمومي را قدرتمند كنيم چرا كه تا جامعهي سازمان داده نشود احزاب در ايران قدرتمند نميشوند و به دموكراسي نميرسند. وي گفت: در جهان هيچوقت چپها حاكم نيستند چرا كه قاعدهي قدرت اين است. بايد از طريق احزاب و نهادهاي مدني بر دولت نظارت كرد. با وجود سياستورزي پرهزينه داوطلبان كم ميشوند و شروع پر شتابي خواهيم داشت. پس روشنفكران بايد قبل از باز شدن فضا، برنامه و ايده داشته باشند و قبل از حركت همايش ايجاد كنند. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران، رحماني افزود: اولين خروجي از نقد گذشته اين است كه بين توان و توقع نسبت برقرار كنيم. اگر سياست در ايران در ريل خود بيافتد ديگر دچار اين گونه افراط و تفريطها نميشويم و به ميزاني كه دايرهي سياستورزان بسته باشد منافع اقليت محدود ميشود و آنگاه مقابل منافع اكثريت قرار ميگيرد. وي در ادامه با بيان اينكه «دموكراسي نتيجهي جنگ اقشار اجتماعي و احزاب است كه با هم سازش ميكنند»، اظهار كرد: دموكراسي لزوما امر تئوريك و اخلاقي نيست. اگر در شعار شفافيت و در استراتژي سماجت داشته باشيم براي محقق كردن برنامهها هم به صبوري احتياج داريم اما اگر آنها را محقق نكنيم نااميدي ايجاد ميشود. رحماني سياست در ايران را دچار فراز و نشيبهاي بسيار زيادي دانست و افزود: روشنفكران و كساني كه ميخواهند تئوري سياسي مطرح كنند بايد آن را به اجتماع نزديك كنند، حاكمان نيز بايد بگذارند تا تشكلها و نهادهاي مستقل به وجود بيايد، در اين صورت راهي به سوي آينده باز خواهد شد. وي همچنين گفت: متاسفانه در انجمنهاي اسلامي دانشجويان انباشت صورت نميگيرد تا تجربهها مورد استفادهي بقيه قرار گيرد و حالت هياتي مدرن در انجمنها حاكم است. ما بايد براي داشتن نقد درست از خودمان شروع كنيم چرا كه اگر بتوانيم در دورهي ركود نقد راهگشا داشته باشيم در مواجه با فضاهاي ديگر ميتوانيم درست حرف بزنيم. اين فعال سياسي همچنين بر لزوم بازگشت به دانشگاه، ارتباط با دانشجويان، صنفي – سياسي بودن، نزديك كردن سياست به زيست دانشجو و برقراري نسبت بين توقع و توان از سوي انجمنهاي اسلامي دانشجويان تاكيد كرد. رحماني در پاسخ به پرسشي دربارهي مانع بودن هزينهي سياستورزي، گفت: براي حركت اجتماعي تفاهم لازم است، اجماع صد نفر از حركت پراكندهي هزار نفر مفيدتر است، اكثريت بايد سياست بورزند تا اقليت راحت زندگي كنند. وي دربارهي اعتراضات دانشجويي، گفت: در ايران معمولا گفتمانهاي دانشجويي فراگير ميشوند اما معمولا به درستي مهندسي نشدهاند. وقتي منافع را به بينشها نزديكتر كنيم راهحلها عمليتر ميشوند. در هفتاد سال گذشته دولتهاي زيادي دچار بحران شدهاند، اين نشان ميدهد گفتمان تحولطلب موفق بوده اما مقصد نداشته است. طبقهي متوسط ما اكنون ميتوانند به دموكراتها در حكومت امتياز دهند چرا كه خود به دليل نداشتن پول، قدرت و سازمانهاي كافي نميتوانند وارد دولت شوند. رحماني در پايان با تاكيد بر مشخص كردن نسبت جنبش دانشجويي با سياست، گفت: دانشجو رهبر نيست بلكه پيشتاز و آرمانخواه است. انتهاي پيام